سبزه همان وگل و صحرا همان

سبزه همان وگل و صحرا همان شاعر : امير خسرو دهلوي باغ همان سايه همان جا همان سبزه همان وگل و صحرا همان دردل من شاهد زيبا همان گرد چمن شاهد زيبا بسي است باغ من آنست و تماشا همان در چمني هر کس و من بردرش باغ من آنست و تماشا همان در چمني هر کس و من بر درش عشق همانست و تمنا همان نام نماند از دل و جان و هنوز عشق همانست و تمنا همان نام نماند ازدل و جان و هنوز سوختگي دل شيدا همان چشم مرا سيل ز دريا گذشت خار همان باشد و خرما همان قهر...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سبزه همان وگل و صحرا همان
سبزه همان وگل و صحرا همان
سبزه همان وگل و صحرا همان

شاعر : امير خسرو دهلوي

باغ همان سايه همان جا همانسبزه همان وگل و صحرا همان
دردل من شاهد زيبا همانگرد چمن شاهد زيبا بسي است
باغ من آنست و تماشا هماندر چمني هر کس و من بردرش
باغ من آنست و تماشا هماندر چمني هر کس و من بر درش
عشق همانست و تمنا هماننام نماند از دل و جان و هنوز
عشق همانست و تمنا هماننام نماند ازدل و جان و هنوز
سوختگي دل شيدا همانچشم مرا سيل ز دريا گذشت
خار همان باشد و خرما همانقهر تو لطفي است که عشاق را
خضر همان است و مسيحا همانفرق ميان دولبت کي توان
کز تو همان شايد و از ما هماناز تو بلا و ز دل خسرو رضا
تشنه ز تو هر که به روي زمينروي زمين را تويي آب حيات
سلسله در گردن ما معينزلف که شد طوق گلوي تو کرد
يک سلام از من اي صبا برسانگر تواني بدو رسانيدن
بده انصاف ما و يا بستانپس بگو کز دو چشم فتنه پرست
الا اي گل ناز پرورد منببخشاي بر ناله‌ي عندليب
به کوي تو آرد صبا گرد منکه گر هم بدين نوع باشد فراق
که از طالع ما درآورد منفغان من ازدست جو تو نيست
ازان رحمتت نيست بردرد منتو دردي نداري که دردت مباد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط