اي رفته و ترک من بد نام گرفته شاعر : امير خسرو دهلوي وز دست وفاي دگران جام گرفته اي رفته و ترک من بد نام گرفته در شور مياور دل آرام گرفته باز آمدهاي تابنمايي و بسوزي چون ديد توان آن رخ گلفام گرفته خونم مخور اي دوست که اين باده غم آرد من لذت آن گفتن دشنام گرفته دشنام مرا گفته بدي دوش و همه شب کو صد چو من سوخته را خام گرفته من دوزخي عقل و بسا دوزخي عشق کازرده بود بلبل در دام گرفته اي گل چه زني خنده ز ناليدن خسرو ...