اي فراق تو يار ديرينه

اي فراق تو يار ديرينه شاعر : امير خسرو دهلوي غم تو غمگسار ديرينه اي فراق تو يار ديرينه داغ تو يادگار ديرينه درد تو ميهمان هر روزه در دلم خار خار ديرينه غرق خونم که ميخلد هر دم با دل بر غبار ديرينه اي دريغا که خاک خواهم شد گه گه از دوستدار ديرينه اي صبا زينهار يادش ده برسر خاک يار ديرينه گاهگاهي خرامشي نکني زاري و کار و بار ديرينه چند گاهي مرا زدل شده بود بردي از دل قرار ديرينه وه که بازآمدي و خسرو را تنگهاي شکر شود بسته...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي فراق تو يار ديرينه
اي فراق تو يار ديرينه
اي فراق تو يار ديرينه

شاعر : امير خسرو دهلوي

غم تو غمگسار ديرينهاي فراق تو يار ديرينه
داغ تو يادگار ديرينهدرد تو ميهمان هر روزه
در دلم خار خار ديرينهغرق خونم که ميخلد هر دم
با دل بر غبار ديرينهاي دريغا که خاک خواهم شد
گه گه از دوستدار ديرينهاي صبا زينهار يادش ده
برسر خاک يار ديرينهگاهگاهي خرامشي نکني
زاري و کار و بار ديرينهچند گاهي مرا زدل شده بود
بردي از دل قرار ديرينهوه که بازآمدي و خسرو را
تنگهاي شکر شود بستهچون گشايي دهان شيرين را
در مشهد خويش از تن خود سوخت چراغيپروانه که جان را به سر شمع فدا کرد
مرا با آن لب و دندان چه بازيز جان سيرآمد ستم من و گرنه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط