گشت چو ثابت که به هند است هوا

گشت چو ثابت که به هند است هوا شاعر : امير خسرو دهلوي نايب جنت ز بسي برگ و نوا گشت چو ثابت که به هند است هوا نيست به از دانش حکمت رقمي چون بهر اقليم که جنبد قلمي فلسفه ز آنجا همه معلوم شده گر به حکمت سخن از روم شده برهمنان داشت از آن مايه فزون رومي از آن گونه که افگند برون آن همه در پرده نمانده‌ست بسي ليک ازيشان چو بجسته است کسي در دل‌شان محرم اسرار شدم من قدري بر سر اين کار شدم جستم از آن قوم نبود از در رد هر چه به اندازه‌ي خود...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گشت چو ثابت که به هند است هوا
گشت چو ثابت که به هند است هوا
گشت چو ثابت که به هند است هوا

شاعر : امير خسرو دهلوي

نايب جنت ز بسي برگ و نواگشت چو ثابت که به هند است هوا
نيست به از دانش حکمت رقميچون بهر اقليم که جنبد قلمي
فلسفه ز آنجا همه معلوم شدهگر به حکمت سخن از روم شده
برهمنان داشت از آن مايه فزونرومي از آن گونه که افگند برون
آن همه در پرده نمانده‌ست بسيليک ازيشان چو بجسته است کسي
در دل‌شان محرم اسرار شدممن قدري بر سر اين کار شدم
جستم از آن قوم نبود از در ردهر چه به اندازه‌ي خود رمز خرد
عقل زبون است، خرامند نگونجز بالهي، که در آن عرصه درون
فلسفه را نيز در آن صد شتلمهند و تنها نه در آن ره شده گم
قدر ايجاد همه بعد عدممعترف وحدت و هستي و قدم
عمر بر جاده‌ي هر جانوريرازق هر پر هنر و بي هنري
حکمت و حکمش ازلي و ابديخالق افعال نيکي و بدي
عالم هر کلي و جزوي ز ازلفعال مختار و مجازي به عمل
ني چو بسي طايفه بر کذب مفراين همه را گشت به تحقيق مقر
هندو ازين جنس نه پيوسته بروعيسويان زوج و ولد بسته بدو
برهمنان ني دم از اين قسم زدهقوم مجسم رقم از جسم زده
هندو ازين هاش به تنبيه شدهقوم مشبه سوي تشبيه شده


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط