اي ز ازل گوهر پاک آمده

اي ز ازل گوهر پاک آمده شاعر : امير خسرو دهلوي گوهر تو زيور خاک آمده اي ز ازل گوهر پاک آمده تا تو برون آمدي اي در پاک چنبر نه چرخ بسي بيخت خاک کون به مهماني شش روز تست آن خلقي تو که ز روز نخست يا پدر از حجله برون آمدي خود ز پدر گر چه کنون آمدي تخته‌ي اسما ز پدر خوانده‌ي دفتر معني تو ز بر خوانده‌ي دولت آدم به خلافت تراست عرصه‌ي عالم به مسافت تراست بر رخ ابليس شده داغ لعن نعل دگرگون زده اسپ به طعن لوح و قلم سر هدايت نبشت چرخ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي ز ازل گوهر پاک آمده
اي ز ازل گوهر پاک آمده
اي ز ازل گوهر پاک آمده

شاعر : امير خسرو دهلوي

گوهر تو زيور خاک آمدهاي ز ازل گوهر پاک آمده
تا تو برون آمدي اي در پاکچنبر نه چرخ بسي بيخت خاک
کون به مهماني شش روز تستآن خلقي تو که ز روز نخست
يا پدر از حجله برون آمديخود ز پدر گر چه کنون آمدي
تخته‌ي اسما ز پدر خوانده‌يدفتر معني تو ز بر خوانده‌ي
دولت آدم به خلافت تراستعرصه‌ي عالم به مسافت تراست
بر رخ ابليس شده داغ لعننعل دگرگون زده اسپ به طعن
لوح و قلم سر هدايت نبشتچرخ و زمين امر قضايت نبشت
در شرف کنگر الله کمندحبل و ريد تو فگنده بلند
دست تو تسبيح ملايک گسستنور تو هنگامه‌ي انجم شکست
وانچه نگنجد به جهان هم توييجان و جهان همه عالم تويي
نه کمر از دور ميان تو ننگهفت در از گوهر تيغ تو زنگ
نز پي بازيچه پديد آمديگنج خدا را تو کليد آمدي
آيينه صورت رحمانت ساختچرخ که از گوهر احسانت ساخت
آه و هزار آه که داري به زنگآينه زينگونه که داري بچنگ
پخته شو از مايه گلخن خشتور تو همان آب و گلي در سرشت
کس نخورد شربت باران ز چاهمرتبه‌يي جو که براني به ماه
اول ذوالنون شد و پس بايزيدبس که مه نور ره بالا گزيد
تا قدم از همت والا نيافتهيچ کسي ره سوي بالا نيافت
تا ننهي بر دو جهان پاي خويشبرنروي يک قدم از جاي خويش
رخنه ببين پيک نظر تيز دارديده‌ي انديشه فلک بيز دار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط