به تاريخ عجم داننده‌ي راز

به تاريخ عجم داننده‌ي راز شاعر : امير خسرو دهلوي چنين کرد اين حکايت را سرآغاز به تاريخ عجم داننده‌ي راز کشيد اکليل خسرو سر بر افلاک که چون خورشيد هرمز رفت در خاک کرم را در جهان بازار نو کرد جهان را خسرو از سر کار نو کرد گهي لشکر کش و گه مجلس افروز به ترتيب جهان بودي شب و روز که شهر آسوده گشت و کشور آباد چنان آراست ملک از دانش و داد همه مشغول عيش و کامراني مقيمان زمين زان مهرباني مگر چشم صراحي و رگ چنگ باشگ و ناله کس ننمودي آهنگ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به تاريخ عجم داننده‌ي راز
به تاريخ عجم داننده‌ي راز
به تاريخ عجم داننده‌ي راز

شاعر : امير خسرو دهلوي

چنين کرد اين حکايت را سرآغازبه تاريخ عجم داننده‌ي راز
کشيد اکليل خسرو سر بر افلاککه چون خورشيد هرمز رفت در خاک
کرم را در جهان بازار نو کردجهان را خسرو از سر کار نو کرد
گهي لشکر کش و گه مجلس افروزبه ترتيب جهان بودي شب و روز
که شهر آسوده گشت و کشور آبادچنان آراست ملک از دانش و داد
همه مشغول عيش و کامرانيمقيمان زمين زان مهرباني
مگر چشم صراحي و رگ چنگباشگ و ناله کس ننمودي آهنگ
وزو پاي مراد افگار بودشبجز چو بين که در ره خار بودش
کس آهن دلت را ز چو بينه بهرامنبود از کين دران فرخنده ايام
که هرمز را سپهداري قوي بوداز او او رنگ هرمز را نوي بود
به کوشش ملک خاقان داد بر بادچو هرمز سوي خاقانش فرستاد
کشيده پور خاقان را به زنجيررسيد اندر مداين باده و گير
غنيتمهاي چيني بي نهايتگلو بسته بسي مير ولايت
تغير يافت اندر خاطرش راهچو آن فيروزمندي ديد از و شاه
نويد پنبه داد و دوکدانشز غيرت کرد طعن بي کرانش
چو وحشي جست و روي از مردمي تافتازين وحشت که بر بهرام ره يافت
گهي پيدا گهي مستور مي‌بودز طاعتگه به عصيان دور مي‌بود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط