چو مه در چادر شب رفت در خواب شاعر : امير خسرو دهلوي فرو پيچيدگي گردون نطع مهتاب چو مه در چادر شب رفت در خواب عروسانه بر آمد بر سر تخت عروس صبح را بيدار شد بخت کنند اسباب مهماني مهيا صنم فرمود کز گنج چو دريا دو منزل راست شد چون بيت معمور به زيور بهر دو خورشيد پر نور به ايوان دگر ز ايوان شيرين روان شد خسرو از فرمان شيرين نبودش با خود اسباب خزاين جريده بودش آهنگ از مداين خراج هفت کشور در نگينش ز شاهان بد يکي انگشترينش سليمان وار...