سهل ميگيرم چو با ما کردهاي شاعر : انوري گرچه ميگيرم که عمدا کردهاي سهل ميگيرم چو با ما کردهاي هر زمان با من چه صفرا کردهاي من خود از سوداي تو سرگشتهام چشمم از خونابه دريا کردهاي کشتي صبرم شکسته از غمت وصل را چون وعده فردا کردهاي جان نخواهم برد امروز از تو من شادباش احسنت زيبا کردهاي ناز ديگر ميکني هر ساعتي اين دليريها از آنجا کردهاي روي خوبت را بسي پشتي ز موست بر سر خلقش چه رسوا کردهاي انوري چون در سر کار تو شد ...