صبحدم چون شاه اين نيلي تتق

صبحدم چون شاه اين نيلي تتق شاعر : جامي بارگي راندي به ميدان افق صبحدم چون شاه اين نيلي تتق پاي کردي سوي ميدان در رکاب شه سلامان، مست و نيم خواب خردسال و تازه‌روي و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صبحدم چون شاه اين نيلي تتق
صبحدم چون شاه اين نيلي تتق
صبحدم چون شاه اين نيلي تتق

شاعر : جامي

بارگي راندي به ميدان افقصبحدم چون شاه اين نيلي تتق
پاي کردي سوي ميدان در رکابشه سلامان، مست و نيم خواب
خردسال و تازه‌روي و نوجوانبا گروهي از نژاد خسروان
آفت ملکي بلاي کشوريهر يکي در خيل خوبان سروري
گوي زرين در ميان انداختيصولجان بر کف، به ميدان تاختي
گرد يک مه حلقه کرده صد هلاليک به يک چوگان‌زنان جوياي حال
بود چابک‌تر سلامان از همهگرچه بودي زخم چوگان از همه
گوي مه بود و سلامان آفتابگوي بردي از همه با صد شتاب
وز نهال بخت برخوردار شد،آري، آن کس را که دولت يار شد
گوي نتواند ز ميدانش ربودهيچ چوگان زير اين چرخ کبود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما