از بوالعجبي هردم رنگ دگر آميزي شاعر : خاقاني عيسي نهاي و روزي صد رنگ برآميزي از بوالعجبي هردم رنگ دگر آميزي يکرنگ شوي حالي چون آب و درآميزي ده رنگ دلي داري با هر که فراز آئي نه مشک خلل گيرد چون با جگر آميزي هردم جگرم سوزي گر زلف به کار آري چون نوش کنم زهر ز آن صعبتر آميزي صد زهر بياميزي و در کام دلم ريزي حاجب نبود گر تو زهري دگر آميزي خود کژدم زلفت را زهري است که جان کاهد جان بازم اگر لطفي با آن نظر آميزي از يک نظر تنها، دل باختهام...