خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان شاعر : سعدي کاين شب دراز باشد بر چشم پاسبانان خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان کاين کارهاي مشکل افتد به کاردانان بر عقل من بخندي گر در غمش بگريم ميبايد اين نصيحت کردن به دلستانان دل داده را ملامت گفتن چه سود دارد تا دامنت نگيرد دست خداي خوانان دامن ز پاي برگير اي خوبروي خوش رو بگذار تا بيايد بر من جفاي آنان من ترک مهر اينان در خود نميشناسم داند که روز گردد روزي شب شبانان روشن روان عاشق از تيره شب ننالد...