اي يار جفاکرده پيوندبريده شاعر : سعدي اين بود وفاداري و عهد تو نديده اي يار جفاکرده پيوندبريده گرگ دهن آلوده يوسف ندريده در کوي تو معروفم و از روي تو محروم افسانه مجنون به ليلي نرسيده ما هيچ نديديم و همه شهر بگفتند از خواب نباشد مگر انگشت گزيده در خواب گزيده لب شيرين گل اندام چون طفل دوان در پي گنجشک پريده بس در طلبت کوشش بي فايده کرديم الا به کمان مهره ابروي خميده مرغ دل صاحب نظران صيد نکردي غمزت به نگه کردن آهوي رميده ميلت به...