خوشا وقت شوريدگان غمش

خوشا وقت شوريدگان غمش شاعر : سعدي اگر زخم بينند و گر مرهمش خوشا وقت شوريدگان غمش به اميدش اندر گدايي صبور گداياني از پادشاهي نفور وگر تلخ بينند دم در کشند دمادم شراب الم در کشند سلحدار خارست با شاه گل بلاي خمارست در عيش مل که تلخي شکر باشد از دست دوست نه تلخ است صبري که بر ياد اوست سبک تر برد اشتر مست بار ملامت کشانند مستان يار شکارش نجويد خلاص از کمند اسيرش نخواهد رهايي زبند منازل شناسان گم کرده پي سلاطين عزلت، گدايان حي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوشا وقت شوريدگان غمش
خوشا وقت شوريدگان غمش
خوشا وقت شوريدگان غمش

شاعر : سعدي

اگر زخم بينند و گر مرهمشخوشا وقت شوريدگان غمش
به اميدش اندر گدايي صبورگداياني از پادشاهي نفور
وگر تلخ بينند دم در کشنددمادم شراب الم در کشند
سلحدار خارست با شاه گلبلاي خمارست در عيش مل
که تلخي شکر باشد از دست دوستنه تلخ است صبري که بر ياد اوست
سبک تر برد اشتر مست بارملامت کشانند مستان يار
شکارش نجويد خلاص از کمنداسيرش نخواهد رهايي زبند
منازل شناسان گم کرده پيسلاطين عزلت، گدايان حي
که چون آب حيوان به ظلمت درند؟به سر وقتشان خلق کي ره برند
رها کرده ديوار بيرون خرابچو بيت‌المقدس درون پر قباب
نه چون کرم پيله به خود برتنندچو پروانه آتش به خود در زنند
لب از تشنگي خشک، برطرف جويدلارام در بر، دلارام جوي
که بر شاطي نيل مستسقيندنگويم که بر آب قادر نيند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط