باز تابي در ده آن زلفين عالم سوز را شاعر : سنايي غزنوي باز آبي بر زن آن روي جهان افروز را باز تابي در ده آن زلفين عالم سوز را آن دو صف جادوي شوخ دلبر جان دوز را باز بر عشاق صوفي طبع صافي جان گمار آن سيه پوشان کفر انگيز ايمانسوز را باز بيرون تاز در ميدان عقل و عافيت باز در کار آر نوک ناوک کين توز را سر برآوردند مشتي گوشه گشته چون کمان پارهاي از زلف کم کن مايهاي ده روز را روزها چون عمر بد خواه تو کوتاهي گرفت در ميان روي نرگس بوستان افروز...