مقام امام مهدي(ع) در استان حِلّة عراق
مترجم: سيّد شاپور حسيني
مقام حلّه:
معناي لغوي حِلّه:
1.قرارگاه و توقّفگاه شمار زيادي از مردم؛
2.درختي خاردار كه كوچكتر از بوتة تمشك وحشي است؛
3.نام چند محل: الف. حلّه بني قيل در «ميسان» ميان «واسط» و «بصره»؛1 ب. حلّة بني دبيس بن عفيف اسدي2 نزديك «هويزه»، ميان واسط، بصره و «اهواز»؛ ج. روستايي بزرگ نزديك شهر «موصل» كه حلّة بني رزّاق ناميده ميشود؛3 د. حلّة بني مزيد كه منظور از حلّه در اين مقاله همين حلّه است و قبلاً «جامعين» ناميده ميشد.
ياقوت حموي در كتاب «معجم البلدان» گفته است:
حلّه، شهر بزرگي است ميان كوفه و بغداد كهقبلاًجامعينناميدهميشد. نخستينكسيكهاينشهرراساختوآبادكردودرآنسكونتگزيد،سيفالدّولهصدقـةبنمنصوربندبيسبنعليبنمزيد4 اسديبود. اوابتدادرماهمحرّمسال 495ق. وارداينمنطقهشدوآنراآبادكردكهپيشازآن،بيشة درّندگان بود . او همراه خانواده و سپاهيانش در آن فرود آمد و در آن خانههاي بزرگ و شكوهمند ساخت و يارانش در آن محل، سكونت گزيدند و آنجا پناهگاه آنان شد و آن شهر را آراستند و پس از آن، بازرگانان رهسپار آن ديار شدند و حلّه تبديل به با شكوهترين و نيكوترين منطقة عراق در زمان سيفالدّوله شد.5
در اينجا بايد نكاتي را يادآور شد:
1.حلّه به اين دليل حلّة سيفيه ناميده شده است كه سيفالدّوله صدقه آن را ساخته و اين نسبت به بنيانگذار آن است و نخستين كسي كه آن را سيفيه ناميده است؛
2.حلّه، مزيديه ناميده شده به دليل اينكه مزيد، جدّ بزرگ بنيانگذار آن، صدقـ[ بن منصور بن دبيس بن علي بن مزيد است.
موقعيّت حلّه:
حلّه، شهر نور
تاريخ مقام حلّه در نسخههاي خطّي:
مهمترين چيزي كه در اين نسخه ما را به 636 ق. / 1216 م. تاريخ مقام صاحبالزّمان(ع) در حلّه رهنمون ميسازد، وجود تاريخي براي ساختمان در سال 636ق. است و اين خود نشان ميدهد كه اين مقام، سالها پيش از اين تاريخ وجود داشته امّا، با كمال تأسّف، نگارنده، تاريخي پيش از اين را نيافته است؛ يعني تاريخ اين مقام حدود 140 سال از سال 495ق. كه سال آباد ساختن حلّه است تا سال 636ق. نامشخّص و مجهول ميباشد، امّا توجّه علما به اين مقام و زيارت آن و توجّه به ساختمان آن و درس دادن در آن ساختمان، بيانگر توجّه خاصّ آنها به اين مقام است. زيرا عقل ميگويد: اثر پا، دلالت بر وجود راه روندهاي دارد، پس ناگزير اثري بايد وجود ميداشته است. حال، به تفصيل در اين مورد سخن ميگوييم:
پژوهشگر بزرگ سيّد محمّد صادق بحرالعلوم (1315ـ1399ق.) در تصحيح كتاب «لؤلؤة البحرين» تأليف شيخ يوسف بحراني گفته است: به خطّ شيخ فقيه فاضل، علي بن فضل الله بن هيكل حلّي ـ شاگرد ابوالعبّاس ابن فهد حلّي ـ اين عبارت را ديدم. در حوادث سال 636 ق . گفته شده است كه، در اين سال، شيخ فقيه و عالم، نجيب الدّين محمّد بن جعفر بن هبـ[ الله بن نمّا حلّي، خانهها و حلقههاي درس در كنار مكان منسوب به صاحبالزّمان(ع) در حلّه سيفيه را آباد كرد و گروهي از فقها در آن سكونت گزيدند.
نگارنده از اين چند عبارت، به نتايج زير ميرسد:
1.وجود ساختماني براي مقام شريف صاحبالزّمان(ع) پيش از سال 636 ق. در اين مكان؛
2.وجود مدرسهاي در كنار اين مقام شريف پيش از سال 636ق. (و اين مدرسهاي است كه در سطرهاي بعد در مورد آن سخن خواهيم گفت)؛
3.ابن نمّا اين مدرسه را بنيانگذاري نكرده است، بلكه آن را كه ويران شده يا شكاف برداشته بود، تعمير كرده است؛
4.تنها فقها در اين مدرسه سكونت داشتهاند (بنابر قول صريح ابن هيكل).
نسخة خطّي دوم نهج البلاغه، سال 677ق. / 1256م.
مهمترين چيزي كه در اين نسخة خطّي ما را به تاريخ اين مقام رهنمون ميسازد، اين است كه اين نسخة خطّي در سال 677 ق. داخل مقام صاحب الزّمان(ع) نوشته شده است و گروهي از علما نيز به آن تصريح كردهاند.
در پايان اين نسخه از «نهج البلاغه» آمده است: به ياري خداوند و با توفيقات او، اين كتاب در روز شنبه اواخر صفر سال 677ق. پايان يافت. حسين بن اردشير طبري اندراوذي در حلّة سيفيه در مقام صاحب الزّمان(ع) آن را رونويسي كرد.
نسخة خطّي سوم، در آغاز قرن هشتم هجري قمري «الدرة النضيدة في شرح الأبحاث المفيدة»
مهمترين چيزي كه در اين نسخة خطّي ما را به تاريخ اين مقام رهنمون ميسازد، اين است كه اين نسخه، مجاور مقام صاحب الزّمان(ع) در حلّة سيفيه نوشته شده است، امّا با كمال تأسّف در اين نسخه، تاريخ دقيقي ذكر نشده؛ زيرا صفحات آخر اين نسخه به هم چسبيده است.
در پشت اين نسخه به خطّ مؤلّف نوشته شده: در بيست و هشتم شعبان شروع به نوشتن آن كردم و در بيست و چهارم رمضان از آن فارغ شدم. مجموع مدّتي كه براي نوشتن آن صرف شد، بيست و شش روز بود و آن را در حلّه، مجاور مقام صاحب الزّمان(ع) به رشتة نگارش درآوردم.8
نسخة خطّي چهارم، در سال 723ق. / 1302م. به نام «تحرير الاحكام الشرعيّة علي مذهب الاماميـّة»
مهمترين چيزي كه ما را به تاريخ مقام در اين نسخه رهنمون ميسازد، اين است كه در سال 723ق. و در داخل مقام نوشته شده است.
نام كتاب و مؤلّف آن: «تحرير الاحكام الشرعيّـة علي مذهب الاماميّه» تأليف علّامة اهل حلّه، جمالالدّين ابومنصور حسن بن يوسف بن مطهر اسدي (648ـ726ق).
اين نسخة خطّي در روز سه شنبه، ششم ماه رجب سال 723ق. توسط محمود بن محمّد بن بدر در مقام امام رونويسي شده است.
نسخة خطّي پنجم، «قواعد الاحكام في معرفـةالحلال و الحرام» سال 776ق. / 1355م.
اين نسخة مهم در مقام صاحب الزّمان(ع) در سال 776ق. نوشته شده است. اين كتاب از تصنيفات علّامه حلّي است.
نام نسخه نويس: جعفر بن محمّد عراقي و برادرش حسين بن محمّد عراقي
ابن نديم در مورد تاريخ رونويسي آن گفته است: آغاز كار رونويسي در روز شنبه اوّل جمادي الثّاني 776ق. (پنجاه سال پس از وفات مؤلّف) بوده است.
نسخه نويس ميگويد:
پس از پايان كار، آن را با يك نسخة درست كه در مدرسة صاحب الزّمان(ع)
در شهر حلّه وجود داشت، در فصل گرما و با مشقّت بسيار مقابله كردم تا آنكه در 12 جمادي الاوّل سال 786ق. كار مقابله را به پايان رساندم.
سپس ميگويد: كار را در 18 رمضان سال 786ق. به پايان بردم.
نسخة خطّي ششم، سال 957ق. / 1537م. «المختصر النافع»
اين نسخه در تاريخ 16 ربيع الاوّل سال 957ق. در مدرسة صاحب الزّمان(ع)
در حلّة سيفيه رونوشت شده است.
كساني كه از مقام صاحب الزّمان(ع) در حلّه ديدار كردهاند:
1.در آخر ماه صفر سال 677ق. / 1256م.
در اين تاريخ سيّد نجم الدّين ابوعبدالله حسين بن اردشير بن محمّد طبري از اين مقام ديدن كرد و در اين تاريخ رونويسي از كتاب «نهج البلاغه»را به پايان رساند؛12
2.در ششم رجب سال 723ق. / 1302م.
محمود بن محمّد بن بدر از اين مقام ديدار كرد و در اين تاريخ رونويسي از كتاب «تحرير الاحكام الشرعيـة» را به پايان رساند؛13
3.در سال 725ق. / 1304م.
ابن بطوطة جهانگرد از اين مقام ديدار كرد؛14
4.در آغاز قرن هشتم هجري، هيجدهم شعبان
ابومحمّد حسن حدّاد عاملي از اين مقام ديدار كرد و در اين تاريخ كتاب «الدرة النضيدة في شرح الابحاث المفيدة» را تصنيف كرد و آن را در بيست و ششم ماه رمضان در حلّه، مجاور مقام صاحب الزّمان(ع) به پايان رساند. مصنّف سال 739ق. زنده بوده است؛
5.در آغاز قرن هشتم هجري
حاكم حلّه از اين مقام ديدار كرد. نام او مرجان الصغير بود. او كينه و عداوت شديدي نسبت به شيعيان داشت؛
6.در سال 744ق. / 1323م.
امّ عثمان، زن نابينايي كه در داخل مقام بينا شد، از اين مقام ديدن كرد. امّ عثمان، زني سنّي مذهب بود كه پس از آن كه بينايياش را بازيافت، همراه پسرش عثمان، شيعه شد؛15
7.در سال 759ق. / 1338م.
جمال الدّين بن نجم الدّين جعفر زهدري از اين مقام ديدن كرد و شب را در آن ماند. او فلج بود و در آن شب در اين مقام شفا يافت؛
8.در آغاز جمادي الثّاني سال 776ق. / 1355م.
جعفر بن محمّد عراقي از اين مقام ديدن كرد و در اين تاريخ رونويسي كتاب «قواعد الاحكام في مسائل الحلال و الحرام» را داخل مقام به پايان رساند؛
9.در سال 961ق. / 1540م.16
سيّد علي رئيس كه فرستادة سلطان «مصر» و خود امير «قبطانيته» بود، از اين مقام ديدار كرد.17
پي نوشت ها :
1.در كتاب تقويم البلدان، با نام حلّه بني صله از آن ياد شده است. رجوع كنيد به رياحين العلماء، 1/370.
2.در منبع گذشته (اشعري) به آن اشاره شد.
3.همان.
4.نام او در منبع قبلي، (مؤيّد) ذكر شده، امّا درستتر «مزيد» است.
5.نگاه كنيد به تاريخ الحلّه، ج 1، ص 1، سفينـة البحار، ج 2، ص 299.
6.همان، ج 1، ص 1.
7.نگاه كنيد به الانوار الساطعه، ص 8.
8.براي آگاهي بيشتر رجوع كنيد به كتاب «المسلسلات في الاجازات» گردآورنده: سيّد محمود مرعشي، ج 2، صص 100 ـ 106.
9.نگاه كنيد به مجلة تراثنا، شمارة 65، همچنين طبقات اعلام السيقه (قرن پنجم).
10.شيخ آغا بزرگ در الانوار الساطعه، ص 2 «آبدار اوادي» نام او را ذكر كرده و سيّد احمد حسيني در تراجم الرجال، ص 162 نام او را در اندرا اوذي ذكر كرده است.
11.علّآمه در اجازهاش به سيّد مهنا بن سنان به آن تصريح كرده، نگاه كنيد. بحارالأنوار، ج 104، ص 148.
12.نگاه كنيد به مكتبـة العلامـة الحلّي الطباطبايي، ص 79.
13.نگاه كنيد به تاريخ الكوفـة، البراقي، تحقيق ماجد العطيـة، ص 39.
14.نگاه كنيد به اعيان الشيعـة، ج 9، ص 179.
15.النجم الثاقب، ج 2، ص 222.
16.النجم الثاقب، ج 2، ص 223.
17.نگاه كنيد به مكتبـة العلامـة الحلّي، ص 143.