تا کي از ما يار ما پنهان بود؟ شاعر : فخرالدين عراقي چشم ما تا کي چنين گريان بود؟ تا کي از ما يار ما پنهان بود؟ محنت و درد دل و هجران بود؟ تا کي از وصلش نصيب بخت ما گر بگريد ديده، جاي آن بود اين چنين کز يار دور افتادهام چشم ما شايد که خون افشان بود چون دل ما خون شد از هجران او خود گراني يار مرگ جان بود از فراقش دل ز جان آمد به جان طاقت آن هجر بيپايان بود؟ بر اميدي زندهام، ورنه که را کار ما تا کي چنين پيچان بود؟ پيچ بر پيچ است...