تصحیح و مقدمه : غلامحسین زرگری نژاد 1
با برآمدن سلسله قاجاریه و هجوم روسیه به سرزمینهای شمالی ایران در جنگهای دوره نخست، شاه قاجار ناگزیر به علما و فقهای شیعه متوسل شد و از ایشان برای جلب حمایتهای نظری و عملی در برابر تهاجم روس و تشویق مردم برای شركت در دفاع از میهن كمك خواست تا با فتوای جهاد و فتوای وجوب مدافعه از سرزمینهای اسلامی به یاری وی شتابند. 3 دانشمندان شیعه نیز با توجه به بنیانهای فقه امامی به درخواست فتحعلی شاه پاسخ مثبت دادند و ادب جهادی جدیدی را پیریزی كردند. آقا سیدمحمد مجاهد ازجمله این گروه است كه خود در دوره دوم جنگها نیز شركت داشت و پس از شكست دولت ایران مورد سرزنش واقع شد، تا آن جا كه از شدت اندوه درگذشت. 4
نگاهی كوتاه به كارنامه جنگهای ده ساله ایران و روس نشان میدهد كه رهبران مذهبی به دعوت شاه پاسخ مثبت دادند و با پراكندن اعلامیههای جهاد با روس كه به «جهادیه» شهرت یافت، با شدت به كفّار روس انتقاد كردند.
آری اگر جامعه شیعی در اعصار پیشین با مسائلی همچون ولایت جور و رهیافت به مشروعیت یا حرمت قبول این ولایت رو به رو شد و ناگزیر بود تا در باب اجرای حدود و اخذ خراج و جوایز سلطان و مباحثی نظیر آنها اظهارنظر كند، در دوره قاجار بخشهای دیگری از ماهیت اغتصابی حكومت مورد بحث واقع میشود؛ ماهیتی كه نه از دید مردم پنهان است و نه از دید اطرافیان حكومت و بدون كتمان در جهادیههایی كه قرار بود به دستور دولت قاجار انتشار یابد، ثبت و ضبط گردیده بود.
در این اثر، مسائلی از این قبیل طرح میشود: اقسام حرب مشروع در عهد غیبت كدام است؟ آیا جهاد دفاعی با یقین به كشته شدن و از دست رفتن ارض و ناموس واجب است یا مستحب؟ آیا با گمان تلف شدن مال و كشته شدن فرد، جهاد دفاعی واجب است؟ آیا میتوان بر كشته جهاد دفاعی در كنار سلطان جور، احكام شهید را جاری ساخت؟ در صورتی كه قصد كفار در هجوم به سرزمین مسلمانان فقط غارت باشد، نه بر كندن بیضه اسلام و تصرف دارالاسلام، آیا با گمان كشته شدن باز هم جهاد دفاعی وجوب مییابد؟ آیا واجب است تا در جهاد دفاعی، تمام جنگجویان احكام جهاد را بدانند؟ اگر در هجمه كفار، آهنگ ایشان برخی از مسلمانان باشد و نه همه آنان، آیا دفاع بر تمام مسلمانان واجب است یا تنها بر ساكنان سرزمینهایی كه كفار به آنها هجوم آوردهاند؟ آیا دریافت حقوق دیوانی كه گمان مخلوط بودن آن به مال حرام و غصبی میرود، در هنگام جنگ حلال است یا حرام و جز اینها. 5
از گزارشهای مربوط به این عصر چنین برمیآید كه با پیش آمدن شرایط بحرانی دربار و از آن جا كه پس از خروج فرانسویها از ایران و ورود هیأت انگلیسی هنوز دوره وعدههای سرهارد فورد جونز و فریبكاریهایش برای تأمین نیازهای قشون ایران فرا نرسیده و جدی تلقی نشده بود، دربار تهران همراه با اندیشه میرزا بزرگ قائممقام و عباس میرزا شد و پذیرفت تا برای غلبه بر معضلات مشروعیت نبرد با روسها و نیز مقاومت مردم برای تأمین نیازهای مالی جنگ و بالاخره جهت افزایش همكاریهای نظامی در نبرد، از فقها و مجتهدان بزرگ و مطلع زمانه استمداد جوید و از آنان صدور فتاوای جهاد با روسها را درخواست كند. این اشارات در نوشتههای تاریخی این دوران به خوبی انعكاس یافته ولی تاریخهای مختلفی برای آن گزارش شده است، ازجمله سالهای 1220،6 1223،7 12248 و 12319 قمری. از سویی بدون تاریخ بودن رسالههای جهادیّه، تعیین زمان قطعی این واقعه را دشوار میسازد.
اگرچه تمامی منابع تاریخی به تمایلات خاص عباس میرزا برای اخذ فتاوای جهادی از علمای شرع اشارتی ندارند، اما حقیقتاً كه نایبالسلطنه بیش از شاه به اخذ فتواها و تبدیل ماهیت جنگ از نظامی به اعتقادی و میهنی علاقه داشت و درصدد بود تا با مشروعیت بخشیدن به حكومت و نیز تحكیم پایگاه دینی خود، كفایت خویش را به دیگر شاهزادگان بنمایاند. 10
به هر صورت علما فتوا دادند كه جنگ با روس دفاع و جهاد، و شاه در حكم مجاهد فیسبیلالله است. 11 نام علمایی كه فتوای مستقل صادر كردند و رساله جداگانه در مجادله و مقاتله با روسیه نگاشتند و به ملامحمدباقر سلماسی و صدرالدین تبریزی دادند بدین قرار است: شیخ محمدحسن نجفی كاشفالغطاء كه در احكام الجهاد از او به شیخالمجتهدین یاد میشود؛ میرزا ابوالقاسم قمی، ملقب به محقق قمی كه در احكامالجهاد با لقب علامةالعملاء شناسانده شده است؛ آقاسیدعلی طباطبایی صاحب ریاضالمسائل، احكامالجهاد با نام سیدالمجتهدین از او نام میبرد؛ سیدمحمدبن علی طباطبایی مشهور به مجاهد آقا سیدمحمد در رسالهای به نام الجهادالعباسیة؛ شیخ محمدحسن قزوینی؛ حاج میرمحمد حسین اصفهانی كه در احكامالجهاد، سلطان المجتهدین خطاب شده است؛ ملاعلیاكبر اصفهانی؛ آقا شیخ هاشم كعبی در رسالهای به نام العباسیة الحداد فی جهاد اهل الشرك والالحاد؛ ملا محمدرضا همدانی؛ ملااحمد نراقی.
اینگونه رسالهها در سالهای 1223 تا 1224 قمری به دست میرزا بزرگ فراهانی رسید و وی به تدوین و تبویب آنها همت گمارد؛ چرا كه خواندن و آگاهی یافتن بر مطالب چندین رساله كه برخی از آنها به زبان عربی نگارش یافته بود برای همگان مشكل مینمود. میرزا بزرگ مطالب موجود در رسالهها را به صورت چكیده و همراه با شرح و مقدمات لازم و آرای علمای متقدم شیعه درباره جهاد فراهم آورد. البته با توجه به اشاراتی در مذمّت صلح، شاید این اثر سالها پیش از عقد عهدنامه گلستان به سامان رسیده باشد. 12
همچنین وجود كلمات دعایی طاب ثراه در مقابل نام شیخ جعفر كاشفالغطاء، تاریخ تكمیل نهایی این كتاب را به سالهای پس از مرگ كاشفالغطاء نجفی یعنی 1228 قمری بدین سو میكشاند. 13 گزارش صاحب مآثر سلطانیه نیز در باب این كتاب بسیار راهگشا است كه میگوید: «احكامالجهاد ابتدا نوشته شد ولی كتابت (نسخهبرداری) نشد، آن گاه قائممقام كتاب را به صورت خلاصه درآورد تا آن كه مقبول افتاد و كتابت شد». 14 البته تلخیصی كه در مآثر سلطانیه از آن یاد میشود، تلخیص سوم از احكامالجهاد است؛ چرا كه به جز متن اولیه احكامالجهاد یا «جهادیه كبیر» و جهادیه صغیر كه همان رسالهای است كه پذیرفته شد. متن خلاصه شده دیگری از احكامالجهاد در دست است كه خلاصهتر از «جهادیه كبیر» و طولانیتر از جهادیه صغیر است. این تلخیصهای پی در پی از آن رو است كه فتحعلی شاه قاجار در برههای از زمان دل به مستشاران نظامی انگلیس بسته و از انتشار فتوای علما هراسان بود.
نباید از نظر دور داشت كه حتی جهادیه صغیر هم تا پس از مصالحه مرحله اول مورد بیاعتنایی بود تا آن كه در ذیحجه 1234 به كوشش عباس میرزا نایبالسلطنه به چاپخانه تبریز رفت و به صورت سنگی منتشر شد. این چاپ سنگی بعدها به مناسبت دویستمین سال ولادت قائممقام فراهانی و به كوشش جهانگیر قائممقامی افست شده است. 15 جهادیه صغیر نیز به دلیل نایاب شدن نسخههای چاپی آن، در پایان چاپ حاضر با تصحیحات گوناگون درج شده است. اما از احكامالجهاد كه در غالب منشآت میرزا ابوالقاسم فراهانی، مقدمه آن به نام پسرش ضبط شده16چندین نسخه خطی شناخته شده است:
1. كتابخانه مركزی آستان قدس رضوی، شماره 137/2347، بدون تاریخ كتابت، 209 برگ.
2 و 3. كتابخانه مجلس شورای اسلامی، دو نسخه.
4. كتابخانه آیتالله نجفی در اصفهان، بدون شماره 17.
تصحیح حاضر دو نسخه موجود در كتابخانه مجلس را اصل قرار داده و با نسخه كتابخانه آستان قدس نیز مقابله كرده و از نسخه خطی چهارم غفلت ورزیده است.
اختلاف نسخهها در پایان كتاب مذكورافتاده 18 و بسیار اندك است. گاه به سبب ناخوانا بودن نسخهها به جهادیه وسطی نیز رجوع شده است؛ مصحح گرامی معانی تمام آیات، اشعار و جملات عربی را در پاورقی آورده ولی مصادر اشعار را استخراج نكرده است؛ همچنین اغلاط چاپی فراوان و ناهمخوانی فهرست مطالب با سرفصلها، بینظمی مقدمه تصحیح كه گویی چندین بار و در زمانهای مختلف به نگارش درآمده از ایرادات قابل ذكر این چاپ است.
پی نوشت ها :
1. غلامحسین زرگرینژاد متولد سال 1329 ش. در بجنورد است ازجمله پژوهشهای به چاپ رسیده او رسائل مشروطیت؛ خاطرات امیر احمدی، رسائل سیاسی دوره قاجار و تاریخ صدر اسلام است.
2. كشفالغطاء، ص 392.
3. مآثر سلطانیه، ص 145.
4. وحید بهبهانی، ص 262.
5. احكامالجهاد، ص 309-330.
6 . مآثر سلطانیه، ص 146.
7. ناسخالتواریخ، ج 1، ص 184.
8. تاریخ منتظم ناصری، ج 3، ص 93.
9. گنجینه نشاط، ص 107.
10. «مكاتبه میان دولت شاه با كنسول فرانسه در بصره»، مجله بررسیهای تاریخی، سال سوم، ص 167-168.
11. تاریخ منتظم ناصری، ج 3، ص 93.
12. مخالفتهای قائممقام با صلح با كفار بنیالاصفر (روسها) بسیار چشمگیر است؛ وی مینویسد: «روسیه را هم نقض عهد و پیمانشكنی سرشته طبیعت، و قانون ملت است»؛ احكامالجهاد، ص 86.
13. تاریخ وفات كاشفالغطاء در كشفالغطاء، ص 473 به اشتباه 1227 ق. ضبط شده است.
14. مآثر سلطانیه، ص 145.
15. تهران، بدون تاریخ، رقعی، مصور.
16. منشآت، ص 195-247.
17. قبیله عالمان دین، ص 225.
18. احكامالجهاد، ص 386-395.