ساختن سخت‌تر از سوختن است
نويسنده: سارا جمال‌آبادي
«اصلاح خطاها» شعار زندگي آدم‌هاي موفق است و «پنهان کردن خطاها» شعار زندگي آدم‌هاي ناموفق
وقتي با يک موقعيت دشوار روبه‌رو مي‌شويد، دو راه داريد: اولي، پيدا کردن يک بهانه است و دومي، پيدا کردن يک راه‌حل. شما معمولا کدام گزينه را انتخاب مي‌کنيد؟ بهانه‌اي دست و پا مي‌کنيد يا دنبال راه‌حل مي‌گرديد؟ خيلي‌ها دنبال بهانه‌اي دهان‌پرکن مي‌گردند تا گردن‌بند مشکل را از گردن خودشان بيرون بياورند و به گردن ديگري بيندازند؛ چراکه حس مي‌کنند با اين کار، استرس‌شان کم مي‌شود. اما اگر يک راه‌حل عملي پيدا کنيد، قصه فرق مي‌کند. آن‌وقت، شما هم استرس‌تان را خاموش کرده‌ايد؛ هم بهترين گزينه را انتخاب کرده‌ايد، کاري که يک انسان بالغ بايد انجام بدهد.
«بهترين کاري که يک نفر مي‌تواند انجام بدهد اين است که از قدرت خود براي درست کردن کارها استفاده کند.» اين را ران هوبارد، نويسنده معروف، مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: «افرادي که توضيح مي‌دهند که هميشه چگونه بدشانسي مي‌آورند و خطا مي‌کنند و بدتر از اينها براي اين موقعيت‌‌هاي‌شان دليل مي‌آورند، از نظر من، احمق‌ترين آدم‌هاي روي زمين هستند. کساني که مدام خودشان را عصباني از دست اين و آن نشان مي‌دهند، بسيار بيشتر از اينکه از ديگران عصباني باشند، بايد از خودشان عصباني باشند. آنها خودشان خطا انجام مي‌دهند و با اينکه مقصر هستند دست پيش را مي‌گيرند و اعتراض هم مي‌کنند. آنها هميشه بدترين گزينه را انتخاب مي‌کنند و برخلاف اينکه فکر مي‌کنند خيلي زرنگ هستند و انگشت اتهام را از روي خودشان برمي‌دارند، خيلي نادان‌اند و راه را اشتباهي مي‌روند و به جاي درست کردن، بيشتر خراب مي‌کنند.»
در حالي که راه بهتري هم بود؛ راهي مانند معذرت‌خواهي و به گردن گرفتن اشتباه. آخرين باري که معذرت‌خواهي کرده‌ايد را به ياد بياوريد. چه احساسي داشتيد؟ احتمالا کمي داغ شده بوديد و به سختي مي‌توانستيد کلمه‌ها را ادا کنيد. حتي در فاصله بين کلمه‌ها مدام به خودتان نهيب مي‌زديد که من کار درستي مي‌کنم يا نه؟ نکند از اين به بعد مجبور بشوم مدام معذرت‌خواهي کنم؟ حالا اگر معذرت‌خواهي نمي‌کردم چه اتفاقي مي‌افتاد؟ با همه اين احوال ما به شما مي‌گوييم اگر خطايي انجام داديد بهانه نياوريد و اصلا دور و بر فضاي پيدا کردن بهانه نگرديد و به جاي آن بهترين راه‌حل را انتخاب کنيد. راه‌حلي که قبل از بيان معذرت‌خواهي نصف مسير آن را طي کرده‌ايد. منظورمان چيست؟
چند مثال پايين را بخوانيد.
• ماشين‌ام خراب شده بود و خودم هم سرما خورده بودم. به همين خاطر نتوانستم کارم را انجام بدهم.
• فروردين و ارديبهشت هميشه بدترين ماه‌هاي زندگي من هستند و هميشه بدبياري مي‌آورم.
• فعلا هيچ کاري نمي‌توانم انجام بدهم چون احتياج به يک کامپيوتر جديد دارم.
• ما فعلا نمي‌توانيم کار بيشتري تحويل بگيريم چون فضاي کافي براي انجام کارها نداريم.
• من نمي‌توانم از پس اين امتحان بربيايم. فکرم درست کار نمي‌کند.
• نهايت تلاش‌ام را انجام دادم اما...
• اگر خسته نبودم، حتما تصميم درست‌تري مي‌گرفتم.
تمام اين موارد ـ که مي‌شود بي‌نهايت مورد ديگر هم به آن اضافه کرد ـ دليل‌هايي هستند که استرس را پايين مي‌آورند، حتي در بعضي موارد مي‌توانند مشکلي را هم حل کنند اما بهترين راه‌حل نيستند، به‌خصوص اينکه خود فرد مي‌تواند دليل اصلي انجام نشدن کار يا اشتباه و ناقص انجام گرفتن‌اش، نه سردي و گرمي هوا است و نه کوچکي جا و خراب بودن کامپيوتر و...
پس راه‌حل چيست؟
راه حل اين است که مشکل را قبول کنيد و اقرار کنيد به اينکه اشتباهي صورت گرفته و معذرت بخواهيد.اما اين پايان راه نيست. شما بايد حسن نيت خود را هم ثابت کنيد تا معذرت‌خواهي‌تان به نتيجه برسد.چگونه؟ مثال‌هاي پايين را که در ادامه مشکلات پيش‌گفته است، بخوانيد:
• ماشين‌ام خراب شده بود. خودم سرما خورده بودم. کمي با تاخير کارم را انجام مي‌دهم اما حتما آن را انجام مي‌دهم.
• فروردين و ارديبهشت ماه‌هاي خوبي براي من نيستند اما نمي‌خواهم تمام روزهاي اين دو ماه را از دست بدهم.
• احتياج به يک کامپيوتر جديد براي انجام کارهايم دارم اما تا وقتي کامپيوتر برسد با همين‌ها سر مي‌کنم و کارتان را انجام مي‌دهم.
• امتحان خيلي سختي بود و فکر نکنم قبول شوم اما تلاش‌ام را براي امتحان‌هاي ديگر مي‌کنم.
• نهايت تلاش‌ام را انجام دادم اما انگار بيشتر از اين هم مي‌توانستم تلاش کنم.
• خسته بودم اما بايد بهتر تصميم مي‌گرفتم.
... و خلاصه اينکه اگر مي‌خواهيد در زندگي موفق باشيد نه تنها بايد عملکرد درستي داشته باشيد که بايد بهترين عملکرد را داشته باشيد. بهترين عملکردي که گاه يک معذرت‌خواهي است به اضافه جبران عملکرد اشتباه. بنابراين هيچ وقت تسليم نشويد. هيچ وقت از ديگران شکوه نکنيد، غر نزنيد و بهانه نتراشيد چون اينها راه‌حل آدم‌هاي ترسو و خطاکار است نه شجاع و بالغ.
«درست کردن خطاها» شعار عملي زندگي آدم‌هاي موفق است و کاري است که در زندگي دنبال مي‌کنند و انجام مي‌دهند. اگر شما يک ازدواج موفق و خوب را مي‌خواهيد، بايد خطاهاي‌تان را بپذيريد و به جاي ناديده گرفتن موانع سعي کنيد از آنها بگذريد و اگر مي‌خواهيد پدر و مادري موفق يا شاگردي موفق يا رييسي موفق باشيد، هيچ فرقي نمي‌کند، بايد عواقب کارهاي خودتان را بپذيريد و آماده درست کردن باشيد، نه پنهان کردن خطاها.
2- داشتن يک برنامه‌ريزي منظم.
3- فرار نکردن از مشکلات و واقع‌بينانه با مشکلات مواجه شدن.
4- دور تمام بهانه‌ها را خط کشيدن.
5- بالا بردن آگاهي در زمينه مشکلي که پيش آمده.
6- احساس مسووليت بيشتر.
7- کنترل داشتن روي شرايط.
8- کنار گذاشتن موقعيت‌هاي از دست رفته و ساختن موقعيت‌هاي جديد.
9- شادماني خود را حفظ کردن.
10- مقاومت تا پيروزي.
منبع:www.salamat.com
/ع
وقتي با يک موقعيت دشوار روبه‌رو مي‌شويد، دو راه داريد: اولي، پيدا کردن يک بهانه است و دومي، پيدا کردن يک راه‌حل. شما معمولا کدام گزينه را انتخاب مي‌کنيد؟ بهانه‌اي دست و پا مي‌کنيد يا دنبال راه‌حل مي‌گرديد؟ خيلي‌ها دنبال بهانه‌اي دهان‌پرکن مي‌گردند تا گردن‌بند مشکل را از گردن خودشان بيرون بياورند و به گردن ديگري بيندازند؛ چراکه حس مي‌کنند با اين کار، استرس‌شان کم مي‌شود. اما اگر يک راه‌حل عملي پيدا کنيد، قصه فرق مي‌کند. آن‌وقت، شما هم استرس‌تان را خاموش کرده‌ايد؛ هم بهترين گزينه را انتخاب کرده‌ايد، کاري که يک انسان بالغ بايد انجام بدهد.
«بهترين کاري که يک نفر مي‌تواند انجام بدهد اين است که از قدرت خود براي درست کردن کارها استفاده کند.» اين را ران هوبارد، نويسنده معروف، مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: «افرادي که توضيح مي‌دهند که هميشه چگونه بدشانسي مي‌آورند و خطا مي‌کنند و بدتر از اينها براي اين موقعيت‌‌هاي‌شان دليل مي‌آورند، از نظر من، احمق‌ترين آدم‌هاي روي زمين هستند. کساني که مدام خودشان را عصباني از دست اين و آن نشان مي‌دهند، بسيار بيشتر از اينکه از ديگران عصباني باشند، بايد از خودشان عصباني باشند. آنها خودشان خطا انجام مي‌دهند و با اينکه مقصر هستند دست پيش را مي‌گيرند و اعتراض هم مي‌کنند. آنها هميشه بدترين گزينه را انتخاب مي‌کنند و برخلاف اينکه فکر مي‌کنند خيلي زرنگ هستند و انگشت اتهام را از روي خودشان برمي‌دارند، خيلي نادان‌اند و راه را اشتباهي مي‌روند و به جاي درست کردن، بيشتر خراب مي‌کنند.»
در حالي که راه بهتري هم بود؛ راهي مانند معذرت‌خواهي و به گردن گرفتن اشتباه. آخرين باري که معذرت‌خواهي کرده‌ايد را به ياد بياوريد. چه احساسي داشتيد؟ احتمالا کمي داغ شده بوديد و به سختي مي‌توانستيد کلمه‌ها را ادا کنيد. حتي در فاصله بين کلمه‌ها مدام به خودتان نهيب مي‌زديد که من کار درستي مي‌کنم يا نه؟ نکند از اين به بعد مجبور بشوم مدام معذرت‌خواهي کنم؟ حالا اگر معذرت‌خواهي نمي‌کردم چه اتفاقي مي‌افتاد؟ با همه اين احوال ما به شما مي‌گوييم اگر خطايي انجام داديد بهانه نياوريد و اصلا دور و بر فضاي پيدا کردن بهانه نگرديد و به جاي آن بهترين راه‌حل را انتخاب کنيد. راه‌حلي که قبل از بيان معذرت‌خواهي نصف مسير آن را طي کرده‌ايد. منظورمان چيست؟
چند مثال پايين را بخوانيد.
• ماشين‌ام خراب شده بود و خودم هم سرما خورده بودم. به همين خاطر نتوانستم کارم را انجام بدهم.
• فروردين و ارديبهشت هميشه بدترين ماه‌هاي زندگي من هستند و هميشه بدبياري مي‌آورم.
• فعلا هيچ کاري نمي‌توانم انجام بدهم چون احتياج به يک کامپيوتر جديد دارم.
• ما فعلا نمي‌توانيم کار بيشتري تحويل بگيريم چون فضاي کافي براي انجام کارها نداريم.
• من نمي‌توانم از پس اين امتحان بربيايم. فکرم درست کار نمي‌کند.
• نهايت تلاش‌ام را انجام دادم اما...
• اگر خسته نبودم، حتما تصميم درست‌تري مي‌گرفتم.
تمام اين موارد ـ که مي‌شود بي‌نهايت مورد ديگر هم به آن اضافه کرد ـ دليل‌هايي هستند که استرس را پايين مي‌آورند، حتي در بعضي موارد مي‌توانند مشکلي را هم حل کنند اما بهترين راه‌حل نيستند، به‌خصوص اينکه خود فرد مي‌تواند دليل اصلي انجام نشدن کار يا اشتباه و ناقص انجام گرفتن‌اش، نه سردي و گرمي هوا است و نه کوچکي جا و خراب بودن کامپيوتر و...
پس راه‌حل چيست؟
راه حل اين است که مشکل را قبول کنيد و اقرار کنيد به اينکه اشتباهي صورت گرفته و معذرت بخواهيد.اما اين پايان راه نيست. شما بايد حسن نيت خود را هم ثابت کنيد تا معذرت‌خواهي‌تان به نتيجه برسد.چگونه؟ مثال‌هاي پايين را که در ادامه مشکلات پيش‌گفته است، بخوانيد:
• ماشين‌ام خراب شده بود. خودم سرما خورده بودم. کمي با تاخير کارم را انجام مي‌دهم اما حتما آن را انجام مي‌دهم.
• فروردين و ارديبهشت ماه‌هاي خوبي براي من نيستند اما نمي‌خواهم تمام روزهاي اين دو ماه را از دست بدهم.
• احتياج به يک کامپيوتر جديد براي انجام کارهايم دارم اما تا وقتي کامپيوتر برسد با همين‌ها سر مي‌کنم و کارتان را انجام مي‌دهم.
• امتحان خيلي سختي بود و فکر نکنم قبول شوم اما تلاش‌ام را براي امتحان‌هاي ديگر مي‌کنم.
• نهايت تلاش‌ام را انجام دادم اما انگار بيشتر از اين هم مي‌توانستم تلاش کنم.
• خسته بودم اما بايد بهتر تصميم مي‌گرفتم.
... و خلاصه اينکه اگر مي‌خواهيد در زندگي موفق باشيد نه تنها بايد عملکرد درستي داشته باشيد که بايد بهترين عملکرد را داشته باشيد. بهترين عملکردي که گاه يک معذرت‌خواهي است به اضافه جبران عملکرد اشتباه. بنابراين هيچ وقت تسليم نشويد. هيچ وقت از ديگران شکوه نکنيد، غر نزنيد و بهانه نتراشيد چون اينها راه‌حل آدم‌هاي ترسو و خطاکار است نه شجاع و بالغ.
«درست کردن خطاها» شعار عملي زندگي آدم‌هاي موفق است و کاري است که در زندگي دنبال مي‌کنند و انجام مي‌دهند. اگر شما يک ازدواج موفق و خوب را مي‌خواهيد، بايد خطاهاي‌تان را بپذيريد و به جاي ناديده گرفتن موانع سعي کنيد از آنها بگذريد و اگر مي‌خواهيد پدر و مادري موفق يا شاگردي موفق يا رييسي موفق باشيد، هيچ فرقي نمي‌کند، بايد عواقب کارهاي خودتان را بپذيريد و آماده درست کردن باشيد، نه پنهان کردن خطاها.
10روش براي انتخاب بهترين راه‌حل‌ها در مشکلات زندگي
2- داشتن يک برنامه‌ريزي منظم.
3- فرار نکردن از مشکلات و واقع‌بينانه با مشکلات مواجه شدن.
4- دور تمام بهانه‌ها را خط کشيدن.
5- بالا بردن آگاهي در زمينه مشکلي که پيش آمده.
6- احساس مسووليت بيشتر.
7- کنترل داشتن روي شرايط.
8- کنار گذاشتن موقعيت‌هاي از دست رفته و ساختن موقعيت‌هاي جديد.
9- شادماني خود را حفظ کردن.
10- مقاومت تا پيروزي.
منبع:www.salamat.com
/ع
