![سرمايه گذاري روی تواناييها و کاراييهاي قضات سرمايه گذاري روی تواناييها و کاراييهاي قضات](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/9aa68e9c-e103-4d5c-ae0c-76ccee5a8fda.jpg)
سرمايه گذاري روی تواناييها و کاراييهاي قضات
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:
واقعا آن قشري که جا دارد روي تواناييها و کاراييها و تلاش موفق او، هر چه مي توانيم سرمايه گذاري مادي و معنوي بکنيم، قشر قضاتند. علت هم معلوم است، بارها هم گفته شده، همه هم گفته اند. علت اين است که اگر دستگاه قضايي از شرايط لازم برخوردار باشد و کار درست بکند، بزودي در کشور، فساد و تباهي و ظلم و تبعيض و فسق و بقيه ي چيزهايي که يک جامعه را فاسد و زمينگير مي کند، ريشه کن خواهد شد. اگر خداي نکرده، دستگاه قضايي سالم نبود، يا پرکار نبود، آن وقت همه ي اين جرايم، رشد مي کنند و اين ميکروبها، جرأت حيات و زياد شدن و فعال شدن پيدا مي کنند . به همين خاطر است که دستگاه قضايي، واقعا براي ما، همه چيز است. فرق هم نمي کند، چه در دوران سازندگي که امروز است، چه در دوران جنگ که ديروز بود، و چه در حوادث گوناگوني که يک ملت انقلابي و يک کشور بزرگ، همواره با عافيت و بلا مواجه است. در همه ي شرايط، آن چيزي که يک آن، به رکود و جمود و بيکاري و کم کاري و - خداي نکرده - به فساد او نمي توان تن داد، دستگاه قضايي است . هر جاي ديگر خراب شد، مي گوييم ان شاء الله دستگاه قضايي مي رود، آن جا را اصلاح خواهد کرد؛ اما خود دستگاه قضايي، بايستي در حد نصاب اصلاح و صلاح باشد.
تحرک و تلاش قوه ي قضاييه، بحمد الله خوب و محسوس است؛ اما شما الگو را در دستگاه اميرالمؤمنين (عليه الصلاه و السلام) قرار بدهيد. خودمان را با او بسنجيم، نگوييم هم نمي شود. بله، آن طور نخواهد شد؛ ليکن نزديک و شبيه به او، ممکن است. ما در کشوري زندگي مي کنيم که ساليان متمادي، وضع قضايي نابساماني داشته است. لذا ما اوليات انساني را در امر قضا، بتدريج فراموش کرده بوديم .
منبع: حديث ولايت، جلد چهارم، ص 314-312.
واقعا آن قشري که جا دارد روي تواناييها و کاراييها و تلاش موفق او، هر چه مي توانيم سرمايه گذاري مادي و معنوي بکنيم، قشر قضاتند. علت هم معلوم است، بارها هم گفته شده، همه هم گفته اند. علت اين است که اگر دستگاه قضايي از شرايط لازم برخوردار باشد و کار درست بکند، بزودي در کشور، فساد و تباهي و ظلم و تبعيض و فسق و بقيه ي چيزهايي که يک جامعه را فاسد و زمينگير مي کند، ريشه کن خواهد شد. اگر خداي نکرده، دستگاه قضايي سالم نبود، يا پرکار نبود، آن وقت همه ي اين جرايم، رشد مي کنند و اين ميکروبها، جرأت حيات و زياد شدن و فعال شدن پيدا مي کنند . به همين خاطر است که دستگاه قضايي، واقعا براي ما، همه چيز است. فرق هم نمي کند، چه در دوران سازندگي که امروز است، چه در دوران جنگ که ديروز بود، و چه در حوادث گوناگوني که يک ملت انقلابي و يک کشور بزرگ، همواره با عافيت و بلا مواجه است. در همه ي شرايط، آن چيزي که يک آن، به رکود و جمود و بيکاري و کم کاري و - خداي نکرده - به فساد او نمي توان تن داد، دستگاه قضايي است . هر جاي ديگر خراب شد، مي گوييم ان شاء الله دستگاه قضايي مي رود، آن جا را اصلاح خواهد کرد؛ اما خود دستگاه قضايي، بايستي در حد نصاب اصلاح و صلاح باشد.
تحرک و تلاش قوه ي قضاييه، بحمد الله خوب و محسوس است؛ اما شما الگو را در دستگاه اميرالمؤمنين (عليه الصلاه و السلام) قرار بدهيد. خودمان را با او بسنجيم، نگوييم هم نمي شود. بله، آن طور نخواهد شد؛ ليکن نزديک و شبيه به او، ممکن است. ما در کشوري زندگي مي کنيم که ساليان متمادي، وضع قضايي نابساماني داشته است. لذا ما اوليات انساني را در امر قضا، بتدريج فراموش کرده بوديم .
منبع: حديث ولايت، جلد چهارم، ص 314-312.
/ج