چرا خون بعضي‌ها دير بند مي‌آيد؟

خون ما مخلوط پيچيده‌اي از قطعات جامد شناور در مايع است که شما اجزاي جامد آن را مي‌شناسيد؛ منظورم همان گلبول‌هاي قرمز، سفيد و پلاکت‌ها هستند. بخش مايع خون هم پلاسما نام دارد که بي‌رنگ است، بيشتر آن از آب تشکيل شده و البته پروتئين‌هاي مهمي مانند پروتئين‌هاي مسوول انعقاد خون و غذا و املاح معدني و البته گازهاي
دوشنبه، 29 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا خون بعضي‌ها دير بند مي‌آيد؟

چرا خون بعضي‌ها دير بند مي‌آيد؟
چرا خون بعضي‌ها دير بند مي‌آيد؟


 

نويسنده: دکتر سيدرضا صفايي، فوق‌تخصص بيماري‌هاي خون




 
خون ما مخلوط پيچيده‌اي از قطعات جامد شناور در مايع است که شما اجزاي جامد آن را مي‌شناسيد؛ منظورم همان گلبول‌هاي قرمز، سفيد و پلاکت‌ها هستند. بخش مايع خون هم پلاسما نام دارد که بي‌رنگ است، بيشتر آن از آب تشکيل شده و البته پروتئين‌هاي مهمي مانند پروتئين‌هاي مسوول انعقاد خون و غذا و املاح معدني و البته گازهاي دفعي به وسيله آن حمل مي‌شوند.
وقتي يک رگ خوني در اثر آسيب به پوست پاره مي‌شود، وقايعي پشت‌سرهم رخ مي‌دهند تا خون‌ريزي را متوقف کنند. به همه اين فاکتورها که دسته‌جمعي هدف مشترکي به نام تشکيل لخته خون يا انعقاد خون را دنبال مي‌کنند، فاکتورهاي انعقاد مي‌گوييم. بيشتر عوامل انعقاد در کبد ساخته مي‌شوند.
به عنوان نمونه، پروتئيني در پلاسماي خون وجود دارد که سلول‌هاي کبدي آن را مي‌سازند. اين پروتئين موجب مي‌شود مولکول‌هايي موسوم به فيبرينوژن که در پلاسما هستند، تکثير و به هم متصل شوند و رشته‌اي به نام فيبرين بسازند. اين رشته‌هاي فيبرين گلبول‌هاي قرمز، گلبول‌هاي سفيد و پلاکت‌ها را در محل خون‌ريزي به دام مي‌اندازند و توده‌اي نرم و ژله مانند به نام لخته خون تنها در عرض چند دقيقه براي پرکردن محل پارگي رگ به وجود مي‌آيد. رشته‌هاي فيبرين کم‌کم فشرده و سبب خروج قسمت عمده مايع پلاسما از لخته خون مي‌شوند و در نتيجه سد جامد و سختي در مقابل شکاف رگ خوني به وجود مي‌آيد.
حتما الان مي‌پرسيد اگر آن پروتئين مسوول انعقاد خون همواره در پلاسماي خون است، پس چرا خون همواره در گردش طبيعي است و منعقد نمي‌شود؟ هم پلاکت‌ها و پروتئين پلاسمايي به صورت غيرفعال در خون ما قرار دارند و عامل محرکي لازم است تا آنها را فعال کند.
آن عامل محرک آسيب به ديواره عروق است که يک پيغام از سوي بافت آسيب ديده به اين عوامل مي‌رساند تا روند انعقاد را شروع کنند. گاهي نيز آسيبي داخلي مانند آسيب به خود پلاکت‌ها و تخريب آنها موجب مي‌شود ماده‌اي از خود آزاد کنند که به همه فاکتورهاي اين صف سلسله‌وار پيام شروع بدهد. اگر يکي از فاکتورهايي که در اين صف قرار دارند و بايد با همکاري هم انعقاد را باعث شوند آن روز غايب باشد يا کارش را درست انجام ندهد، انعقاد خون به مشکل مي‌خورد و خون زيادي از دست مي‌دهيم و باکتري‌ها و عوامل بيماري‌زا به بدن ما وارد خواهند شد.
بيماران هموفيلي يکي از فاکتورهاي انعقاد خون را ندارند و براي همين دچار مشکل مي‌شوند. از اين گذشته، از آنجا که عوامل انعقاد خون يا فاکتورهايي که بايد در اين صف عهده‌دار مسووليتي شوند، در کبد ساخته مي‌شوند، اگر بيماري خاصي در کبد وجود داشته باشد (مانند هپاتيت يا سيروز)، روند صحيح انعقاد خون مختل مي‌شود. حتي کاهش ذخيره ويتاميني در کبد مانند کمبود ويتامين K مي‌تواند به کاهش توليد عوامل انعقادي در کبد بينجامد. منبع:www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.