مقدمهاي بر مهندسي صنايع و سيستمها
كليدواژه مهندسي صنايع؛ مهندسي سيستمها؛ تاريخچه؛ تعريف؛ جايگاه؛ فعاليتها
1- تاريخچه مهندسي صنايع
اولين فعاليتهاي مهندسي صنايع مربوط به اقتصاددانهاي كاربردي و صنعتگرها است كه در حدود سالهاي 1800 در انگلستان شكل گرفت. آدام اسميت1 ، اقتصاددان معرف اسكاتلندي، در سال 1776 در كتاب ثروت ملل ايده تقسيم كار را براي بهبود بهرهوري مطرح كرد. پيادهسازي اين ايده روي فعاليت سوزن سازي در يك كارگاه نشان داد كه با تقسيم فعاليت به چهار عمليات جداگانه، خروجي 5 برابر افزايش يافت. وقتي كه يك كارگر تمام فعاليت را انجام ميداد در هر روز 1000 سوزن توليد ميكرد ولي وقتي 10 كارگر به چهار فعاليت تخصصي و جداگانه گمارده شدند ميتوانستند 48000 سوزن توليد كنند. علاوه بر اينكه ظرفيت توليد افزايش يافت، اسميت نشان داد كه با اين ايده هزينه ساخت نيز كاهش مييابد. اسميت علت كاهش هزينه ساخت را چنين بيان كرد:
انجام يك كار توسط يك نفر به صورت مكرر باعث به وجود آمدن مهارت خاص در آن فرد براي انجام آن كار ميگردد بنابراين ميتواند در زمان كمتري آن را به پايان رساند.
صرفهجويي در زمان از دست رفته كارگر براي تغيير از يك كار به كار بعدي
اختراع ابزار جديد و مخصوص براي انجام هر يك از كارها
چارلز ببج2 در تكميل ايده اسميت بيان كرد كه با گماردن هر كارگر به يك كار خاص، ديگر به مهارت و تجربه زياد در كار ساخت و توليد نياز نبوده و نرخ پرداخت به كارگران نيز ميتواند كمتر باشد و بدين شكل هزينه توليد كاهش مييابد. وي نتيجه يافتههاي خود را در سال 1835 با عنوان «اقتصاد ماشينآلات و سازندگان3 » ارائه نمود.
در توليد ماشين بخار توسط ماتئو بولتون4 و جيمز وات5 ، استفاده از سيستمهاي مديريت شامل استانداردها، روشهاي پيشبيني، استقرار كارخانه، طراحي كارخانه و سياستهاي حقوق و پاداش در شكل ابتدايي خود براي كمك در هدايت، مديريت و كنترل كارخانه آغاز شد.
توسعه مهندسي صنايع در آمريكا در سالهاي اول 1900 توسط فردريك تيلور6 ، پدر مهندسي صنايع، آغاز شد. بر خلاف آدام اسميت و چارلز ببج كه نظريهپرداز و نويسنده بودند، تيلور كسي بود كه از طريق انجام فعاليتهاي صنعتي و بر اساس آزمايش به توسعه اصول و مفاهيم پرداخت و توجه خود را روي روشهاي علمي انجام كار و مديريت يك واحد توليدي متمركز ساخت. تا قبل از تيلور كارها بر اساس حسابهاي سرانگشتي انجام ميشد و از استانداردهاي علمي، برنامهريزي مديريتي و رويههاي تحليل خبري نبود. هدف تيلور تغيير اين وضعيت به شرايطي بود كه نشان دهد مديريت يك فعاليت علمي است و نه يك فعاليت اتفاقي و باري به هر جهت. وي چهار خطمشي زير را مورد توجه قرار داد:
براي هر عنصر كاري يك پايه علمي توسعه دهيد و آن را جايگزين روشهاي سرانگشتي كنيد.
براي هر كار، بهترين كارگر را انتخاب كنيد به جاي اينكه كارگر خود، كار خود را انتخاب كند.
كار را به طور مساوي بين مديريت و نيروي كار تقسيم كنيد به طوري كه هر يك وظايف و مسئوليت متناسب با خود را دارا باشد.
روح همكاري بين مديريت و نيروي كار را توسعه دهيد به طوري كه كار بر اساس خطمشي اول و دوم انجام پذيرد.
در راستاي هدف تيلور (يعني مديريت علمي) افراد ديگري از جمله گيلبرت7 و گانت8 به توسعه روشهاي علمي و سيستماتيك براي مطالعه و اندازهگيري كار، برنامه ريزي و زمانبندي توليد پرداختند. تا پيش از سال 1930 رشد چشمگيري در توسعه مهندسي صنايع ايجاد شد و حوزههايي تحت عناوين زير شكل گرفت:
روشهاي كار
اندازهگيري كار
طراحي كارخانه
سيستمهاي پاداش و حقوق
ارزيابي كار
تئوري سازمان
فاكتورهاي انساني
برنامهريزي و كنترل توليد
تا اواخر سالهاي 1940، توسعه مهندسي صنايع بر اساس روشهاي سنتي كه توسط تيلور، گانت و گيلبرت پايهگذاري شده بود ادامه يافت. فلسفه وجودي مهندسي صنايع با توجه به نگرش و هدف به وجودآورندگان آن، ارائه راهحلهاي مؤثر و كارا براي مسائل مربوط به طراحي، تحليل و ارزيابي بود.
1-2- تكامل مهندسي صنايع بعد از جنگ جهاني دوم
1-2-1- مديريت
1-2-2- تحقيق در عمليات
تعيين محل استقرار تجهيزات رادار
چگونگي جستجوي زيردرياييهاي دشمن
چگونگي تخريب مينهاي دريايي در درياهاي اطراف ژاپن
تعيين اندازه بهينه ناوگانهاي حمل مواد
توسعه استراتژيهاي مانور ناوهاي جنگي هنگام حمله دشمن
همانطور كه گفنه شد تا اواخر سالهاي 1940 توسعه مهندسي صنايع مبتني بر روشهاي سنتي تيلور، گانت و گيلبرت بود. بعد از جنگ جهاني دوم و در اواخر سالهاي 1940 و اوايل 1950، تحقيق در عمليات به واسطه موفقيتهاي به دست آمده در جنگ، جاي خود را در فعاليتهاي صنعتي، بخشهاي خدماتي و سازمانهاي دولتي و خصوصي باز كرد. مفاهيمي كه توسط تيلور، گانت، گيلبرت و ديگران توسعه داده شده بودند نيازمند تحليل كمي دقيقتر و روشهاي سيستمگرا بودند كه تا آن زمان به صورت سنتي به كار گرفته ميشدند. ظهور تحقيق در عمليات، نقطه عطفي در تحول روشهاي مهندسي صنايع بود كه نتيجه آن توسعه روشهاي كمي، الگوريتمهاي رياضي و . . . بود كه در بكارگيري مؤثر مفاهيم توسعه يافته توسط تيلور و ديگران استفاده شدند. ممكن است اين پرسش مطرح شود كه آيا مهندسي صنايع و تحقيق در عمليات يك نظام واحد هستند يا دو نظام جدا از هم؟ همانطور كه ديده شد تاريخ مهندسي صنايع و تحقيق در عمليات جداي از هم است اما فلسفه وجودي هر دو يكي است يعني ارائه راهحلهاي موثر و كارا براي مسائل مربوط به طراحي، تحليل و ارزيابي.
تحقيق در عمليات يك روش عملي براي حل مسائل مديريت است. اين نظام شامل ساخت توصيفها يا مدلهاي رياضي، اقتصادي و آماري از مسائل تصميمگيري براي بررسي شرايط پيچيدگي و نااطميناني است. همچنين تحليل روابط تعيينكننده پيامدهاي محتمل تصميمات اتخاذ شده و ارائه شاخصهاي مناسب اثربخشي براي ارزيابي اهميت نسبي گزينههاي موجود از ديگر اهداف اين نظام است.
تفاوت اصلي دو نظام مهندسي صنايع و تحقيق در عمليات در حوزه تحليل و نوع مدلها و متدولوژي است كه هريك استفاده ميكنند. توسعههاي اوليه مهندسي صنايع در ارتباط با كارگاههاي ساخت و به شدت مبتني بر استفاده از روشهاي سيستماتيك ذهني به جاي استفاده از روشهاي رياضي بوده است. بعضي از اين روشها شامل برنامهريزي فرايند، بهبود روشها، استانداردسازي زمان انجام كار و ارزيابي كار ميباشند كه از جمله روشهاي سنتي مهندسي صنايع به شمار ميآيند. اما در سي سال اخير، بخش اعظم فعاليتهاي مهندسي صنايع از طريق تكنيكهاي تحليلي مبتني بر مفاهيم رياضي كاربردي صورت گرفته است.
تحقيق در عمليات معمولاً با عمليات يك سيستم موجود شامل انسان و ماشين سر و كار دارد. اين رشته ميتواند در سيستمهاي مختلف از جمله سيستمهاي نظامي، فروشگاهها، كارخانهها، مزارع، مراكز خدماتي و غيره براي كنترل موجودي، توزيع مواد خام و ساخته شده، بررسي خطوط انتظار، تبليغات، بهينهسازي حمل و نقل و تصميمگيري به كار رود. معمولاً هدف، بهينهسازي يا استفاده بهتر از مواد، انرژي، انسان و ماشينآلاتي است كه در سيستم موجود است.
1-2-3- مهندسي سيستم
با اين توضيح مشخص ميگردد كه فلسفه وجودي مهندسي سيستمها نيز همانند مهندسي صنايع سنتي و تحقيق در عمليات ارائه راهحلهاي مؤثر و كارا براي مسائل مربوط به طراحي، تحليل و ارزيابي است اما با نگرشي متفاوت از آنها. مهندسي سيستمها نيز مانند تحقيق در عمليات با ظهور خود و ارائه تكنيكهاي مؤثر در طراحي و تحليل، مهندسي صنايع سنتي را تحت تأثير قرار داد.
1-2-4- علوم كامپيوتر
1-2-5- علم آمار
1-2-6- علم مديريت
1-2-7- مهندسي فاكتورهاي انساني
1-3- مهندسي صنايع و سيستمها
2- تعريف مهندسي صنايع
تعريف رسمي زير توسط IIE16 براي مهندسي صنايع ارائه شده است كه بدون هيچ تغييري قابل كاربرد براي مهندسي صنايع و سيستمهاست:
«مهندسي صنايع عبارتست از طراحي، بهبود و استقرار سيستمهاي مركب از انسان، مواد، اطلاعات، تجهيزات و انرژي. مهندسي صنايع با دستيابي به دانش و مهارت تخصصي در علوم رياضي، فيزيكي و اجتماعي به همراه اصول و روشهاي تحليل و طراحي مهندسي نتايج و خروجيهاي مورد انتظار چنين سيستمهايي را تعيين، پيشگويي و ارزيابي ميكند».
اگر چه واژه صنايع معمولاً براي سازمانهاي توليدي بكار ميرود اما قابل كاربرد براي هر گونه سازمان است.
3- نقش مهندسي صنايع و سيستمها در سازمان
بسته به حجم فعاليت و اندازه سازمان، واحد مهندسي صنايع و سيستمها ميتواند در سطح مديريت يا زيرمجموعه يكي از مديريتها مطرح گردد. ساختار سازماني داخلي يك واحد مهندسي صنايع و سيستمها بايد بر اساس اصول طراحي سازماني و شرايط خاص سازمان مورد نظر طراحي گردد. همچنين بايد حيطه فعاليت موردنياز براي عملي ساختن مأموريت محول شده به اين واحد تحليل شده و در قالب گروههاي منطقي از وظايف و فعاليتها شكل داده شود. اين گروهها ميتوانند به عنوان بخشهاي مختلف اين واحد در نظر گرفته شوند.
4- حوزههاي فعاليت مهندسي صنايع و سيستمها
4-1- مطالعات امكانپذيري
قبل از احداث هر واحد توليدي يا خدماتي بايد مطالعه و بررسي بازار، پيشبيني ميزان فروش، اقتصادي بودن و . . . تحت مطالعات امكانپذيري و در سه دسته امكانپذيري اقتصادي، فني و مالي مد نظر قرار گيرند. اقتصاد مهندسي و تكنيكهاي تحليل هزينه و سود از جمله ابزاري هستند كه در اين راستا بكار گرفته ميشوند.
امكانپذيري اقتصادي: آيا توليد مقرون به صرفه خواهد بود؟ از لحاظ هزينه آيا قابل رقابت با ساير توليدكنندگان ميباشد؟
امكانپذيري فني: آيا فناوري موجود پاسخگوي نياز است؟ تخصص لازم در كشور وجود دارد؟ خريد ماشينآلات امكانپذير است؟ آيا مشكل لوازم يدكي، نگهداري و تعميرات و . . . وجود ندارد؟
امكانپذيري مالي: با فرض امكانپذيري اقتصادي و فني، آيا بازار مصرف پذيراي محصول توليد شده خواهد بود؟ آيا سود معقول بدست ميآيد؟ نقطه سربسر هزينه و سود كجاست؟
4-2- استقرار كارخانه يا سازمان
عواملي از قبيل دسترسي به نيروي كار، تاريخچه كارگري منطقه، تأثير صنايع موجود بر نيروي كار، دسترسي به نيروي برق، آب، گاز و ديگر سوختها، آلودگي آب، امكان دفع فاضلاب، ميزان حمل و نقل و دسترسي به جاده، منابع مواد اوليه و فاصله آن از محل كارخانه، دسترسي به بازار مصرف، امكان استفاده از بازار محلي، منازل و واحدهاي مسكوني، سطح تحصيلات، رفاه و بهداشت، امكانات تفريحي، مشخصات جغرافيايي و اقليمي منطقه، وضعيت آب و هوا، وجود مركز آتشنشاني و امدادرساني، وجود هماهنگي بين واحدهاي توليدي در منطقه، رويكرد مسئولين منطقه، وضعيت صنايع مكمل در منطقه و ميزان سهولت دسترسي به منابع مالي براي سرمايهگذاري بايد در استقرار و انتخاب مكان در نظر گرفته شوند. در مبحث استقرار سازمان يا كارخانه، اين عوامل به شكل سيستماتيك و تحليلي مورد بررسي قرار گرفته و بر اساس آنها بهترين مكان استقرار انتخاب ميشود. روشهاي تصميمگيري، رتبهبندي و مدلهاي رياضي مكانيابي از جمله تكنيكهايي هستند كه براي اين منظور بكار گرفته ميشوند.
4-3- طرحريزي واحدهاي صنعتي و خدماتي
طرحريزي واحدهاي صنعتي و خدماتي يا هر گونه سازمان ديگر ممكن است نيازمند تخصصهاي مختلفي باشد كه در رأس آنها تخصص مهندسي صنايع و سيستمها قرار دارد. طرحريزي از جمله فعاليتهايي است كه در آن از بيشتر تكنيكهاي مهندسي صنايع استفاده ميشود. معمولاً مراحلي كه در طرحريزي در نظر گرفته ميشود عبارتند از:
(1) مطالعات امكانپذيري
(2) طراحي محصول
(3) طراحي فرايند ساخت( مسير توالي عملياتهاي مختلف روي قطعات)
(4) طراحي عمليات ساخت (با كدام ماشين، كدام اپراتور، چگونه، چه مقدار فشار و چه مواد اوليه و . . .)
(5) طرحريزي واحدها (چه نوع ماشينآلات، چه نوع استقرار، چه نوع ابزار، ايستگاههاي كاري و . . .)
(6) طرح ساختمان و تأسيسات
(7) برآورد هزينههاي انجام كار
(8) ارزيابي مالي طرح
(9) ساخت ماشينآلات
(10) تهيه زمين، آمادهسازي زمين و ساختمان
(11) خريد ماشينآلات و آموزش پرسنل
(12) نصب و راهاندازي ماشينآلات
(13) شروع توليد
(14) انبار و توزيع
(15) فعاليتهاي بازاريابي براي توسعه و گسترش دامنه فعاليتها
(16) بررسي مشكلات اجتماعي و سعي در رفع آن (بازخورد اطلاعات و مشكلات)
4-4- برنامهريزي حمل و نقل
4-5- جانمايي بخشها
تهيه طرح استقرار بخشهاي توليدي يا استقرار بخش جديد در كنار بخشهاي فعلي توليد، از جمله فعاليتهاي مهندسي صنايع و سيستمهاست. بررسي ارتباط بين بخشهاي توليدي، تعيين حجم حمل و نقل بين واحدها، بررسي نكات ايمني در جانمايي، بهينهسازي حمل و نقل بين بخشها و ارائه طرح بهينه استقرار از جمله موارد اين فعاليت است. جانمايي علاوه بر استقرار بين بخشي، استقرار درونبخشي را در نظر ميگيرد. نحوه استقرار ماشينآلات درون يك بخش، نيروي انساني نسبت به ماشينآلات، ايستگاههاي كاري، انبارهاي واسط و . . . از جمله عناصر استقرار درون بخشي هستند.
4-6- ارزيابي كار و زمان
ارزيابي كار و زمان (مطالعه كار و زمان سنجي)، توالي عمليات، تعادل خط توليد و مونتاژ، استقرار بهينه تجهيزات، برنامهريزي حمل و نقل درون بخشي، طراحي بهينه ايستگاههاي كاري، طراحي و استقرار انبارهاي واسط از جمله مباحث مهندسي صنايع و سيستمها هستند كه ميتوانند در بهبود يك بخش توليدي بكار گرفته شوند.
4-7- كنترل موجودي
با استفاده از تكنيكهاي كنترل موجودي ميتوان به پرسشهاي فوق پاسخ داد. تعيين ميزان سفارش اقتصادي، ذخيره احتياطي، طول دوره سفارش از جمله مواردي هستند كه با استفاده از اين تكنيكها تعيين ميگردند.
4-8- برنامهريزي توليد
با استفاده از مفاهيم و تكنيكهاي برنامهريزي توليد ميتوان به راهكارهايي رسيد كه در آن مجموع هزينههاي توليد، نيروي انساني، راهاندازي و موجودي را به حداقل خود رساند. در اين مبحث از تكنيكها و مدلهاي رياضي و هيوريستيك استفاده ميگردد و ميتوان به راهكاري دست يافت كه در آن ميزان توليد از هر محصول در هر دوره زماني از افق برنامهريزي تعيين شده است. پيشبيني بازار مصرف نيز از جمله مواردي است كه در برنامهريزي توليد مورد بحث قرار ميگيرد. با استفاده از برنامهريزي توليد از نوسانات توليد كاسته شده و استخدام و اخراج كارگران نيز كاهش مييابد.
4-9- سيستمهاي برنامهريزي مواد موردنياز
4-10- برنامهريزي نگهداري و تعميرات
در برنامهريزي نگهداري و تعميرات با استفاده از تكنيكهاي پيشبيني و آماري، زمان نگهداري پيشگيرانه و تعويضها محاسبه شده و در قالب يك سيستم اطلاعاتي- عملياتي نظاممند ميگردند. با بكارگيري چنين سيستمي، بخش قابل ملاحظهاي از وقفههاي توليد كه ناشي از خرابي ماشينآلات هستند برطرف خواهد شد.
4-11- كنترل كيفيت
كنترل كيفيت يكي از مباحث مهندسي صنايع و سيستمهاست. كنترل كيفيت علاوه بر دسترسپذير كردن كيفيت، بهرهوري فعاليت سازمان را نيز افزايش ميدهد. در اين راستا بسته به نوع عوامل مؤثر در كيفيت و وسعت حوزه بررسي، كنترل كيفيت آماري، تضمين كيفيت و كنترل كيفيت فراگير مطرح شدهاند. هر يك از كنترلهاي اشاره شده به مقدمات و ابزاري نياز دارند كه طراحي و پيادهسازي آنها در مهندسي صنايع و سيستمها مورد مطالعه قرار ميگيرند.
4-12- مديريت و كنترل پروژه
پروژه به كار يا مجموعه فعاليتهايي گفته ميشود كه تكرار پذير نباشند. براي مثال توليد يك محصول، يك فعاليت تكراري است كه يك كارخانه در طول سالها انجام ميدهد ولي احداث يك بخش جديد كاري ممكن است در طي سالها تنها يك بار اتفاق بيافتد. تكنيكهايي كه در مديريت و كنترل پروژه مورد استفاده قرار ميگيرند به تمامي پرسشهاي فوق پاسخ ميدهند و تصوير مناسبي از وضعيت پروژه را كه ممكن است شامل هزاران فعاليت باشد در اختيار مديريت قرار ميدهد.
4-13- برنامهريزي نيروي انساني و سيستمهاي حقوق و دستمزد
مهندسي صنايع با استفاده از مباحث و تكنيكهاي برنامهريزي نيروي انساني، شرح و خصوصيات فعاليتهاي توليدي را مشخص كرده و ميزان حقوق و دستمزد نيروي انساني را برآورد كند. به منظور تعيين ميزان حقوق و دستمزد، هر فعاليت ارزيابي شده و بر اساس معيارهايي، ارزشگذاري ميگردد.
4-14- مهندسي فاكتورهاي انساني
مهندسي صنايع در اين حوزه با بررسي محيط كار، ماشينآلات، سيستم ارتباطات، ساختار نظارت و ساختار سازماني و با تهيه استانداردهاي موردنياز، اقدامات لازم را براي برقراري تطابق استانداردها با عوامل انساني ارائه ميدهد. مجموعه تكنيكها و مفاهيم ارگونومي و روانشناسي اين حوزه، عنوان مهندسي فاكتورهاي انساني گرفته است.
4-15- سيستمهاي اطلاعات
اطلاعات به عنوان يكي از اجزاي سيستم نقش مهمي در فعاليتهاي مهندسي صنايع به عهده دارد. ضرورت جمعآوري، سازماندهي و استفاده از اطلاعات در تصميمگيري، شاخهاي به وجود آورده است كه در هر فعاليت مهندسي صنايع به كار گرفته ميشود. سيستمهاي اطلاعات به علت اهميت و وسعت، در سطوح كلاسيكي از جمله سيستمهاي پردازش مبادلات، سيستمهاي اطلاعات مديريت، سيستمهاي پشتيبان تصميمگيري و سيستمهاي خبره دستهبندي شدهاند كه در مهندسي صنايع و سيستمها مورد مطالعه قرار ميگيرند.
پي نوشت ها :
1. Adam Smith
2. Charls Babbege
3. On the economy of machinery and manufacturers
4. Mattew Boulton
5. James Watt
5. Fredrick W. Taylor
6. Gilbert
7. Gant
8. Management Science
9. اين واژه در ابتدا به شكل research on (military) operations مطرح شد و به دليل كاربرد آن در مسائل غير نظامي به Operations Research يا OR تغيير داده شد.
10. CAD/CAM
11. Flexible Manufacturing Systems (FMS)
12. Computerized Integrated Manufacturing System (CIM)
13. deterministic
14. stochastic
15. Institute of Industrial Engineering (IIE)
1. مهندسي سيستمها (Systems Engineering)
تعريف : استفاده از تكنيكهاي مهندسي براي طراحي و نگهداري سيستمها.
شرح : در حالي كه تحقيق در عمليات با توجه به منابع فعلي سيستم به حل مسئله و ارائه راه حل ميپردازد مهندسي سيستمها بر طراحي و برنامهريزي سيستمهاي جديد براي انجام بهتر عمليات فعلي يا اجراي عمليات، وظايف يا ....
2. مهندسي صنايع (Industrial Engineering)
تعريف : مهندسي صنايع عبارتست از طراحي، بهبود و استقرار سيستمهاي مركب از انسان، مواد، اطلاعات، تجهيزات و انرژي. مهندسي صنايع با دستيابي به دانش و مهارت تخصصي در علوم رياضي، فيزيكي و اجتماعي به همراه اصول و رو....
شرح : مهندسي صنايع عنوان يك رشته تحصيلي در دانشگاهها است. ممكن است عناوين ديگري براي اين رشته به كار رود كه از آن جمله ميتوان به مهندسي سيستم و مديريت صنعتي اشاره كرد. مهندسي صنايع مجموعهاي از مفاهيم، ر....
3. پژوهش در عمليات / علم مديريت (Operations Research / Management Science)
تعريف : پژوهش در عمليات عبارتست از كاربرد روشهاي علمي در مسائل پيچيده پديد آمده براي هدايت و مديريت سيستمهاي بزرگ شامل انسان، ماشين، مواد و پول در صنعت، تجارت، دولت و دفاع. رويكرد متمايز پژوهش در عمليات، تو....
شرح : در جنگ جهاني دوم، نيروي نظامي انگليس و آمريكا تيمهايي مركب از رياضيدانان، آماردانها، دانشمندان فيزيك، مهندسين، بيولوژيستها و روانشناسها تشكيل دادند تا مسائل مختلف عملياتي نظامي را مورد تحليل قرار ....
4. مديريت (Management)
تعريف : واژه عمومي براي هماهنگي و هدايت منابع، سرمايه و نيروي انساني با هدف دستيابي به اهداف سازمان.
شرح : مديريت واژهاي عمومي براي اداره كردن است. مديريت داراي انواع و اقسام مختلفي است. مديريت را ميتوان براي يك سازمان، موضوع، منبع، كسب و كار يا صنعت مطرح كرد. همچنين مديريت، صرفنظر از اينكه كجا يا براي ....
1. شركت توسعه خدمات مديريت بهارسال تأسيس1383
- Banga, T. R., S. C. Sharma and N. K. Agarwal. 1995. Industrial Engineering & Management Science. Dehli: Khanna.
- Hicks, P. E. 1977. Introduction to Industrial Engineering & Management Science. New York: McGraw-Hill.
- Miller, M. M. and J. W. Schmidt. 1984. Industrial engineering and Operations Research. New York: John Wiley & Sons.
- Singh, J. 1972. Great Ideas of Operations Research. New York: Dover.
- Turner, W. C., J. E. Mize and K. E. Case. 1987. Introduction to Industrial and Systems Engineering. New Jersey: Printice-Hall.
ارسالي از طرف کاربر محترم :sabamm
/ع