نماد همه شهيدان عراق
درآمد
سردبير فصلنامه الموسم و رئيس آکادمي کوفه در هلند شما به عنوان رئيس يک مرکز تاريخ نگاري و حفظ آثار تاريخي و کارشناس مسائل حوزوي چه ديدي نسبت به خاندان آيت الله سيدمحمدباقرحکيم داريد؟
امام آيت الله حکيم در شرايطي به شهادت رسيد که عراق بيش از هر وقت ديگر به حضور او نياز مبرم داشت. او اوضاع و مشکلات عراق را به خوبي درک کرده و ابعاد آن را شناخته بود. شهيد حکيم در خلال 25سال تبعيد و مبارزه،توانست رهبران و سران جنبش هاي معارض رژيم پيشين عراق را متحد و يکپارچه کند و براي سرنگوني رژيم حزب بعث با محافل و مجامع سياسي بين المللي روابط گسترده برقرار کرد و در لحظه رهايي عراق از رژيم صدام او را از دست داديم و فقدان او را خسارت سنگين و ضربه جبران ناپذير به امت اسلامي مي دانم.
اکنون امام سيدمحمدباقر حکيم نماد همه شهيدان عراق است.در شرايطي که اشغاگران با قدرت و گستاخي مي کوشيدند موقعيت خود را در عراق استحکام بخشند، او شجاعانه به عراق بازگشت و از مرگ نهراسيد و همواره ميان توده مردم حاضر مي شد و براي آنها سخنراني مي کرد. او خرسندي و شادي خود را نسبت به آزادسازي عراق ازچنگال حزب بعث پنهان نمي کرد. او پس از بازگشت به حوزه علميه نجف اشرف، کار تأسيس و بازسازي نهادهاي جامعه مدني را آغاز کرد و بر ضرورت مشارکت سياست همگاني در تصميم گيري تأکيد نمود.
در سايه حکومت هاي استبدادي عراق، بسياري از مراجع تقليد و خانواده هاي روحاني سختي و درد و رنج کشيدند،اما، به نظر مي رسد درد و رنج و سختي خاندان آيت الله حکيم از همه بيشتر بوده است. علت آن چيست؟
فراموش نکنيم که ده ها تن از خطبا و وعاظ و ائمه جمعه و جماعت توسط مأموران رژيم صدام مسموم و به قتل رسيدند. اين قشر از مردم به علت نقشي که در روشنگري و گسترش آگاهي عمومي داشتند، همواره مورد اهداف و حمله هاي ناجوانمردانه رژيم قرار مي گرفتند. آنان افرادي بودند که از ارزش ها و آرمان هاي مردم عراق دفاع مي کردند،رهنمون ساز مردم بودند و به همين دليل رژيم به شدت از آنها ترس و وحشت داشت.
چه جرياناتي در شهادت آيت الله سيدمحمدباقرحکيم دست داشتند؟
شهيد آيت الله حکيم چه امتياز و تفاوتي با ساير روحانيون مجاهد عراقي داشت؟
کساني که اين شخصيت هاي نمادين را ترور کردند، هدفشان نابودي حوزه علميه نجف اشرف بود. اکنون متأسفانه اين حوزه از نبود علماي بزرگ رنج مي برد، به شيوه ها و برنامه هاي جديد درسي نياز مبرم دارد. ازديرکرد اصلاح و بازسازي نهادهاي حوزه رنج مي برد.مايه خرسندي است که جمهوري اسلامي ايران گام هاي بلند و استواري در زمينه نوآوري و توسعه حوزه هاي علميه برداشته، و اين امر مي تواند کمبودهاي حوزه علميه نجف اشرف را جبران کند.
من ضروري نمي دانم که حوزه علميه منحصراً در مکان خاصي قرار داشته باشد. در طول تاريخ ديده شده که حوزه هاي علمي ديني، در مرحله اي در شهر کربلا بوده است. در مرحله ديگري در شهر حله قرار داشته است. علاوه بر اين حوزه هاي علمي ديگري در اصفهان و خراسان و هند و پاکستان وجود داشته است. جا به جايي حوزه هاي علمي نگران کننده نيست. آنچه که به حوزه علميه نجف ارزش و اصالت مي بخشد، فضاي روحاني و زيباي آن است که پيرامون بارگاه ملکوتي حضرت اميرمؤمنان(ع) قرار دارد، و طلاب علوم ديني مراحل تحصيل و فراگيري علم را با الهام ازاقامت و مجاورت در کنار اين مرقد مطهر ادامه مي دادند.
به نظرشما شهيد حکيم راه و روش پدرش را ادامه داد يا راه انقلابي شهيد صدر را پيمود؟
من بر اين باورم که ايشان راه استادش شهيد صدر را ادامه داد. آن دو با همکاري يکديگر جنبش اسلامي عراق را بنيانگذاري کردند. اما،شهيد صدر در شرايط بسيار سخت به سرمي برد.شهيدصدر در سايه نظام خشن و سرکوبگر زندگي مي کرد که اجازه هيچ گونه فعاليت سياسي مردمي و تأسيس سازمان هاي سياسي را نمي داد. شهيد صدرو شهيد حکيم به رغم همه فشارها و مشکلات راهشان را ادامه دادند.
شهيد سيدمحمدباقرحکيم پس از مهاجرت به جمهوري اسلامي ايران، امکانات فراوان يافت تا يک جنبش وسيع انقلابي و مردمي به وجود بياورد، و از طريق آن توده هاي تبعيد شده عراقي را بسيج کند و از طرف ديگر ساير گروه ها و سازمان هاي عراقي را متحد و يکپارچه کند و آنها را به سوي مبارزه با رژيم ديکتاتوري حزب بعث رهنمون سازد. براين اساس سپاه بدر، شاخه نظامي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را تأسيس کرد.
امام سيدمحمدباقر حکيم به رغم انبوه فعاليت هاي سياسي و جهادي، حرکت علمي و پژوهشي خود را نيز ادامه داد، در مراکز آموزش عالي و دانشگاه ها و حوزه علميه قم تدريس کرد و نسل جديدي از روحانيون و علماي ديني به دست او پرورش يافت.
ويژگي سوم شهيد سيدمحمدباقر حکيم اين است که هر چند مدت يک بار به کشورهاي گوناگوني سفر مي کرد و مهاجران و تبعيديان عراقي را مورد عنايت و تفقد قرار مي داد و به مشکلات آنها رسيدگي مي کرد. همه اين تلاش، دستاوردهاي مهمي براي مردم عراق در پي داشت و به تحکيم جايگاه و موقعيت او ميان اقشار گوناگون عراقي افزود.
من معتقدم که همه اين تلاش ها و برنامه ها و ظهور آيت الله حکيم به عنوان يک شخصيت ويژه،مردمي و اسلامي در صحنه سياسي عراق، دشمنان شرور را خشمگين کرد، تا براي چپاول و غارت منابع طبيعي عراق،او را از سرراهشان بردارند.
باعث خرسندي است که عراق کشوري پويا و باروراست،با وجود اينکه تعداد زيادي از مردم عراق در طول تاريخ در راه حق و اسلام شهيد شده اند، از دست دادن شخصيت هاي بزرگ تأثيري در روند حرکت و پيشگامي اسلام در عراق نخواهد داشت. خون هاي پاکي که در راه خدا بر زمين ريخته شده و مي شود،درخت تنومند اسلام را در سرزمين عراق سيراب مي کند. شهادت اين عزيزان به پيشبرد حرکت اسلام کمک خواهد کرد و سرانجام پيروزي نهايي از آن مردم عراق خواهد بود.
نگاه آيت الله حکيم به حوزه علميه نجف اشرف چگونه بود؟ آيا معتقد بود که حوزه علميه سنتي بماند،يا اينکه درصدد بود آن را مانند حوزه هاي علميه ايران نهادينه کند و مفاهيم و علوم معاصر را نيز وارد حوزه کند؟
به هرحال مي توان شهيد حکيم را مرد علم و عمل دانست.او علم و دانش خود را در راه مبارزه با طاغوت و رژيم استبدادي به خدمت گرفت.ازدرهاي گشوده وارد ميدان عمل و پيکار بر ضد بي عدالتي و سرکوب و فساد شد،و با مبارزه خستگي ناپذير و آگاهي گسترده توانست توده هاي عراقي را بسيج کند و با مهاجرت به جمهوري اسلامي ايران و زندگي در شرايط آزاد به دستاوردهاي ارزشمندي نائل آمد.
من معتقدم که جنبش اسلامي عراق در شرايط کنوني نبايد از خط مشي شهيد حکيم منحرف شود و به بيراهه حرکت کند. نبايد با استعمارگران و اشغالگران سازش کند. براي اصلاح جامعه و اصلاح برنامه هاي درسي حوزه علميه نجف اشرف نبايد از کسي ترس و هراس داشته باشد.
حوزه علميه نجف اشرف بايد از حالت رکود و ايستادگي رهايي يابد.رکورد و نبودن پويايي در حوزه علميه نجف اشرف به علت اوضاع بحراني کاملاً آشکار است. اما، گمان مي کنم افراد فداکار و مخلص و ياران و همراهان شهيد سيدمحمدباقر حکيم تعدادشان زياد است و راه او را ادامه خواهند داد.
در سايه اشغال عراق و اوضاع بحراني، آيا روحانيون و مراجع تقليد حوزه علميه نجف اشرف هنوز موقعيت مردمي خود را حفظ کرده اند؟
به نظرمي رسد دست جنبش اسلامي عراق نيز بسته است و کاري ازآن ساخته نيست؟
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره42-41
/ج