شهيد حکيم، مبدع معادله اي جديدي براي برپايي حکومت مردمي در عراق(1)
گفت و گو با سيدعبدالعزيز حکيم(ره)، رئيس اسبق مجلس اعلاي اسلامي عراق
از سوي ديگر شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقرحکيم در چارچوب اجراي فرامين و رهنمودهاي پدر، مرجع تقليد شيعيان وقت آيت الله العظمي سيدمحسن حکيم، دانشسراي علوم اسلامي را در حوزه علميه نجف اشرف تأسيس و اداره کرد. دانشسراي علوم اسلامي اولين مدرسه کلاسيک است که در چارچوب نهادهاي علمي و آموزشي حوزه علميه نجف اشرف تأسيس مي شود. در اين دانشسرا دروس جديد مانند تفسير قرآن، فلسفه، عقايد، نهج البلاغه و شيوه سخنوري و ساير برنامه هاي آموزشي تدريس مي شده است.
شهيد محراب سيدمحمدباقر حکيم در زمينه مديريت اين دانشسرا و ارزش يابي دانشجويان که بيشترشان عراقي بودند، نقش اساسي داشت.او همچنين در زمينه تدريس و سخنراني و برگزاري سمينارهاي اين دانشسرا ضمن ادامه تحصيلات علوم حوزوي و فراگيري علوم گوناگون اسلامي مشارکت فعال داشت.
با توجه به آرزوها و علاقه مندي او به اهميت لزوم گسترش فرهنگ و آگاهي، به مطالعه و تحقيق درمعارف اسلامي ادامه داد. حضور در کناراستاد شهيد آيت الله صدر،فرصت گرانبهايي را در پيشرفت علمي شهيد محراب در زمينه هاي گوناگون فراهم کرد. در نتيجه اين تحقيقات و بازنگري تاريخ اسلامي، کتاب هاي متعددي درباره چگونگي شکل گيري و تحول مفاهيم اسلامي تأليف کرد.
شهيد محراب آيت الله حکيم در پرتو تدريس برنامه ها و مفاهيم قرآن کريم در دانشکده اصول دين در بغداد، به افق هاي روشني در زمينه شناخت معجزات قرآن کريم دست يافت.درنتيجه اين تحقيقات دامنه دار، کتابي را تحت عنوان «شبهه هاي مستشرقان درباره قرآن» تأليف کرد.
تدريس برنامه هاي آموزشي قرآني، باعث شد که شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حکيم همواره با قرآن انس و الفت بگيرد، و پژوهش و تحقيق در مفاهيم قرآن کريم، را ادامه دهد. او در طول زندگي و پيکار سياسي و سخنراني ها و تأليفات گسترده به آيات قرآن کريم استناد و از قرآن بحث هاي تئوريک و عملي استخراج مي کرد. اين گونه تحقيقات تأثير بسزايي در رفتار و عملکرد شهيد محراب در درون حوزه علميه هنگام تحصيل و تدريس و در جريان پيکار سياسي او داشته و اين امکان را براي او فراهم کرده تا با نوآوري و خلاقيت، دور نماي انديشه و تفکر اسلامي را گسترش دهد.
شهيد محراب هنگام اقامت در حوزه علميه نجف اشرف و پيش از تبعيد به خارج از عراق،مسئوليت سنگيني در آموزش و تربيت کادرهاي عراقي و عرب و توانمندسازي استعدادهاي ذهني و شکوفايي ابتکارهاي آنها در ابعاد گوناگون داشته است. بي ترديد او بيشترين وقت ذي قيمت خود را در برنامه ريزي و اجراي ديدارهاي سازنده به منظور ارتقاي کيفي سطح حوزه صرف کرده است. از سوي ديگر، شهيد محراب به نمايندگي از سوي پدرش آيت الله العظمي سيدمحسن حکيم مرجع وقت تقليد شيعيان جهان در بسياري از جشن ها و آيين هاي مذهبي و گردهمايي هاي سياسي همچون مراسم جشن سالانه و ميلاد امام حسين(ع) در شهر کربلا و ساير جشن هاي سياسي مذهبي که در شهرهاي بغداد، بصره و ديوانيه برگزار مي شد، شرکت مي کرد. در اين جشن ها از دهها تن از شخصيت هاي بين المللي و انديشمندان جهان اسلام دعوت به عمل مي آمد و با آنها درباره مسايل و مشکلات جهان اسلام بحث و تبادل نظر مي کرد. در عين حال مرجعيت ديني نيز ديدگاه هاي خود را درباره مسايل سياسي و اجتماعي و فرهنگي کشور مطرح مي ساخت.
شهيد محراب افزون بر آن به نمايندگي از جانب پدرش در بسياري از همايش ها و کنفرانسهاي بين المللي شرکت مي کرد. البته آرزوها و رؤياهاي شهيد محراب به اين اندازه محدود نبوده است. او براي گسترش آگاهي و رهايي ملت عراق آرزوها و رؤياهاي بلند و ارزشمندي در سر مي پروراند، اما، شرايط آن روز عراق براي تحقق اين خواسته ها مساعد نبود، چرا که نظام هاي حاکم، به ويژه رژيم حزب بعث که با کودتاي شوم ژوئيه سال 1968 قدرت را در دست گرفت،خصومت و دشمني جدي با اعتقادات و باورهاي اسلامي داشتند، و به هيچ وجه اجازه باروري و شکوفايي انديشه اسلامي را نمي دادند.
در ادامه اين اقدامات دهها تن از علما، انديشمندان و سخنوران بازداشت و به زندان افکنده شدند.دراين ميان وعاظ و خطباي مجالس عزاداري سرور شهيدان امام حسين(ع) که نقش چشمگيري در گسترش آگاهي عمومي داشتند از تعقيب مأموران امنيتي حزب بعث مصون نبودند. روشن است که برگزاري آيين هاي سخنراني مذهبي و عزاداري پيروان اهل بيت(ع) منع شد.به هيچ کسي اجازه تأليف و چاپ کتاب هاي آگاهي بخش و تجديد فکر اسلاميداده نمي شد.کساني که توان تاليف ادبيات اسلامي و روشنگري ديني و فرهنگي و اجتماعي را داشتند،ازدگرگوني وضع موجود نااميد شدند.درنتيجه اين اقدامات، انديشيدن و نوآوري متوقف شد، رکورد و عقب ماندگي فکري سرتاسر جامعه را فراگرفت.افزون برآن به کتابهاي پيشين اجازه چاپ مجدد داده نشد. فهرست کتاب هاي ممنوعه از هزاران عنوان فراتر رفت. رساله هاي علمي و عملي مراجع (توضيح المسايل) و کتاب هاي درسي حوزه علميه مانند کتاب شرائع الاسلام و اللمعه الدمشقيه در فهرست کتاب هاي ممنوعه قرار گرفت. بنابراين هزاران تن از انديشمندان و علماي بزرگ،اساتيد و مراجع تقليد بزرگ و خاندان هاي مذهبي و فعالان اسلامي قرباني اين توطئه شوم شدند.
هنگامي که شهيد محراب آيت الله حکيم از عراق هجرت کرد، افق هاي تازه و فرصت هاي تاريخي در برابر او گشوده شد. او با مهاجرت به جمهوري اسلامي ايران و در سايه انقلاب امام خميني(ره) فرصت ها را براي ايجاد تحول فکري و نهضت فراگير علمي مساعد يافت.چرا که او انديشمندي فقيه، و پژوهشگري نوآور بود و از اين فرصت گرانبها براي گسترش آگاهي و نهضت فراگيراسلامي به نحو مطلوب بهره برداري کرد.او با حرکت چند بعدي در حوزه هاي نويسندگي، پژوهش و تحقيق در منابع و متون گوناگون فکري و علمي و انتقال چکيده آن به جامعه توانست يک نهضت بزرگ فکري در جوامع عربي ايجاد کند. برپايي کلاس هاي درس بحث خارج فقه براي برخي افراد مشخص و نيز ايراد سخنراني هاي توجيهي براي مردم عراق و ساير توده امت عربي و اسلامي و شرکت در همايش هاي فکري و ديني و گفت و شنود با انديشمندان مسلمان، بعد ديگر تلاش هاي او را تشکيل مي دهد. افزون بر فعاليت هاي ياد شده،بسياري از وقت گرانبهاي خود را در پيکار سياسي و فعاليت هاي مذهبي اختصاص داد.
شهيد محراب به طور هفتگي مجلس سخنراني عمومي در شهر مقدس قم برگزار مي کرد و با ايراد خطابه و سخنراني هاي روشنگرانه، عراقي هاي مقيم اين شهر را به وظايفشان آشنا مي ساخت. افزون بر آن براي کادرهاي فعال در حوزه پيکار سياسي جلسات خصوصي برگزار مي کرد، و با اين شيوه توانست انديشمندان و شخصيت هاي پيکارگرو مبارز زيادي را تربيت و با حضور فعال در حوزه اطلاع رساني و رسانه هاي ارتباط جمعي و همچنين شرکت در مناظره ها و گفت و شنودها، زمينه تبادل آراء موافق و مخالف و هم گرايي آنها را فراهم کند.
شهيد محراب از نخستين روز مهاجرت به ايران تا بازگشت مجدد به عراق که حدود دو دهه طول کشيد به تأسيس مدرسه خصوصي طلاب عراقي در حوزه علميه قم و پشتيباني از طلاب غيرايراني همتي ويژه مبذول داشت.درنتيجه اين تلاش ها حدود چهار هزار استاد و طلبه عراقي وارد حوزه علميه قم شدند.او ضمن تصدي مسئوليت رياست مجمع جهاني تقريب بين مذاهب اسلامي در بسياري از همايش ها و سمينارهاي فکري اين مجمع حضور فعال داشت، و با شرکت کنندگان در اين گردهمايي ها،همفکري و همدلي نشان مي داد. وي همچنين در همايش ها و جلسات مجمع جهاني اهل بيت(ع) حضور فعال داشت و در نتيجه اين حضور به مشکلات پيروان اهل بيت در کشورهاي گوناگون جهان نيزرسيدگي مي کرد.
نظر به اوضاع خفقان آور در سايه رژيم عراق و حاکميت استبدادي رژيم حزب بعث، و با توجه به اينکه شهيد محراب مهم ترين دوران عمر خود را خارج از عراق سپري کرد،تاکنون فرصت کافي براي مردم عراق به منظور آشنايي با انديشه ها و ديدگاه هاي او فراهم نشده است،اکنون هزاران تن از اساتيد و طلاب و کادرهاي ورزيده که در نهادهاي فرهنگي و علمي شهيد محراب پرورش يافته اند، مي کوشند مردم را با اين انديشه ها آشنا و آگاه کنند. بي ترديد هراندازه مردم عراق با انديشه ها و ديدگاه ها سازنده شهيد محراب آشنا شوند.اين امرتأثيري ژرف تر بر تحول و پيشرفت جامعه خواهد داشت.
طورغيررسمي از عراق خارج شد و به ايران مهاجرت کرد و پيکار سياسي را بر برپايي اصول ذيل ادامه داد:
1- تلاش براي ايجاد تشکيلات سياسي منظم به منظوررهبري مبارزات ملت عراق که پس از شهادت آيت الله صدر فاقد رهبري بوده است.درنتيجه اين تلاش ها ابتدا «جماعت علماي مجاهد عراق» تشکيل شد و اين تشکيلات پس از گذشت مدتي با مشکلاتي مواجه شد که به انحلال آن منجر شد. آن گاه شهيد محراب، مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را تأسيس کرد که همچنان به کار خود ادامه مي دهد.
2- تلاش براي فعال نمودن فتواي شهيد صدر مبني بر ضرورت ادامه مبارزه مسلحانه بر ضد رژيم حزب بعث،شهيد محراب آيت الله حکيم مسئوليت اجراي اين طرح را برعهده گرفت و در پرتو برنامه مشخص آن را عملي کرد که مهم ترين آن تأسيس تشکيلات نظامي سپاه پيروزمند بدر است.
3- پيگيري لحظه به لحظه رويدادهاي داخلي عراق و مطرح نمودن آن در محافل بين المللي.
4- توجه خاص به پيوستن تعداد زيادي از طلاب و دانشجويان عراقي به حوزه هاي علميه ديني.
5- برقراري روابط و تماس هاي سياسي با کشورهاي گوناگون بر مبناي شرايط سياسي.
6- تأليف دهها جلد کتاب فرهنگي و فکري و آموزشي به منظورارتقاي کيفي تفکر و آگاهي اسلامي و نظريه پردازي براي تحکيم سياسي. در تاريخ سياسي معاصر عراق اولين باربود که چنين کتاب هاي پژوهشي ارزشمندي در اختيار عموم مردم قرار مي گرفت که در سقوط رژيم نيز مؤثر واقع مي شد.
7- شهيد محراب پس از پژوهش و تحقيق مفصل درباره وضعيت موجود عراق، نظريه مخصوصي را براي شکل گيري آينده عراق و چگونگي بازسازي اين کشور پس از سقوط صدام در چارچوب همکاري با کردها ارائه و وارد معادلات سياسي کرد و اکنون شاهد تحقق معادلات سياسي ناشي از نظريه هاي شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقرحکيم هستيم.به طورخلاصه مي توان گفت: که او يکي از مردان خدا بود که براساس تکليف و وظيفه شرعي عمل مي کرد و خود را براي ايثار و فداکاري آماده کرده بود تا حدي که چند بار از سوي مأموران رژيم صدام مورد سوء قصد قرار گرفت.
شهيد محراب در اجراي طرح ها پروژه هاي خود موفق عمل مي کرد. در تاريخ معاصر سياسي عراق اولين بار بود که چنين پروژه هايي به عنوان کيان رهبري سياسي همچون مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به وجود مي آمد.او براي رويارويي با رژيم حزب بعث، مبارزه مسلحانه را توصيه کرد و براي تحقق اين هدف تشکيلات شبه نظامي سپاه بدر را تأسيس کرد که رزمندگان مؤمن و جان بر کف در آن عضويت داشتند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره42-41
ادامه دارد...
درآمد
اصولاً زندگي شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حکيم از تولد تا شهادت را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
از سوي ديگر شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقرحکيم در چارچوب اجراي فرامين و رهنمودهاي پدر، مرجع تقليد شيعيان وقت آيت الله العظمي سيدمحسن حکيم، دانشسراي علوم اسلامي را در حوزه علميه نجف اشرف تأسيس و اداره کرد. دانشسراي علوم اسلامي اولين مدرسه کلاسيک است که در چارچوب نهادهاي علمي و آموزشي حوزه علميه نجف اشرف تأسيس مي شود. در اين دانشسرا دروس جديد مانند تفسير قرآن، فلسفه، عقايد، نهج البلاغه و شيوه سخنوري و ساير برنامه هاي آموزشي تدريس مي شده است.
شهيد محراب سيدمحمدباقر حکيم در زمينه مديريت اين دانشسرا و ارزش يابي دانشجويان که بيشترشان عراقي بودند، نقش اساسي داشت.او همچنين در زمينه تدريس و سخنراني و برگزاري سمينارهاي اين دانشسرا ضمن ادامه تحصيلات علوم حوزوي و فراگيري علوم گوناگون اسلامي مشارکت فعال داشت.
با توجه به آرزوها و علاقه مندي او به اهميت لزوم گسترش فرهنگ و آگاهي، به مطالعه و تحقيق درمعارف اسلامي ادامه داد. حضور در کناراستاد شهيد آيت الله صدر،فرصت گرانبهايي را در پيشرفت علمي شهيد محراب در زمينه هاي گوناگون فراهم کرد. در نتيجه اين تحقيقات و بازنگري تاريخ اسلامي، کتاب هاي متعددي درباره چگونگي شکل گيري و تحول مفاهيم اسلامي تأليف کرد.
شهيد محراب آيت الله حکيم در پرتو تدريس برنامه ها و مفاهيم قرآن کريم در دانشکده اصول دين در بغداد، به افق هاي روشني در زمينه شناخت معجزات قرآن کريم دست يافت.درنتيجه اين تحقيقات دامنه دار، کتابي را تحت عنوان «شبهه هاي مستشرقان درباره قرآن» تأليف کرد.
تدريس برنامه هاي آموزشي قرآني، باعث شد که شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حکيم همواره با قرآن انس و الفت بگيرد، و پژوهش و تحقيق در مفاهيم قرآن کريم، را ادامه دهد. او در طول زندگي و پيکار سياسي و سخنراني ها و تأليفات گسترده به آيات قرآن کريم استناد و از قرآن بحث هاي تئوريک و عملي استخراج مي کرد. اين گونه تحقيقات تأثير بسزايي در رفتار و عملکرد شهيد محراب در درون حوزه علميه هنگام تحصيل و تدريس و در جريان پيکار سياسي او داشته و اين امکان را براي او فراهم کرده تا با نوآوري و خلاقيت، دور نماي انديشه و تفکر اسلامي را گسترش دهد.
شهيد محراب هنگام اقامت در حوزه علميه نجف اشرف و پيش از تبعيد به خارج از عراق،مسئوليت سنگيني در آموزش و تربيت کادرهاي عراقي و عرب و توانمندسازي استعدادهاي ذهني و شکوفايي ابتکارهاي آنها در ابعاد گوناگون داشته است. بي ترديد او بيشترين وقت ذي قيمت خود را در برنامه ريزي و اجراي ديدارهاي سازنده به منظور ارتقاي کيفي سطح حوزه صرف کرده است. از سوي ديگر، شهيد محراب به نمايندگي از سوي پدرش آيت الله العظمي سيدمحسن حکيم مرجع وقت تقليد شيعيان جهان در بسياري از جشن ها و آيين هاي مذهبي و گردهمايي هاي سياسي همچون مراسم جشن سالانه و ميلاد امام حسين(ع) در شهر کربلا و ساير جشن هاي سياسي مذهبي که در شهرهاي بغداد، بصره و ديوانيه برگزار مي شد، شرکت مي کرد. در اين جشن ها از دهها تن از شخصيت هاي بين المللي و انديشمندان جهان اسلام دعوت به عمل مي آمد و با آنها درباره مسايل و مشکلات جهان اسلام بحث و تبادل نظر مي کرد. در عين حال مرجعيت ديني نيز ديدگاه هاي خود را درباره مسايل سياسي و اجتماعي و فرهنگي کشور مطرح مي ساخت.
شهيد محراب افزون بر آن به نمايندگي از جانب پدرش در بسياري از همايش ها و کنفرانسهاي بين المللي شرکت مي کرد. البته آرزوها و رؤياهاي شهيد محراب به اين اندازه محدود نبوده است. او براي گسترش آگاهي و رهايي ملت عراق آرزوها و رؤياهاي بلند و ارزشمندي در سر مي پروراند، اما، شرايط آن روز عراق براي تحقق اين خواسته ها مساعد نبود، چرا که نظام هاي حاکم، به ويژه رژيم حزب بعث که با کودتاي شوم ژوئيه سال 1968 قدرت را در دست گرفت،خصومت و دشمني جدي با اعتقادات و باورهاي اسلامي داشتند، و به هيچ وجه اجازه باروري و شکوفايي انديشه اسلامي را نمي دادند.
حوزه علميه نجف اشرف پس از کودتاي ژوئيه سال 1968 حزب بعث چه سرنوشتي داشته است؟
در ادامه اين اقدامات دهها تن از علما، انديشمندان و سخنوران بازداشت و به زندان افکنده شدند.دراين ميان وعاظ و خطباي مجالس عزاداري سرور شهيدان امام حسين(ع) که نقش چشمگيري در گسترش آگاهي عمومي داشتند از تعقيب مأموران امنيتي حزب بعث مصون نبودند. روشن است که برگزاري آيين هاي سخنراني مذهبي و عزاداري پيروان اهل بيت(ع) منع شد.به هيچ کسي اجازه تأليف و چاپ کتاب هاي آگاهي بخش و تجديد فکر اسلاميداده نمي شد.کساني که توان تاليف ادبيات اسلامي و روشنگري ديني و فرهنگي و اجتماعي را داشتند،ازدگرگوني وضع موجود نااميد شدند.درنتيجه اين اقدامات، انديشيدن و نوآوري متوقف شد، رکورد و عقب ماندگي فکري سرتاسر جامعه را فراگرفت.افزون برآن به کتابهاي پيشين اجازه چاپ مجدد داده نشد. فهرست کتاب هاي ممنوعه از هزاران عنوان فراتر رفت. رساله هاي علمي و عملي مراجع (توضيح المسايل) و کتاب هاي درسي حوزه علميه مانند کتاب شرائع الاسلام و اللمعه الدمشقيه در فهرست کتاب هاي ممنوعه قرار گرفت. بنابراين هزاران تن از انديشمندان و علماي بزرگ،اساتيد و مراجع تقليد بزرگ و خاندان هاي مذهبي و فعالان اسلامي قرباني اين توطئه شوم شدند.
هنگامي که شهيد محراب آيت الله حکيم از عراق هجرت کرد، افق هاي تازه و فرصت هاي تاريخي در برابر او گشوده شد. او با مهاجرت به جمهوري اسلامي ايران و در سايه انقلاب امام خميني(ره) فرصت ها را براي ايجاد تحول فکري و نهضت فراگير علمي مساعد يافت.چرا که او انديشمندي فقيه، و پژوهشگري نوآور بود و از اين فرصت گرانبها براي گسترش آگاهي و نهضت فراگيراسلامي به نحو مطلوب بهره برداري کرد.او با حرکت چند بعدي در حوزه هاي نويسندگي، پژوهش و تحقيق در منابع و متون گوناگون فکري و علمي و انتقال چکيده آن به جامعه توانست يک نهضت بزرگ فکري در جوامع عربي ايجاد کند. برپايي کلاس هاي درس بحث خارج فقه براي برخي افراد مشخص و نيز ايراد سخنراني هاي توجيهي براي مردم عراق و ساير توده امت عربي و اسلامي و شرکت در همايش هاي فکري و ديني و گفت و شنود با انديشمندان مسلمان، بعد ديگر تلاش هاي او را تشکيل مي دهد. افزون بر فعاليت هاي ياد شده،بسياري از وقت گرانبهاي خود را در پيکار سياسي و فعاليت هاي مذهبي اختصاص داد.
شهيد محراب به طور هفتگي مجلس سخنراني عمومي در شهر مقدس قم برگزار مي کرد و با ايراد خطابه و سخنراني هاي روشنگرانه، عراقي هاي مقيم اين شهر را به وظايفشان آشنا مي ساخت. افزون بر آن براي کادرهاي فعال در حوزه پيکار سياسي جلسات خصوصي برگزار مي کرد، و با اين شيوه توانست انديشمندان و شخصيت هاي پيکارگرو مبارز زيادي را تربيت و با حضور فعال در حوزه اطلاع رساني و رسانه هاي ارتباط جمعي و همچنين شرکت در مناظره ها و گفت و شنودها، زمينه تبادل آراء موافق و مخالف و هم گرايي آنها را فراهم کند.
شهيد محراب از نخستين روز مهاجرت به ايران تا بازگشت مجدد به عراق که حدود دو دهه طول کشيد به تأسيس مدرسه خصوصي طلاب عراقي در حوزه علميه قم و پشتيباني از طلاب غيرايراني همتي ويژه مبذول داشت.درنتيجه اين تلاش ها حدود چهار هزار استاد و طلبه عراقي وارد حوزه علميه قم شدند.او ضمن تصدي مسئوليت رياست مجمع جهاني تقريب بين مذاهب اسلامي در بسياري از همايش ها و سمينارهاي فکري اين مجمع حضور فعال داشت، و با شرکت کنندگان در اين گردهمايي ها،همفکري و همدلي نشان مي داد. وي همچنين در همايش ها و جلسات مجمع جهاني اهل بيت(ع) حضور فعال داشت و در نتيجه اين حضور به مشکلات پيروان اهل بيت در کشورهاي گوناگون جهان نيزرسيدگي مي کرد.
نظر به اوضاع خفقان آور در سايه رژيم عراق و حاکميت استبدادي رژيم حزب بعث، و با توجه به اينکه شهيد محراب مهم ترين دوران عمر خود را خارج از عراق سپري کرد،تاکنون فرصت کافي براي مردم عراق به منظور آشنايي با انديشه ها و ديدگاه هاي او فراهم نشده است،اکنون هزاران تن از اساتيد و طلاب و کادرهاي ورزيده که در نهادهاي فرهنگي و علمي شهيد محراب پرورش يافته اند، مي کوشند مردم را با اين انديشه ها آشنا و آگاه کنند. بي ترديد هراندازه مردم عراق با انديشه ها و ديدگاه ها سازنده شهيد محراب آشنا شوند.اين امرتأثيري ژرف تر بر تحول و پيشرفت جامعه خواهد داشت.
آيا مي توانيد جزئيات روابط و همکاري شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حکيم با شهيد گرانقدرآيت الله سيدمحمدباقر صدر را شرح دهيد؟
طورغيررسمي از عراق خارج شد و به ايران مهاجرت کرد و پيکار سياسي را بر برپايي اصول ذيل ادامه داد:
1- تلاش براي ايجاد تشکيلات سياسي منظم به منظوررهبري مبارزات ملت عراق که پس از شهادت آيت الله صدر فاقد رهبري بوده است.درنتيجه اين تلاش ها ابتدا «جماعت علماي مجاهد عراق» تشکيل شد و اين تشکيلات پس از گذشت مدتي با مشکلاتي مواجه شد که به انحلال آن منجر شد. آن گاه شهيد محراب، مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را تأسيس کرد که همچنان به کار خود ادامه مي دهد.
2- تلاش براي فعال نمودن فتواي شهيد صدر مبني بر ضرورت ادامه مبارزه مسلحانه بر ضد رژيم حزب بعث،شهيد محراب آيت الله حکيم مسئوليت اجراي اين طرح را برعهده گرفت و در پرتو برنامه مشخص آن را عملي کرد که مهم ترين آن تأسيس تشکيلات نظامي سپاه پيروزمند بدر است.
3- پيگيري لحظه به لحظه رويدادهاي داخلي عراق و مطرح نمودن آن در محافل بين المللي.
4- توجه خاص به پيوستن تعداد زيادي از طلاب و دانشجويان عراقي به حوزه هاي علميه ديني.
5- برقراري روابط و تماس هاي سياسي با کشورهاي گوناگون بر مبناي شرايط سياسي.
6- تأليف دهها جلد کتاب فرهنگي و فکري و آموزشي به منظورارتقاي کيفي تفکر و آگاهي اسلامي و نظريه پردازي براي تحکيم سياسي. در تاريخ سياسي معاصر عراق اولين باربود که چنين کتاب هاي پژوهشي ارزشمندي در اختيار عموم مردم قرار مي گرفت که در سقوط رژيم نيز مؤثر واقع مي شد.
7- شهيد محراب پس از پژوهش و تحقيق مفصل درباره وضعيت موجود عراق، نظريه مخصوصي را براي شکل گيري آينده عراق و چگونگي بازسازي اين کشور پس از سقوط صدام در چارچوب همکاري با کردها ارائه و وارد معادلات سياسي کرد و اکنون شاهد تحقق معادلات سياسي ناشي از نظريه هاي شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقرحکيم هستيم.به طورخلاصه مي توان گفت: که او يکي از مردان خدا بود که براساس تکليف و وظيفه شرعي عمل مي کرد و خود را براي ايثار و فداکاري آماده کرده بود تا حدي که چند بار از سوي مأموران رژيم صدام مورد سوء قصد قرار گرفت.
شهيد محراب در اجراي طرح ها پروژه هاي خود موفق عمل مي کرد. در تاريخ معاصر سياسي عراق اولين بار بود که چنين پروژه هايي به عنوان کيان رهبري سياسي همچون مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به وجود مي آمد.او براي رويارويي با رژيم حزب بعث، مبارزه مسلحانه را توصيه کرد و براي تحقق اين هدف تشکيلات شبه نظامي سپاه بدر را تأسيس کرد که رزمندگان مؤمن و جان بر کف در آن عضويت داشتند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره42-41
ادامه دارد...
/ج