بر سر دو راهي!

اختلالات خلقي يکي از شايع ترين اختلالات روان پزشکي است که مي تواند بر کيفيت زندگي مبتلايان به آن تأثير منفي بگذارد و در کار و زندگي شخصي و خانوادگي آنها اختلال به وجود آورد.افسردگي يکي از شناخته ترين اختلالات خلقي است که بيشتر ما کم و بيش با آن آشنا هستيم و اگر خودمان به آن مبتلا نشده باشيم، کسي را مي شناسيم که به
يکشنبه، 8 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بر سر دو راهي!

بر سر دو راهي!
بر سر دو راهي!


 





 
دو قطبي چگونه افرادي هستند؟
اختلالات خلقي يکي از شايع ترين اختلالات روان پزشکي است که مي تواند بر کيفيت زندگي مبتلايان به آن تأثير منفي بگذارد و در کار و زندگي شخصي و خانوادگي آنها اختلال به وجود آورد.افسردگي يکي از شناخته ترين اختلالات خلقي است که بيشتر ما کم و بيش با آن آشنا هستيم و اگر خودمان به آن مبتلا نشده باشيم، کسي را مي شناسيم که به آن دچار شده باشد.
در افسردگي فرد احساس دلمردگي، دلتنگي، بي حوصلگي و اندوه مي کند که با اختلالات خواب، کم اشتهايي يا پر اشتهايي همراه مي شود. به زبان ساده او ديگر مانند گذشته به کارهايش نمي پردازد و مدام از«حوصله نداشتن» شکايت مي کند و اين که زندگي برايش بي معني شده و ديگر چيزي خوشحالش نمي کند و اينها نشانه هايي متفاوت از افسردگي است.
ولي، گاهي فرد بعضي اوقات داراي خلقي افسرده است،حوصله ندارد، حرف نمي زند، زياد مي خوابد و اشتها ندارد يا اشتهايش زياد شده و بعضي اوقات درست عکس اين حالات را دارد؛ يعني زياد حرف مي زند و مي خندد،کم خواب شده، مي خواهد کارهاي بسياري را همزمان با هم انجام دهد نمي تواند يک جا بشيند و حس مي کند توانايي هاي فراواني دارد و مي تواند کارهاي بزرگي را انجام دهد.به اصطلاح خلق و خوي او دو قطب متفاوت دارد. يک قطب افسردگي و يک قطب سرخوشي و اين همان اختلال خلقي دو قطبي است که در رديف اختلالات خلقي طبقه بندي مي شود و جزء آسيب هاي روان پزشکي است و بيمار نياز به درمان دارد.
مشخصه بارز اختلال خلقي دو قطبي، خلق ناپايدار و بي ثبات است که بيمار گاهي در فاز سرخوشي (مانيا) قرار دارد و قدري بعد در فاز افسردگي (ديپرشن). به همين علت به اخلال خلقي دو قطبي، بيمار مانيک-دپرسيو هم گفته مي شود.نوسان هاي خلق يک بيمار مانيک- دپرسيو مي تواند هفته ها و ماه ها به طول بينجامد و بر زندگي او و اطرافيانش تأثير مخربي بر جا گذارد.
پژوهش ها نشان داده که اختلال خلقي دو قطبي خود را با گستره وسيعي از علائم نشان مي دهد و بسياري از بيماران بدون تشخيص باقي مي مانند. اگر اين بيماري درمان نشود، شديدتر مي شود و ميزان خودکشي در بين مبتلايان به آن بالاتر مي رود. ولي، با دريافت يک درمان مناسب و اصولي مبتلايان به اختلال خلقي دو قطبي مي توانند با وجود ابتلا به اين بيماري زندگي عادي و پر باري چون افراد سالم داشته باشند.

نشانه ها
 

همان طور که گفتيم اختلال خلقي دو قطبي با دو طيف از نشانه ها شناخته مي شود. يک طيف، نشانه هاي فاز مانيا يا سرخوشي است و طيف ديگر علائم فاز افسردگي يا ديپرشن. شدت اين نشانه ها مي تواند در افراد گوناگون تفاوت داشته باشد. همچنين، زمان هايي وجود دارد که خلق بيمار با ثبات بوده و مانند انسان هاي عادي پايدار است.

فاز مانيا
 

نشانه هاي فاز مانيا عبارتند از:
-سرخوشي و خوشحالي فراوان- خوش بيني بيش از حد-اعتماد به نفس فوق العاده- قضاوت ضعيف- افکار پراکنده-رفتار پرخاشگرانه و تهاجمي- بي قراري- افزايش تحرک فيزيکي- رفتارهاي مخاطره آميز- ولخرجي-پر حرفي بسيار- افزايش ميل جنسي- کم خوابي -نداشتن تمرکز- سوءمصرف مواد

فاز افسردگي
 

نشانه هاي فاز ديپرشن عبارت است از:
-اندوه- نااميدي- رفتارها و افکار خودکشي- اضطراب- احساس گناه- مشکل خواب- اختلال در اشتها- خستگي - از دست دادن علاقه به امور روزمره- مشکل در تنفس- تحريک پذيري- دردهاي مزمن بدون علت فيزيکي

اختلال دو قطبي و انواع آن
 

اختلال دو قطبي به دو نوع عمده تقسيم مي شود:
اختلال دو قطبي نوع 1
در اين بيماري فرد دست کم يک دوره مانيا را به همراه فاز افسردگي يا بدون آن پشت سر گذاشته است.
اختلال دو قطبي نوع 2
بيمار در اين نوع از اختلال دو قطبي دست کم يک دور افسردگي و دست کم يک دور هايپومانيا را پشت سر گذاشته است.فاز هايپومانيا شبيه به فاز مانيا است؛ولي، بسيار کوتاه تر است و به شدت آن نيست و فرد با وجود داشتن خلق بالا، تحريک پذيري و بعضي تغييرات در عملکردها مي تواند از پس کارهاي روزمره اش برآيد و به بستري شدن در بيمارستان نيازي ندارد. در اين نوع از اختلال دو قطبي دوره هاي افسردگي بسيار طولاني تر از دوره هاي هايپومانيا است.

سيکلو تايمي
 

سيکلو تايمي يک نوع خفيف از اختلال دو قطبي است که در آن نوسان هاي خلق به اندازه نوسان هاي خلق در دو نوع اصلي اختلال دو قطبي شديد نيست.افزون بر اين در برخي افراد مبتلا به اختلال دو قطبي نوسان هاي خلق به قدري سريع و پشت سر هم روي مي دهد که فرد طي يک سال چهار بار يا بيشتر اين نوسان ها را تجربه مي کند و گاهي اين تغييرات خلق طي چند ساعت اتفاق مي افتد.اين نوع از اختلال دو قطبي را اختلال دو قطبي با سيکل هاي سريع مي نامند. گاهي هم هر دو نشانه هاي مانيا و افسردگي هنگام نوسان هاي خلق بروز مي کنند.فازهاي شديد و سخت مانيا و افسردگي مي توانند به سايکوز يا جدا شدن بيمار از واقعيت تبديل شود که فرد در آنها چيزهايي را ببيند و بشنود که وجود ندارند يا به باورهايي نادرست ولي قوي دچار گردد.

چرا اختلال خلقي دو قطبي به وجود مي آيد؟
 

علت اصلي ايجاد اين بيماري به درستي معلوم نيست؛ولي، گستره اي از عوامل بيوشيميايي، ژنتيک و محيطي در به وجود آمدن آن دخيل است:

عوامل بيوشيميايي
 

برخي شواهد نشان داده که در مغز مبتلايان به اختلال دو قطبي تغييرات شيميايي روي مي دهد.درجه اهميت اين فعل و انفعالات شيميايي به درستي معلوم نيست؛ ولي، مي توانند در توضيح علائم اختلال دو قطبي کمک کننده باشد. مواد شيميايي انتقال دهنده پيام هاي عصبي (نوروترانسميترها) هم که در تنظيم خلق و خو دخالت دارند، مي توانند مسؤول اين نوسان هاي خلق باشد.به هم خوردن سطوح هورمون ها نيز در بروز علائم اختلال دو قطبي بي تأثير نيست.

ژنتيک
 

بعضي مطالعات نشان داده که اختلال دو قطبي در افرادي که يکي از افراد خانواده شان به اين بيماري مبتلا باشد، بيشتر روي مي دهد. همچنين، بعضي پژوهش ها نشان داده که بين بروز اين بيماري و بيماري اسکيزوفرني رابطه اي وجود دارد و مي توانند هر دو يک منشا ژنتيکي داشته باشد.

عوامل محيطي
 

به نظر مي رسد عوامل محيطي هم در پيدايش اين بيماري دخالت دارد. بعضي پژوهش هاي انجام گرفته روي دوقلوهاي همسان نشان داده که يکي از آنها دچار بيماري شده و ديگري سالم مانده است و اين بدين معني است که زن ها به تنهايي مسؤول پيدايش بيماري اختلال خلقي دو قطبي نيست. عواملي چون محيطي که پر از استرس باشد يا اعتماد به نفس فرد را زير سوال ببرد، مي تواند به وجود آمدن زمينه لازم براي بروز اختلال دو قطبي را باعث شود.
اختلال دو قطبي زنان و مردان را به يک ميزان مبتلا مي کند؛ولي، ميزان وقوع اختلال دو قطبي با سيکل سريع در زنان بيش از مردان است. عوامل خطرساز ابتلا با اين بيماري عبارتند از :
*داشتن پيشينه فاميلي اختلال دو قطبي
*داشتن زندگي پر استرس
*سوء مصرف مواد
*تغييرات بزرگ و ناگهاني در زندگي، مانند مرگ يک عزيز

بر سر دو راهي!

اگر اين علائم را داريد
 

اگر مي بينيد که شما هم تعدادي از اين علائم را داريد، حتما به پزشک مراجعه کنيد چرا که ممکن است به اين بيماري مبتلا بوده و تا به حال متوجه آن نشده باشيد.اختلال دو قطبي خود به خود درمان نمي شود و اگر به سراغ درمانش نرويد در زندگي تان اثر بسيار مخربي بر جا مي گذارد و مشکلات شخصي، خانوادگي و اجتماعي بسياري براي تان به وجود خواهد آورد.ممکن است شما از فازهاي سرخوشي که در آنها خيلي سرحال هستيد و انرژي بالايي داريد، لذت ببريد و کارهاي تان را به سرعت انجام دهيد؛ ولي، فاز افسردگي پس از آنکه همه تلاش هاي پيشين شما را بر باد مي دهد را از ياد نبريد.اگر يکي از افراد خانواده يا دوستان تان اين نشانه ها را دارد و خودش از آن آگاه نيست، تشويقش کنيد که به پزشک متخصص مراجعه و درمان مناسب را دريافت کند.ممکن است نتوانيد او را مجبور به دکتر رفتن کنيد؛ ولي، مي توانيد وضعيت حاضر و مشکلات کنوني و پيش رو را برايش شرح دهيد و از خطرات احتمالي آگاهش کنيد. اگر او افکار خودکشي دارد و ابراز مي دارد که قصد اين کار دارد، حتما با اورژانس تماس بگيريد.

تشخيص اختلال دو قطبي
 

اگر به پزشک مراجعه کنيد ،او با شما درباره افکار، احساسات و الگوهاي رفتاري تان صحبت خواهد کرد.ممکن است از شما تست هاي روان شناختي هم به عمل آورد و اگر شما اجازه بدهيد با خانواده تان درباره علائم شما و فازهاي افسردگي و سرخوشي تان صحبت خواهد کرد. روانپزشک از شما درباره نوسان هاي خلقي تان پرسش مي کند و اين که هر چند وقت يک بار روي مي دهند،شدت آنها چقدر است، در اين فازها چه افکاري به ذهن تان مي آيند و آيا روي عملکردتان در زندگي تأثير مي گذارد يا خير.با دقت به پرسش هاي او جواب دهيد تا روانپزشک بتواند به ارزيابي دقيقي از وضعيت تان برسد و با دادن تشخيص مناسب، درمان درست را براي تان پيش گيرد.

درمان اختلال دو قطبي
 

داروها
داروها مهم ترين بخش درمان اين بيماري هستند. گستره وسيعي از داروها براي درمان اختلال دو قطبي وجود دارد و پزشک شما مي تواند از يک يا مجموعه اي از چند داروي مناسب را براي تثبيت خلق شما و کنترل نوسان هاي خلق تان به کار ببرد.
داروهاي به کار رفته در درمان اين بيماري به طور عمده به گروه هاي زير تقسيم مي شود:
- تثبيت کننده هاي خلق
اين نوع داروها بيش از بقيه داروها براي درمان اختلال دو قطبي تجويز مي شوند. اين داروها خلق را تنظيم و تثبيت مي کنند و جلوي نوسانات آن را مي گيرند. به اين ترتيب، ديگر بين افسردگي و سرخوشي در نوسان نخواهيد بود.داروي ليتيم خط اول درمان اختلال خلقي دو قطبي است. ممکن است روانپزشک به شما توصيه کند که براي پيشگيري از نوسان هاي خلق بقيه عمرتان از يک داروي تثبيت کننده خلق استفاده کنيد.
-داروي هاي ضد تشنج
اين داروها به خصوص در افرادي که اختلال دو قطبي با سيکل هاي سريع دارند، به کار برده مي شوند تا از بروز نوسان هاي خلق جلوگيري کنند. داروهايي چون والپوريک اسيد و لاموتريژين به طور گسترده به عنوان داروهايي براي پيشگيري نوسان هاي خلق به کار برده مي شود.
-داروهاي ضد افسردگي
به کار بردن اين داروها درمان اختلال دو قطبي با بحث فراوان همراه است. ممکن است پزشک با توجه به وضعيت شما اصلاً اين داروها را تجويز نکند.شواهد اندکي مبني بر مؤثر بودن اين داروها در درمان اختلال دو قطبي وجود دارد و حتي ديده شده که داروهاي ضد افسردگي علائم بيماري را تشديد مي کند. بنابراين، تجويز آنها بايد با دقت صورت گيرد.

داورهاي ديگر
 

بعضي داروهاي ضد سايکوز نيز مي توانند براي آنهايي که از داروهاي ضد تشنج نتيجه نگرفته اند، به کار رود.اولانزاپين و ريسپريدون دو نمونه از اين داروها است.داروهاي ضد اضطراب مانند بنزوديازپين ها چون کلونازپام مي توانند به بهبود کيفيت خواب بيمار کمک کند.پس از تجويز نخستين دوز دارو هفته ها طول مي کشد تا اولين نتايج درماني ظاهر شود.داروهاي بسياري براي درمان اختلال دو قطبي در دسترس است و روانپزشک شايد مجموعه اي از آنها را براي درمان بيماري شما در نظر بگيرد تا حاکثر نتيجه از آن به دست آيد.يادتان باشد که خوردن مرتب داروها تأثير بسيار مهمي در کنترل علائم بيماري اختلال دو قطبي دارد.حتي، زماني که بيمار علامتي نداشته و نوسان خلق ندارد هم بايد داروها را مرتب مصرف کند، چرا که اگر در اين زمان داروها را سر خود قطع يا کم کند، علائم با شدت بيشتري باز خواهند گشت و ممکن است فرد در موقعيت بسيار خطرناکي قرار گيرد.همه داروها عوارض جانبي دارند و داروهاي به کار رفته در درمان اختلال دو قطبي هم از اين قاعده مستثني نيستند. برخي انواع داروهاي ضدسايکوز ريسک چاقي، پرفشاري خون و ديابت را بالا مي برند، به همين دليل لازم است که در طول درمان بيمار از لحاظ وجود اين بيماري ها بررسي شود.همچنين، برخي از داروهاي تثبيت کننده خلق مي توانند بر جنين در حال رشد يا نوزاد تاثير بگذارند.
بنابراين، زناني که اين داروها را مصرف مي کنند و قصد دارند باردار شوند بايد پيش از بارداري با پزشک مشورت کنند و درباره مصرف داروها تصميم درستي بگيرند.

روان درماني
 

روان درماني بخش مهم ديگري از درمان اختلال دو قطبي است که انواع مختلف دارد:

درمان شناختي- رفتاري(CBT)
 

CBT يک درمان رايج براي اختلال دو قطبي است. تمرکز اين درمان بر باورها و رفتارهاي منفي و ناسالم و جايگزيني آنها با افکار و رفتارهاي مثبت است.در اين درمان بيمار درباره اختلال دو قطبي مطالبي مي آموزد و اينکه چطور استرس خود را مديريت کند و با موقعيت هاي تنش زا کنار بيايد.همچنين، مي آموزد که چه چيزهايي علائمش را تشديد مي کند تا با آنها مقابله کند.

خانواده درماني
 

در اين درمان که شما و اعضاي خانواده تان در آن شرکت داريد، ياد مي گيريد که عوامل استرس زاي درون خانواده را بشناسيد و آنها را مديريت کنيد.افزون بر اين ياد مي گيريد که چطور بهتر با هم تعامل کرده و تعارض ها را برطرف کنيد.

گروه درماني
 

در گروه درماني شما در کنار چند بيمار ديگر که وضعيتي مشابه شما دارند، قرار مي گيريد و درباره مشکلات تان با هم گفت و گو مي کنيد و از يکديگر مي آموزيد. اين درمان همچنين مهارت هاي برقراري ارتباط و گوش دادن را بهبود مي بخشد.

درمان با تشنج برقي(ECT)
 

اين درمان تنها براي کساني به کار برده مي شود که افسردگي بسيار شديد با تمايلات خودکشي دارند يا به درمان هاي ديگر جواب نداده اند.در اين درمان جريان الکتريکي خفيفي از مغز عبور داده مي شود تا تشنج خفيفي به وجود آيد.گفته مي شود که با ايجاد تشنج تغييراتي در مواد شيميايي مغز روي مي دهد که به بهبود خلق مي انجامد.

پيشگيري
 

هيچ راهي براي پيشگيري از بروز اختلال دو قطبي وجود ندارد. ولي، درمان در مراحل اوليه مي تواند از شدت گرفتن بيماري جلوگيري کند.درمان طولاني مدت نگه دارنده هم در پيشگيري از بروز نوسان هاي خلق بين فاز سرخوشي و افسردگي موثر است.

سبک زندگي
 

بيماري اختلال دو قطبي يک بيماري مزمن است که به خودي خود بهبود نمي يابد و به درمان طولاني مدت نياز دارد. اگر شما هم به اين بيماري مبتلاييد، مي توانيد با انجام کارهاي زير به خودتان کمک کنيد:
* داروها را مرتب و مطابق دستور پزشک مصرف کنيد.اگر حس کرديد که حال تان بهتر شده و ديگر نوسان خلق نداريد، سر خود داروها را کم يا قطع نکنيد؛ چون علائم دوباره باز خواهد گشت و بازگشت به وضعيت ثبات سخت تر خواهد شد.
*مراقب نشانه هاي هشدار دهنده باشيد.بدانيد که چه چيزهايي علائم شما را بدتر کرده و نوسان هاي خلق تان را تشديد و تسريع مي کنند. همچنين، اگر ديديد که بسيار افسرده ايد و افکار خودکشي داريد، حتما با پزشک تان تماس بگيريد و او را مطلع کنيد. به افراد خانواده و دوستان تان هم بگوييد مراقب اين نشانه ها باشند و به شما هشدار دهند. پيش از آنکه دارويي که پزشک ديگري براي بيماري ديگري تجويز کرده را بخوريد، با روان پزشک تان تماس بگيريد و او را از اين داروها آگاه کنيد.بعضي داروها با بعضي ديگر تداخل داشته يا علائم اختلال دو قطبي را تشديد مي کنند.کنار آمدن با اختلال دو قطبي آسان نيست.داروها مي توانند عوارض جانبي ناراحت کننده داشته باشند و شايد از اينکه مجبوريد تا آخر عمرتان دارو بخوريد، خسته و عصباني شويد.
نوسان هاي گاه و بي گاه خلق بر زندگي و عملکرد طبيعي شما تاثير مي گذارد.بکوشيد درباره بيماري تان دانسته هايي به دست آوريد تا بهتر بتوانيد دستورات دارويي را اجرا کرده و در روان درماني ها موثر ظاهر شويد. به اهداف تان فکر کنيد و به خودتان يادآوري کنيد که براي حل مشکلات توانا هستيد و مي توانيد با وجود اين مشکل زندگي سالم، مستقل و فعالي داشته باشيد.خودتان را مشغول نگه داريد و ورزش و فعاليت هاي تفريحي سالم را فراموش نکنيد.داشتن شغل و حفظ آن اعتماد به نفس شما را افزايش مي دهد.تکنيک هاي مقابله با استرس و آرام سازي تن و روان مانند يوگا و مديتيشن را نيز بياموزيد.
منبع:ماهنامه دنياي سلامت، شماره ي 50.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.