نبرد با خطر استعمار وصهيونيسم درفضای آشفته(3)
دورنماي تجربه مقاومت شيخ شهيد عزالدين القسام
گفت وگو با احمد جبريل دبيرکل جبهه خلق براي آزادي فلسطين(فرماندهي کل)
اجازه دهيد کمي به مسائل روز بپردازيم . بفرمائيد پس از حمله اسرائيل به نوار غزه چرا فلسطيني ها عمليات مقاومت را متوقف کرده اند؟
ملت فلسطين به رغم درد و رنج هاي فراوان ملتي فداکار و از جان گذشته است . به مرور زمان ابزارها و شيوه هاي جديدي را براي مبارزه بکار خواهد گرفت. به ياري خداوند بزرگ جهاد ملت فلسطين متوقف نخواهد شد. علت اينکه عمليات مسلحانه در حال حاضر متوقف شده اين است که ملت فلسطين و گروه هاي مبارز در شرايط سختي قرار دارند.
در حال حاضر فقط با توطئه دشمن صهيونيستي و قدرت هاي امپرياليستي روبه رو نيستيم. متأسفانه برخي رژيم هاي عرب در توطئه صهيونيست ها و آمريکا شريک هستند. اغلب دولت هاي عرب يا توطئه گر، يا بي تفاوت و يا ترسو هستند. تنها چند دولت همچنان به اين رويارويي اعتقاد دارند و روي موضع خود ايستاده اند.
اين رژيم ها چه ارتباطي با عمليات مسلحانه فلسطيني ها در غزه و کرانه باختري رود اردن دارند؟
از سوي ديگر در جريان جنگ 22روزه غزه مأموران مخفي حکومت خودگردان رويدادهاي جنگ را لحظه به لحظه در اختيار اسرائيلي ها قرار مي دادند.مجاهداني که در خيابان عمر المختار غزه در مقابل اسرائيلي ها مي جنگيدند به من گزارش دادند که برخي از مأموران حکومت خودگردان از پشت به سوي آنان تيراندازي مي کردند.
مي گوئيد که عناصر حکومت خودگردان از نظر نظامي و اطلاعاتي به دشمن کمک مي کردند.شما چه ديدگاهي به آنان داريد؟
هنگامي که نتانياهو با اوباما رئيس جمهوري آمريکا ملاقات کرد به او گفت که در ديدار با محمود عباس از او بخواهد اين گزارش را نفي کند. زيرا براي اسرائيل آبروريزي در پي دارد. اگر به اين تقاضا ترتيب اثر ندهد من ناچارم اسناد و مدارک همکاري شان را در حمله نظامي به غزه منتشر کنم.
من اميدوارم اين اسناد و مدارک در آينده منتشر شود تا ماهيت محمود عباس و حسني مبارک براي مردم روشن شود.
با اين وصف آيا امکان آشتي شما با حکومت خودگردان در آينده وجود ندارد؟
به هر حال آيا شما با طرح آشتي ملي با حکومت خودگردان موافق هستيد؟
نشست مرحله اول گفت و گوهاي آشتي ملي که در قاهره برگزار شد چه نتيجه اي داشت ؟
در حقيقت تصميم شارون براي عقب نشيني از غزه در نتيجه مقاومت قهرمانانه مردم مقاوم غزه بوده است و گرنه شارون به اين سادگي از غزه عقب نشيني نمي کرد. او از مقام هاي مصري خواسته بود تلاش کنند تا اين عقب نشيني با آرامش صورت گيرد و رزمندگان مقاومت فلسطين سربازان فراري اسرائيل را تعقيب نکنند. شارون نمي خواست آنگونه عقب نشيني کند که در سال2000در جنوب لبنان اتفاق افتاد. در پي اين درخواست مقام هاي مصري با گروه هاي مبارز فلسطيني تماس گرفتند و گفتند که شارون مي خواهد از نوار غزه عقب نشيني کند و از شما انتظار دارد عمليات مسلحانه را متوقف کنيد. من به مصري ها گفتم در برابر اين تقاضا از شما مي خواهم براي بازسازي سازمان آزادي بخش پادرمياني کنيد. اين بازسازي بايد توأم با توقف عمليات مسلحانه باشد. زيرا امکان دارد در صورت تحقق عقب نشيني اسرائيل ميان گروه هاي فلسطيني درگيري روي دهد. به ويژه اينکه يک رهبري که بتواند مردم را متحد و منسجم کند وجود ندارد. مصري ها از گروه هاي مقاوم خواستند که مدت آتش بس يک ساله باشد. در آن مرحله ميان گروه هاي فلسطيني موافقتنامه سه ماده اي به امضا رسيد که «موافقتنامه قاهره» ناميده شد. مفاد اين موافقتنامه به اين شکل است:
ماده اول:برقرار آرامش (توقف عمليات مقاومت).
ماده دوم: بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين در مدت دوماه.
ماده سوم:برگزاري انتخابات مجلس قانونگذاري در اوايل سال2006.
مصري ها به بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين تمايلي نداشتند. من تهديد کردم اگر اين کار انجام نشود از امضاي موافقتنامه مزبور خودداري مي کنم و قاهره را ترک مي کنم. از عمر سليمان رئيس سازمان امنيت مصر خواستم که در جلسات بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين حضور داشته باشد. نبايد اجازه دهد نوار غزه پس از عقب نشيني اسرائيل دچار هرج و مرج شود. عمر سليمان متعهد شد که کار بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين قبل از عقب نشيني اسرائيلي ها آغاز شود. لذا پس از تهيه پيشنويس موافقتنامه به سليمان گفتم که اين نشست با نظارت مصر برگزار شده و شما وظيفه داريد مراحل اجراي اين موافقتنامه را پيگيري کنيد.
به هر حال عمر سليمان و محمود عباس به تعهدات خود مبني بربازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين عمل نکردند. من به اين نتيجه رسيدم که آن دو فقط موافق توقف عمليات مقاومت و برگزاري انتخابات قانونگذاري هستند، و با بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين موافق نبودند. آن دو گمان کرده بودند که جنبش فتح در انتخابات سال2006به پيروزي مي رسد، و بدين وسيله قصد داشتند کار بازسازي ساف را پس از پيروزي جنبش فتح در انتخابات آغاز کنند تا سلطه اين جنبش برهمه تصميم گيري ها تداوم يابد.
ولي هنگامي که جنبش فتح در اين انتخابات شکست خورد و جنبش حماس به پيروزي رسيد، دامنه جدايي ميان نيروهاي انقلابي و سازشکار گسترش يافت، و اوضاع بگونه اي در آمد که امروزه شاهد آن هستيد. آن ها نمي خواهند نوار غزه آزاد و مستقل باشد. نمي خواهند مردم غزه از اراده مستقل برخوردار باشند. آرزو دارند غزه مانند کرانه باختري رود اردن زير سلطه حکومت خودگردا ن باشد.
به رغم همه اين مشکلات آيا آمادگي شرکت در نشست مرحله دوم گفت و گوهاي آشتي ملي با حکومت خودگردان را داريد؟
جبهه خلق براي آزدي فلسطين انتظار داشت که با انتخاب نتانياهو به نخست وزيري اسرائيل، مسئولان مصري و حکومت خودگردان فلسطين در ديدگاه شان تجديد نظر نمايند. زيرا وقتي که ايهود باراک ميانه رو هيچ امتيازي به فلسطيني ها نداد، نتانياهوي افراطي امتياز مي دهد؟ بنابراين انتظار داشتم مسئولان مصري در ديدگاه شان درباره قضيه فلسطين تجديد نظر کنند. گمان کردم که محمود عباس از سال 1993و از زمان امضاي قرارداد اوسلو تا کنون هيچ کدام از حکومت هاي اسرائيل به او امتيازي نداده اند. امکان دارد در ديدگاهش نسبت به اسرائيلي ها تجديد نظر کند. و پيشنهاد بازسازي سازمان آزادي بخش فلسطين را به ما ارائه دهند تا خانه فلسطيني ها يکپارچگي خود را بازيابد . اما متأسفانه يک ماه پس از تجاوز اسرائيل به غزه وقتي که به قاهره رفتم ملاحظه کردم که مغز و فکر اين مسئولان هيچ تغييري نکرده است. انگار نه انگار در غزه اتفاقي افتاده است.
به هر حال تماس مصري ها با جنبش فتح و حماس ادامه يافت. مصري ها طرح پيشنهادي شان را براي ساير گروه ها و جنبش هاي فلسطيني فرستادند و از آن ها خواستند اين طرح را امضا نمايند. محمود عباس اين طرح را بي درنگ امضا کرد. هنگامي که اين طرح را بررسي کرديم، به روشني ملاحظه کرديم که جز چک سفيد تسليم شدن به خواسته هاي محمود عباس چيز ديگري نيست . دولت مصر با اين طرح مي خواست همه گروه هاي مقاوم فلسطيني تسليم محمود عباس شوند که هم چنان در مسير چشم پوشي از آرمان و حقوق ملت فلسطين گام بر مي دارد. اين طرح بيانگر تسليم شدن به خواسته و اراده رژيم هاي ميانه رو عرب مي باشد. لذا از رفتن به قاهره و از سرگيري گفت و گوهاي آشتي ملي خودداري کرديم.
در اين شرايط رسوايي فاحش مخالفت با طرح پيگيري گزارش گلدستون فاش شد و اين رسوايي ديدگاه اصولي مان را تقويت کرد. لذا ناچارم دوباره تکرار کنم که اختلافات جنبش هاي مقاوم با محمود عباس برسر داشتن پست هاي حکومتي و مراکز وزارتي نيست. اختلاف بر سر دو راهکار سياسي است.
هيلاري کلينتون وزير خارجه آمريکا چندي پيش به هم پيمان ايران هشدار داد. موضع تان نسبت به اين هشدار چيست؟
با توجه به اينکه ارتش اسرائيل به برگزاري تمرين نظامي در مرز سوريه ادامه مي دهد آينده را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
متأسفانه محمد عباس و رژيم مصر در سنگر آمريکا و غرب قرار گرفته اند. رژيم صهيونيستي هم به منظور پاسداري از منافع امپرياليسم غرب در اين منطقه برپاشده است. اين کيان در اين مأموريت بسيار موفق عمل کرده و در جنگ هاي پيشين بر ارتش هاي عرب چيره شده است.ولي اين کيان غاصب پس از شکست دربرابر نيروهاي مقاومت در جنوب لبنان و در غزه احساس تلخ کامي مي کند. اکنون سردمداران اسرائيل دنبال اين هستند که روحيه اسرائيلي ها را بالا ببرد . مي خواهد نقش ژاندارمي خود را در افکار عمومي جهان حفظ کند.
من بر اين باورم که اسرائيلي ها دچار گرفتاري بزرگي شده اند. کارشناسان نظامي و سياست گذاران اسرائيل اکنون اعتراف کرده اند که سرنوشت اين رژيم پس از شکست هاي پي درپي مشخص نيست . من گمان مي کنم که آمريکاو اسرائيل براي بازسازي اعتبار از دست رفته شان جنگي را در منطقه تدارک ديد اند.
به نظر شما اسرائيل به چه کشورهايي مي خواهند حمله کنند؟
چندي پيش وزير دفاع ايران به دمشق آمد و با همتاي سوري خود چند موافقتنامه همکاري نظامي امضا کرد. اين ديدار هشداري است به آمريکا و اسرائيل که هر گونه تجاوز به سوريه تجاوز به ايران و لبنان محسوب مي شود.
جنبش هاي انقلابي و دولت هاي مترقي در سرنوشت منطقه شريک يکديگر هستند. خداي نکرده اگر اسرائيلي ها بخواهند به سوريه حمله کنند، مقاومت لبنان و فلسطين بي تفاوت نخواهند بود. دشمن بايد بداند اگر خواسته باشد به يکي از طرف هاي ياد شده حمله کنند ساير اطراف دست روي دست نخواهند گذاشت. اگر چنين جنگي روي دهد. جنگ همه جانبه و دراز مدت خواهد بود.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55