الگوی حماس(2)

راز موفقيت طرح صهيونيسم و غرب در اشغال فلسطين چه بوده است.به هر حال کياني تأسيس شده و جامعه جهاني آن را برسميت شناخته است ؟ همانگونه که اشاره کرديد، کيان غاصب يک طرح غربي و صهيونيستي است . ابعاد اين طرح وسيع تر و خطرناک تر از آن است که کياني را در فلسطين برپا کنند و يهوديان جهان را در
دوشنبه، 30 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الگوی حماس(2)

الگوی حماس(2)
الگوی حماس(2)


 






 

گفت وگو با دکتراسامه عبدالمعطي نماينده جنبش مقاومت اسلامي فلسطين درتهران
 

تشريح دلايل نامگذاري گردان هاي نظامي حماس به نام عزالدين القسام
 

راز موفقيت طرح صهيونيسم و غرب در اشغال فلسطين چه بوده است.به هر حال کياني تأسيس شده و جامعه جهاني آن را برسميت شناخته است ؟
 

همانگونه که اشاره کرديد، کيان غاصب يک طرح غربي و صهيونيستي است . ابعاد اين طرح وسيع تر و خطرناک تر از آن است که کياني را در فلسطين برپا کنند و يهوديان جهان را در اين سرزمين گرد هم آوردند. برپايي کيان غاصب صهيونيستي بر مبناي طرح مشترک غرب و جنبش صهيونيستي برنامه ريزي شده بود و هدف اول آن تضعيف امت عربي و امت اسلامي و جلوگيري از شکل گيري نهضت فراگير در جهان اسلام بوده تا اهداف و منافع غرب را در جهان اسلام تهديد نکند. هدف دوم اين طرح پراکنده سازي ملت هاي مسلمان و جلوگيري از رشد و شکوفايي اقتصادي و فرهنگي و سياسي مسلمانان بوده است. غربي ها رژيم صهيونيستي را به اين منظور در قلب جهان اسلام کاشتند تا بصورت يک قدرت بازدارنده ، هر گونه حرکت آزادي خواهانه و استقلال طلبانه ملت هاي منطقه را سرکوب کند. در تاريخ شصت سال گذشته شاهد بوديم که رژيم صهيونيستي چند بار به کشورهاي مصر و سوريه و لبنان حمله کرده و اکنون نيز برنامه هاي هسته اي مسالمت آميز جمهوري اسلامي ايران را تهديد مي کند.
از سوي ديگر کشورهاي غربي با برپايي کيان غاصب در فلسطين قصد داشتند از مشکلات يهوديان ساکن کشورهاي غربي نجات پيدا کنند. دولت هاي غربي ضمن مخالفت با ادامه استقرار يهوديان در کشورهاي اروپايي آن ها را قلع و قمع کرده ووادارشان کردند تا به فلسطين کوچ کنند. البته با اخراج يهوديان از اروپا و اسکان آن ها در فلسطين اهداف شان خاتمه نيافت، بلکه آنان را ابزار اجراي طرح هاي استعماري غرب و عامل تأمين منافع قدرت هاي استکبار جهاني در جهان اسلام قرار دادند . به اين دليل مي گويم که ايجاد کيان غاصب در فلسطين نتيجه طبيعي طرح مشترک غربي ها و جنبش صهيونيستي بوده که استعمارگران انگليسي و فرانسوي و ساير دولت هاي استعماري از اين طرح پشتيباني مي کردند، صهيونيست ها بدون حمايت غرب هرگز توانايي ايجاد جاي پايي در فلسطين نداشتند. زيرا جمعيت فلسطين از مسلمانان و مسيحيان تشکيل شده بود.
يهوديان تا سال 1948(سال برپايي کيان غاصب)فقط 6/5درصد اراضي فلسطين را در اختيار داشتند. اين اراضي را با زور اسلحه و نيرنگ و فريب برخي خاندانهاي مسيحي وغير فلسطيني به تصرف خود در آورده بودند. اين انگليسي ها بودند که با تمام توان از صهيونيست ها پشتيباني کردند. . همه امکانات خود را براي تحقق اين طرح بکار گرفتند. شهرک هاي صهيونيست نشين و تل آويو توسط انگليسي ها ساخته شدند. اسلحه در اختيارشان قرار دادند . انگليسي ها در سال 1948اين فرصت را براي يهوديان فراهم کردند تا همه پايگاه ها و پادگان هاي انگليسي ها را به تصرف خود در آورند . زيرا يهوديان از لحظه عقب نشيني انگليسي ها از فلسطين خبر داشتند. آنگاه انگليسي ها همه پايگاه ها و پادگان هاي خود را تحويل يهوديان داده و از فلسطين عقب نشيني کردند.
اين اقدام، فلسطيني ها و اعراب را به شدت غافلگير کرد. به اين دليل که خود را براي کنترل اوضاع پس از خروج انگلييس ها ورويارويي با يهوديان آماده نکرده بودند. اين در حالي است که جنبش صهيونيستي برا ي کنترل اوضاع فلسطين پس از خروج اشغالگران انگليسي ، نيروهاي خود را آموزش داده و آماده کرده بود. هزاران تن از صهيونيست ها در قالب ارتش انگليس در جنگ جهاني دوم شرکت داشتند . نيروهاي آموزش ديده و سازماندهي شده در اختيار داشتند. در فلسطين سازمان هاي نظامي و تروريستي همچون «هاگاناه» و «ارگون» و «اشترن» ايجاد کرده بودند. نيروهاي وابسته به اين سازمان ها، جنايات وحشيانه اي در حق ملت فلسطين مرتکب شدند. تعداد اين نيروها از شصت هزار تن فراتر بود. در حالي که تعداد سربازان کشورهاي عربي که در جنگ سال 1948شرکت کردند حدود 30هزارتن بوده. اسلحه و مهمات آن ها نيز قديمي و فرسوده شده بود. بنابراين صهيونيست ها از نظر نظامي و سياسي از پشتيباني گسترده دولت هاي غربي برخوردار بودند . سازمان ملل متحد و برخي کشورهاي بزرگ بيدرنگ برپايي رژيم صهيونيستي را برسميت شناختند. مجمع ملت ها در سال 1920با تصويب قطعنامه اي از دولت انگليس خواست همه گونه امکانات را براي برپائي کيان غاصب فراهم کند . اين در حالي است که يهوديان در ان سال فقط2درصد جمعيت فلسطين را تشکيل مي دادند. در اين مصوبه هيچ اشاره اي به حقوق و سرنوشت ملت فلسطين که صاحبان اصلي اين سرزمين هستند نشده بود. فراموش نکنيد که در سال 1917منشور آرثربالفور وزير خارجه وقت انگليس مبني برلزوم واگذاري سرزمين فلسطين به يهوديان به منظور برپايي ميهن قومي صادر شده بود.

ملت فلسطين در آن مرحله چه واکنشي به اين توطئه ها نشان مي داد؟ميزان آگاهي وامکانات فلسطيني هاچگونه بود؟
 

در حقيقت پيش از يورش استعمارگران انگليسي به فلسطين، دولت عثماني بر اين سرزمين حکومت مي کرد. برخلاف روابط ناپايدار برخي ملت هاي منطقه با عثماني ها، روابط فلسطيني ها با دولت عثماني بسيار خوب بوده و نيازي نمي ديدند تا با دولت عثماني درگير شوند. فلسطيني ها به همين دليل به تأسيس احزاب سياسي و انجمن هاي مردمي گرايش نداشتند . دولت عثماني را مرکز خلافت اسلامي مي دانستند که از سرزمين ها و ملت اسلامي دفاع مي کند. فلسطيني ها تا زمان فروپاشي دولت عثماني به اين دولت وفادار بودند. روشن است آخرين پادشاهان عثماني با واگذاري سرزمين فلسطين به جنبش صهيونيستي مخالفت مي کردند. زماني که سلطان عبدالحميد به خلافت عثماني رسيد و به اصلاحات سياسي دست زد، مردم فلسطين بيشتر به دولت عثماين علاقمند شدند.
درآن مرحله در فلسطين جنبش هاي سياسي مخالفت دولت عثماني وجود نداشتند. آنگونه که در حجاز شريف حسين با انگليسي ها همدست شد و بر ضد دولت عثماني قيام کرد . يا آنگونه که برخي احزاب سياسي در کشورهاي مصرو سوريه و لبنان بر ضد دولت عثماني قيام کردند. در آن مرحله احزاب و سازمان هاي سياسي متعددي در جهان عرب وجود داشتند و با انگليسي ها بر ضد دولت عثماني همکاري مي کردند. همه اين عوامل باعث شد که مردم فلسطين نسبت به دولت عثماني وفادار بمانند. براين اساس جنبش هاي ملي و احزاب سياسي در فلسطين پس از يورش انگليسي ها شکل گرفت و برجسته ترين آنها حزب العربي بود که حاج امين الحسيني مفتي قدس رياست آن را برعهده داشت.

الگوی حماس(2)

شهيد عزالدين القسام چه جايگاهي در جنبش مقاومت اسلامي فلسطين(حماس)دارد و نامگذاري شاخه نظامي حماس به نام شهيد القسام چه پيامي را مي رساند؟
 

در حقيقت گزينش نام شهيد عز الدين القسام از سوي حماس براي نامگذاري شاخه نظامي خود معاني و مفاهيم زياد دارد . گزينش اين نام براي «گردان هاي شهيد عزالدين القسام»ابتکار موفقي بوده است . حماس با اين گزينش راهکار و سيره اين شهيد بزرگ را احيا کرد. از جهاد و مبارزات شيخ قدرداني کرد . حماس بر اين باور است که تجليل و قدرداني از شهيد عزالدين القسام از طريق برگزاري سمينارها و ميزگردها کافي نيست و لازم است ميراث فرهنگي و جهادي اين شهيد را ميان مردم فلسطين زنده کند.
اکنون گردان هاي مقاومت حماس مفتخرند که پيام آورانديشه ها و پرچمدار شهيد عزالدين القسام هستند و راه او را ادامه مي دهند. امروزه سلاح رزمندگان مقاومت حماس همان سلاح شيخ شهيد است که به وسيله آن با انگليسي ها و صهيونيست ها جنگيد و در راه آزادي و استقلال فلسطين شهيد شد. اين نامگذاري ميزان آگاهي و شناخت جنبش حماس از هويت و نقش شهيد القسام را مي رساند. جنبش حماس القسام را تنها به عنوان يکي از مردان برجسته در تاريخ فلسطين يا رهبر يک قيام وانقلاب مردمي نگاه نمي کند. در تاريخ فلسطين نام رهبران سياسي و انقلابي فراواني وجود دارد. ولي هيچکدام آنها جايگاه شهيد عز الدين القسام را ندارد .
در همين حال تاريخ معاصر فلسطين نام هيچ شخصيتي را به اندازه نام شهيد عز الدين القسام جاودان ندانسته است . زيرا او پايه گذار جهاد و مقاومت در فلسطين بوده است. ديگران پس از او آمدند و راه را ادامه دادند. القسام در آغاز قرن بيستم به فلسطين آمد و در عرض چند سال تشکيلاتي به وجود آورد که در سرتاسر سرزمين هاي اشغالي فلسطين به عمليات جهادي و مسلحانه دست مي زدند. زماني که لحظه قيام فرا رسيد خود و يارانش قيام خونيني را آغاز کردند که تا امروز ادامه دارد. القسام هنگام خروج از حيفا پيشبيني نمي کرد که به اين زودي شهيد بشود . او براي قيام همگاني برنامه ريزي کرده بود. گمان کرده بود با اين حرکت، يک انقلاب همگاني برپا مي کند و مردم شهرها و روستاهاي فلسطين به او مي پيوندند. او طرح همه جانبه و گسترده اي را تدارک ديده بود تا با اولين گلوله اي که به سوي اشغالگران شليک مي کند . همه مردم پشت سراو بپاخيزند. و همين طور هم شد. پس از شهادت او ملت فلسطين يکپارچه بپا خاست و اين قيام به مدت سه سال تداوم يافت، تا اينکه انگليسي ها به شدت مردم را سرکوب کردند. خون شهيد القسام و ياران شهيد او انقلابي را برانگيخت که تا امروز ادامه دارد.
شکي نيست که قيام القسام نشانه ها و پيامدهاي فراواني بر جاي گذاشت. يکي از نشانه هاي اين قيام اين است که همه احزاب سياسي و انجمن هاي مردمي فلسطين شهيد القسام را نماد و نشانه راه خود قرار دادند. مراسم تشييع و ترحيم و بزرگداشتي که براي اين شهيد در سرتاسر فلسطين برپا شد . بي نظير بود. چند ماه از شهادت ايشان نگذشته بود که مردم به تظاهرات و اعتصابات گسترده دست زدند که به زد و خورد با اشغالگران انگليسي و مهاجران يهودي منجر شد. ولي اين قيام همگاني و سراسري در نتيجه توطئه و دخالت پادشاهان برخي کشورهاي عربي به شدت سرکوب شد. اين قيام يکي از دستاوردهاي خون شهيد القسام بوده است. لذا اين شهيد مجاهد برگردن ملت فلسطين و حماس حق دارد و ما وظيفه داريم نام و ياد او را گرامي بداريم.

با توجه به گسترش و تحکيم پايه هاي جنبش هاي جهادگر اسلامي در فلسطين، آينده طرح صهيونيستي را چگونه مي بينيد؟
 

درباره آينده و سرنوشت رژيم صهيونيستي در فلسطين، اکنون خود صهيونيست ها بحث هاي زيادي مطرح کرده اند. اگر در اين زمينه جوياي ديدگاه حماس هستيد من به شما مي گويم که اين کيان غاصب هيچ آينده اي در اين سرزمين ندارد. با توجه به تجربيات تاريخي و با توجه به باورهاي ديني اعتقادي مان و ايماني که به خداوند متعال داريم و آنچه در قرآن ذکر شده و با توجه به همه نشانه هاي تاريخي اطمينان کامل داريم که کيان غاصب در فلسطيني پايدار نخواهد ماند. دير يا زود از صفحه روزگار برچيده خواهد شد. روز نابودي اين رژيم نزديک شده است. اين رژيم در حال احتضار بسر مي برد. اين تنها سخن ما فلسطيني ها و مسلمانان نيست. بلکه اين سخن بيشتر تحليلگران و کارشناسان صهيونيست است .
پيشگامان و بنيانگذاران جنبش صهيونيستي اين ديدگاه را دارند. اکنون سران رژيم صهيونيستي به تداوم اين رژيم شک و ترديد دارند. آنان به يقين رسيده اند که آينده اي در فلسطين ندارند. اکنون از خودشان مي پرسند اين کيان تا چند سال ديگر پايدار مي ماند. آخرين رؤياي آنان اين است که بيش از 10يا15سال در فلسطين ماندگار خواهند بود. در يکي از روزنامه صهيونيستي خواندم که فرمانده پيشين نيروي هوايي شان که در حال احتضار بسر مي برد به فرزندش گفت پس از مرگ من اين زنگ خطر را به صدا در آور و به مردم بگو که پدرم مرتکب اشتباه بزرگي شد که به اين سرزمين هجرت کرد. پدرم گمان مي کرد که اين کيان مي تواند در اين سرزمين پايدار بماند.
هنگامي که انتفاضه اول مردم فلسطين آغاز شد، شيمون پرز رئيس کنوني کيان صهيونيستي اعلام کرد که انتفاضه، صهيونيست ها را به نقطه صفر بازگردانده است. پرز پس از گذشت حدود 50سال از برپايي اين رژيم در فلسطين اعلام کرده بود که هنوز در مرحله قبل از استقلال بسر مي برد. امروز 60درصد جوانان يهودي گذرنامه هاي غير اسرائيلي در اختيار دارند . خود را براي فرار از فلسطين آماده کرده اند. من بر اين باورم که لحظه رهايي فلسطين نزديک شده است. امروزه آمريکا بزرگترين حامي صهيونيست ها به شدت تضعيف شده است. اقتصاد آمريکا فروپاشيده. ناکامي و سردرگمي ارتش آمريکا در عراق و افغانستان ، شکست اسرائيل در جنگ 33روزه سال 2006در برابر حزب الله لبنان همه از نزديک بودن فروپاشي رژيم صهيونيستي حکايت دارد. زيرا اين کيان غاصب است و براساس ظلم وتجاوز برپا شده و کياني که براساس ظلم و تجاوز شکل گرفته تداوم نخواهد داشت.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.