تنبيه بدني كودك يا اعمال خشونت
نويسنده:محمد رضا مقدادي
هرازگاهي در صفحه ي حوادث روزنامه ها و سايت هاي خبري، بدن سياه شده، داغ شده و مجروح كودكي معصوم كه با انواع كودك آزاري ها اعم از تجاوز به عنف، سوء تغذيه، كتك، بيگاري و... شكنجه شده ما را جان به لب مي كند. درمواردي مشابه، تنبيه بدني در مدارس، آن هم به صورت نادر و محدود فاجعه انگيز شده و خلايق را مبهوت كرده است. اولين سؤالي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه آيا بانيان خشونت، شكنجه و كودك آزاري از سلامت روان برخوردارند؟ آيا عاطفه ي انساني در آن وجود ندارد؟ آيا كسي نبوده كه به داد اين كودكان بي نوا برسد؟ آيا هنوز بعضي ها در فرهنگ قرون وسطايي بسر مي برند؟ و آيا تنبيه بدني خشونت عليه كودك است يا يك راهكار تربيتي؟
1 ـ با مطالعات و تحقيقات و برنامه ريزي هاي هدفمند، آثار ديدگاه هاي تعصب آميز و نسبت هاي ناروا و بي اساس در تأييد خشونت و تنبيه كودكان برطرف شود.
2ـ فرهنگ ناب اسلامي مبني بر حجت، كرامت و شخصيت كودكان و رفتار سنجيده و به دور از خشونت با آنها ترويج شود.
3 ـ نسبت به تحكيم پايه هاي فرهنگي و علمي خانواده و رفع معضلات مادي و رواني آنان اقدام شود و آموزش آنان در اولويت قرار گيرد.
4 ـنهادهاي حمايتي و مددكاري مثل پليس اطفال، دادگاه هاي خاص، بهزيستي، حمايت از كودكان آسيب ديده و نهادهاي اجتماعي و آموزشي تقويت يا تأسيس شود.
5 ـ در صورت انجام خشونت فزاينده عليه كودكان، از احكام حكومتي استفاده شود.
6 ـ مشاوره هاي ازدواج، شغل، بچه داري، همسرداري و تعليم و تربيت افزايش يافته و تقويت شود.
7 ـ الگوي خانواده ي سالم، والدين سالم و فرزندان سالم تبليغ شود.
8 ـ مبارزه با مواد مخدر، محرك ها، روان گردان ها و مشروبات الكلي با دقت و ظرافت ادامه يابد.
9 ـاوقات فراغت، فرزندان، والدين و مربيان پربار و جهت مند شود.
10 ـ سپردن مسئوليت در حد توان و بضاعت به كودكان و نوجوانان، نه تنها موجب رشد شخصيت آنان مي شود، بلكه به آرامش و سلامت روحي و جسمي آنان كمك خواهد كرد.
1 ـ در ديدگاه ديني كودكان فاقد مسؤوليت كيفري اند و ايراد محكوميت و كيفربرآنها ممنوع است، زيرا آنان تكليف ندارند و از اين رو نمي توانند مؤاخذه و مجازات شوند.
2 ـ از منظر ديني مهم ترين هدف و رسالت ما نسبت به كودكان، تربيت، هدايت و اصلاح طفل و آموزش ارزش هاي انساني به اوست و هر گونه رفتار و اقدامي كه به علت نادرست يا خشونت آميز بودن مخالف اين هدف باشد، نقض غرض بوده و بايد از آن جلوگيري به عمل آورد.
3ـ هرگونه رفتار و برخورد با كودكان بايد بر اساس اصول بنيادين كرامت و مصلحت و بر پايه ي مهرورزي، دلسوزي و آسان گيري باشد. دين اسلام كه حتي اجازه ي بدرفتاري با حيوانات را نمي دهد، بي گمان در مورد كودكان با اهتمام خاصي كه به تربيت آنان دارد، اجازه ي تنبيه و بدرفتاري را نمي دهد.
4 ـ در مورد كودكان مميز (كه خوب و بد را تشخيص مي دهند) در صورت سرپيچي و ناسازگاري، شيوه ها و راهكارهاي متنوعي در تعاليم اسلام ارايه شده است كه از جمله مي توان به الگوسازي، سالم سازي محيط (دوستان، معلم و...) ملامت و سرزنش متعادل، محروم سازي موقت از تشويق و امور مورد علاقه، قهر كردن موقت، اخطار و... اشاره كرد.
اسلام دين كامل و جامعي است كه توصيه ها و احكام ويژه را نيز در نظر دارد. آيين مقدس اسلام مقرر داشته است هر گاه كودكي كه به مرحله ي درك و شعور لازم رسيده و خوبي و بدي و روا و ناروا را تشخيص مي دهد، با وجود مراقبت ها و سفارش هاي پدر، مادر و ساير سرپرستان و عمل كردن والدين بر اساس مراحل و راهكارهاي تربيتي، به بدرفتاري ناروا و غير قابل تحمل ادامه مي دهد، امكان تأديب و تنبيه او با رعايت مراتب و شرايط، فراهم است. البته اين تنبيه براي او سرنوشت ساز و يك شوك جدي است و آخرين روش تربيتي و اصلاح كننده به شمار مي رود.
منبع:نشريه 7روز زندگي، شماره100.
ديدگاه صاحب نظران
پيشنهاد
1 ـ با مطالعات و تحقيقات و برنامه ريزي هاي هدفمند، آثار ديدگاه هاي تعصب آميز و نسبت هاي ناروا و بي اساس در تأييد خشونت و تنبيه كودكان برطرف شود.
2ـ فرهنگ ناب اسلامي مبني بر حجت، كرامت و شخصيت كودكان و رفتار سنجيده و به دور از خشونت با آنها ترويج شود.
3 ـ نسبت به تحكيم پايه هاي فرهنگي و علمي خانواده و رفع معضلات مادي و رواني آنان اقدام شود و آموزش آنان در اولويت قرار گيرد.
4 ـنهادهاي حمايتي و مددكاري مثل پليس اطفال، دادگاه هاي خاص، بهزيستي، حمايت از كودكان آسيب ديده و نهادهاي اجتماعي و آموزشي تقويت يا تأسيس شود.
5 ـ در صورت انجام خشونت فزاينده عليه كودكان، از احكام حكومتي استفاده شود.
6 ـ مشاوره هاي ازدواج، شغل، بچه داري، همسرداري و تعليم و تربيت افزايش يافته و تقويت شود.
7 ـ الگوي خانواده ي سالم، والدين سالم و فرزندان سالم تبليغ شود.
8 ـ مبارزه با مواد مخدر، محرك ها، روان گردان ها و مشروبات الكلي با دقت و ظرافت ادامه يابد.
9 ـاوقات فراغت، فرزندان، والدين و مربيان پربار و جهت مند شود.
10 ـ سپردن مسئوليت در حد توان و بضاعت به كودكان و نوجوانان، نه تنها موجب رشد شخصيت آنان مي شود، بلكه به آرامش و سلامت روحي و جسمي آنان كمك خواهد كرد.
ديدگاه شريعت مقدس اسلام
1 ـ در ديدگاه ديني كودكان فاقد مسؤوليت كيفري اند و ايراد محكوميت و كيفربرآنها ممنوع است، زيرا آنان تكليف ندارند و از اين رو نمي توانند مؤاخذه و مجازات شوند.
2 ـ از منظر ديني مهم ترين هدف و رسالت ما نسبت به كودكان، تربيت، هدايت و اصلاح طفل و آموزش ارزش هاي انساني به اوست و هر گونه رفتار و اقدامي كه به علت نادرست يا خشونت آميز بودن مخالف اين هدف باشد، نقض غرض بوده و بايد از آن جلوگيري به عمل آورد.
3ـ هرگونه رفتار و برخورد با كودكان بايد بر اساس اصول بنيادين كرامت و مصلحت و بر پايه ي مهرورزي، دلسوزي و آسان گيري باشد. دين اسلام كه حتي اجازه ي بدرفتاري با حيوانات را نمي دهد، بي گمان در مورد كودكان با اهتمام خاصي كه به تربيت آنان دارد، اجازه ي تنبيه و بدرفتاري را نمي دهد.
4 ـ در مورد كودكان مميز (كه خوب و بد را تشخيص مي دهند) در صورت سرپيچي و ناسازگاري، شيوه ها و راهكارهاي متنوعي در تعاليم اسلام ارايه شده است كه از جمله مي توان به الگوسازي، سالم سازي محيط (دوستان، معلم و...) ملامت و سرزنش متعادل، محروم سازي موقت از تشويق و امور مورد علاقه، قهر كردن موقت، اخطار و... اشاره كرد.
اسلام دين كامل و جامعي است كه توصيه ها و احكام ويژه را نيز در نظر دارد. آيين مقدس اسلام مقرر داشته است هر گاه كودكي كه به مرحله ي درك و شعور لازم رسيده و خوبي و بدي و روا و ناروا را تشخيص مي دهد، با وجود مراقبت ها و سفارش هاي پدر، مادر و ساير سرپرستان و عمل كردن والدين بر اساس مراحل و راهكارهاي تربيتي، به بدرفتاري ناروا و غير قابل تحمل ادامه مي دهد، امكان تأديب و تنبيه او با رعايت مراتب و شرايط، فراهم است. البته اين تنبيه براي او سرنوشت ساز و يك شوك جدي است و آخرين روش تربيتي و اصلاح كننده به شمار مي رود.
منبع:نشريه 7روز زندگي، شماره100.
/ج