نشانه شناسي عالم خيال در سينما

جبر ومقدرات تاريخي، بر آن بوده است که هنر صنعت سينما در بستر فکري و فرهنگي غرب شکل گيرد، صنعت سينما وتلويزيون ،محل تلاقي شش هنر بنيادين است: هنر تصوير، هنر ادبيات نمايشي، هنر نمايش و تئاتر ، هنرهاي تجسمي، هنر موسيقي وهنر معماري. به همين دليل، فرصتي تاريخي و طلايي دراختيار هنرمندان آن ديار قرار گرفت که بر بستر
يکشنبه، 19 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نشانه شناسي عالم خيال در سينما

 نشانه شناسي عالم خيال در سينما
نشانه شناسي عالم خيال در سينما


 

نويسنده: خداکرم رواقره ويس




 
جبر ومقدرات تاريخي، بر آن بوده است که هنر صنعت سينما در بستر فکري و فرهنگي غرب شکل گيرد، صنعت سينما وتلويزيون ،محل تلاقي شش هنر بنيادين است: هنر تصوير، هنر ادبيات نمايشي، هنر نمايش و تئاتر ، هنرهاي تجسمي، هنر موسيقي وهنر معماري. به همين دليل، فرصتي تاريخي و طلايي دراختيار هنرمندان آن ديار قرار گرفت که بر بستر اين تکنولوژي وهنر هفتم، ساخته ها ونرم افزارهاي خودشان را توليد و زبان هنري مناسب آن را ايجاد کنند وتوسعه بدهند واحساسات ومباني زيبايي شناسي خويش را بر پرده نقره اي سينما به نمايش بگذارند.
سينما و تلويزيون ما درصورتي مي تواند به فعاليت هاي خود ادامه دهد که بتواند جنس هنرهاي بنيادين خود را بشناسد و آنها را بر اساس احساسات ومباني زيبايي شناختي که بار فرهنگي بومي دارد، با زبان خاص هنري و رسانه اي خود منطبق سازد و مدل ويژه خويش را ارائه کنند. هنر صنعت سينما و تلويزيون اگر چه دربستر تکنولوژيک ودنياي مدرن غرب شگل گرفته، تنها پيام آور وحامل هنر مدرن نيست. نيز اگرچه تمام دانش هاي شکل گرفته درحوزه هاي علوم انساني و دانش ارتباطات و رسانه ها با اين دوران مدرن پيوند خورده، هنر مدرن توانسته است ، همچون ديگر تقسيم بندي هاي هنري (سنتي، قدسي، ديني) ،خود را با قابليت ها و ظرفيت هاي بياني هنري رسانه وفق دهد.
در اين تحقيق نخست علت هاي پيدايش يک اثر هنري با توجه به آراي ارسطو وافلاطون را بررسي مي کنيم. آنگاه براساس تقسيم بندي هنر (سنتي، قدسي، ديني) با توجه به مباني زيبايي شناختي آنها، به شرح و بيان سينماي متناظر با هر يک مي پردازيم.

نشانه شناسي عالم خيال در سينما

سپس درباره علت هاي چهار گانه هنر قدسي سخن مي گوييم، هنري که منشأ پيدايي وعلت فاعلي آن، الهام ها وخيال هاي رحماني است و مقصد و علت غايي آن، کمال وتقرب الهي است. علت سوم، مادي علت همان صورت هاي خيالي است که به تصوير وتجسم کشيده شده اند و شهودي، اصلي ترين علت است که مظاهر آن در سينما، رنگ، نور وصداست ومتناسب با زيبايي شناسي خاص خود، درخدمت معنويت قرار مي گيرد.
علت چهارم همان علت صوري است يا فرمي که هنر درقالب آن خود را بيان مي کند. دراين مبحث چند پرسش را مطرح کرده ايم: اينکه آيا درهنر قدسي هر سبکي را مي توان به کار گرفت؟ قابليت هاي فرم وصورت هاي متناسب با هنر قدسي چيست؟ الگوي مناسب براي يک فيلم معنوي چيست؟
در پايان به اين نتيجه مي رسيم که هنر ايراني- اسلامي، مبتني بر خيال ايراني اسلامي است که از سرچشمه وحدانيت سيراب مي شود وعالم خيال، واسطه انسان و حضرت قدس است.

نشانه شناسي عالم خيال در سينما

هنر ايراني که مبتني بر عالم خيال شکل مي گيرد، هنري توحيدي است که بايد آن را از گونه هاي نازل آن جدا وتفاوت آن را با هنرهاي تخيلي - توهمي يا اومانيستي پيدا کرد.
آنگاه براساس مباني و احساسات زيبايي شناختي خاص آن، نشانه هاي آن را در هنرهاي بنيادين بررسي نمود. براي اين هنر در سينما، قالب ها و فرم هاي هنرها ديگر ثمره اي ندارد، بلکه بايد بر اساس ظرفيت ها وقابليت هاي بياني رسانه اي اين هنر، قالب ها وفرم هاي متناسب را طراحي واجرا کرد.
منبع: ققنوس هنر شماره دهم



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط