زمینه تربیت فرزند قبل از تولد

موضوع بحث ما راجع به زمينه تربيت در فرزند در دوران بارداري و قبل از آن است و اين موضوع داراي اهميت زيادي مي باشد، زيرا پايه گذاري شخصيت فرزند در اين دوران مي باشد. ما در اين مقاله به بررسي نقش وراثت در تربيت فرزند و بودن آن در زندگي بشر پرداختيم و براي نمونه حضرت علي(ع) را از نظر نسب بررسي كرديم و اينكه عامل وراثت
دوشنبه، 14 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زمینه تربیت فرزند قبل از تولد

زمینه تربیت فرزند قبل از تولد
زمینه تربیت فرزند قبل از تولد


 

نویسنده : علی هاشمی
منبع : اختصاصی راسخون




 

چكيده
 

موضوع بحث ما راجع به زمينه تربيت در فرزند در دوران بارداري و قبل از آن است و اين موضوع داراي اهميت زيادي مي باشد، زيرا پايه گذاري شخصيت فرزند در اين دوران مي باشد. ما در اين مقاله به بررسي نقش وراثت در تربيت فرزند و بودن آن در زندگي بشر پرداختيم و براي نمونه حضرت علي(ع) را از نظر نسب بررسي كرديم و اينكه عامل وراثت ژن مي باشد و آن را در فرزندي كه موهاي پيچيده و بيني پهني داشت مشاهده كرديم كه حتي ممكن است ژن از اجداد گذشته باشد و محمد ابن حنفيه را ديديم كه ترس خود را از مادر به ارث برده بود.و ديديم كه حتي اخلاق كريم نيز از وراثت است، و شقاوت و سعادت فرزند به همين علت مربوط به پدر و مادر است البته نه به صورت قضاي حتمي بلكه بداء قرار داده شده است و بررسي كرديم كه مي شود از آن چه كه به وسيله وراثت منتقل مي شود در صفات بد جلوگيري كرد. مثلاً در انتخاب همسر كه همسري صالح و سالم باشد،كه حتي اگر ديوانه باشد مي شود عقد را به هم زد. وبا احمق وشرابخوار ازدواج نكرد. و در هنگام انعقاد نطفه بايد ياد خدا باشيم و عمل زناشويي را نعمت خدا و سبب ايجاد شدن فرزند و مباهات پيامبر بدانيم وشرك شيطان را نيز متوجه شديم و تاثير آن را آينده فرزند فهميديم. و از محيط گناه در آن زمان به دور باشيم و به عنوان نمونه حضرت رسول را مثال زديم. واز غذاي حرام و شبه ناك استفاده نكنيم كه همه اينها تاثير در آينده فرزند دارد، و مستحبات و مكروهات زناشويي را بدانيم و آنها را انجام و ترك كنيم كه در سلامتي فرزند نيز حتي تاثير دارد و گفتيم كه جنسيت و زيبايي فرزند فرع و صالح و صالح بودن آن اصل است. اما به آنها نيز توجه شده به خاطر مشروع بودن آنها و در روايات توصيه به ذكر و خوردن ميوه ها براي اين موارد شده است. و از نظر جسمي هم به بدن خود بايد توجه كنيم و آنچه كه منفعت دنياي ما در آن است را كسب كنيم و ياد بگيريم كه به مواردي اشاره شده است. ما در نقش مهمي در سلامت كودك در دوران بارداري چه از نظر سلامت جسمي و چه روحي دارد كه ما آن را بررسي كرديم و گفتيم كه سلامت جسم و روح ملازم يكديگرند و نقش گناه مادر را در زندگي آينده كودك بررسي كرديم وبراي نمونه علامه مجلسي را مثال زديم؛ وتوصيه هاي قرآني نيز بيان كرديم و گفتيم كه نام فرزند را در دوران بارداري انتخاب كنيم.
كليدواژه:وراثت-انعقادنطفه-زمينه تربيت-شقاوت-سعادت.

مقدمه
 

موضوع اين مقاله در مورد زمينه تربيت فرزند قبل از تولد يعني در دوران بارداري و قبل از آن است و اهميت آن اين است كه فرزند در دست ما امانت است و اين امانت را ما بايد به بهترين نحو به صاحب آن تحويل دهيم و از اين جهت وراثت را مورد بررسي قرار داديم كه چه نقشي در زندگي فرزند ما دارد و بتوانيم تا آنجا كه مي توانيم زمينه را براي سعادت فرزند خود با توجه به انتخاب همسر وآگاهي از مسائل و احكام در انعقاد نطفه و دوران بارداري كه در قرآن و روايات و كتب علماي ما آمده است فراهم كنيم و در اين مقاله سعي شده است از منابع مختلف استفاده شود و تا آنجا كه مقدور بود موضوع را توضيح داده و سعي شده مطالب مورد استفاده و كاربردي استفاده شود.

فصل اول.نقش وراثت در زندگي انسان
 

«ازنظرروانشناسان،شخصيت هرفردي متشكل ازسه عامل مهم است كه هريك درانعقاد وتكوّن شخصيت تأثيربه سزايي داردوگويي روحيات وصفات وطرز تفكرانسان همچون مثلثي است كه ازپيوستن اين سه ضلع به يكديگرپديدمي آيد.اين سه عامل عبارتنداز:1-وراثت 2-آموزش وپرورش3-محيط زندگي ،صفات خوب وبدآدمي وروحيات عالي وپست اوبه وسيله اين سه عامل پي ريزي مي شودورشدونموميكند.»(1) «بشر دیر زمانی است متوجه شده که موجود زنده بسیاری از اوصاف خود را به نسل بعد منتقل می کند. امروزه در علوم تجربی بر این باورند که کوچکترین واحد زنده در بدن هر موجود زنده ای سلول نام دارد و در هر سلول قطعات کوچکی به نام کروموزوم هست که روی آن ذرات بسیار کوچکی به نام "ژن" وجود دارد و این ژنها عامل وراثت اصاف مختلف والدین به فرزندان می باشند. همچنین معلوم شده که گاه برخی از صفات در ژنها مخفی می ماند و بعد از گذشت چند نسل خود را بروز می دهد واین مطلبی است که در احادیث نیز به نحوی مورد توجه قرار گرفته است. مثلاً مردی از انصار خدمت رسول اکرم (ص) آمد و گفت : زن من ، که دختر عموی من است ، فردی عفیف می باشد ، اما برای من بچه ای سیاه چهره ، با موهای پیچیده و بینی پهن (شبیه افراد حبشی) به دنیا آورده است و در خانواده و اجدادمان شخصی با چنین اوصافی وجود ندارد. رسول اکرم (ص) از زن سؤال کرد و اوقسم یاد کرد که جز با همسرش با هیچ کس نیامیخته است. حضرت فرمود: هر انسانی ۹۹ عرق دارد که قتی نطفه در رحم قرار می گیرد عرق ها به جنب و جوش می افتند و فرزند شبیه یکی از آنها می شود. این بچه شما از همان عرق های دوردست است که در اجدادت سابقه اش را نیافته ای. کودک را بگیر که فرزند تو است. اهمیت دادن به صفات ارثی در احادیث: دانش امروز هنوز به طور جامع و کامل به تمام صفات موروثی واقف نشده است، ولی از مضمون احادیث استنباط می شود که علاوه بر صفات طبیعی و ظاهری، سجایای اخلاقی والدین نیز زمینه هایی را در فرزندان ایجاد می کند. مثلاً در جنگ جمل محمد حنفیه علمدار لشکر بود و چند بار حمله کرد اما ضربات دشمن مانع پیشروی او شد.
حضرت علی (ع) به او فرمود: این ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده ای . یا از ایشان روایت شده که فرمود: نیازهای خود را از مردم شریفی که ریشه های خانوادگی اصیلی دارند بخواهید زیرا حوایج نزد آنها بهتر و پاکیزه تر روا می شود. یا به مالک اشتر توصیه می کند: افراد با تجربه و عفیفی که از خانواده های شریف بوده و به حریم اسلام زودتر قدم گذاشته اند، به کارمندی اداری انتخاب کن زیرا آنان اخلاقی کریمتر و روشی پسندیده دارند و بی طمع و عاقبت اندیشند. بر همین اساس است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: شقی، در شکم مادرش بدبخت است و سعید در شکم مادرش خوشبخت. این حدیث دلالت بر تاًثیر شدید اخلاقیات والدین بر فرزندان دارد.»(2)

فصل دوم. نمونه هايي از وراثت در زندگي انسان ها
 

«در مورد نسب اميرالمومنين در تاريخ و احاديث اين چنين مي خوانيم:اميرمؤمنان علي(ع)نيز،چونان پيامبرخدا(ص)،ريشه درتبارپاك ودودمان ارجمندابراهيم(ع)[قهرمان توحيد]دارد.بدين سان،سخن گفتن از نياي پيامبرخدا،سخن گفتن از نياي مولاست.پيامبر(ص)،دربارۀ نياكان خودفرمود: خداوند ازفرزندان ابراهيم،اسماعيل را برگزيدوازپسران اسماعيل،بني كنانه را واز بني كنانه،قريش را وازقريش،بني هاشم را واز بني هاشم ،مرا.بدين سان،بني هاشم،زبدۀ خاندان هاست وپيامبر(ص)وعلي(ع)،برگزيده اين خاندان اند.چنين است كه مولادرتوصيف تبارپيامبرخدا(ص)مي فرمايد: خاندانش بهترين خاندان وريشه اش بهترين ريشه است.درحرم روييدودركَرَم باليد.شاخه اش بلنداست وميوه هايش دورازدسترس.به واقع،اين ستايش،ستايش تبارمولانيزهست؛چه،پيامبرخدا(ص)فرمود:من وعلي ازيك ريشه ايم.وفرمود:گوشت اوگوشت من است وخون اوخون من.1.پيامبرخدا(ص):من وعلي از يك نورآفريده شديم...پس پيوسته خداي عزّوجّل مارااز صُلب هاي پاك به رَحِم هاي پاك انتقال دادتامارابه عبدالمطلب رسانْد.پدر: عبدمناف بن عبدالمطلب،مشهوربه ابوطالب،يكي ازده فرزندعبدالمطّلب است.عبدالمطّلب،چهرۀ برجستۀ قريش است.اودرميان قريش ازجايگاهي والاومنزلتي عظيم برخورداربود.ابوطالب،پس ازپدر،اين جايگاه والاو مكانت ارجمنداجتماعي راازآنِ خودساخت. خانوادۀ ابوطالب،نخستين خانواده اي است كه درآن،هردوزوج،هاشمي هستند.ابوطالب،سرپرستي پيامبر(ص)را-كه درخردسالي پدرومادروسپس جدّش راازدست داده بود-،برعهده گرفت وچون امين قريش به رسالت مبعوث گشت،ابوطالب باتمام توان ازآن بزرگوار،حمايت كردودراين راه دشوارازهيچ كوششي دريغ نورزيد.ابوطالب به رسالت پيامبرخدا(ص)،باوري استوارداشت واين باوررادراشعارش نشان مي داد.جايگاه بلنداجتماعي ابوطالب درميان قريش ومردم مكّه،وحمايت بي دريغ اوازپيامبرخدا(ص)،مانع اصلي آزاررساندن قريش به آن بزرگواربود.درمحاصرۀ شعب ابوطالب،آن بزرگوار،همراه پيامبر(ص)ومومنان بودودشواري هاي محاصرۀ اقتصادي رادركهن سالي به جان خريدوازحمايت پيامبرخداتن نزد.ابوطالب،حقّي بس بزرگ براسلام ومسلمانان درآن روزگارغربت دين دارد.آن بزرگوار،پس ازخروج ازشعب ابوطالب،زندگي رابدرودگفت.بامرگ اووخديجه(ع)،پيامبرخدا(ص)،دوتن ازحاميان استوار،صديق و فداكارش راازدست دادوپس ازآن،شكنجه وآزارمؤمنان به دست قريش،فزوني يافت.2.كمال الدين-به نقل ازاصبغ بن نباته-:شنيدم امرمؤمنان-كه درودهاي خداوندبراوباد-مي فرمايد:«به خداسوگند،نه پدرم ونه جدّم عبدالمطّلب،ونه هاشم ونه عبدمناف،هرگزبتي رانپرستيدند».به ايشان گفته شد:پس چه مي پرستيدند؟فرمود:«به سوي كعبه وبردين ابراهيم،نمازمي گزاردندوچنگ زننده به آن بودند».
3. الكافي-به نقل ازاسحاق بن جعفر-:به ايشان(امام صادق(ع))گفته شد:آنان ادّعامي كنند كه ابوطالب،كافربود.فرمود:«دروغ مي گويند.چگونه كافر باشدوحال آن كه مي گويد: آيا نمي دانيدكه مامحمّدراپيامبري يافتم.همچون موسي كه[نامش]دراوّلين كتاب،نگاشته شده است»؟!ودرحديثي ديگرآمده كه فرموده:«چگونه ابوطالب كافرباشدوحال آن كه مي گويد:بي گمان دانستيدكه فرزندمادروغگونيست ،نزدماوتوجّهي به گفته هاي ياوه نمي شود.روسپيدي كه باروي اوازابرسپيد،باران ميطلبند، فريادرس يتيمان،نگاهداربيوگان»؟!مادر: فاطمۀ بنت اسد،بانويي خردمند،استوارْگام،بُرنادل وارجمندبود.اوپيامبرخدارادركودكي دردامان پُرمهرش پرورش داد.پيامبر(ص)به اوعلاقه اي شگرف داشت،بدان گونه كه دربارؤوي مي فرمود:«پس ازمادرم كه مرابزاد،اومادرم بود».پيامبرخدا،مهرباني وشفقت آن بانوي ارجمندرادربارۀ خودش مي ستودومي فرمود: «پس ازابوطالب،هيچ كس بامن مهربان ترازاونبود».فاطمۀ بنت اسد،اولين زني است كه باپيامبر(ص)بيعت كردوهمراه علي وفاطمه(ع)،پياده به مدينه هجرت كرد.چون اين بانوي بزرگوار،زندگي رابدرودگفت،پيامبرخدا،اورادرلباس شخصي خودكفن كردودرتشييع جنازۀ وي شركت جُست،براونمازخواندوپيش ازآن كه درقبرش بگذارد،درقبراوخوابيد.علي(ع)،چهارمين پسراين دوچهرۀ منوّرتاريخ اسلام،ابوطالب وفاطمۀبنت اسداست كه پس از طالب،عقيل وجعفر،زندگي آنهاراشكوه و والايي بخشيده است.» (3)

فصل سوم. وراثت چقدر در زندگي ما نقش دارد
 

پدر ومادر دخالت در سعادت و شقاوت فرزند خود دارند.از قرآن وروايات واهل بيت(ع) وتاريخ وتجربه مي توان اين را فهميد.پدر و مادر بي تفاوت در تربيت در بدبختي اولاد تأثير عجيبي دارند.از پيغمبر اكرم(ص)روايت شده:«السعيد سعيد في بطن امه والشقيّ من شقي في بطن امه».معناي روايت اين است كه دل مادرزمينه ساز براي سعادت ويا شقاوت بچه است. «مرحوم فيض(ره)در تفسير صافي ذيل آيه ي شريفه:(هوالذي يصوركم في الارحام كيف يشاء)روايتي را نقل مي كند كه براي همه مخصوصاً پدر ومادر ها تكان دهنده است.مي فرمايد:«وقتي دو ملك مصور آمدند كه بچه را تصوير وصورت بندي كنند خطاب مي شود به آن دو ملك كه نگاه كنيد به پيشاني مادر و سرنوشت اين بچه را از آنجا برداشت كنيد و آنچه در پيشاني مادر است همان را قضا و قدر و سرنوشت اين بچه قرار دهيد بعد خطاب مي شود بداء هم براي من قرار بدهيد.قضاو قدر تعليقي است، در پيشاني مادر براي بچه و آن دو ملك همين كار را مي كنند مقدرات اين بچه را سعادت وشقاوت اين بچه را سرنوشت اين بچه را از پيشاني مادر مي گيرند و در پيشاني بچه مي نويسند و براي پروردگار عالم بداء قرار مي دهند». الوالد سر علي ،پسر شيره كشيده ي پدرش است يعني اگر پدر ومادرش با فضيلت باشند اوهم با فضيلت است واگرصاحب فضيلت نباشنداوهم صاحب فضيلت نيست.»(4)آيه ي شريفه مي فرمايد:«والبلد الطيب يخرج نباته باذن ربه والذي خبث لا يخرج الا نكداً»اين تشبيه معقول به محسوس است يعني مي خواهد يك مطلب معقولي را براي ما نزديك به فهم كند لذا در قالب يك امر حسي مي فرمايد:زمين آبادخوب حاصل مي دهد اما زمين شوره زار حاصل نمي دهد،يعني اين دل مهذب خير از آن سرچشمه مي گيرد و دل ناپاك هيچ خيري در آن نيست،شايد معناي ديگرش اين باشد كه پدر ومادر با فضيلت اولاد آنها با فضيلت وبا تقوا هستند وپدر ومادر بي عفت اولاد آنها بي تقوا هستند.

فصل چهارم. چگونه مي شود بر وراثت غلبه كرد
 

«توصیه های اسلام برای پیشگیری از انتقال صفات ارثی ناپسند: برای جلوگیری از پیدایش فرزندان فاسد و ناقص، اسلام توصیه هایی کرده است:الف) درانتخاب همسر: اسلام شروطی را در انتخاب همسر معرفی کرده است. برخی از این شروط بقدری مهمند که اگر شخص بعد از ازدواج متوجه آن صفت در همسرش بشود می تواند عقد ازدواج را به هم بزند وحتی احتیاج به طلاق هم ندارد مانند جنون و دیوانگی. همچنین اسلام از ازدواج با احمق و شارب خمر بر حذر داشته تا حدی که مثلاً امام صادق (ع) فرموده است: کسی که دختر خود را به همسری مرد شرابخوار درآورد، با این کارش قطع رحم کرده است.»(5) ب) در هنگام انعقاد نطفه: وقتي كه نطفه از پدر به رحم مادر منتقل مي شود به چند نكته بايد توجه داشت باشيم:«اول-اينكه خداوند براي ما غريزه ي شهوت را قرار داده واين يك نعمت از طرف خداوند است و ما بايد به بهترين نحو از آن استفاده كنيم و اين دستور را خداوند داده كه ازدواج كنيد و صاحب فرزند شويم زيرا پيامبران وائمه ما نيز همين طور بودند حتي پيامبر بر زيادي امت خود بر ديگر امت ها مباهات مي كند پس به دستورات آنها در اين موارد عمل مي كنيم.براي مثال به دو روايت زير توجه كنيد: ازعبدالملك بن عمرروايت شده است كه مردي خدمت پيغمبراسلام(ص)آمدعرض كرداي رسول خدا!آيا با فلان(كه ظاهراً زني زيباو عاقرونازا بود)ازدواج بنمايم؟حضرت فرمود:نه.آن مردرفت ومرتبه سوم آمد پيامبر(ص)فرمود:زن سياه زاينده نزدمن بهتراست اززن زيباي نازا سپس فرمود:مگرنميداني كه من به كثرت شمابرسايرامت ها مباهات ميكنم؟حتي اينكه فرزندسقط شده باغضب وناراحتي بردربهشت مي ماند به اومي گويند برو به بهشت،مي گويد:تا پدر و مادرم نروند من پا در بهشت نمي گذارم ودرمورد پدرو مادر شفاعت و وساطت مي كنم و شفاعتش مورد قبول خداوند واقع مي شود و پدر و مادرش نيز به بهشت مي روند.»(6)«روايت دوم در عصر پيامبر يكي از اصحاب تصميم گرفت زاهد بشود دست ازهمه چيز دست كشيد، تصميم گرفت كه ديگر غذاي لذيذ نخورد،با زن تماس نداشته باشد و با جامعه تماس نداشته باشد،خانه و كاشانه ي خود را رها كرد وبه بيابان رفت. زن عثمان ابن مظعون پيش عايشه آمد، عايشه ديد كه اين زن شوهر دار است ولي خود را زينت نكرده؛عايشه از او پرسيد:مگر شوهر نداري؟ گفت:بله. گفت:اگر شوهر داري چرا زينت نكردي. گفت:راستش اين است كه شوهر من با من تماس ندارد،تصميم گرفته با من تماس نگيرد،عايشه به پيامبر اين جريان را خبر داد پيامبر(ص) مسجد آمد در حالي كه يك طرف عبا روي زمين كشيده ميشد و بر منبر رفت و بر پله اول منبر ايستاد و مردم را جمع كرد و فرمود مردم من كه پيامبر شما هستم غذاي لذيذد مي خورم، اين غريزه تمايل به غذا را ارضاء مي كنم.؛من كه پيامبر شما هستم با زن تماس دارم غريزه ي جنسي را ارضاء مي كنم؛من كه پيامبر شما هستم با جامعه تماس دارم و آن غريزه را ارضاء مي كنم،«فمن رغب عن سنتي فليس مني»هركه از سنت من روي گردان شود از من نيست.»(7) دوم- به واجبات ومستحبات و محرمات ومكروهات زناشويي در هنگام انعقاد نطفه توجه داشته باشند:از نظر روايات ما بايستي در آن وقت توجه به خداوند داشته باشيم براي همين دستور داده شده نماز خونده شود وبعد از نماز دعا كنيم براي همين «مستحب است قبل از نزديكي كردن دو ركعت نماز بخواند و پس از آن دعا كند به اين صورت كه پس از ستايش خداوند متعال و صلوات بر پيامبر و خاندان او بگويد«خدايا الفت و دوستي و محبت و رضايت اين زن را روزي من كن و مرا به واسطه او خشنود گردان،و ميان ما به بهترين شكل و مأنوس ترين الفتي جمع گردان،زيرا تو حلال را دوست مي داري و حرام را ناپسند مي شماري»ويادعايي ديگري بخواند و زن نيز همين كار راانجام دهد،بنابراين پس از كسب طهارت دو ركعت نماز بخواند و به مضمون دعاهايي كه مرد خوانده است او نيز دعا كند.و مستحب است مرد دست خود را بر ناصبه[ناصبه عبارت است از قسمت جلوي سر كه ميان دو سفيدي قرار گرفه كه در دو طرف پيشاني است]زن بگذارد و هنگامي كه زن بر مرد وارد مي شود اين دعا را بخواند خدايا طبق دستور قرآن تو با اين زن ازدواج كردم و در امانت تو او را گرفتم و با كلمات تو او را بر خود حلال ساختم. پس اگر براي من در رحم او فرزندي مقدر كردي او را مسلماني سالم و صالح قرار بده و شيطان را در نطفه او با من شريك مگردان.»(8)كه پروردگار عالم نسل ما را مبارك كند؛و دستور داده شده «در آن وقت متذكر خدا باشيم هم از نظر دل و هم از نظر زبان وحتماً بايد «بسم الله الرحمن الرحيم»گفته شود و حتي در روايات مي خوانيم اگر«بسم الله الرحمن الرحيم»گفته نشود شيطان شريك مي شود واگر توجه به خدا نداشته باشد بلكه مرد با فكر زن نا محرم با زنش همبستر شود وزن با فكر مرد نامحرم با شوهر همبستر شود اين فكر شيطاني روي بچه اثر مي گذارد و اين بچه شرك شيطان مي شود.در قضاوت هاي حضرت علي مي خوانيم، زني بچه اي به دنيا آورده واين بچه سياه چهره شد در صورتي كه پدر ومادرش هر دو سفيدچهره بودند مرد ادعا كرد كه اين بچه مال من نيست و كمكم كار به دادگاه اميرالمؤمنين رسيد؛امام از نحوه ي صحبت كردن ظاهري زن ديدند كه او عفيفه است. بعد از صحبت ها حكم نمودند كه اين بچه مال مرد است و فرمودند آيا در آن اتاق كه انعقاد نطفه انجام شد عكس سياهي وجود نداشته؟ گفتند: بله. امام فرمودند در هنگام انعقاد نطفه توجه مرد يا زن كه به آن عكس بوده است اين توجه روي نطفه اثر گذاشته و پسر شما را سياه چهره كرده است.همان توجه به عكس سياه چهره روي بچه اثر گذاشت،»(9)حال اگر مرد باتخيل زن ديگر با زنش همبستر شود يا زني با تخيل و وسوسه شيطاني با شوهرش همبستر شود اگر در آن وقت انعقاد نطفه شود فوق العاده خطرناك است،و معناي شريك شيطان همين است. «خداونددرباره نقش شيطان دراموال واولادانسان هاچنين مي فرمايد: «وَشاركهم في الاموال والاولاد»:«دراموال و فرزندان آنان شركت كن»راجع به كساني كه شيطان در نطفه آن هاشركت جسته،رواياتي ازمعصومان(ع)دراين باره واردشده است:كه به بعضي ازآن هااشاره مي كنيم. فَحّاش امام صادق(ع)فرمود:از نشانه هاي شركت شيطان در نطفه بعضي از انسان ها كه ترديدي در آن نيست،اين است كه شخص بدزبان باشد. ازآن چه مي گويد،وازآن چه دربارۀاومي گويند،باكي نداشته باشد،(وناراحت نشود).نيزآن حضرت از رسول خدانقل مي كند:هرگاه مردي راديديد كه باكي نداردازآن چه مي گويدوازآن چه به اوگفته مي شودپس به درستي كه نطفه اواززناياازشركت شيطان بسته شده است.نگفتن بسم الله موقع جماع وقتي انسان مي خواهدباعيال شرعي خودنزديكي كندبايد«بسم الله»بگويدتاشيطان ازآنجافرارنمايد،اگر«بِسْمِ اللّه» نگويد،شيطان درآنجاحاضرمي شودوباآن مردهمكاري كرده ودرنطفه اوشركت مي كند.جماع دراول ونيمۀ ماه اميرالمؤمنين(ع)فرمود:اگريكي ازشمابخواهدباعيال خودنزديكي كند،بايداول ونيمه ماه نباشد؛زيراشيطان هم،دراين دوزمان مي خواهدصاحب فرزندشودكه مي آيدوباانسان درجماع شركت مي كند.اگرفرزندي ازآنان به وجودآيد شيطان درآن شريك است. شيطان زاده: يزيدبن معاويه يكي ديگراز شيطان زاده هاكه ازخون ريزي بسيار لذّت مي بردوخون هزاران انسان پاك وبي گناه رابرزمين ريخت وبهترين افراداين عالم(حسين،فرزندان،برادران وياران آن حضرت)رابه كشتن دادوبراي ارتكاب اين عمل ننگين افتخارهم مي كرد،يزيدپسرمعاويه پسرابوسفيان(كه نفرين و عذاب خدابراووپدرواجدادش باد)بودكه به قول امام حسن مجتبي(ع)اوازاولاد شيطان بوده است.ازابن عباس دراين باره چنين نقل شده است كه:روزي امام حسن مجتبي(ع)بايزيدپسرمعاويه نشسته بودندوخرمامي خوردند.يزيدپليدروبه سوي امام نمودوعرض كرد:اي حسن بن علي!من ازوجودتوخوشم نمي آيدوتورابسياردشمن دارم.آن حضرت فرمود:پس دراين صورت بدان كه شيطان ملعون باپدرت درنطفۀ توشركت كرده است وتوازهردوي آن ها به وجود آمده اي!اين دشمني وكينه راازشيطان به ارث برده اي.ازاين بالاتر،بدان كه شيطان باحرب جدبزرگ تودرجماع شركت كردوصخرجَدّديگرتوازان زاده شده است.ازاين جهت بودكه جدتوباجدم رسول الله دشمن بودوتوهم الان بامن دشمني.»(10) «و بعضي از مكروهات نزديكي با همسر عبارتند از:اول-در وقت ظهرنزديكي كند،به استثناي ظهر روز پنجشنبه،زيرا روايت شده كه فرزندي كه در وقت ظهر روز پنجشنبه نطفه اش منعقد گردد تا زمان پيري او شيطان به وی نزديك نمي شود.دوم-درحالي كه به فرج زن نگاه مي كند نزديكي كند.درروايت آمده است نگاه كردن به عورت زن هنگام جماع باعث نابينايي فرزند مي شود. سوم-شب اول هر ماه وشب نيمه هر ماه نزديكي كند.در وصيت پيامبر آمده است كه:يا علي،در اول و وسط و اخرز ماه با همسر خود نزديكي نكن زيرا جنون و جذام و فلج اعضاء زود به سراغ همسر يا فرزند او مي آيد.و امام صادق مي فرمايد:مكروه است براي مرد كه در شب اول ماه و وسط و آخر ماه با همسر خود نزديكي كند زيرا كسي كه اين كار را بكند بچه او ديوانه به نيا مي آيد؛آيا نميبيني بيشترين زماني كه شخص ديوانه دچار غش مي شود اول ووسط وآخر ماه مي باشد.چهارم-مرد يا زن به هنگام برخورد دو ختنه گاه با يكديگر صحبت كنند مگر اينكه نام خداوند را بر زبان جاري سازند؛و دليل كراهت روايت امام صادق(ع) است كه فرمود:«هنگام برخورد دو ختنه گاه با يكديگر،از صحبت كردن بپرهيزيد،چرا كه اين كار سبب لال شدن فرزند مي شود و كراهت صحبت كردن از طرف مرد شديدتر است زيرا در وصيت پيامبر به علي(ع)آمده است كه:«يا علي به هنگام نزديكي سخن مگو زيرا اگر ميان شما فرزندي مقدر شده باشد از تولد يافتن به صورت لال ايمن نيست.پنجم-پس از احتلام و قبل از اينكه شخص غسل كرده يا وضو بگيرد نزديكي كند زيرا پيامبر فرموده اند:«مكروه است كه مرد با همسر خود نزديكي كند در حالي كه محتلم شده باشد[يعني در خواب دچار جنابت گرديده باشد]مگر اينكه از احتمالي كه ديده است غسل نمايد،پس اگر[بدون انجام غسل]آميزش كند و بچه او ديوانه به دنيا بيايد فقط بايد خودش را سرزنش كند.ششم-نزديكي كردن در حضور كسي كه آنان را مي بيند به گونه اي كه عورت زن وشوهر را نبيند[اما اگر عورت ديده شود جماع در چنين حالي حرام است]،و دليل كراهت روايتي است كه پيامبر(ص)فرمودند:«قسم به خدايي كه جانم در دست اوست اگر مرد با زن خود نزديكي كند در حالي كه در اتاق،بچه اي بيدار باشد كه آنان را مي بيند و سخن آنها را ونفس هاي آنان را مي شنود اين بچه هرگز رستگار نخواهد شد،زيرا اگر آن بچه پسر باشد عاقبت زناكار خواهد شد و اگر دختر بچه باشد گرفتار زنا مي گردد.هفتم-در حال عريان بودن نزديكي كند.هشتم-پس از غروب تا فاصله زماني كه سرخي طرف مغرب از بين مي رود نزديكي كند.نهم-روبه قبله و پشت به قبله نزديكي كند.دهم-در شبي كه ماه بگيرد نزديكي كند.يازدهم-در روزي كه خورشيد بگيرد نزديكي كند.دوازدهم-به هنگام وزيدن بادهاي زرد يا سياه نزديكي كند.سيزدهم-در هنگام آمدن زلزله نزديكي كند،زيرا امام باقر(ع) فرموده است:«قسم به خدايي كه محمد(ص) را به نبوت برگزيد ورسالت را به او منحصر كرد واو را به منظور كرامت برگزيد چنان نيست كه يكي از شما در يكي اين اوقات[خسوف،كسوف،وقت وزيدن باد زرد يا سياه،و وقت زلزله]با همسر خود نزديكي كند و فرزندي روزي او شود كه در آن فرزند روشني چشم ببيند» .[و آن فرزند عاقبت به خير نخواهد شد]»(11)سوم-«غذاي حلال وحرام است. غذاي حلال در آن وقت تاثير بر بچه دارد چنانچه كه غذاي حرام در شقاوت اولاد تاثير عجيبي دارد.در روايت مي خوانيم كه رسول خدا(ص) فرمودند:«مومن حرام را رد كند و خود را به خوردن مال حرام آلوده نسازد اين كار معادل هفتاد حج مقبول است زيرا به واسطه،يك لقمه حرام ممكن است انسان شرك شيطان شود و بچه را آلوده كند وديگر بچه رستگار نشود.امام حسين(ع) وقتي پيش حضرت زينب(س) در وقتي كه سنگ به پيشاني حضرت زده بودند آمدند حضرت زينب پرسيدند:برادر مگر خود را معرفي نكردي؟ حضرت فرمودند:چرا خود را معرفي كردم اما چون شكم هايشان از حرام پر شده حرف حق در اين ها تاثيري ندارد، يعني مثل جذابيت سخن امام حسين نمي تواند روي اين ها كه شكم هايشان از حرام پر شده اثر بگذارد غذاي حرام اگر وارد زندگي شود رستگار شدن فرزند خيلي مشكل است.در روايات مي خوانيم مواظب باشيد با غذاي حرام انعقاد نطفه نشود.از اين جهت مي بينيم كه شخص حضرت رسول(ص) ائمه،طاهرين و اصحابشان راجع به حق الناس اهميت فوق العاده اي قائل بودند»(12). ودر مورد انعقاد نطفه حضرت زهرا در روايات مي خوانيم كه:«فرشته ي وحي برپيشواي توحيدفرودآمدوگفت:اي محمّد!خداوندبلندمرتبه درودت مي فرستدوبه تودستورمي دهدكه به مدّت چهل شبانه روزازهمسرت«خديجه»دوري گزيني.اين فرمان برپيامبرخداگران آمد؛چراكه اوآن بانوي خردمندوباايمان رابسياردوست مي داشت و آن بانوي نوانديش وكمال جو،فداكاري وصف ناپذيري درحق پيامبروراه ورسم مترقي وآزاديبخش اونموده بود؛امّاباوجودعشق فراوان به«خديجه»،فرمان خدارابه جان خريدواين مدّت چهل شبانه روز،شب هارابه نيايش وعبادت وروزهارابهروزه داري كمرهمت بست،وبه«خديجه»نيزبه وسيله ي«عمّار»پيام فرستادكه:«هرگزچنين مپنداري كه دوري گزيدن ازتو،به خاطربي توجّهي وياكدورت است،بلكه حقيقت اين است كه پروردگارم مرابه اين كارفرمان داده است،ومن تنهابه انجام دستورمي انديشم وبس؛ازاين رواين دوري گزيدن راجزبه نيكي نسبت به من گمان نداشته باش،چراكه خداهرروزچندين مرتبه به وجودشايسته ي توبرفرشتگان گرانمايه اش مباهات مي كند،ازاين روهنگامي كه شب فرامي رسددرِخانه راببندوبراي استراحت به بسترخويش درآي،وآگاه باش كه من نيزدرخانه ي«فاطمۀ بنت اسد»هستم».هنگامي كه پايان چهلمين روزآن برنامه ي ويژه ي عبادت ونيايش فرارسيد،فرشته ي وحي برپيامبرفرودآمدوگفت:هان اي محمّد!خداي بلندمرتبه درودت مي فرستدوفرمان مي دهد كه خويشتنرابراي دريافت نشان ديگرمِهروارمغان اوآماده ساز.غذاي بهشت پيامبر ازفرشته ي وحي پرسيد:ارمغان پروردگارجهانيان چيست؟«جبرييل»گفت:من نمي دانم.پيامبرآماده بودكه«ميكاييل»فرودآمدوطبقي را-كه برروي آن روپوشي ازديبابود-دربرابراوبرزمين نهاد.فرشته ي وحي پيش آمدوگفت:اي محمّد!پروردگارت به توفرمان مي دهد كه امشب بااين غذاافطارنمايي.اميرمؤمنان دراين موردآورده است كه:روش هماره ي پيامبر اين بودكه هرگاه مي خواست افطارنمايد،به من دستور مي دادكه درب خانه رابازگذارم،تاهركس ازراه مي رسدواردشودواگرميل به غذادارد،بتواندغذابخورد؛امّاآن شب مرابردرب خانه نشاندتامانع ورودمردم گردم وفرمود:«علي جان!اين غذايي است كه جزبرمن،حرام است».اميرِآزادي مي افزايد:من به دستورپيامبركناردرب خانه نشستم وپيامبرباارمغان آسمان تنهاماند.هنگامي كه سرپوش راازروي طبق برداشتند،ديدم خوشه اي خرماي تازه،وخوشه اي انگوردرآن نهاده شده است.پيامبرازآن ارمغان آسماني سيرخوردوآب گوارانيزنوشيد،آن گاه دست مبارك رابراي شستشودرازكرد،وفرشته ي وحي بردست آن حضرت آب ريخت،و«ميكاييل»آن راشست،و«اسرافيل»آن راباحوله خشك كردوبقيه ي غذانيزباهمان طبق به آسمان بالارفت.پيامبربرخاست تانمازآغازكندكه«جبرييل»پيش آمدوگفت:اينك نمازبرشماممنوع است تابه سراي«خديجه»برويد،چراكه خدابه ذات پاكش سوگنديادكرده است كه امشب از شما،فرزندپاك ومحبوب ونسل سرفرازوماندگاري راپديدآورد.وپيامبردرراه انجام فرمان حق شتابان به سراي«خديجه»آمد.آن بانوي بزرگ مي گويد:من ديگرباتنهايي خوگرفته بودم؛ازاينروهنگامي كه شب فرامي رسيد،سرم راپوشانده وپرده هارامي انداختم وپس ازنمازوبستن درب خانه،چراغ راخاموش مي كردم ومي ارميدم.ان شب،درست ميان خواب وبيداري بودم كه به ناگاه پيامبرمحبوب،درخانه رابه صدادرآورد.صدازدم،چه كسي حلقه ي درِخانه اي رامي كوبد،كه جزمحمّد(ص)نبايدديگري باشد؟پيامبربانواي دلنشين وآرام بخشش فرمود:خديجه!منم،محمّدهستم،بازكن.خديجه مي گويد:دراوج شادماني ازآمدن پيامبر،برخاستم و درب خانه راگشودم وپيامبرواردشد.روش آن حضرت اين گونه بودكه پس ازورودبه خانه،ظرف آبي مي طلبيدووضومي ساخت،ودوركعت نمازمي خواندوپس ازنمازبه بسترمي رفت؛امّاآن شب آب نخواست وآماده ي نمازهم نشد،بلكه ميان من واو،آن چه مياندوهمسرشيفته انجام مي شود،گذشت.آن گاه«خديجه»سوگنديادميكندكه:به خدايي كه آسمان بلندرابرافراشت وآب راازژرفاي زمينجوشاندوجاري ساخت كه آن شب هنوزپيامبردركنارم بودكه نشانه هاي وجودوحضورگرانمايه ي دخت سرفرازم فاطمه(س)رادرسازمانوجودخودحسّ كردم... .

ازاين روايت نكاتي چنددريافت مي گردد:
 

۱.خدابه پيامبرش دستورمي دهدكه ازبانوي خردمندحجازبراي مدتي جداشودتابراثردوري ازاو،شوروشوق متقابل آن دوبسيارگردد.
۲.پيامبردراين چهل شبانه روزبيش ازهميشه به عبادت ورازونيازپرداخته وبراثرارتباط هميشه وپيوسته باعالم بالا،ازمعنويت وشرايط رواني وروحي ويژه اي بهره ورمي گردد.
۳.آن حضرت باارمغان آسمان افطارمي نمايد؛باموهبتي كه به خاطرلطافت ويژه اش به سرعت به نطفه تبديل مي شود.
٤.آن نطفه ي پاك ووصف ناپذير،ازآن ارمغان آسماني وبهشتي-كه هيچ شباهتي به غذاهاي جهان مادّه ندارد-فراهم مي آيد.
٥.وديگرحركت فوري پيامبربه اقامتگاه«خديجه»،به منظورانتقال دادن آن نطفه باآن تدابيرشگرف وهدف خاصّ به دنياي وجودآن بانوي كمال ومعنويت.و اين روايت براي ما درس است زيرا ما از محيط تاثير ميگيريم و غذا در نطفه ما تاثير دارد پس اگر در محيط آلوده به گناه و غذاي شبه ناك و حرام نطفه فرزند ما تشكيل شود زمينه گناه و ناپاكي در او زياد استگفتني است كه اين روايت رادانشمندان اهل سنّت نيزبااندك تفاوت آورده اند.

روايات ديگر
 

گفتني است كه دراين موردروايات بسياري بااندك تفاوت درواژه وقالب آمده است كه همه ي آن هادرترسيم اين مطالب-كه انعقادنطفه ي سالارزنان گيتي ازغذاي بهشتي وارمغان آسماني است-همصداوداراي يك پيام اند؛براي نمونه:1.ازحضرت رضا(ع)آورده اندكه پيامبرفرمود:هنگامي كه مرادرسفرمعراج به آسمان هابردند،فرشته ي وحي دستم راگرفت ومرابه بهشت پرطراوت وزيباواردنمودوازخرماي آن به من داد.من آن راخوردم وآن خرماي تازه درسازمان وجودم،به نطفه تبديل شد.زماني كه فرودآمدم دركنار«خديجه»به استراحت پرداختم،ووي به دخت گرانمايه ام«فاطمه»باردارشد؛به همين جهت است كه فاطمه حوريه اي است درسيماي انسان؛ومن هرگاه درشوروشوق رايحه ي دل انگيز بهشت مي شوم،بوي عطرآگين فاطمه رااستشمام مي كنم؛«...فَفاطِمةُحَوراءٌ انسية،فكلمااشتقت الي رائحة الجنة ابنتي فاطمة».«چهارم- ازگناه برحذر باشد.درشب انعقاد نطفه اگر گناه در زندگي زن ومرد باشد پدر و مادر مشكلاتي را براي فرزند به وجود مي آورند.در آيه قرآن كه راجع به داستان حضرت خضر و حضرت موسي است مي خوانيم ديواري را كه ساختند تا گنج محفوظ بماند به خاطر اين بود كه پدر ومادر آن دو فرزند يتيم صالح بودند پس صالح وبه دور از گناه بودن روي آينده فرزندان اثر مي گذارد.»(13)

فصل پنجم. جنسيت،سلامت وزيبايي
 

لازم به ذكر است كه اموري مانند جنسيت و زيبا بودن فرزند كه بعضي مواقع اصل مي شود و در رروايات ما فرع است و صالح و سالم بودن فرزند اصل مي باشد با توجه از آنچه از آیات و روایات به دست می آید پسر یا دختر بودن فرزند به دست خداوند استسوره شوری آیه ٤٩ (پادشاهی آسمانها و زمین از آن خداست .آنچه بخواهد می آفریند. به هرکه خواهد دختر هدیه می دهد وبه هر که بخواهد پسر می دهد. یا (در یک شکم) پسر و دختریبه او عطا می کند و آن را که بخواهد بدون فرزند می گرداند.همانا اوست دانای توانا. و دانش پزشكي بعضي اعتقاد دارند انتخاب جنسيت ممكن است و بعضي چنين اعتقادي ندارند براي نمونه به مورد زير توجه كنيد:«سلول هاي باروري مردوترشحات تخمدان زن تأثيري درجنيست نطفه ندارندواگريك نفرچندين اولادبه وجودبياوردوتمامشان پسريادخترباشندمعلول علت ديگري است.بعضي ازكارشناسان امورتوالدوتناسل معتقدندكه اگرمردچندساعت قبل ازآميزش باهمسر خودازخوراكيهايي مانند:دنبلان،زعفران،خاويار،ميگو،موزوامثال اينهااستفاده كندچنانچه نطفه بسته شودبطورحتم پسرخواهدبودوبالعكس اگرازرازيانه وآبجوكه داراي هورمون زنانه هستند استفاده نمايدنطفه دخترمي شود.بنابراين،مامعتقديم كه تغييردادن(جنسيت نطفه) نه تنها قبل ازانعقاد نطفه بستگي به غذاي زن وشوهردارد، بلكه بعدازانعقاد نيز به دست زن است ويك زن اگر دردوماه اول آبستني خود روزي يك الي دو عدد فلفل نكوبيده بخورد وضمناً ازغذاهايي كه هورمون مردي دارنداستفاده كند به طورقطع نطفه، ولودخترهم باشد تغيير جنسيت داده وپسرخواهد شد. همچنين اگرنطفه اي كه دررحمش منعقد شده پسرباشد دردوماه اول آبستني ازرازيانه وكافوروامثال اينهااستفاده نمايد به طورحتم نطفه، تغييرجنسيت داده دختر خواهدشد. وچون اين مطلب ادعانيست بلكه حقيقتي است كه بعدازتجربيات زيادبه دست آمده لذاميتوانيم بااطمينان خاطراستفاده ازاين روش را توصيه كنيم. اما همين را هم خداوند قرار مي دهد، يعني به دست اوست نه بشر.»(14) اما در روايات راجع به جنسيت و زيبايي هم به عنوان يك درخواست مشروع بهاءداده شده است در اين قسمت به طور مختصر توضيحاتي مي دهيم:«مردي شصت ساله از كمي فرزندبه امام محمّدباقر(ع)شكايت نمودوگفت كه مي خواهد صاحب فرزندگرددامّانمي شود،حضرت(ع)فرمود:«به مدّت سه روزبعدازنمازعشاءوبعدازنمازصبح هفتادمرتبه بگو:سبحان الله وهفتادمرتبه استغفرالله وآن رابااين قول خداوندعزوجل پايان ده:«استغفروا ربكم انه كان غفاراً*يرسل السماء عليكم مدراراً*ويمددكم باموال وبنين ويجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا*»سپس شب سوّم باهمسرت مجامعت كن،پس توبه اذن خداوند متعال پسري سالم دارا خواهي شد.راوي گفت:«كه اين شخص اين كارراانجام دادوسال نگذشته بودكه خداوندبه وي فرزندي عنايت فرمود.»»(15) «دستور امام علیه السلام برای فرزندار شدن:امام هادی علیه السلام به کسی که از به دنیا نیامدن فرزند بعد از ازدواج شکایت کرده بود, فرمودند:(انگشتری ازنقره که نگینش ازفیروزه باشددرست کن و برآن بنویس (سوره انبیاء/٨٩) آن شخص گفت طبق دستور امام علیه السلام عمل کردم ,هنوز یکسال تمام نشده بودکه خداوند متعال به من فرزند پسری از آن زن عطا فرمود.هر کس با ایمان (سوره مبارکه حجرات) را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد وبشوید و به زنی بدهد که بچه اش شیر میدهد,شیر او زیاد میشود.اگر به زن حامله دهد,فرزند اوبه سلامت آید.حضرت ابراهیم علیه السلام این گونه از خداوند فرزندی صالح را طلب می کند:سوره صافات آیه ١٠٠و١٠١ (خدیا مرا فرزندی از شایستگان ببخش. پس ما نیز او را بسوی شکیبا بشارت دادیم(.همچنین است،درخواست ذکریا (سوره آل عمران آیه ٣٨) ودرخواست ابراهیم خلیل علیهما السلام»(16)«در روایات سفارش شده است که خوردن به در شبی که عمل آمیزش انجام می گیرد و خوردن انار شیرین و کاسنی در ایام بارداری عامل مؤثر زیبارو شدن فرزند است(ولی در خوردن آن نباید زیاده روزی کرد)»(17) اسلام مي گويد قبل از انعقاد نطفه نيز بايد به سلامت جسمي خود نيز در كنار روح توجه كنيم واز آنچه كه به خير دنيا است استفاده كنيم.«در روایات بسیاری دیده می شود که برای تقویت باه و تکثیر نسل، خوراکی های مخصوص یرای مردان توصیه شده است که علم پزشکی هم تا حدی آنرا تأیید کرده است، از این قرار:1.گوشت چرخ کرده با تخم مرغ (کوکوی گوشت).2.تخم مرغ با پیاز 3.شیر تازه با عسل 4.کاسنی 5.دم شده برگ مریم گلی برای بانوان.و از علم پزشكي نيز استفاده كنيم براي منافع خير دنيايي مان مثلاً زمان آبستن شدن يك زمان خاصي است كه پزشكي امروز ثابت كرده و ما نيز بايد از اين علم استفاده كنيم و اين زمان ها را در قاعدگي منظم قابل يافت است و بی نظمی یا قطع قاعدگی زنان، بر اثر اختلال وضع عمومی بدن، ناراحتی های فکری و روحی ، کم خونی، سوء تغذیه وبیماری های حاد و شدید پیدا می شود. گاهی ممکن است خانمی در هوای سرد و نامساعد از خانه خارج شود و با لباس خیس و بدن یخ زده به منزل بازگردد و سپس قاعدگیش بند آید و نیز عصبانیتها و هیجان و اضطراب ها ، حتی شوق بسیار موجب قطع حیض زنان می شود.پزشکان برای جریان و تنظیم قاعدگی زنان ، داروهایی مانند سیاه دانه ، گل کاجیره، افسنتینجوشانده برگ انجیر، ترب پخته،گل زعفران، تخم تره و جوشانده پوست درخت فندق را توصیه می کنند که در تمام این امور باید جانب احتیاط را رعایت نمود.»(18)

فصل ششم. . نقش پدر و مادر در دوران بارداري
 

سهم مادر در ساختمان فرزند
 

«تاثیر خاص مادر در شخصیت فرزند: زن، علاوه بر نقشی که در تکوین سلول اولیه کودک دارد و از این جهت تاًثیرش به اندازه مرد است، برای مدت نه ماه فرزند را در رحم خود نگه می دارد، پدران پس از انعقاد نطفه دیگر در ساخت طبیعی فرزند تاًثیری ندارند، ولی مادر در تمام ایام حمل در فرزند مؤثر است. طفل در شکم مادر مانند عضو مادر است و کلیه عواملی که در جسم و جان مادر تاًثیر می کند نیز مؤثر خواهدبود.تاًثیر مادر در ابعاد جسمانی فرزند: یکی از علل سلامتی اندام یا عیبهای جسمانی کودکان، خوراکی هایی است که مادر در ایام بارداری مصرف می کند. به نظر دانشمندان امروز، غذاها در زیبایی صورت، توازن اندام، رنگ مو و چشم، و سایر ابعاد ساختمان کودک تاًثیر دارد. روایات اسلامی نیز به این نکته توجه داشته درباره استفاده از غذاها و میوه ها در دوره بارداری توصیه های خاصی نموده است. مثلاً امام صادق (ع) فرموده است: به زنان باردار میوه "به" بدهید که اطفال را زیبا می کند. همچنین داشمندان علت بسیاری از عیوب جسمانی همانند بسته نشدن جدار شکم، لب شکری، گشادی فوق العاده دهان، رشد ناقص قسمتی از اندام ها، تنگی مجرای مری و لوزالمعده و باز نشدن سوراخ مقعد را از انحراف های کودک در دوره رحم می دانند.»(19) «تاًثیر در ابعاد معنوی فرزند: تاًثیرات مادر بر فرزند منحصر به ابعاد جسمانی نمی شود؛ بلکه اخلاقیات و روحیات مادر در شکل گیری ابعادشخصیتی فرزند مؤثر است. دوران حمل براي طفل سرنوشت ساز است و مادر بايد توجه داشته باشد حال كه سختي مي كشد و به فرموده روايات ثواب جهاد في سبيل الله را دارد خوب امانت داري كند و هم از نظر جسمي مواظب فرزند خود باشد هم از نظر روحي و خود را مقيد به وظايف شرعيه كند. مادرباردار بايد مواظب صحبت كردن خود نيز باشد زيرا اگر غيبت كند گوشت برادر مرده خود را خورده است و اين غيبت بر روي بچه هم تاثير مي گذارد وديگر گناهان زبان و جوارح هر كدام بر روي جنين اثر مي گذارد و زمينه براي شقاوت بچه مي شود. زيرا همان طور كه اگرغذاي لطيف بخورد روي بچه اثر مي گذارد همچنين گناه روي بچه اثر مي گذارد .و بر غذايي كه مي خورد نيز مواظب باشد؛نقل مي كنند:علامه مجلسي دوم وقتي كه هفت ساله بود هر روز با پدر خود به مسجد مي رفت؛يك شبي در صحن مسجد بازي مي كرد يك سقايي مشك آبي داشت، مشك آب خود را در صحن مسجد گذاشت وبه نماز رفت اين بچه هفت ساله يك سوزن در مشك آب آن سقا زد وآب از مشك فوران ميكرد اين كودك هم لذت مي برد و وقتي كه سقا آمد ديد كه مشك سوراخ شده وآبي در مشك نيست گفت:چه كسي اين كار را كرده،گفتند:پسر علامه مجلسي. اين قضيه به گوش علامه مجلسي اول رسيد خيلي از اين قضيه ناراحت شد آمد خانه پيش خانمش به خانمش گفت كه من آنچه بايد قبل از انعقاد نطفه مراعات كنم، مراعات كردم آنچه در وقت انعقاد نطفه دستور بود عمل كردم و از نظر غذا مواظب بودم و اين كاري كه بچه كرده است تقصير تو بايد باشد فكر كن ببين چه كاري كردي.اتفاقاً زن به يادش آمد گفت كه بله تقصير من است،من وقتي كه باردار بودم به خانه همسايه رفتم در موقع بازگشت در دالان خانه همسايه يك درخت انار بود و من خيال كردم كه اين انار ترش است و چون باردار بودم تمائل به ترشي پيدا كردم لذا براي همين سوزنم را از زير گلويم در آوردم و به انار زدم و انار را مكيدم و ديدم انار شيرين است و انار را رها كردم و به صاحب منزل نگفتم آن آب انار غصبي اثر گذاشت روي بچه و بچه در سن هفت سالگي سوزن را فرو كرد در مشك سقا!»(20) «حتی گاهی غذاهایی که مادر مصرف می کند زمینه ساز خلقیات خاصی در کودک است.پیغمبر اکرم (ص) فرمود: به زن باردار در ماهی که وضع حمل می کند، خرما بدهید که فرزندش بردبار و پرهیزکارشود. همچنین زنان آلوده به صفات ناپسند، زمینه های نامطلوبی در کودکان خود، به وجود می آورند. غم و غصه های مادر، غضب ها، هیجان ها، بدبینی ها حسدورزی ها و نیز تقوا و پاکدلی و مهرورزی و شجاعت مادر، همگی در فرزند خود اثر بد یا خوب می گذارد. برای اینکه این مطلب معلوم شود، اندکی درباره رابطه جسم و جان آدمی توضیح می دهیم: تاًثیر گذاری متقابل جسم و جان: جسم و جان آدمی با یکدیگر آویخته است و هر کدام تحت تاًثیر دیگری است. هم فعالیت های بدنی در روان انسان تاًثیر می گذارد و هم افکار و اخلاق انسان بر بدن او. مثلاً وقتی انسان می ترسد یا شرمنده می شود، صورتش سفید و گلگون می شود. اختلالات غده تیرئید، سبب تحریکات عصبی یا خمودی یا بلاهت می شود. در منظر اسلام، مریضی منحصر به مریضی جسمانی نمی شود بلکه گناهان نیز نوعی مریضی می باشند مثلاً در مورد منافقین می فرماید: (در قلب هایشان مریضی است.) در احادیث در باره تاًثیر گذاری اخلاق بد روی بدن مطالب متنوعی آمده است. مثلاً حضرت علی (ع) می فرماید: حسد بدن را تباه می کند.همان طور که این تحولات جسم و جان بر هر یک تاًثیر دارند، از آنجا که بچه در رحم مادر همانند یک عضو مادر است، از این تاًثیر وتاًثیرها مصون نیست و لذا هم غذای مادر و هم اخلاق و افکار او در شکل گیری شخصیت فرزند مؤثر واقع می شود.»(21)«دوران بارداری دوران بسیار حساس و سرنوشت ساز است.وضع تغذیه مادر, حالات روانی وحرکات جسمانی او,هم نسبت به آینده مادر و هم برای کودکی کهدر رحم او پرورش میابد تاثیرفراوان دارد. سلامت یا بیماری, نیرومند یا ناتوانی, زشتی یا زیبایی, خوش اخلاقی یا بد اخلاقی باهوش بودن یا کودن,در همین زمان و در رحم مادر پایه گذاری می شود.والدین طفل میتوانند او را در کاخی از سلامت مزاج نشو و نمادهد یا در بیغولوله ای خراب و نمناک بپروراند و مسلم است که چنین مکانی در خور زیستن روح جاودان بشر نیست, بدان رو پدر و مادر بزرگترین مسئولیت ها را دربرابر بشریت برعهده دارند.بنابراین دوران بارداری را نمی توان یک زمان عادی پنداشت و نسبت به آن بی تفاوت بود,بلکه با شروع این دوره مسئولیتی بسیار سنگین بر عهده پدر و مادر قرار می گیرد. اگر اندکیغفلت ورزند,با مشکلات بسیار گران وجبران نا پذری روبرو خواهند شد.در انیجا تذکر چند مطلب ظرورت دارد:
١-برنامه غذایی: کودکی که در رحم مادر زندگی می کند از خون مادر تغذیه می کند و رشدمی کند. بنابراین غذای مادر باید آن چنان غنی و کامل باشد که از یک رو بتواند از نیازهایغذایی خود را تامیین کند و صحیح و سالم به زندگی اش ادامه دهد, و از سویی دیگر, موادغذایی و مصالحی را که برای پرورش جسم وجان کودک ضرورت دارد, در اختیارش قراردهد تا بتواند به خوبی و تندرستی پرورش یابد. بنابراین برنامه غذایی یک خانم باردار بادکاملا حساب شده و دقیق باشد زیرا فقدان و کمبود برخی مواد لازم مانند انواع مختلف ویتامینها مواد معدنی,آلی,پروتئن ها,چربی ها,مواد قندی و نشاسته ای,هم به سلامت مادر لطمه میزند,هم به کودکی که از خون مادر تغذیه می نماید.
امام صادق (علیه السلام)غذای مادر در رحم مادر از آنچه مادر می خورد و می آشامد تامیین می شود.در اینجا مشکل دیگری هم وجود دارد که بیشتر خانم ها در تمام دوران بارداری یا در اکثر آن ,از یک مزاج عادی و معمولی برخوردار نیستند, بلکه نسبت به برخی از غذاها تنفر پیدا می کنند, یعنی (ویار) میگیرند و کم خوراکتر می شوند.در این صورتی است که نیاز غذایی آنها بیشتر شده است.از این رو باید غذاهایی رامیل کند که در عین حال که از لحاظ مواد مختلف غذایی غنی است حجم کمتری نیز دارا می باشد. و تنظیم چنین برنامه غذایی کاری دشوار است که به ویژه که برای افراد کم درآمد کم و اطلاع از خواص و آثار غذاها و بهداشت عمومی.اینجاست که مسئولیت بسیار سنگینی بر عهده پدر کودک نهاده می شود. اوست که باید به مقدار توان تلاش کند وبرای همسر باردارش و کودکی که در رحمش پرورش می دهد,برنامه غذایی مناسب و حساب شده ای را تهیه و در اختیارش قرار دهد. اگر در انجام این مسئولیت بزرگ کوتاهی کند به سلامت آینده همسر و نیز به سلامت کودکش لطمه می زند. و نتیجه اش را هم در این دنیا خواهد دید و هم در جهان آخرت,مورد بازخواست الهی قرار خواهد گرفت.
٢-آرامش فکری.زن دز زمان بارداری نیاز شدیدی به آرامش فکری و عشق و علاقه شوهر دارد, زیرا اعصاب راحت و آرامش فکر و شوق و علاقه به زندگی هم در سلامت او تاثیر دارد و هم سلامت جسم و روان کودکی در رحم وی پرورش میابد. فراهم چنین محیط امن و با آرامشی نز بر عهده شوهر است.شوهر همواره باید با محبت ها و نوازش ها و دل جویی هایش, دل همسرش را گرم وآرام نگه دارد, ولی در زمان بارداری باد این برنامه را دو چندان کند. رفتار شوهر باید آن چنان باشد.که همسرش از این حادثه جدید(باردار شدن)احساس غرور وشادمانی کند و بر خويشتن ببالدکه ومسئولیت پرورش یک انسان خوب وسالم بر عهده اش نهاده شده است. و به خوبی دریابد که شوهرش با تمام وجود او را دوست میدارد و به فرزندش نیز کاملا علاقه مند است.
٣-خودداری از حرکات شدید.زن در زمان باردارینیاز به استراحت و اجتنابت از کارهای سنگین ودشواردارد.حمل اشیای سنگین و حرکتهای تند می تواند برای سلامت او و کودک زیانهای جبران نا پذیری به بار آورد.خانم ها باید کاملا به این نکته توجه داشته باشند. شوهران نیز وظیفه دارد که به همسران باردارشان توصیه کنند که از حمل از حمل اشیاء سنگین و انجام حرکت ها تند جدا اجتناب نمایند لازم است مردها در این دوران کارهای سنگن ضروری را خود انجام دهند و به همسرشان اجازه انجام آنها را ندهد.
٤-اضطراب.از مشکلات دیگر دوران بارداری,ترس و اضطرابی که خانم ها از زایمان دارندمخصوصا خانمهایی که زامان اولشان باشد و یا آنهایی که زایمانشان غیر طبیعی پیش بینی شده است. در این مورد نیز شوهران باید به یاری همسرانشان ببشتابند.به او دلداری و تسلیت بدهند و بگویند: اگر بهشت تندرستی را رعایت کنی, زایمان,امری چنین دشوار نیست یک امر طبیعی است که برای همه بانوان واقع شده و می شود. تحمل آن چندان سخت نیست, در عوض یک فرزند خوب وسالم پیدا می کنیم که مایه افتخار ما خواهد بود. من نیز همواره مراقب تو هستم و از هیچ گونه کمکی دریغ نخواهم کرد.
٥-زایمان.عمل زایمان بر هم رفته دشواری هایی را در بر دارد. غالبا با یک دوره دردهای شدید همراه است.خانم های باردار غالبا از خطرهای احتمالی و عواقب آن بیمناکند. بعد دوران حمل یک دوران ضعف و نقاهت را باید بگذرانند.گرچه این موجود جدید , رحم مادر بوده است بنابر این بر وهر است که بر طبق وظیفه وجدانی انسانی و اسلامی اش, در موقعیت حساس زایمان به یاری همسرش بشتابد و بکوشد تا عمل زایمان بخوبیانجام گیرد اگر نیاز به پزشک و دارو و زایشگاه دارد, وسیله اش را فراهم سازد با اظهار محبت وی را دل گرم و امید وار کند. هنگامی که در زایشگاه است مراقب احوال او باشد. و با وسیله حضور خود یا به وسیله تلفن از احوالش جویا شود. پس از وضع حمل در صورت امکان فورا به ملاقاتش برود و اگر ممکن نیست یکی از بستگان را به ملاقاتش بفرستد و از احوالش جویا شود. وقتی میخواهند او را به منزل بیاورند بهتر است خودش نیز به همراه او باشد. وقتی به منزل آمد اسباب و وسایل استراحت او را فراهم سازد. در دوره نقاهت, اجازه ندهد به کارهای سنگین و دشوار اقدامنماید. سعی کند به مقدار توان غذاهای خوب و مقوی برایش تهیه کند تا نیروی از دست رفته رادوباره باز یابد و با سلامت به زندگی و پرورش نوزاد مشغول شود.اگر مردی چنین رفتار کند,به اخلاق اسلامی عمل کرده و نزد خدا ماجور خواهد بود.رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:بهترین شما مردی است که با همسرش به خوبی رفتار کند و من از همه شمانسبت به همسرم خوش رفتارتر هستم.حضرت صادق فرمود: خدا رحمت کند مردی را که را بطه بین خود و همسرش را نیکو گرداند,زیرا خداوند متعال مرد را اختیاردار و سرپرست او قرار داده است.
بدین وسیله کانون گرم خانواده را گرم تر از سابق نموده و بنیاد ازدواج را محکم تر میگرداند. در این صورت خانم چنین مردی, محبت ها و نوازش ها, دل جویی ها و زحمت هایشوهر مهربانش را هیچ گاه فراموش نخواهد کرد. و با دلی گرمی و امید بیش تری در اداره زندگی تلاشخواهد کرد.»(22) «به زنان باردار در دوران حاملگي توصيه هاي قرآني مي شود كه عبارتند از:توصیه های قرآنی برای مادران باردار:به مادران عزیز توصیه می شود فرزندان با سیرت و صورت نیکو, در حد امکان به دستوراتزیر عمل نمایند:الف-توصیه های که برای هر ماه بیان شده است.
ماه اول:روزهای پنجشنبه و جمعه سوره (یس) و (الصافات) را بخواند و به شکم بدمد.
ماه دوم:روزهای پنجشنبه و جمعه سوره (الملک) را تلاوت کند .روز پنجشنبه ١٤٠مرتبه و روزجمعه صد مرتبه صلوات با(وعجل فرجهم)بگوید.دست راست را روی شکم بگذارد وصلوات کبیر بخواند...
ماه سوم:روزهای پنجشنبه و جمعه سوره (آل عمران) را قرائت کند. ١٤٠ مرتبه صلوات با (وعجلفرجهم) بخواند.
ماه چهارم:روزهای پنجشنبه و جمعه سوره (الدهر) بخواند.در تمام نمازها در یک رکعت سوره (قدر) راتلاوتکند. بعد از نماز دست راست را روی شکم بگذارد,سوره (قدر) و (کوثر) وصلوات کبیره را بخواند.و بعد از آن(ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قره این و اجعلنا للمتقین اماما فرقان آیه(٧٤) ( هفت مرتبه ((استغفرالله ربی و اتوب الیه)) بگوید. هر روز بعد از نمازها ١٤٠ مرتبه صلوات بفرستد.
ماه پنجم:روزهای پنجشنبه و جمعه سوره (الفتح) را تلاوت کند.در یک نماز سوره (النصر) را بخواند وبعد از نماز دست را روی تربت کشیده, بر شکم بمالد.ماه ششم:روزهای پنجشنبه و جمعه سوره (واقعه)را قرائت کند.شبها در یک نماز سوره (التین) بخواندبعد از نماز دست را روی تربت کشیده , بر شکم بمالد.ماه هفتم:از ماه هفتم به بعد,پس از نماز صبح,سوره (انعام) را بر بادام بخواند و سپس آن را بخورد واین کار راتا ٤٠ روز ادامه دهد.خواندن اذان و اقامه و نماز شب را فراموش نکند. روزهای دوشنبه سوره(النحل),روزها پنجشنبه و جمعه سوره (یس) و (تبارک) و در تمام ماههای هفتم,هشتم,نهم, سوره نور را قرائت کند و در نماز یومیه سوره (قدر) و (توحید) را بخواند.روزي ١٤٠ مرتبه صلوات بفرستد.هر روز بر یک عدد میوه به سوره یاسین بخواند و آن را ناشتابخورد.همچنین از ماه هفتم به بعد پنج سوره قرآن را را که با تسبیح شروع می شود,تلاوت کند.که عبارت اند از :حدید,حشر,صف,جمعه و تغابن.
ماه هشتم:علاوه بر موارد ذکر شده در ماه هفتم,به موارد زیرعمل شود:روزهای شنبه بعد از نماز صبح سوره (قدر) ده مرتبه ،روزهای یکشنبه بعد از نماز صبح دو مرتبه سوره (والتین)روزهای دوشنبه سوره (یس(روزهای سه شنبه سوره (فرقان(روزهای چهارشنبه سوره (دهر(روزهای پنجشنبه سوره (محمد) و روزهای جمعه سوره (الصافات) تلاوت نماید.ماه نهم:در نماز ظهر یا عصر سوره (والعصر) و (الذاریات) بخواند. در روزهای پنجشنبه سوره (حج)و در روز جمعه سوره (فاطر) را تلاوت کند.»(22) براي درد زايمان توصيه شده كه عبارت است از:«تلاوت سوره مبارکه (انشقاق) بعد از نماز,مخصوصا در ما نهم ترک نشود و در هنگام دردزایمان با شروع هر درد,این سوره را بخواند و چنانچه با زبان نمی تواند در دل بخواند.»(23)براي فرزند بايد در دوران بارداري نامگذاري كرد.«اميرالمؤمنين(ع)مي فرمايد:«براي فرزندان خود(حتي براي جنين هاي سقط شده)نام زيبابرگزينيد.اگرنميدانيدفرزندِسقط شده شما،پسراست يادختر،يك نام مشتركِ بين پسرودختر،براي او انتخابنماييد،زيرادرروزقيامت فرزندانتان،باشماملاقات مي كنندوشمارامؤاخذه مي نمايند،چرااسمي براي ماانتخاب نكرديد.مگرنديديدكه رسول اكرم(ص)براي«محسن(ع)»،قبل ازآنكه به دنيابيايدنام برگزيده بود»(24)

نتيجه گيري:
 

وراثت يكي از عوامل تربيت در زندگي انسان ها است و اين در روايات و علم ثابت شده است و در روايات به عنوان عرق و در علم به عنوان ژن ناميده مي شود و شامل همه ي انسان ها از برترين آن ها همانند حضرت علي تا پست ترين آن ها مي شود.عواملي كه باعث مي شود وراثت منتقل شود عبارت ان از: همسر و اجداد و صفات روحي خود شخص؛و مي شود با انتخاب همسر مناسب و تغيير دادن روحيات خود شخص وراثت تغيير پيدا كند. اما انعقاد نطفه نيز نقش به سزايي در زمينه تربيت فرزند دارد كه اگر كسي آداب اسلامي آن را رعايت كند نقش زيادي در سلامت و صالح بودن فرزند دارد و تعيين جنسيت نيز مشروعيت دارد و نقش پدر ومادر در قبل از انعقاد نطفه و بعد از انعقاد نطفه مخصوصاً مادر نقش بسزايي است.

دستاوردهای تحقیق
 

پي‌نوشت‌ها:
 

1. سبحاني،جعفر،فروغ ولايت،ص١٣.
2.سوزنچي،حسين،خلاصه كتاب كودك از نظر وراثت وتربيت،ص٣٤.
3.محمدي ري شهري،محمد،گزيدۀ دانشنامۀ اميرالمؤمنين،ص٢١-٢٤.
4.مظاهري،حسين،تربيت فرزند ازنظراسلام،ص٢.
5. سوزنچي،حسين،خلاصه كتاب كودك از نظر وراثت وتربيت،ص٣٥.
6.شهيدثاني،زين الدين بن علي،مسكن الفوائد،ص٦٠-٦١.
7.مظاهري،حسين،تربيت فرزند ازنظر اسلام،ص٢٠-٢١.
8.شهيدثاني،زين الدين بن علي،الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه،ص١٠٢، حميد مسجدسرايي.
9. مظاهري،حسين،تربيت فرزند ازنظر اسلام،ص٤١.
10. صالحي حاجي آبادي،نعمت الله،شيطان در كمين گاه،ص٢٦٤-٢٦٦.٢٦٩.
11. شهيدثاني،زين الدين بن علي،الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه،ص١٠٥.١٠٦.١٠٨.
12. مظاهري،حسين،تربيت فرزند ازنظر اسلام،ص٤٥.٤٣.
13.مظاهري،حسين،تربيت فرزند ازنظر اسلام،ص٥٣.
14.قنبري،حيدر،داستان هاي شگفت انگيز از تربيت فرزند،ص٢٢.
15. حسين پورعلويه،محمود،اذكارنافعه،ص١٠٢.١٠٣.
16.عزيزي،عباس،١٣٠٠ نكته درباره قرآن كريم،ص٢٩٩-٣٠٠.
17.مصطفوي، سيدجواد،بهشت خانواده،ص٣٠٧.
18.مصطفوي، سيدجواد،بهشت خانواده،ص٣٠٥-٣٠٧.
19.سوزنچي،حسين،خلاصه كتاب كودك از نظر وراثت وتربيت،ص٣٧.
20. مظاهري،حسين،تربيت فرزند ازنظر اسلام،ص٦٨.
21.سوزنچي،حسين،خلاصه كتاب كودك از نظر وراثت وتربيت،ص٣٧-٣٩.
22.عزيزي،عباس،١٣٠٠ نكته درباره قرآن كريم،ص٢٩٧-٢٩٨.
23.عزيزي،عباس،١٣٠٠ نكته درباره قرآن كريم،ص٣٠٠.
24.سبحاني نسب،عليرضا،جرعه اي از كوثر،ص٢٦-٢٧.
 




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط