چه کنيم که هم رسمي باشيم و هم صميمي؟
رابطه مثبت با همکاران بايد بر مبناي احترام به حريم شخصي، مقام و شخصيت آنها باشد و مراقب کليه رفتارهاي خود، گپ هاي دوستانه شوخي و خنده و اختلافات باشيد. در گفتگوهاي خود با همکاران تان، چه گپ هاي دوستانه باشد و چه صحبت هاي جدي کاري، يکي از سريع ترين راه ها براي از خود راندن ديگران، تجاوز به حريم شخصي آنهاست؛ براي آن که رابطه بهتر و امروزي تري با همکاران تان داشته باشيد، اين چند توصيه را جدي بگيريد:
• به جاي ازدحام کردن به دور کساني که با آنها صحبت مي کنيد، کمي عقب تر بايستيد (نيم متر فاصله مناسب است).
• اگر يکي از همکاران صدايي آرام و ملايم داشت، ممکن است براي درک صحبت هاي او کمي خم شويد، اما وقتي نوبت به حرف زدن خودتان رسيد بايد به حالت معمول برگرديد.
• هنگام گفتگو با طرف مقابل، ارتباط چشمي پيدا کنيد. داشتن سيمايي مشتاق و علاقه مند که با ارتباط چشمي آغاز مي شود، تاثير بيشتري بر مخاطب خواهد گذاشت.
• حواس تان به اختلاف هاي قدي باشد. اگر با يکي از همکاران اختلاف قدي زيادي داشتيد، هنگام صحبت کردن با وي، به اندازه کافي از او دور بايستيد تا او مجبور نباشد مدام بالا يا پايين را نگاه کند.
• مراعات حال همکاران ناتوان جسمي خود را بکنيد مثلاً آنها که روي ويلچر هستند که مشکل ناشنوايي دارند.
• اگر با همکاران بين المللي در ارتباط هستيد، بايد از فرهنگ و آداب سخن گفتن آنها آگاه باشيد.
درخواست کمک
مسلماً هيچ کس از افرادي که کار و مسووليت هاي شان را به موقع انجام نمي دهند و براي اتمام کار خود، همکاران را وادار به کمک مي کنند، خوشش نمي آيد. همين طور آن دسته از افرادي که سيستم فايل بندي شرکت را هيچ وقت ياد نمي گيرند و مدام براي آموزش به اين و آن متوسل مي شوند. در نتيجه بعضي از کارمندان خوب هم به خاطر اين که مي ترسند با چنين افراد بي مسووليتي اشتباه گرفته شوند، در درخواست کمک از همکاران خود ترديد مي کنند. اما در بيشتر شرکت ها و ادارات کارمندان براي کمک به آن دسته از همکاران که قبلاً به ياري آنها آمده اند، مشتاقند.
بهترين راه براي درخواست کمک، کمک کردن به ديگران است. مثلاً اگر وقتي مي بينيد يکي از همکاران در ساعت ناهار مشغول رسيدگي به پرونده هاي مشتريان است که روي هم تلمبار شده، به او کمک کنيد. مطمئناً اين سخاوت و خيرخواهي شما بي پاسخ نخواهد ماند. البته اين کار داوطلبانه جزو اضافه کاري هاي شما ثبت نخواهد شد که به ازاي آن مزد بگيريد. پاداش شما فقط تشکر و قدرداني همکارتان خواهد بود که در جاي خودش بسيار ارزشمند است. از اين ديد نگاه نکنيد که هر کار نيک تان بايد با مزد و اجرت جبران شود. هيچ وقت هم اين کمک هاي دوستان تان را به همکاران يادآوري نکنيد تا ثابت کنيد چه انسان فداکار و با گذشتي هستيد! چون آدم ها از اين که مديون باشند، خوش شان نمي آيد.
از طرفي وقتي يکي از همکاران در کارها به کمک شما مي آيد، تشکر و قدرداني فراموش تان نشود، حتي اگر کمکي ناچيز باشد. وقتي هم که يکي از همکاران تان از ساعت ناهارش براي کمک به شما مي گذرد، يک هديه کوچک با يک دعوت به ناهار ضروري است.
تعريف کردن و تعريف شنيدن
همه کارمندان گاهي نياز دارند تا کسي از آنها تعريف و تمجيد کند. مديران شرکت معمولاً مشاوراني را استخدام مي کنند تا به آنها آموزش دهند که چطور کارمندان را مورد تشويق و تحسين قرار دهند. اما روش اصلي اين است که فردي همدل باشيد و براي ديگران احساس داشته باشيد. گفتن «آفرين» يا «کارت عالي بود» به کارمندان انگيزه داده و روحيه آنها را بالا مي برد. همچنين نشان مي دهد شما فردي باملاحظه و هوشيار هستيد و مي دانيد که چه زمان بايد آنها را تشويق و تحسين کنيد. اما حواس تان باشد که اغراق نکنيد و بيش از اندازه از همکاران تان تعريف نکنيد، چون اين کار ارزش تمجيدها و صميميت تان را کم مي کند قدرداني از تعريف و تمجيدهاي ديگران براي خيلي از افراد به نظر مشکل است. خيلي ها که از بچگي ياد گرفته اند خودنما و فخرفروش نباشند، آن قدر در مورد شايستگي نداشتن در برابر تعريفات ديگران موشکافي مي کنند که جنبه منفي به آن مي دهند. اين اندازه شکسته نفسي و فروتني هم اصلاً خوب نيست. پس از اين به بعد به جاي دليل و برهان آوردن براي عدم لياقت و شايستگي شما براي تعريف فلان نفر از کارتان، بهتر است بگوييد، «کارم را خوب انجام دادم، نه؟»
وقتي يکي از همکاران نامزد يا عروسي مي کند
«تبريک مي گويم» «برايت آرزوي خوشبختي و موفقيت مي کنم»، «عروسي ات مبارک باشد». طبيعتاً در چنين مواقعي بايد براي فرد مورد نظر آرزوي خوشبختي کنيد. در مورد همسري که انتخاب کرده، کنجکاوري نکنيد. لازم هم نيست براي او توصيه هاي مخصوص ازدواج بکنيد يا تجربيات تلخ خود و اطرافيان تان را عنوان کنيد.
يکي از همکاران باردار مي شود
اظهار خوشحالي کنيد، اما دست از فضولي کردن برداريد. از ارائه توصيه هايي که مخالف پزشکي روز است هم خودداري کنيد. مطمئن باشيد او براي خود پزشک متخصصي دارد که راهنمايي اش کند. از تعريف کردن داستان هاي وحشتناک در مورد وضع حمل و اين قبيل چيزهاي مربوط به حاملگي و به دنيا آوردن بچه هم خودداري کنيد.
يکي از همکاران سقط جنين مي کند
سقط جنين هم مرگ يک انسان است که بايد براي آن غصه دار شد. با درک عمق اين فقدان براي همکارتان، با او همدلي کنيد. از گفتن جملاتي مثل «خدا اين طور خواسته» يا «حتماً صلاح بر اين بوده» و از اين قبيل خودداري کنيد و هيچ وقت تحت هيچ شرايطي به همکارتان نگوييد که اين سقط جنين به خاطر کارهايي است که او کرده يا نکرده!
يکي از همکاران طلاق مي گيرد
طلاق هم نوعي مرگ است. در چنين موقعيتي بهتر است به جاي حرف زدن، به حرف هاي همکارتان گوش دهيد. در صورت لزوم هم مي توانيد توصيه هاي خود را (در مورد مراقبت از فرزندان، مسايل حقوقي مربوطه و...) ارائه دهيد.
يکي از نزديکان همکارتان شديداً بيمار شود، رفتار و عمل شما بيش از حرف هاي تان اهميت پيدا مي کند. با کمک به فرد مورد نظر در کارهايش، همدلي خود را به او نشان دهيد. از غيبت هاي او گلايه نکنيد. مي توانيد کسي را به عنوان جانشين موقت او در شرکت بگذاريد تا کارهاي مربوط به او را انجام دهد و فرد مورد نظر را از جريان کار آگاه کنيد.
يکي از نزديکان همکارتان فوت مي کند
وقتي يکي از همکاران، عزيز خود را از دست مي دهد، تسليت خود را به صورت کتبي و شفاهي به او اعلام کنيد. اگر از همکاران نزديک شماست، حتماً در مراسم تدفين و عزاداري شرکت کنيد. از گفتن جملاتي مثل «خدا را شکر کن، عذابش تمام شد» يا «مشيت خدا اين بوده» و... خودداري کنيد. کارهايي که از دست تان برمي آيد را براي او انجام دهيد و موقعيتش را درک کنيد. مرگ يکي از عزيزان ممکن است حال و هواي همکارتان را به کلي تغيير دهد، پس توقع نداشته باشيد بعد از يکي دو هفته همان همکار سابق شما شود.
يکي از همکاران اخراج شده يا منتقل مي شود
با او همدردي کنيد، اما طوري در اين رابطه با او صحبت نکنيد که داغش را تازه تر کنيد. توضيح او را در مورد دليل اخراجش بپذيريد و بيش از آن کنجکاوي نکنيد. اگر کمکي از دست تان برمي آيد دريغ نکيند؛ توصيه اي، تنظيم دوباره رزومه، پيدا کردن کاري جديد يا هر چيز ديگري. اما اين همدلي خود را تا جايي ادامه ندهيد که دست به همکاري در اعمال مخرب او مثل نوشتن نامه هاي تهديدآميز و... بزنيد و تعجب نکنيد اگر آن همکار سابق از زندگي شما بيرون برود، چون او ديگر عضوي از محل کار شما نيست و به جاي جديد وارد مي شود و ممکن است شما را فراموش کند.
منبع:کوچه ما شماره 7.