شيطان پرستان
پيدايش
انديشه شيطان پرستي و تقديس شيطان، در شماري از اديان کهن آمده است و برخي از اديان، خدايان متعددي داشتند که آن خدايان نماينده شر بودند به عنوان مثال در تمدن کهن مصر، الهه « سيت» يا «شيث» به کلمه satan؛ يعني شيطان به عنوان نماينده نيروي شر، نزديک است و مصري ها براي در امان ماندن از شر او، قرباني هاي زيادي تقديم آن مي کردند. در تمدن هندي نيز شيطان ، نقش زيادي در زندگي ديني مردم داشته است، آنها شيطان را « راکشا» مي ناميدند. يوناني ها نيز شيطان را « دي ات بولس» (D it-Boles)؛ يعني معترض، مي خواندند. در کشورهاي آسياي دور، شياطين شب را مي پرستيدند و کم کم تاريکي، نماد شر شد و نور، نماد نيکي و خير. در « بابل » و آشور، اسطوره ها در مورد درگيري خدايان خير و شر سخن مي گويند و در تمدن آفريقا ، هنوز هم جادوي« وودو» که تنها جادوي رسمي در جهان است، نوعي تقديس شيطان و راه به دست آوردن قدرت هاي خارق العاده از طريق آن براي تسلط بر برخي مردم به شمار مي آيد.(2)
افکار، آداب و رسوم و رفتار شيطان پرستان
2. آزاد گذاشتن عنان نفس براي انجام اعمال جنسي و شهوت پرستي ومصرف مواد مخدر و مشروبات الکلي . در توصيه هاي اين گروه آمده است که عنان نفس خود را آزاد بگذار و در لذت غوطه ور شو و از شيطان پيروي کن، زيرا او دستورهاي سخت به تو نمي دهد و فقط خواسته هاي تو را برآورده مي سازد و تو را زنده و پويا مي سازد. تراولي، به پيروان خود مي گفت : هر چقدر مي خواهي رابطه جنسي برقرار کن، هر طور مي خواهي و با هر کس که تمايل داري. ديگران بايد تسليم تو شوند.
3. آنها معمولا لباس هاي سياه مي پوشند و موهاي خود را بلند نگه مي دارند و تصوير صليب شكسته يا ستاره شش ضلعي را بر سينه و دست خود خال کوبي مي کنند. آنها از گردنبند سياه که نقش ستاره پنج ضلعي را دارد و در وسط آن سه شيطان با دو شاخ پيچيده به سمت پشت وجود دارد، استفاده مي کنند.
4. آنها ترجيح مي دهند که مراسم خود را در اماکن متروکه يا دور از مردم عادي انجام دهند و عموماً بر ديوارهاي محل برگزاري مراسم خود، اشکالي ترسناک مانند تصوير مار و جمجمه يا اشکال عجيب و غريب ترکيب حيوانات مختلف ترسيم مي کنند.
5. آنها در جلسات و مراسم خود، موسيقي پر سر و صداي راک ( Hard Rock) پخش کرده و مطالبي به شکل ترانه ها که از مرگ و خودکشي ستايش مي کند، مي خوانند. آنها در مراسم هاي خود در استفاده از مشروبات الکلي و مواد مخدر زياده روي مي کنند و در اين حالات، گاهي به چشيدن خون مي پردازند. آنها معمولا براي اين کار يک گربه يا سگ يا خروس را مي کشند و عموماً آنها حيوانات سياه را انتخاب مي کنند و در حالي که آن حيوان زنده است، آن را تکه پاره مي کنند وخون آن را به بدن خود مي مالند.
6. برخي از آنها دست به خودکشي مي زنند؛ زيرا از نظر آنان، آزادي و خودکشي حق آنان است و مي گويند: انسان آزاد است که هر چه مي خواهد، بخورد و هر چه مي خواهد، بپوشد و هر وقت که دلش مي خواهد، بميرد. خود کشي از نظر آنان انتقال به جهان خوشبختي و رقص است و بسيار شبيه به يکي از ايستگاه هايي است که انسان آن را مي پيمايد.(27)
7. نبش قبر و بيرون آوردن اجساد مردگان. آنها در اين حال بالاي جسدي که آن را در آورده اند، به رقص و پايکوبي مي پردازند. آنها در مورد اين کار مي گويند: آنها اين کار را انجام مي دهند تا سنگدل و قسي القلب شوند و عدم را با جان و دل احساس کنند و آن را تمريني براي قتل مي دانند، بدون آنکه هيچ احساس گناهي کنند و خم به ابرو بياورند.
8. آنها اخلاق را ضعف و مايه حمايت از ضعيفان مي دانند، آنها مي خواهند که اساس روابط مردم با هم سود جويي و لذت طلبي باشد و اخلاقيات را مانع بزرگي در اين راه مي دانند و آن را عامل حرکت و پيشرفت به شمار نمي آورند.
وصاياي نُه گانه شيطان پرستان:
1. عنان نفست را آزاد بگذار و در لذت ها غوطه ور شو؛
2. از شيطان پيروي کن، زيرا او تنها دستورهايي به تو مي دهد که با طينت تو سازگار است و هستي تو را سرشار از زندگي و پويايي مي کند؛
3. شيطان، نماد حکمت آلوده و نماد زندگي اصيل است، بنابراين خودت را با افکار دروغين و سراب ها فريب نده؛
4. افکار شيطان محسوس، ملموس و قابل ديدن است و طعم دارد و عمل به آن باعث شفاي تمام بيماري هاي جسمي و رواني است؛
5. نبايد عاشق شد؛ زيرا عشق، ضعف و خواري و پستي است؛
6. شيطان، نماد دلسوزي و شفقت براي کساني است که شايستگي آن را دارند و به جاي تباه کردن خود و عاشق ديگران شدن، بايد عاشق شيطان شد؛
7. حقت را از ديگران بگير، هر کس به تو يک سيلي زد، با تمام قدرت با مشت بر همه جاي بدن او بکوب و به او ضربه بزن؛
8. همسايه ات را دوست نداشته باش و با او همانند اشخاص غريبه و عادي ديگر رفتار کن؛
9. ازدواج نکن، بچه دار نشو، از اينکه ابزار و وسيله بيولوژيک براي ادامه نسل و زندگي انسان ها باشي، حذر کن، فقط براي خودت باش.(28)
پينوشتها:
1- گنوسي ها: گنوسي کلمه اي يوناني الاصل و مشتق از « گنوسيس»؛ يعني معرفت و آگاهي است و در اصطلاح، رسيدن به نوعي کشف معارف والا را گويند. گنوس، جنبش و فلسفه اي کهن و آميخته اي از عقايد يوناني، اسرائيلي و ايراني به شمار مي آيد. ر.ک: الموسوعه المسيره، چاپ الندوه العالميه، ص 1113.
2- عبده الشيطان، حسن الباش، ص 17.
3- بدعه عباده الشيطان، دکتر السعد السعمراني؟؟؟، ص8.
4- عباده الشيطان، صالح الشوره.
5- موسوعه الاديان المسيره، صص 323-324.
6- خبرگزاري رويترز، 2005/3/23.
7- عبده الشيان، باش، ص 58.
8- همان، ص 19.
9- اظهار الحق، دکتر محمد المفتي، ص 180.
10- عباده الشيطان، حالد غسان، عباده الشيطان، سالح الشوره .
11- اظهار الحق، ص 175.
12- اخبار الحوادث المصريه، 2001/5/17.
13- اظهار الحق، ص 180.
14- عبده الشيطان، الباش، ص 68.
15- مقاله: اتباع عبده الشيطان ينتلقون من مصر الي الاردن، احمد هريدي محمد.
16- فاديا عثمان، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
17- روزنامه بحريني«الواسط»، 2005/4/15.
18- شبکه حضرموت العربيه، 1426/11/19 ق.
19- بدعه عباده الشيطان، ص 100.
20- همان، صص 95-96.
21- همان، ص 96.
22- خبرگزاري آلمان، 2005/12/5.
23- بدعه عباده الشيطان، ص 97.
24- خبرگزاري آلمان، 2006/1/24.
25- مجله اگزکتف انتلجنس، 2005/8/26.
26- همان.
27- دکتر اسعد البحراني؟؟؟، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
28- اظهار الحق، ص 177؛ عبده الشيطان، باش، ص 75.
/ج