روز رسيدن به خير بزرگ
سخنان دكتر فتحي شقاقي در مراسم روز قدس سال 1373
درآمد
انتخاب آخرين جمعه ماه مبارك رمضان از سوي امام خميني (ره) به عنوان روز قدس و گراميداشت اين روز در جمهوري اسلامي با برپايي راهپيماييهاي چند ميليوني و باشكوه چنان تأثيري در اعماق وجود شهيد فتحي شقاقي و همفكران و همرزمانش گذاشته بود كه در اشاعه اين نوع نگرش به مسائل وحدتبخش در جهان اسلام از هيچ كوششي فروگذار نميكردند. سخنراني كه اين شهيد بزرگوار در مراسمي كه به مناسبت گراميداشت روز جهاني قدس در شبانگاه اين روز در سال 1373 در دمشق برگزار شد، ايراد كرده است و همزمان در فلسطين اشغالي نيز پخش شد، يكي از اين نمونههاي گوياست كه در زير از نظرتان ميگذرد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و الصلاه و السلام علي سيدنا محمد و آله و اصحابه
پس از يك ماه گرسنگي و روزهداري و تزكيه نفس، هنگامي كه مسلمان در اوج عبادت خود است، بايد قدس را به ياد آورد، بايد ديدگاه و مسير حركت خود را در اين زمان مقدس كه ما از طغيانگري ماديت و قيد و بند جسم و فشارهاي وقايع آزاد ميشويم به طرف آن تنظيم كند، بايد به سوي اين مكان مقدس روي آوريم، اين است جوهرهي پيام، پيام خميني (ره). در اين دنيا، در اين زمانه كه فلسطين و جهان در جغرافيا و معني خلاصه ميشود و قدس در فلسطين خلاصه ميشود هنگامي كه يك روز حقيقتا براي قدس اختصاص يابد، روز قدس حال را به شكل تاريخي، جغرافيايي و معنايي خلاصه ميكند، يعني مبارزه تا حل مشكل معادلات مختلف ادامه خواهد يافت، يعني مبارزه تا زماني كه خير بزرگ قدرت بگيرد، كامل شود و به مقابله با تمام باطل بشتابد، ادامه دارد.
يعني ديگر اورشليمي نباشد بلكه بيتالمقدس باشد، بيتالمقدسي كه به گفتهي محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله و سلم) تمام روحها فداي آنند در حالي كه روحش فداي هيچ كس نميشود و حضرت اميرمؤمنان علي (عليهالسلام) در مورد آن فرمودهاند: «چه نيك جايي است بيتالمقدس كسي كه در آن زندگي ميكند به مانند يك مجاهد في سبيلالله است، روزي فرا خواهد رسيد كه كساني بگويند، اي كاش ما كاهي در يكي از آجرهاي بيتالمقدس بوديم».
اورشليم نبود بلكه اين بيتالمقدس است كه معراج گاه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از طريق مكان محدود و زماني مطلق با قدرت و لطف الهي بود، اين قبله اول محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه تجليبخش معناي متصل به آينده و مملو از مبارزه، جنگ، خون و كشتار است، تجليبخش معناي موعود است كه در قبيح شدن چهرهي بنياسرائيل و ورود به مسجدالاقصي، ريشهكني طرح صهيونيستي استوار بر فساد و غلبهي شر و طغيان و مادهگرايي تجسم يافته است.
چه سنگين است واقعيتي كه شيطان بزرگ بر قله هرم آن به تنهايي آرميده است ولي روز قدس اگر بخواهيم، رويا را به حقيقت مبدل ميسازد، اگر از رويا محافظت كنيم و آن را از افكار وارده، پافشاري و تلاشمان سيراب كنيم، هميشه به حقيقت ميانجامد. چه سنگين است اين واقعيت ولي صاحب روز قدس همواره به ما نشان داده و معيارها را در امكان پيروزي روح بر ماده ميداد. آيا در تاريخ معاصر كسي توانسته است همانند خميني كبير (رحمت الله علیه) كه تمام يا گوشههايي از جهان را با سكوتش و ثروت دنيا را با زهدش و دروغگوييهاي سياستمداران و سياستها را با صدق و راستگويي منحصر به فردش شكست دهد و چنين چيزي را در زمان ما تجسم بخشد؟
آيا اين خود نشانگر زيربناي اصلي قيام و پيروزي او در عصر ارتباطات گسترده، كارتلهاي مخوف و طاغوتهايي كه تمام ارزشها را زير پا گذارده و چيزي به نام رحمت را نميشناسند، نيست؟
زمين كم وسعت است اما ديدگاهها بسيار وسيع، زميني كه خداوند آن را در كتابش مبارك داشته و بارها و بارها و بارها آن را مقدس شمرده را هيچ گاه به كساني نميدهد كه بعد از مجدشان به آنها گفت «كونوا قرده خاسئين» كساني كه خداوند سرنوشت آنها را ذلت و نداري رقم زده است «كتب عليهم الذلهء و المسكنهء». اي مردم، اگر به خدا ايمان داريم، اگر قرآن را حقيقتا نازل شده و صادق حقيقي ميپنداريد، پس چرا به اين كه فلسطين از آن شماست شك ميكنيد؟ بيتالمقدس از آن شماست، نه تنها به حكم تاريخ، بلكه به حكم واقعيتهايي كه واقعگرايان آن را نميبينند و قرآن مقدس آن را بشارت ميدهد زير آن حكيم خبير علام الغيوب نيز هست.
شك كردن در اين كه فلسطين مال شماست از كمي ايمان است، يكي از درجات يأس است كه معادل كفر است، حال اگر اين شك به درجهي بازماندن، عقبنشيني و چشمپوشي برسد، چه توصيفي ميتوان بر آن داشت؟ چگونه ميتوانيم يقينمان به فلسطينمان و قدسمان را به توافقنامهاي سري و سياه در اسلو مبدل سازيم؟ توافقنامهاي كه مبارزه را از بين ميبرد و اشغالگري را مستحكمتر ميكند، به كساني كه خداوند مذلت و نداري را برايشان خواسته، مشروعيت بخشيده و به آنان حاكميت بر سرزمين مبارك و مقدس را ارزاني ميدارد.
اين كار يعني شنا كردن بر خلاف جريان الهي، بر خلاف قرآن، بر خلاف اسلام، بر خلاف امت، تاريخ و حقش و پارو زدن بر خلاف جهت حركت مردم مجاهد و مظلوم فلسطين.
در روز قدس، زياد به محكوميت و تحميل مسئوليت كشتار حرم ابراهيمي نخواهم پرداخت، نه به شيطان بزرگ اشارهاي خواهم نمود و نه به شيطان كوچك، زيرا انتظاري از اين بهتر از آنها نميرود. ولي مسئوليت اين اقدامات را متوجه حكام عرب و مسلماني ميدانم كه فلسطين برايشان تنها نمادي است كه با آن ملتشان را فريب ميدهند، مسئوليت اين جنابت متوجه عرفات و گروه درمانده و شكست خورده او است كه خود را حدود يك ربع قرن به بهانه انقلاب و آزادي بر گردهي مردم فلسطين تحميل نمودند. در حالي كه امروزه ما را به دست صهيونيستها ميسپارند تا مانند گوسفند سر ببرند.
مسئوليت اين اقدامات متوجه احزاب و جنبشهايي است كه همانند شيطان لال در مقابل اين اقدامات ساكت ماندهاند در حالي كه كتابها و بولتنهايشان مملو از كلمات انشائي و انقلابي است، فاجعه در اينجاست كه آنها خود را بزرگتر از مصيبت وارده ميدانند، خود را بالاتر از مردم ميدانند آنها خود را بالاتر از مسئله فلسطين ميدانند.
در روز قدس، تنها خونخواهي و انتقام شهداي سجدهي خونين بامداد جمعه رمضاني در حرم ابراهيمي است كه ما را تسكين ميدهد.
مسلمان نيست، عرب نيست و فلسطيني نيست هر كسي كه به انتقال فكر نكند و يا آن كه با بي توجه از كنار اين خونها بگذرد تا دست در دست قاتلان بگذارد.
بياييد در روز قدس آتش شوق، انقلاب و مقاومت را همه جا برافروزيم، زيرا فلسطين تنها هنگامي آزاد ميشود كه تمام سرزمين فلسطين به صحنهي كارزار عليه طاغوتهاي بينالمللي در تمام ابعادشان مبدل گردد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26
درآمد
انتخاب آخرين جمعه ماه مبارك رمضان از سوي امام خميني (ره) به عنوان روز قدس و گراميداشت اين روز در جمهوري اسلامي با برپايي راهپيماييهاي چند ميليوني و باشكوه چنان تأثيري در اعماق وجود شهيد فتحي شقاقي و همفكران و همرزمانش گذاشته بود كه در اشاعه اين نوع نگرش به مسائل وحدتبخش در جهان اسلام از هيچ كوششي فروگذار نميكردند. سخنراني كه اين شهيد بزرگوار در مراسمي كه به مناسبت گراميداشت روز جهاني قدس در شبانگاه اين روز در سال 1373 در دمشق برگزار شد، ايراد كرده است و همزمان در فلسطين اشغالي نيز پخش شد، يكي از اين نمونههاي گوياست كه در زير از نظرتان ميگذرد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و الصلاه و السلام علي سيدنا محمد و آله و اصحابه
پس از يك ماه گرسنگي و روزهداري و تزكيه نفس، هنگامي كه مسلمان در اوج عبادت خود است، بايد قدس را به ياد آورد، بايد ديدگاه و مسير حركت خود را در اين زمان مقدس كه ما از طغيانگري ماديت و قيد و بند جسم و فشارهاي وقايع آزاد ميشويم به طرف آن تنظيم كند، بايد به سوي اين مكان مقدس روي آوريم، اين است جوهرهي پيام، پيام خميني (ره). در اين دنيا، در اين زمانه كه فلسطين و جهان در جغرافيا و معني خلاصه ميشود و قدس در فلسطين خلاصه ميشود هنگامي كه يك روز حقيقتا براي قدس اختصاص يابد، روز قدس حال را به شكل تاريخي، جغرافيايي و معنايي خلاصه ميكند، يعني مبارزه تا حل مشكل معادلات مختلف ادامه خواهد يافت، يعني مبارزه تا زماني كه خير بزرگ قدرت بگيرد، كامل شود و به مقابله با تمام باطل بشتابد، ادامه دارد.
يعني ديگر اورشليمي نباشد بلكه بيتالمقدس باشد، بيتالمقدسي كه به گفتهي محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله و سلم) تمام روحها فداي آنند در حالي كه روحش فداي هيچ كس نميشود و حضرت اميرمؤمنان علي (عليهالسلام) در مورد آن فرمودهاند: «چه نيك جايي است بيتالمقدس كسي كه در آن زندگي ميكند به مانند يك مجاهد في سبيلالله است، روزي فرا خواهد رسيد كه كساني بگويند، اي كاش ما كاهي در يكي از آجرهاي بيتالمقدس بوديم».
اورشليم نبود بلكه اين بيتالمقدس است كه معراج گاه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از طريق مكان محدود و زماني مطلق با قدرت و لطف الهي بود، اين قبله اول محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه تجليبخش معناي متصل به آينده و مملو از مبارزه، جنگ، خون و كشتار است، تجليبخش معناي موعود است كه در قبيح شدن چهرهي بنياسرائيل و ورود به مسجدالاقصي، ريشهكني طرح صهيونيستي استوار بر فساد و غلبهي شر و طغيان و مادهگرايي تجسم يافته است.
چه سنگين است واقعيتي كه شيطان بزرگ بر قله هرم آن به تنهايي آرميده است ولي روز قدس اگر بخواهيم، رويا را به حقيقت مبدل ميسازد، اگر از رويا محافظت كنيم و آن را از افكار وارده، پافشاري و تلاشمان سيراب كنيم، هميشه به حقيقت ميانجامد. چه سنگين است اين واقعيت ولي صاحب روز قدس همواره به ما نشان داده و معيارها را در امكان پيروزي روح بر ماده ميداد. آيا در تاريخ معاصر كسي توانسته است همانند خميني كبير (رحمت الله علیه) كه تمام يا گوشههايي از جهان را با سكوتش و ثروت دنيا را با زهدش و دروغگوييهاي سياستمداران و سياستها را با صدق و راستگويي منحصر به فردش شكست دهد و چنين چيزي را در زمان ما تجسم بخشد؟
آيا اين خود نشانگر زيربناي اصلي قيام و پيروزي او در عصر ارتباطات گسترده، كارتلهاي مخوف و طاغوتهايي كه تمام ارزشها را زير پا گذارده و چيزي به نام رحمت را نميشناسند، نيست؟
زمين كم وسعت است اما ديدگاهها بسيار وسيع، زميني كه خداوند آن را در كتابش مبارك داشته و بارها و بارها و بارها آن را مقدس شمرده را هيچ گاه به كساني نميدهد كه بعد از مجدشان به آنها گفت «كونوا قرده خاسئين» كساني كه خداوند سرنوشت آنها را ذلت و نداري رقم زده است «كتب عليهم الذلهء و المسكنهء». اي مردم، اگر به خدا ايمان داريم، اگر قرآن را حقيقتا نازل شده و صادق حقيقي ميپنداريد، پس چرا به اين كه فلسطين از آن شماست شك ميكنيد؟ بيتالمقدس از آن شماست، نه تنها به حكم تاريخ، بلكه به حكم واقعيتهايي كه واقعگرايان آن را نميبينند و قرآن مقدس آن را بشارت ميدهد زير آن حكيم خبير علام الغيوب نيز هست.
شك كردن در اين كه فلسطين مال شماست از كمي ايمان است، يكي از درجات يأس است كه معادل كفر است، حال اگر اين شك به درجهي بازماندن، عقبنشيني و چشمپوشي برسد، چه توصيفي ميتوان بر آن داشت؟ چگونه ميتوانيم يقينمان به فلسطينمان و قدسمان را به توافقنامهاي سري و سياه در اسلو مبدل سازيم؟ توافقنامهاي كه مبارزه را از بين ميبرد و اشغالگري را مستحكمتر ميكند، به كساني كه خداوند مذلت و نداري را برايشان خواسته، مشروعيت بخشيده و به آنان حاكميت بر سرزمين مبارك و مقدس را ارزاني ميدارد.
اين كار يعني شنا كردن بر خلاف جريان الهي، بر خلاف قرآن، بر خلاف اسلام، بر خلاف امت، تاريخ و حقش و پارو زدن بر خلاف جهت حركت مردم مجاهد و مظلوم فلسطين.
در روز قدس، زياد به محكوميت و تحميل مسئوليت كشتار حرم ابراهيمي نخواهم پرداخت، نه به شيطان بزرگ اشارهاي خواهم نمود و نه به شيطان كوچك، زيرا انتظاري از اين بهتر از آنها نميرود. ولي مسئوليت اين اقدامات را متوجه حكام عرب و مسلماني ميدانم كه فلسطين برايشان تنها نمادي است كه با آن ملتشان را فريب ميدهند، مسئوليت اين جنابت متوجه عرفات و گروه درمانده و شكست خورده او است كه خود را حدود يك ربع قرن به بهانه انقلاب و آزادي بر گردهي مردم فلسطين تحميل نمودند. در حالي كه امروزه ما را به دست صهيونيستها ميسپارند تا مانند گوسفند سر ببرند.
مسئوليت اين اقدامات متوجه احزاب و جنبشهايي است كه همانند شيطان لال در مقابل اين اقدامات ساكت ماندهاند در حالي كه كتابها و بولتنهايشان مملو از كلمات انشائي و انقلابي است، فاجعه در اينجاست كه آنها خود را بزرگتر از مصيبت وارده ميدانند، خود را بالاتر از مردم ميدانند آنها خود را بالاتر از مسئله فلسطين ميدانند.
در روز قدس، تنها خونخواهي و انتقام شهداي سجدهي خونين بامداد جمعه رمضاني در حرم ابراهيمي است كه ما را تسكين ميدهد.
مسلمان نيست، عرب نيست و فلسطيني نيست هر كسي كه به انتقال فكر نكند و يا آن كه با بي توجه از كنار اين خونها بگذرد تا دست در دست قاتلان بگذارد.
بياييد در روز قدس آتش شوق، انقلاب و مقاومت را همه جا برافروزيم، زيرا فلسطين تنها هنگامي آزاد ميشود كه تمام سرزمين فلسطين به صحنهي كارزار عليه طاغوتهاي بينالمللي در تمام ابعادشان مبدل گردد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26
/ج