ازدواج رشد بالنده
منبع : اختصاصي راسخون
ازدواج امری تقدس دار است که به صورت عقد بین زن و شوهر واقع می شود و قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بدان ترغیب و تأکید دارند به طوری که بهترین فائده بعد از اسلام، برگزیدن همسری مناسب و همتا شمرده شده است، ولی این امر مقدس با موانعی از جمله، بدگمانی به خداوند متعال، ازدواج مانع تحصیل، اختلاف پدر و مادر برخورد می کند که ما در این مقاله آنها مورد تحلیل قرار داده و بعد از آن به ثمراتی که ازدواج مناسب میتواند داشته باشد پرداخته ایم.
کلید واژه: ازدواج، ارزش، سنت، اسلام، موانع، ثمرات.
مقدمه
خداوندی که انسان و جهان را آفرید پیوند مستحکمی بین ذرات عالم مترتب نمود و اثرات فراوانی و حساس و ظریفی را برقرار کرد که چشم هر بیننده ای را بر خود متعجب می کند که چگونه خالقی اینگونه بین ذرات عالم نظمی قرار داده است و علاوه بر آن ارتباطی را میان انسان ها با سلیقه های مختلف همراه با کمال و سعادت یابی آنها ایجاد کرده است که هر عاقلی به اهیمت و ارزش آن پی خواهد برد.و وقتی انسان مسلمان آیات قرآن و روایات اسلامی را در پیش روی خود قرار می دهد درمی یابد که روش پیشوایان ما بر آن است که همه اتفاق نظر دارند که « ازدواج» امری مقدس و با ارزش است و یکی از پیچیده ترین اسرار عالم هستی که پسر و دختر خود نمی دانند، اهداف عالیه خلقت انسان را می تواند در ازدواج ظاهر و آشکار نمود و آرامش فردی و اجتماعی را نیز با آن برای خود و جامعه به ارمغان آورد. بنابراین در این مقاله آنچه بیشتر مورد تأکید است آن است که هر چند موانعی برای ازدواج وجود پیدا می کند اما ثمرات آنرا که می نگریم میبینیم موانع خودبخود از صفحۀ میدان به کنار زده می شود از این جهت موانع را خوب بشناس و ثمرات ازدواج را نیز مورد اهمیت قرار ده و سپس به تصمیم گیری و انتخاب بیاندیش و در طول زندگی درست عمل کن و به موفقیت و کمال و رشد والا دست یاب.
مفهوم ازدواج
ازدواج در قرآن
ازدواج بهترین فائده پس از اسلام
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «مَا استَفادَ امرُءٌ مُسلِمٌ فائِدَةً بعدَ الإسلام أفضَلُ مِن زَوجَةٍ مُسلِمَةٍ تَسُرُّهُ إذا نَظَرَ إلَیهَا وَ تُطیعُهُ اذا اَمَرَها و تَحفَظُهُ إذا غَابَ عَنها فی نَفسِها و مَالِهِ»(3) ؛(پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند: هیچ مسلمانی بعد از اسلام سودی برتر از زن مسلمانی که با نگاه به او شاد شود و آن زن سخن او را گوش دهد و خیال او از دارائی و همسر خویش وقتی بیرون می رود، راحت باشد نبرده است.) لذت زندگی آن سان برای آدمی فراهم می گردد که با همتایی زندگی را ادامه دهد که با داشتن او آرام باشد به طوری که وقتی نگاه به او می کند شاد گردد و دلهره ای و اضطرابی از بابت مسائل اقتصادی و اموالش نداشته باشد، اینچنین زندگی تقدس دارد و بعد از اسلام فائدهترین سودهاست که انسان می تواند بدان دست یابد.و این خود از محبوب ترین عبادت ها نیز به شمار می رود. زیرا وقتی شوهر انسان بر همسرش لبخند میزند این خود نوعی عبادت محسوب می گردد.
ارزش همسر
ازدواج سنت مقدس
ازدواج رحمتی از طرف خداوند
عوامل و انگیزه های دوری از ازدواج
قال الصادق (علیه السلام): «مَن تَرَکَ التَّزویجَ مُخافَةَ العیلَةٍ فَقد اَساءَ بِاللهِ الظَّنَ»(11)؛ (امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرکه از ترس مخارج زندگی ازدواج نکند به خدا گمان بد برده است.)بالاترین عمل زشت انسان، این است که به خداوند متعال گمان بد ببرد، خداوندی که خالق اوست و آفرینش و تربیت او را بر عهده دارد و لحظه به لحظه فیض بی منتهای خود را به انسان می رساند و اگر کمتر از ثانیهای آن فیض را بردارد انسان متلاشی می شود و همین عقیده کافی است که بداند اگر بخاطرنداشتن مال مانع ازدواج خود و یا دیگران گردد به خدای خود سوء ظن برده در زمره بدکاران قرار داده است.قرآن کریم می فرماید:«إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم»؛(اگر چنانچه فقیر و تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد، خداوند واسع و آگاه است.)از آنجایی که بسیاری از مردان و زنان برای فرار از زیر بار مسئولیت الهی و انسانی، عذرهایی از جمله نداشتن امکانات مالی را بیان می کنند در آیه فوق صریحاً گفته شده است که «فقر» نمی تواند مانع راه ازدواج گردد بلکه چه بسا ازدواج سبب بی نیازی می شود دلیل آن با ادراک و دقت روشن می شود، زیرا انسان تا زمانی که به صورت مجرد به سر می برد احساس مسئولیت نکرده و ابتکار و نیرو و استعدادش را به اندازه کافی برای کسب درآمد مشروع قرار نمیدهد. اما بعد از ازدواج شخصیت او، شخصیتی اجتماعی است که شدیداً مسئول حفظ و حراست از همسر و ابروی خانواده و تأمین وسایل زندگی و فرزندان آینده است و در این زمان انسان متأهل می اندیشد که درآمدهای خود را به گونهای خرج کند و در این راه تلاش کند تا خانواده اش در آسایش به سر ببرند. بنابراین هم تلاش کرده تا درآمدی حلال به دست آورد در حین این تلاش خود بخود به جایی می رسد که با برنامه ریزی صحیح به بی نیازی و غنی شدن دست پیدا می نماید.امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «روزی همراه همسر و فرزند است.»(12) و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند از ما نیست.»(13) پس بخاطر کمبود مال یا فقر هیچ گاه نمی توان آن را به عنوان مسألۀ بزرگ برای خود تلقی نمود و از ازدواج صرف نظر کرد بلکه باید به بزرگی خداوند متعال که صادق الوعد است توجّه نمودو از او در این راستا استعانت جست تا خداوند متعال نیز وسایل و مقدمات این امر بزرگ را فراهم آورد.
2. عدم سازگاری تحصیلات با ازدواج
انحرافی که دربعضی از خانواده ها مشاهده می شود نوعی توهم زایی و ساختگی «ازدواج مانع تحصیل است» میباشد. بدرستیکه تحصیلات علمی و پیشرفت روزافزون علم، دلگرمی و امیدی است که هر جوان می تواند بدان امیدوار باشد.اما نمی تواند مانعی برای دستیابی به تشکیل خانواده و زندگی گردد. زیرا که در بیشتر خانواده های موفق که نظر بیاندازیم، مردان و زنانی رامشاهده می کنیم که در کنار همدیگر و مکمل هم بوده اند به عبارتی در کنار هر مرد موفقی زنی شایسته هست و در کنار هر زن سعادتمند مردی لایق وجود داشته است. بایدتوجه داشت که با طرح «برنامه ریزی» در طول زندگی هیچ گاه به علم آموزی ضربه ای وارد نخواهد آمد.همانطور که زندگی زناشویی را ادامه می دهید در کنار آن همراه با همسر خود، تحصیل علم کنید، البته ممکن است در بین حرکت صعودی هر انسانی به سمت تعالی و رشدش موانعی حاصل گردد ولی با استعانت از خداوند و صبر و همدلی و همفکری می توان بر این مشکلات فائق آمد، نه آنکه یأس و ناامید شد و تصمیمی نابهنگام گرفت و از تحصیل و علم آموزی جدا شد.این نکته را نیز نباید فراموش نمود که اگر دختر یا پسری حالت روانی مطلوبی را نداشته باشد چگونه میتواند تحصیل موفق و شایسته ای را دنبال کند. پس ازدواج خود راهی صحیح فرا روی دختران و پسران است تا از طریق ازدواج با همدیگر تعادل روحی خود را به دست آورده و درکنار آرامش خاطری که دارند مشغول به ادامه تحصیل گردند. و عدم توجه به این نکته ممکن است افراد را دچار اختلالات روانی جدی نماید. که تعدیل یا مهار نمودن آن با مشکلات دیگر همراه می شود.
3. اختلاف پدر و مادر
به کار بستن معیارهای زندگی موفق با انس و الفت در خانواده می انجامد و بی توجهی به آن عامل بروز تشنج و اختلاف درخانواده است. صفای زندگی، نعمت بزرگی است که برخورداران از آن باید پیوسته شکرگذار آن باشند و قدر و قیمت خانۀ بی اختلاف و نزاع را بدانند. اگر پدر و مادر، اهل منطق نباشند و حرفهای خودرا غیر مستدّل و در فضایی تعصب انگیز و لجاجت و پرخاشگری برای هم بازگو نمایند یکی از خطری که آنها را تهدید می کند، این است که فرزندان آنها دچار و ضعیف بحرانی شدیدی می شوند به طوریکه بخاطر عملکرد پدر و مادر یا دچار ازدواج زودهنگام می شوند یا دیرهنگام و ناهماهنگی در تناسب سن حقیقی ازدواج خود عاملی برای نامطلوب بودن زندگی میگردد.یا اینکه بخاطر پدر و مادر دچار ازدواج زودهنگام عجولانه می شوند. زیرا، فرزند می خواهد خود را از رفتارهای پدر و مادر جدا کند و به هر طریق شده تن به ازدواج با هر کسی می دهد اگرچه آن شخص همتایی و اشتراکی با او نداشته باشد.بنابراین اختلاف پدر و مادر در خانواده، شعله های آتشی است که فرزندان از آن سوخته میشوند و حرارتهای آن شاید تا سال های متمادی گریبانگیر نسل فرزندان آنان نیز باشد پس قرآن کریم اگر می فرماید: «قو أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً»(14) حفاظت از آتش دوزخ به وسیله پرهیز از گناهان است، همین طور بروز اختلافات در یک خانواده شعلههای هستی سوز است که باید با رفتار صحیح خانواده را از سوختن نگه داشت تا فرزندان نیز با داشتن آرامش کافی و شرایط صحیح تن به ازدواج مورد دلخواه خود زده، زندگی متعالی و دارای رشد و کمال را داشته باشند.
4. توقعات طاقت فرسای خانواده
شایستگی یک خانواده با شخصیت و مفید که مقدس ترین نهاد اجتماعی و پیوند دهندۀ افراد به شمار میآید، نیست که بنیان نهاد خانواده را ـ که زمینه سازی بروز تکامل افراد است ـ با توقعات ناسالم و انگیزه های نادرست بر هم بزنند و بحران رنج آفرین را برای زوج های جوان ایجاد کنند. همچنین لازمه بدوش کشیدن تعهد ادارۀ یک زندگی این نیست که جوانان را با توقعات ناسالم خود دچار سردرگمی نمائیم و ازدواج آنها را به طول بیاندازیم. با توقعات سنگین همچون مهریه زیاد داشتن خانه و فلان شغل کذایی، بستر مناسب رشد را از آنان بگیریم. بعضی خانوادهها مهریۀ سنگین را دلیل بر شخصیت زن و موقعیت ممتاز شوهر می پندارند در حالی که اینان به انسان موقعیت و مقام نمی دهد. در این زمینه به نمونه خواستگاری عجیب و پرتوقع در تاریخ می نگریم؛ «عبدالرحمن بن عوف» همان مرد ثروتمندی که مطابق راه و رسم جاهلیت، به همه چیز از دریچۀ مادی می نگریست و مهریۀ سنگین را دلیل بر شخصیت زن و موقعیت ممتاز شوهر می پنداشت. او به خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: «اگر فاطمه را به همسری من درآوردی یکصد شتر که بار همۀ آنها پارچه های گرانقیمت مصری باشد به اضافۀ ده هزار دینار طلا مهریۀ او کنم!»پیامبر(صلی الله علیه و آله) از این خواستگاری زشت و بی معنی چنان خشمگین شد که مشتی سنگریزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشید و گفت: «تو گمان کردی من بندۀ پول و ثروتم که با پول و ثروت میخواهی بر من فخر بفروشی!»(15) آری باید در خواستگاری الگوهای اسلامی مشخص شود و سنت های جاهلیت پایمال گردد. منشأ این توقعات ناصحیح «شرک» به خداوند و «هوس های آلوده» است. زیرا اینان مقام و موقعیت و دیگر ظواهر زیبای دنیایی را از بندههای می خواهند که خودشان در برابر خداوند فقر محض اند در حالی که اگر مشرک نبودند و توحیدشان قوی بود بانگاه توحیدی خود، امر عظیم ازدواج را آسان می کردند تا زوجین جوان به اهداف عالی خود رسیده و از گناه دوری گزینند نه آنکه بخاطر ظواهر زیبای دنیای معامله بزرگ با خداوند را از دست بدهند و دچار خسران گردند.
5. خودارضائی
از موضوعاتی که قشری از جوانان را گریبان گیر آن نموده است «عمل خودارضائی» است که منشأ عادتهای انحرافی و غلط شهوانی است که جوان در اثر این عمل به آثار سوء آن مبتلا شده که نجات پیدا کردن از آنها به سادگی امکان پذیر نیست از این آثار می توان ، ضررهای جسمانی همچون کاهش و تحلیل قوای جسمانی ضعف بینایی، آسیب پذیری در برابر بیماری ها، پرخاشگریها و بداخلاقی ها یا اختلات روحی و روانی و ضررهای اجتماعی آن را که احساس گریز از اجتماع است را نام برد.چنین افرادی با توجه به لذات شخصی و خیالی خود، سبب می شوند که در حضور دیگران بودن را لذت نپندارند، که در دراز مدت باعث می شود از فکر ازدواج دور شده و گوشه گیری و تنهایی را مقدم بر ازدواج بدانند. یکی از انگیزه های دست زدن به چنین عملی ناشی از دوستی های انحرافی در دوران بلوغ می باشد. و روشن است که نوجوان پسر و دختری که زودتر از وقت طبیعی به بلوغ جنسی می رسند دچار مشکلات بیشتر و بینشهای فراوانتری می شوند و برای ارضای منطقی و مطلوب نیاز جنسی خود باید فاصله زمانی طولانی تری را تحمل کنند. بدین روی، اگر به دستورات اخلاقی و تربیتی و دینی توجه ننمایند و به خودسازی معنوی نپردازند، و در انتخاب دوست نیز تصمیمی شتابزده داشته باشند. احتمال ابتلای آنان به خودارضائی و آلوده شدن به این عمل ناپسند زیاد است.بنابراین اولین قدم برای رهایی از این عمل ناپسند، ازدواج در سریع ترین زمان ها و سپس رفتن به سمت معنویت و ارتباط با خداوند و اولیاء طاهرینش می باشد.
اسلام با ترک ازدواج مخالف است
ثمرات ازدواج
دختر و پسر هنگامی که بر اساس فطرت و طبیعت و به پیروی از دستور احق و راه و روشن انبیاء الهی ازدواج کردند و از بند خطرات شیطان و دچار شدن به لعنت خدا، که همه از اوصاف مرد و زن عزب است نجات پیدا کردند و در سایه ازدواج به آرامشی دست پیدا کردند. در اینجا زمینه تفکر صحیح و آینده نگری برای آنان فراهم می شود و راه برای شکوفائی استعدادهای نهفتهباز می شود و این شکوفائی در مردان خدا بسیار دیده می شود که از طریق ازدواج به مدارج عالیه علمی رسیدند از نمونه مرحوم علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان،قسمتی از کمالات و ترقیات علمی و معنوی خود را مرهون همسر با کرامت خویش می دنستند. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:«ثلاثَةٌ من السَّعادَةِ: الزُّوجَةُ المُؤاتِیَةُ و الوَلَدُ البارُّ و الرِّزقُ یُرزَقُ مَعِیشَةٍ یَغدُوا عَلی صِلاحِها و یَرُوحُ علی عیالِهِ»(18)؛ (سه چیز از خوشبختی است: همسر سازگار، فرزند نیکوکار و درآمدی که روزهنگام آن را به دست آورد و شب نزد خانوادهاش برگردد.)بنابراین زمینه مساعد و مناسب برای شکوفا شدن توانمندی ها و استعدادهای درونی ازدواج است که از خوشبختی و سعادت انسان شمرده شده است. و این استعدادها می تواند، استعداد مدیریت خانواده، تولید نسل، جمعگرائی و واقع گرائی باشد که به هر طریق زمینه اش را ازدواج فراهم می آورد.
2. نیکو شدن اخلاق
فرایندی که می توان از طریق آن به کمالات معنوی و رشد اخلاقی منسجم رسید «ازدواج» است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «زَوِّجُوا أیامکم فإنَّ اللهَ یُحسِنُ لََهُم فی أخلاقِهِم»(19) مردان عزب خودرا زن دهید چرا که با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند.) و یکی از اخلاقیات آن است که انسان در تمام امورات خود حتی در عبادت اعتدال را رعایت کند. وقتی آدمی ازدواج می کند نشاط فراوان در زندگی او را به سمت چنین برنامهای سوق میدهد در ارتباط با گفتار باهمسرخ ویش یا در بکارگیری اقتصاد در زندگی، اگر راه اخلاق و راه اعتدال را درپیش نگیرد، خودبخود رو به زیان و تزلزل استحکام خانواده پیش می رود از این جهت ازدواج راهگشای برای برقراری اخلاق نیکو در تمام زمینه ها در خانواده است.
3. علاج وسوسه های فکری
از نشانه های ورحی ناآرام و مضطرب، افکار بدور از ثبوت و سکون است که به مرور زمان انسان با افکار ناآرام دچار وسوسه های بی محتوا می شود و بُروز چنین افکاری بیشتر در زمان بلوغ به بعد است که انسان در مواجه با آن دو دسته می شود؛ عده ای راه تحمل و مقابله را درپیش می گیرند و عده ای راه تن دادن به ناآرامی و یأس را. بنابراین وجود وسوسه های فکری در انسان امری انکارناپذیر است. راه مقابله با چنین وسوسه هایی ازدواج است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خیارُ اُمتی المُتَأَهِلُّونَ و شِرارُ اُمتی العُزابُ»(20)؛(بهترین امت من زنداران و بدترین آنان عزب ها هستند) و نیز فرمود: «لو خرج الزاب من موتاکم إلی الدنیا لَتَزّوجُوا»(21) ؛ (اگر آنان که عزب مردند به دنیا برگردند، حتماً ازدواج خواهند کرد.)
4. احساس مسئولیت
کسی که ازدواج نکرده است، خود را آزا حسّ می کند و مسئول نمی شناسد. در نتیجه استعدادها و خلاقیتهای انسانی او هم بروز نمی کند. اما با ازدواج، بار «اداره زندگی» را بر دوش می کشد. این تعهد و احساس مسئولیت، سازنده است. کلاً هر نوع مسئولیت پذیری، انسان رابه تلاش و آشکار ساختن استعداد و توانایی خویش وامیدارد.
5. حق شناسی
ازدواج سبب می شود «حقوق متقابل» میان دو انسان پدید آید. ارتباط های خانوادگی و پیوندهای فامیلی، دامنۀ این حقوق و وظایف اخلاقی و اجتماعی را گسترده می سازد و سامان بخش روابط انسانی می گردد.امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «اگر دربارۀ ازدواج و دامادی، آیتی محکم و سنتی پیروی شده(از رسول خدا) هم نبود، باز موضوع نیکی به خویشاوند و مأنوس شدن با دیگران که خداوند در این امر قرار داده است، انگیزه ای بود که خردمند صاحبدل به ازدواج رغبت کند و عاقل درست اندیش به آن بشتابد.»(22)
6. کنترل دوستی های افراطی
دوستی های افراطی قبل از ازدواج در بین جوانان با عواطف شدیدی روبرو است که گاهی این دوستیها راه انحراف و خطا را طی می کند که مهمترین آنها غفلت از خانواده و شخصیت اجتماعی خویش است. که نجاتدهندۀ چنین دوستی های سراب گونه و توهم آمیز «ازدواج» صحیح و مناسب است.
7. آرامش
آرامش درونی، هدیه است الهی که خداوند متعال چون باران رحمت بر قلب های مؤمنان فرو می فرستد: «هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ»(23) که رهاورد چنین آرامشی در پرتو ازدواج میسر است. انسانی که آرامش دارد، با اطمینان خاطری به زندگی ادامه می دهد و شیفه مهرورزی به دیگران و امید به آینده است.
نتیجه
پي نوشت ها :
1.روم، آیه 21.
2.شوری، آیه 11.
3.وسائل الشیعه، ج 1، ص 23.
4.وسائل، ج 14، ص 7.
5.کافی، ج 5، ص 329.
6.ازدواج در اسلام، مشکینی، ص 21.
7.وسائل الشیعه، ج 14، ص 4.
8.میزان الحکمه، ج 5، ص 2252.
9.بحارالأنوار، ج 103، ص 221.
10.وسائل، ج 5، ص 115.
11.وسائل، ج 14، ص 7.
12.تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 595.
13.میزان الحکمه، ج 5، ص 2252.
14.تحریم، آیه 6.
15.تذکرة الخواص، ص 306.
16.شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 3، ص 515.
17.وسائل، ج 14، ص 3.
18.میزان الحکمه، ح 8563.
19.میزان الحکمه، ح 7814.
20.بحار، ج 100، ص 220 ـ 221.
21.ازدواج در اسلام، ص 27.
22.مدیریت خانواده، مهدی نیلی پور، ج 1، ص 30؛ به نقل از میزان الحکمه.
23.فتح، آیه 4.
1.قرآن کریم
2.وسائل الشیعه، حر عاملی ، محمد بن حسن ، نشر آل البیت ، قم ، چاپ اول ، 1411 ه
3.میزان الحکمه، محمدی ری شهری، محمد، نشر دارالحدیث، چاپ سوم، 1381.
4.بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر، نشر الوفاء، چاپ بیروت.
5.الکافی ، کلینی ، ابو جعفر ف محمد بن یعقوب ابن اسحاق ، نشر دارالکتب الاسلامی ، چاپ سوم ، 1388 ه
6.ازدواج و روابط زن و مرد، نجفی یزدی، سیدمحمّد، نشر اسلامی، چاپ ششم، سال 1383.
7.رهگشای جوانان، رستمی چاقی، علی، چاپ 1420.
8.نظام خانواده در اسلام، انصاریان، حسین، پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان.
9.تاریخ تحلیلی اسلام، نصیری رضی، محمد، نشر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، چاپ سوم، 1378، قم.
10.مدیریت خانواده، نیلی پور، مهدی،نشر سلسبیل، چاپ اول، 1385.
11.الفبای زندگی، محدثی، جواد، نشر بوستان کتاب، چاپ چهارم، 1385.
12.نرم افزار شباب، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، عروج.
13.نرم افزار بانوی ایرانی، مرکز تحقیقات امیرالمؤمنین اصفهان.
/ع