تاريخچه پوشش در جهان (2)
آلمان قرون ميانه
در اواسط سده ي چهاردهم، کت هاردي مردانه عرضه شد؛ با اين تفاوت که قد دامن آن بلند، و تا روي زمين مي رسيد. (همان، ص 94)
در آن زمان زنان لوازم آرايش مصرف نمي کردند. (همان، ص 95)
آلمان قرن 18
(ويل دورانت، تاريخ تمدن، روسوو انقلاب، جلد 10، بخش دوم، ص 687، 686 / عهد فردريک، اميرنشينها)
سوييس
اسکاتلند و انگليس
هلند
اسپانيا در قرون ميانه
اسپانيا در سده ي شانزدهم
زير دامني چتري، باب روز بود و اندام به ويژه از کمر به پايين در آن چندان مشخص نبود (همان، ص 143)
داشتن حجاب که از دوره ي مسلمانان در اسپانيا متداول شده بود، کم و بيش در انظار عموم رعايت مي شد. (همان، 150 - 151)
اسپانيا قرن 19
(تاريخ تمدن، فصل دهم، عظمت و انحطاط اسپانيا ص 325، ج 7) زنان در تماشاخانه ها حضور مي يافتند ولي در قسمت مخصوص مي نشستند و صورت خود را با تور مي پوشاندند.
(تاريخ تمدن، عمر طلايي ادبيات اسپانيا، فصل 11، ص 361)
فرانسه قرون ميانه
در سده ي پانزدهم، سر پوش عمامه اي شکل نيز مورد استفاده قرار گرفت، که موها را مي پوشاند، و تشکيل شده بود از عمامه هاي تو پر، که گاه به شکل قلب ساخته مي شد و روي ويمپل به سر مي گذاردند. (همان، ص 78)
فرانسه در دوران رنسانس
مردان موي خود را دور تا دور، در امتداد خط چانه، بلند مي کردند. زنان، به شيوه ي ايتاليايي و شبيه به حضرت مريم، موي خود را از ميان سر باز، و در پشت گردن مي بستند؛ و روي آن با شلقي که برگه هايي در کناره ها و پشت داشت بر سر مي گذاشتند . مو اغلب در کيسه اي ابريشمي پنهان مي ماند. زنهاي اشراف شنلي از پارچه ي مرغوب داشتند که به دور اندام خود مي پيچيدند، و با قلاب، تسمه و زبانه يا سنجاق سينه، آن را در جلو گردن مي بستند. (همان، ص 114)
ماسک مخمل سياه با آستر ساتن سفيد مورد استفاده ي زن و مرد بود. زنها در خارج منزل، و در تئاتر براي پنهان ساختن هويت شان بر چهره مي زدند. ماسکي که نيمي از چهره را مي پوشاند نيز متداول بود. نوع تمام چهره دکمه اي در پشت داشت که آن را با دندانها نگاه مي داشتند تا ماسک بر چهره بماند. (همان، ص 119 - 120)
زنان به هنگام سوار کاري، در زير پيراهن خود نوعي دابلت وهمچنين شلواري کوتاه و پف دار مي پوشيدند که کال سان نام داشت (همان، ص 129)
در نيمه ي دون سده ي شانزدهم تمام زنان خوش پوش اروپايي از يک نوع ردا استفاده مي کردند؛ رداي بلندي تا لبه ي پايين دامن، يقه دار، با آستينهاي کوتاه پف دار، که فقط يقه ي آن با قلابي بسته مي شد. (همان، 131)
فرانسه قرن 17
هنگام سوارکاري و يا پياده روي بر چهره ي خود ماسک مي زدند. (همان، 204)
دامنها بلند و پر چين بود و نوعي رودامني به نام (مانتو) روي آن پوشيده مي شد. (همان، 210)
زنان براي آنکه راحت بر اسب بنشينند، دامني پيله دار مي پوشيدند. (همان، 222)
به دنبال حکمي که ريشليو، مرد نيرومند مذهب و سياست فرانسه، در سال 1625 نمود، لباسها به مراتب ساده تر از گذشته شد. (همان، 178)
شنل نسبتا بلند به صورتهاي گوناگون روي شانه انداخته و آن را مانتو مي ناميدند. (همان، ص 181)
فرانسه قرن 18
(همان، ص 241)
انواع مانتيلا، شالهايي بزرگ شبيه به ردا با حاشيه هاي چين دار مورد استفاده بود. به نظر مي رسيد که استفاده از شال در سالهاي دهه ي 70 اين حکومت، رايج گرديد. نوع تابستاني آن کوتاه و زمستاني آن بلند بود. برخي از آنها سوراخي براي بيرون آوردن دست و بعضي، سرپوشي از پارچه نرم داشت. نوع بلند زمستاني آن که مانته ناميده مي شد سراسر جلوي آن با دکمه بسته مي شد. نوع تابستاني مانتيلا، يا مانتل، روي سر انداخته و به حالت آزاد در جلو گردن بسته مي شد. و يا دو سر آن از روي سينه به شکل ضربدر به پشت سر برده شده و به هم بسته مي شد. (همان، ص 242)
ماکارونيها گروهي از جوانان بي بند و بار انگليسي بودند. که پس از بازگشت از سفري سياحتي در ايتاليا، باشگاه ماکاروني را در انگلستان بنياد نهادند، و از آن پس لباسهايي که شکل و طرح افراطي و يا غير متفاوت داشت، به آنها منتسب گرديد (ص 252)
روپوش زنان، انواع کلاه، باشلق، و عمامه از پارچه هاي تور و کرپ بود. باشلق به سر پوشي اطلاق مي شد که با برگه يا بند در زير چانه بسته شود. (همان، ص 277)
زنان زير لباس خود، زير پوش، زير دامني و جوراب بلند مي پوشيدند.
بالاپوشي بلند با چندين لايه شنل سرشانه بود که برشي همانند برش پيراهن داشت. (همان، ص 285)
فرانسه قرن 19
در سالهاي دهه ي 40، همراه با لباس شب، روسري شرقي را به شکل عمامه به دور سر مي پيچيدند. (همان، ص 323)
لباس سوارکاري زنان شامل کت و دامني بود از پارچه ي دودي موسوم به لندن سموک دامن، بلند و پر چين، و کت، کوتاه. زير کت پيراهني پوشيده مي شد. زير دامن، چندين زير دامني، و همچنين شلواري از کتان لطيف سفيد با چينهايي به عرض 5 سانتيمتر در دم پا پوشيده مي شد. در اين دوره براي نخستين بار کت و دامن زنانه به بازار آمد. (همان، ص 334)
فرانسه قرن 20
از همان سال به بعد دامنها کوتاه تر شد تا به زانو رسيد. و اين، امري بي سابقه در تاريخ پوشاک به شمار مي رفت. (همان، ص 419)
در اين دهه طرح لباسها چنان بود که اندام صاف و بدون برجستگي مي نمود. (همان، ص 420)
زنان سوار کار شلواري مي پوشيدند بلند تا مچ پا که تا زانو گشاد و از زانو به پايين تنگ بود و به درون چکمه فرو مي رفت.
برهنگي به بهانه پيشرفت
ـ سال 1947 و جلوه هاي نو
در سال 1950 شلوار برمودا که مردان انگليسي از آن در مناطق گرمسيري استفاده مي کردند، متداول گرديد و در سال 1953 به آمريکا راه يافت و در کنار دريا، مناطق گرمسير و حتي در شهر نيويورک به هنگام تابستان مورد استفاده قرار گرفت (همان، ص 482)
از زماني که «کلارک گيبل» هنر پيشه آمريکايي، در يکي از فيلمهاي سالهاي دهه سي، پيراهن خود را از تن بيرون آورد و تماشاگران ديدند که او زير پيراهن بر تن ندارد، نپوشيدن زير پوش در ميان جوانان متداول گرديد. (همان، ص 483)
منابع اين فصل:
1. کتاب زن در آينه تاريخ، علي اکبر علايقي
2. تاريخ تمدن ويل دورانت، جلدهاي 10، 9، 7
3. تاريخ لباس، روت کاکس، شيرين بزرگمهر.
منبع: حريم ريحانه