تحلیل مبانی نماز تاريخی عيد فطر امام رضا (ع)
مقدمه
جلوههای قرآن، سنت و عترت
در اسلام معيار ارزشگذاری برخی ايام به عنوان عيد، از سه ساحت مورد توجه قرار گرفته است:
الف) ولادت رهبری از رهبران الهی؛ عيد ولادت امامان معصوم (ع)
ب) انتصاب رهبری از رهبران الهی به مقامی بزرگ؛ عيد مبعث و عيد غدير
ج) دگرگونی و تحولی سازنده در افکار و آرمان انسانها؛ عيد فطر
در قرآن کريم «واژه عيد» نسبت به روز نزول مائده آسمانی که موهبتی ويژه از سوی خداوند متعال به حضرت عيسی (ع) و پيروانش بود، اطلاق گرديده است. حضرت عيسی در قرآن کريم خداوند را مورد ندا قرار میدهد و او را چنين میخواند: «اللّهم ربّنا أنزل علينا مائدةً من السّماء تکون لنا عيداً لِاوّلِنا و آخِرنا» (مائده، 114): خداوندا فرو فرست بر ما خوانی از آسمان تا برای همه ما از اولين و آخرين، عيدی باشد.
در تفسير نمونه در توضيح اين آيه بيان شده است «عيد در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهايي که مشکلات از قوم و جمعيتي بر طرف ميشود و بازگشت به پيروزيها و راحتيهاي نخستين ميکند عيد گفته ميشود، و در اعياد اسلامي به مناسب اينکه در پرتو اطاعت يک ماه مبارک رمضان و يا انجام فريضه بزرگ حج، صفا و پاکي فطري نخستين به روح و جان باز ميگردد، و آلودگيها که بر خلاف فطرت است، از ميان ميرود، عيد گفته شده است.
آنچه در اين آيه مهم مینمايد آناست که کلمه عيد به عنوان فلسفه و علت برای نزول مائده آسمانی ذکر شده است. به ديگر سخن از آنجايي که چرايي نزول مائده آسمانی، اطمينان قلب و زدودن وسوسههای نفسانی و نزديکی بيشتر به ساحت الهی است (مائده، 113)، عيد بودن چنين روزی که هر سال تکرار میگردد، چنين ويژگیهايي را در بر خواهد داشت و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت به پيروزي و پاکي و ايمان به خدا بوده است، حضرت مسيح (ع) آن را عيد ناميده است.(مکارم شيرازی، 1353، ج 5، ص 131)
اطلاق عيد فطر به مصاديقی که بر کسب کمال دلالت دارد، در روايات نيز به چشم میخورد. حضرت علی (ع) در اين زمينه سخن معروف و در عين حال عميق و دقيقي دارند که میفرمايند: «کلُّ يومٍ لا يُعصی اللهُ فيه عيدٌ» (رضی، حکمت 428)؛ هر روزی که در آن معصيت الهی صورت نپذيرد عيد است. ازاينرو تکامل روحی، معنوی شخص روزهدار در عيد فطر فلسفه اساسی اين مناسبت دينی را تشکيل میدهد که شايسته است توجهی در خور به جايگاه آن در نماز تاريخی عيد فطر امام رضا (ع) صورت پذيرد.
اين دگرگونی و تکامل فضائل انسانی که با فرارسيدن عيد فطر، در مسلمانان ايجاد میشود در نماز تاريخی امام رضا (ع) ظهور و بروزی آشکار و برجسته دارد. در اين روز شاهد بروز رفتاری در مسلمانان هستيم که جز با حصول تکاملی روحانی در انسان قابل توجيه و تفسير نمیباشد. به گونهای که در توصيف حالت مردم در آن شرايط، بيان شده است هنگامی که امام (ع) با شرايطی که رسول الله (ص)، نماز میگذارد، از خانه بيرون آمد و آغاز به تکبير گفتن نمود، مردم نيز يک صدا به خروش آمدند چنان که شهر مرو يکپارچه تکبير شده بود و مردم تحت تأثير آن شرايط به گريه افتاده، شهر را زيرپاي خود به لرزه انداخته بودند. چون فرماندهان ارتش و نظاميان با آن صحنه مواجه شدند همه بياختيار از مرکبها به زير آمده، کفشهاي خود را هم از پايشان در آوردند و تحت تأثير اين تکامل روحی که البته فراهم آمدن آن ريشه در سير معنوی فرد در طول ماه مبارک رمضان دارد، با مردم همراه شده و به دنبال آنان به راه خود ادامه دادند. (جعفر مرتضی، 1359، ص 184) اين شرايط خود نشان از دگرگونی درونی مردم به خاطر عيد فطر دارد. به سبب ايجاد چنين حالات روحی در مردم بود که در هنگام گزارش اين صحنههاي مهيج به مأمون، وی برآشفت و وزيرش «فضل بن سهل» به او پند داد که اگر امام به همين شيوه راه خود را تا جايگاه نماز ادامه دهد مردم چنان شيفتهاش خواهند شد که ديگر ما تامين جاني نخواهيم داشت. (همان) ازاينرو به او پيشنهاد کرد بهتر است اورا از نيمه راه بازگردانيم.
بنابراين بهروشنی در يافت میشود که سرّ برگردادن امام (ع) از نيمه راه مصلی، در فلسفه عيد فطر نهفته است و آن تکامل روحی معنوی مردم در پرتوِ يک ماه روزهداری و همچنين تأثير برپايي نماز عيد فطر مطابق سنت پيغمبر، توسط فرزند او است که موجب ايجاد چنين حيرانی و سردرگمی مأمون میشود.
2) عينيت بخشی به شعائر اسلامی
اين عمل در سيره حضرت رضا (ع) نيز نمودی نبوی دارد. ايشان در مورد علّت تکبيرهای زياد در روز عيد فطر میفرمايد: «تکبير، تعظيم و بزرگداشت خداوند متعال است و نوعی تشکر از هدايتها و نعمتهای پروردگار جهانيان میباشد.» (ابن بابويه، 1373 ه. ش، ج 1، ص 122) حضرت رضا (ع) همچنين در باب فلسفه نماز جماعت که نماز عيد فطر نيز از مصاديق آن است میفرمايد «خداوند متعال نماز جماعت را قرار داده است که شعائر اسلامی و معارف الهی همانند اخلاص، توحيد، ارزشهای اسلامی، عبادت و نيايش برای خدا آشکار و ظاهر و مشهور شود زيرا در اظهار اين اعمال و علنی بودن آن حجت خداوند بر مردم شرق و غرب عالم تمام میشود.
همچنين مسلمانان دوچهره و منافق و کسانی که نماز را سبک میشمارند مشخص شوند و وادار به انجام دستورات الهی باشند. همچنين گواهی افراد نسبت به عدالت و صلاح همديگر جائز باشد. افزون بر اين نماز جماعت نيکوکاری و ترويج فضيلتها را به همراه دارد و خيلیها را از گناه و فساد باز میدارد» (علي بن موسي (ع)، 1411 ه. ق، ص 101)
بنابراين با وجود چنين پشتوانه نظریِ الهی، هنگامی که آفتاب سر زد امام (ع) از جا برخاست، خود را شستشو داد و عمامهاي سفيد بر سر نهاد. آنگاه با معطر ساختن خويش با گامهايي استوار به راه افتاد. امام از کارکنان منزل خويش نيز خواسته بود که همه همينگونه به راه بيفتند.
همگی در حالی که امام را حلقهوار در بر گرفته بودند، از منزل خارج شدند. امام سر به آسمان برداشت و با صدايي چنان نافذ چهار بار تکبير گفت که گويي هوا و ديوارها تکبيرش را پاسخ ميگفتند. دم در فرماندهان ارتش و مردم منتظر ايستاده و خود را به بهترين وجهي آراسته بودند. امام با اطرافيانش پا برهنه از منزل خارج شد، لحظهاي دم در توقف کرد و اين کلمات را بر زبان جاري ساخت:
الله اکبر، الله اکبر على ما هدانا، الله اکبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام، و الحمد لله على ما ابلانا
امام اين عبارات را با صداى بلند ادا میکردند و مردم نيز همصدا با او تکبير ميگفتند. شهر مرو يکپارچه تکبير شده بود و مردم تحت تاثير آن شرايط به گريه افتاده، شهر را زيرپاي خود به لرزه انداخته بودند.
چون فرماندهان ارتش و نظاميان با آن صحنه مواجه شدند همه بياختيار از مرکبها به زير آمده، کفشهاي خود را هم از پايشان در آوردند. امام حرکت خود به سوي نماز را آغاز کرد. وي هر ده قدمي که به پيش ميرفت، ميايستاد و چهار بار تکبير ميگفت. گويي که در و ديوار شهر و آسمان هم پاسخش ميگفتند. (جعفر مرتضی، 1359، ص 184 - 185)
بنابراين آشکار میشود که ريشه الاهی داشتن رفتار امام در روز عيد و تعظيم شعائر دينی، نقشی بهسزا در ايجاد فضايي روحی، معنوی داشت که در پرتوِ آن حرکت اجتماعی، دينی پايههای از پيش متزلزل دستگاه خلافت به لرزه درآمد و مأمون را وادار کرد همه تبعات بعدی نيمه کاره ماندن مراسم برپايي نماز عيد را به جان بخرد، اما از ادامه يافتن و افزايش چنين روحيههايي معنوی و برپايي آنسان سنتی الهی، جلوگيری کند.
3) ) آمادهسازی بستر اجتماعی
امام خود در مراسم ولايت عهدی که مأمون از او خواست برای مردم سخنرانی کند به اين نکته اشاره نمود و آمادگی مردم در باب برقراری و پذيرش حکومت معصوم را يادآور شد و فرمود «به خاطر پيامبر اکرم ما بر شما حقی داريم و شما نيز به خاطر آن حضرت بر ما حقی داريد. آنگاه که شما حق ما را نسبت به خود انجام داديد، بر ما واجب است که حقتان را ادا کنيم.» (مجلسی، 1403 ه. ق، 146) همه تأکيد امام علی (ع) برای آمادگی و اتمام حجت از سوی مردم ريشه در همين مسئله اساسی دارد. (ر. ک: رضی، خطبه 91 و 220؛ حکمت 22) اما نبايد از نظر دور داشت که فراهم بودن آمادگی و شرايط خاص، برای هر فعلی لازم است و اين مطلب اختصاص به حکومت ندارد. در مسئله برپايي نماز نيز اين مهم خود را نشان میدهد.
نمود چنين مسئلهای (يعنی فراهم نمودن آمادگی در مردم)، در مورد نماز امام رضا (ع) به گونهای عام ايجاد شد. يعنی امام هشتم (ع) با انتخاب مواضعی دقيق و سنجيده از طرح نخستين پيشنهاد مأمون برای ولايت عهدی تا هنگامی که برآن شد نماز را اقامه کند، توجه مردم را چنان به سوی خود جلب نموده بود که هر گونه حرکت اجتماعی يا دينی توسط وی صورت میپذيرفت، به شدت مورد دقت و توجه مردم واقع میشد. به اين جهت بود که امام از آغاز دعوتهای مأمون برای ولايت عهدی، با رد اين پيشنهادات، حساسيت و توجه مسلمانان را به سوی خود جلب نمود. در ادامه نيز هنگامی که چارهاي جز حرکت نيافت؛ پيش از ترک برای وداع با پيامبر، صلی الله و عليه و آله و سلم، وارد حرم شريف نبوی گرديد. حضرت در حالی که با صدای بلند گريه ميکرد چند نوبت با پيغمبر و مرقد پاک او خداحافظی کرد. سپس با ابراز نارضايتی از سفر، امام هنگام بيرون رفتن از مدينه تمام اقوام و بستگان خود را فرا خواند و در جمع آنان فرمود بر من گريه کنيد زيرا ديگر به مدينه بر نخواهم گشت. (مسعودي، 1409ه. ق، ص 178) امام (ع) به تنهايي راهي مرو شد و هيچيک از بستگان حتي تنها پسر خود حضرت جواد (ع) را همراه نبرد. ايشان در مرو و در حضور مأمون نيز از پذيرفتن ولايت عهدی سر باز زد تا اينکه به سبب اجبار مأمون خود را ناگزير از پذيرفتن اين جايگاه يافت. (مجلسی، 1403 ه، ص 147) اتخاذ اينگونه مواضع از سوی امام علاوه بر اينکه بر نارضايتي ايشان از ورود در دستگاه حکومت مأمون دلالت میکرد به نحوی باعث ايجاد حساسيت در مردم نيز میشد. ايشان حتی در مسئله دعوت به سوی اقامه نماز نيز به همين صورت عمل کردند.(ر. ک: جعفر مرتضی، 1359، ص ۱۸۴)
مجموعه اين عوامل فضايي را فراهم کرده بود که مردم با نظر به علاقهای که به امام داشتند به همه اعمال او توجهی خاص داشته باشند. از اين رو هنگامی که خبر اقامه نماز توسط امام (ع) انتشار يافت جمعيتی بسيار فراوان در مقابل منزل ايشان اجتماع کردند و با توجه به زمينه پيشينی که در مورد رفتارهای امام داشتند، آمادگی هرگونه تأثيرپذيری را پيدا کرده بودند.
4) پيروزی الهی در نبردی درونی
اميرالمؤمنين علی (ع) اين نبرد را اينگونه توصيف میکند: « ألا و إن المضمار اليوم و السباق غداً ألا و إن السبقة الجنة و الغاية النار». (ابن بابويه قمي، 1377ه .ش، ص 516) دنيا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جايزه برندگان اين مسابقه و جهنم جزاي بازندگان است. در روايتي از فرزند گراميش امام حسن عليهالسلام چنين آمده است: «مرّ الحسن (ع) فى يومٍ فطر بقومٍ يلعبون و يضحکون فوقف علي رؤوسهم، فقال: إن الله جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه، فيستبقون فيه بطاعته إلي مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا، فالعجب کل العجب من ضاحک لاعب فی اليوم الذی يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و أيم الله لو کشف الغطاء لعلموا أن المحسن مشغول باحسانه و المسىء مشغول بإساءته. ثم مضى». (حراني، 1412ق، ص 170) در اين حديث، امام حسن (ع) انجام اعمال عبادي در ماه مبارک رمضان را، تشبيه به مسابقه بين افراد نمودهاند و عيد فطر را زمان اخذ جوايز برندگان آن ميدانند.
بنابراين فرد و جامعهای که در ماه رمضان موفق به اصلاحات فردی و درونی گرديده و نيروهای مهاجم داخلی را به زانو درآورده است، با برگزاری روز عيد، آمادگی خويش را برای اصلاحات اجتماعی و مبارزه با دشمنان خارجی آماده میکنند. آنان خود را آماده پيمودن راههای دشوارتر نموده و روز عيدرا مقدمه اين سفر طولانی ميدانند. با در نظر آوردن چنين مبنايي، بهتر ميتوان به عمق چرايي حاکم شدن فضايي معنوی بر جمع مسلمانانِ آماده برای نماز عيد فطر و تأثير اجرای آداب و سنتهای نبوی، توسط امام رضا (ع)، پیبرد. هنگامی که انسان درون خود را در پيکاری يک ماهه پرورش داد و از آلودگیهای درونی پالوده کرد، تحت رهبری امامی که خود نيز به عالیترين درجه به چنين نبردی مشغول بوده است، آمادگی هرگونه اصلاح اجتماعی و دگرگونی درونی را پيدا میکند. از همين رو بود که مأمون پس از گذشت اندکی از آغاز حرکت امام، چنان آشفته گشت که گويي خلافت را به زودی از دست خواهد داد.
5) تجسم وحدت امت اسلامی
خداوند درقرآن کريم در زمينه وحدت امت اسلامی میفرمايد: «انهذهامّتکمامةواحدةو انأ ربّکمفاعبدون» (انبيا، 92)؛ همانا اينامتشما امتواحدهاست. يا اينکه در سوره آل عمران میفرمايد: «واعتصموا بحبلالله جميعاًو لاتفرقوا واذکروا نعمتالله عليکماذ کنتمأعدآءً فألّفبينقلوبهمفأصبحتمبنعمتهاًخواناً» (آل عمران، 103)؛ بهريسمانالهیچنگبزنيد و از تفرقهبپرهيزيد و نعمت خدا بر خود را به ياد آوريد، آنگاه که دشمن يکديگر بوديد و او ميان دلهای شما الفت برقرار نمود و در پرتو نعمت او با هم برادر شديد. رسولاکرم (ص) نیز همواره بر اين مطلب تأکيد داشتند. ايشان بهطور رسمیپساز هجرت، در قرارداد و عهدیميانمهاجرانو انصار، وحدتامتاسلامرا اعلام فرمود: «انهم امةٌ واحدةٌ من دون الناس»( ابن هشام، 1411 ه. ق، ج، ص): مسلمانانجدایاز بقيةمردم، يکامتهستند. حضرت علی (ع) نيز چنين سيره ای را در رابطه خود با خلفا اتخاذ نمود و پس از اينکه در چند فرصت مناسب به محق بودن خود به جايگاه خلافت اشاره کرد، همواره در امور مختلف خلفا را مشاوره و ياری میداد. (ر. ک: ابو اسحاق ثقفی کوفی، 1355ش، صص 305الی 308؛ سید مرتضی، 1410ق، ج 3، ص243)
وحدت مسلمانان مهمترين مسئلهای بوده که دشمنان اسلام از آن هراس داشتهاند و همواره تلاش کردهاند اين همدلی را از جامعه مسلمانان دور سازند. حضرت سجاد (ع) روز عيد فطر را روز جشن و شادی و اجتماع و همياری مسلمانان نسبت به يکديگر میداند و میفرمايد: «پروردگارا! ما به سوی تو برمیگرديم در روز عيد فطرمان که آن را برای اهل ايمان روز عيد و شادی و برای اهل ملّت خودت روز اجتماع و همياری قرار دادی.» (صحيفه سجاديه، دعای 45)
در روز برگزاری نماز تاريخی عيد فطر توسط امام رضا (ع) نيز اين کارکرد عيد، جلوهای خاص داشت. هنگامی که امام به شيوه نياکان خود به همراه ياران، تکبيرگويان براي نماز بيرون رفت، شهر مرو از گريه و فرياد تکبير مردم به لرزه درآمد و مردم از شدت شيون و فغان، ياراي خودداري نداشتند. اتحاد و يکدلی مردم به گونهای بود که گويي زمين و آسمان و در و ديوار با او هم آوا هستند. (ر. ک: ابن بابويه، 1373، ج 2، ص 161)
6) سيره امام رضا (ع) در اجرای نماز عيد
بعد از جريان ولايتعهدی حضرت رضا علیهالسلام ، عيد فرا رسيد. مأمون با اصرار فراوان از آن حضرت خواست تا برای اجرای مراسم عيد حضور يابد و ضمن اقامه نماز عيد خطبه بخواند. امام رضا (ع) به فرستاده مأمون فرمود: شروطی را که ميان من و تو در پذيرفتن امر ولايتعهدی بود، خودت میدانی. [بنا، بر اين بود که من از اين گونه امور معاف باشم.] مأمون پيغام داد که: من میخواهم با اين عمل دل مردم آرامش يابد و فضيلت شما را بشناسند.
پيغامها از سوی مأمون و امتناع حضرت رضا (ع) پيوسته ادامه داشت تا آنکه حضرت رضا (ع) در اثر پافشاری خليفه فرمود: دوست دارم مرا از اين امر معاف داری و اگر معاف نمیداری، من همچنانکه پيامبر صلیاللهعليهوآله و اميرالمؤمنين (ع) برای نماز عيد بيرون میآمدند، خواهم آمد. مأمون گفت: هر طور که دوست داری بيرون بيا و مراسم عيد را به انجام برسان. آنگاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسکونی حضرت رضا (ع) اجتماع نمايند. با انتشار اين خبر مردم مرو مشتاقانه برای شرکت در مراسم و بهرهوری از وجود حضرت رضا (ع) خود را آماده کردند. هنگامی که خورشيد طلوع کرد، امام (ع) غسل نمود و عمامه سفيدی را که از پنبه تهيه شده بود بر سر گذاشت و يک سر آن را روی سينه و سر ديگر را ميان دو شانه انداخت. دامن را به کمر زد و به همه پيروان و دوستدارانش دستور داد چنان کنند. آنگاه عصای پيکان داری به دست گرفت و از منزل بيرون آمد. آن حضرت در حالی که پا برهنه بود و پيراهن و ساير لباسهايش را به کمر زده بود، به همراه غلامان و ياران نزديک خويش ـ که آنان نيز چنين کرده بودند ـ به همين شکل از منزل به سوی مصلّا حرکت کردند.
هنگام خروج از منزل، امام رضا (ع) سر به سوی آسمان بلند کرد و چهار تکبير گفت، اين تکبيرها آن چنان با صلابت و روحانيت خاصی ادا میشد که گويی آسمان و در و ديوار با نوای حضرت همآواز هستند. سرداران و نظاميان و ساير مردم که با آمادگی و آراستگی تمام در بيرون منزل صف کشيده بودند، هنگامی که امام رضا و يارانش را به آن صورت مشاهده کردند به پيروی از امام رضا (ع) و هماهنگ با او بانگ تکبير سردادند.
شهر مرو يکپارچه فرياد تکبير سر داد و به دنبال آن از گريه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بيت (ع) به لرزه در آمد، سرداران هنگامی که حضرت را با آن حال ديدند از مرکبهای خود پياده شدند و کفشهای خود را در آورده و کنار گذاشتند و به دنبال امام (ع) به راه افتادند. حضرت رضا (ع) پياده راه میپيمود و هر ده قدم يک بار میايستاد و سه تکبير میگفت.
ياسر خادم میگويد: در اين حال ما گمان میکرديم که آسمان و زمين و کوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو يکپارچه گريه و شيون بود، فضل بن سهل ذوالرياستين با مشاهدهاين اوضاع به مأمون گفت: [اگر امام رضا (ع) با اين وضع به مصّلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد و ممکن است با يک اشاره طومار حکومت را در هم پيچند،] به نظر من بهتر است که از او بخواهی تا برگردد.
مأمون نيز به سرعت کسی را فرستاد و از حضرت رضا (ع) در خواست نمود تا از ميانه راه برگردد. امام رضا (ع) هم کفشهای خود را طلبيد و سوار مرکب شده، به منزل مراجعت کرد.(اصول کافی، حديث 7) اين حماسه جاويدان نشان میدهد که اگر پيشوايان معصوم عليهمالسلام و بزرگان دين و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت مييافتند و میتوانستند از نمازهای عيد فطر و قربان بهرهبرداری کنند، چه نتايج پرباری برای مسلمانان داشت.
نتيجه
به ديگر سخن میتوان رکنهای شش گانه مذکور را، فلسفه اين رويدادِ تاريخی بزرگ به حساب آورد. به اين معنا که عملی با چنين نتايج و آثاری که دل مأمون را سرشار از بيم از دست رفتن تاج و تخت می کند، به اينچنين مبانی و معارفی الهی و مقدس تکيه دارد و تنها توسط شخصيتی معصوم و الهی چون امام رضا (ع) قابل عينيت و هويتبخشی است.
فهرست منابع
- قرآن کريم
- ابن بابويه قمی ، ابوجعفر محمدبن علي بن حسين بن موسي، عيون اخبار الرضا (ع)، جلد 1، تهران: نشر صدوق، 1373 ه. ق
- ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمدبن علي بن حسين بن موسي، من لايحضره الفقيه، جلد 1، نجف: دارالكتب الاسلاميه، 1377ه. ق
- ابو الحسن، محمد بن حسين بن موسي موسوي بغدادي (شريف رضی)، نهج البلاغة، تهران: اسوه، 1384 ه. ش
- ابن هشام ، عبدالملك بن هشام، السيره النبويه، بيروت: دار الجليل مصر؛ مطبعه مصطفي البابي الجلي و اولاده، 1411 ه. ق
- سيد مرتضی علم الهدی، ابو القاسم علی بن حسين بن موسی، الشافی فی الامامة، جلد 3، تحقيق عبدالزهرا الحسينی الخطيب، تهران: موسسة الصادق، 1410ه. ق
- ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهيم، الغارات، به کوشش جلال الدين محدث، تهران: انتشارت انجمن آثار ملی، 1355ه. ش
- حراني، ابومحمدحسن بن علي، تحف العقول عن آل الرسول، جماعه المدرسين بقم المشرفه؛ قم: موسسه النشر الاسلامي، 1412ه. ق
- حسيني ، جعفرمرتضي، زندگى سياسي هشتمين امام، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1359 ه. ش
- علي بن حسين(ع)، صحيفه سجاديه، تهران: افراسياب، 1378 ه. ش
- علي بن موسي (ع )، امام هشتم، فقه المنسوب الامام الرضا (ع) و المشتهر ( بفقه الرضا)، بيروت: موسسه آل البيت (ع) لاحيا التراث، 1411ه. ق
- کلينی[ اردكاني], محمدعلي، تحفه الاولياء ( ترجمه اصول کافي)، قم: دارالحديث، 1387 ه. ش
- المتقي الهندي ، علاءالدين علي بن حسام الدين، کنز العمال، جلد7، بيروت: دار احياء التراث العربي، 1991م
- مجلسی، علامه محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، بيروت: مؤسسة الوفاء، جلد 49، 1403 ه. ق
- مسعودي ، ابولحسن علي بن الحسين بن علي، ، اثبات الوصية للامام علي بن ابي طالب، بيروت: دارالاضواء، 1409هـ - 1988م
- مكارم شيرازي ، ناصر، تفسير نمونه، جلد 5، تهران: دارالكتاب اسلامي، 1353ه. ش
- هولستی، ال.آر، تحليل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه نادر سالارزاده اميری، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايی، 1373 ه. ش.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : meysam2fan
/ج