تحلیلی بر بازتاب اصلاحات غازانی در روند بازسازی مراکز شهری ایران (703 - 694 هجری)

تهاجم تارخی مغول در فاصله سالهای 616 تا 619 ه.با ویرانی و کشتار گسترده ای در کانونهای مدنی ایران همراه بود.با نشستن غبار فتنه مغول زندگی بر ویرانه های شهرها و روستاهای ایران در شرایط بسیار دشواری ادامه یافت.با وجود این به سبب کشمکش های نظامی و لشکرکشی مغولان در ایران دامنه ویرانی ها روز افزون بود.اگرچه با تشکیل حکومت ایلخانی چشم انداز تازه ای برای بازسازی مراکز شهری ایران پدید آمد، اما ....
يکشنبه، 4 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تحلیلی بر بازتاب اصلاحات غازانی در روند بازسازی مراکز شهری ایران (703 - 694 هجری)

تحلیلی بر بازتاب اصلاحات غازانی در روند بازسازی مراکز شهری ایران (703 - 694 هجری)
تحلیلی بر بازتاب اصلاحات غازانی در روند بازسازی مراکز شهری ایران (703 - 694 هجری)


 

نويسنده:دکتر فریدون الهیاری*




 

چکیده
 

تهاجم تارخی مغول در فاصله سالهای 616 تا 619 ه.با ویرانی و کشتار گسترده ای در کانونهای مدنی ایران همراه بود.با نشستن غبار فتنه مغول زندگی بر ویرانه های شهرها و روستاهای ایران در شرایط بسیار دشواری ادامه یافت.با وجود این به سبب کشمکش های نظامی و لشکرکشی مغولان در ایران دامنه ویرانی ها روز افزون بود.اگرچه با تشکیل حکومت ایلخانی چشم انداز تازه ای برای بازسازی مراکز شهری ایران پدید آمد، اما بی ثباتی اوضاع کشور و تفاوتها و تعارضات قوم غالب و جامعه مغلوب مانع شکل گیری جریان سازندگی و فراگیری آن بود.روی کار آمدن«غازان»سلطان مسلمان تحول ویژه ای را در حکومت ایلخانی و مناسبات آن با جامعه ایرانی نمودار ساخت.اهتمام غازان به اصلاحات پر دامنه اجتماعی، سیاسی، اداری، اقتصادی و حقوقی زمینه تازه ای را در دوره ایلخانی به وجود آورد.مهمترین پیامد این رویداد مهم تاریخی تغییر نگرش فرمانروایان مغول ایران، نسبت به رعیت و مشارکت جامعه ایرانی در سازندگی بود.فراگیری سازندگی در دوران سلطنت غازان موجب تحولی مهم در اوضاع شهرهای ایران شد.در کنار نقش رعیت در سازندگی، اقدامات گسترده غازان در بازسازی شهرها و احیای زیر ساخت اقتصاد کشاورزی و بازرگانی موجب رونق پاره ای شهرهای مهم دوره ایلخانی در آذربایجان، عراق عرب، فارس و ارّان شد.مقاله حاضر به بررسی اهمیت اصلاحات غازانی و نسبت آن با سازندگی در ایران می پردازد و ضمن تحقیق درباره دامنه سازندگی در قلمرو ایلخانی اقدامات مهم عمرانی غازان را تبیین می کند.

واژه های کلیدی
 

ایلخانان، اصلاحات، غازان، سازندگی، بازسازی، شهر و شهرنشینی، عمران، نخبگان ایرانی، رشید الدین فضل اللّه همدانی، فراگیری سازندگی، صحراگردی، یکجانشینی، مشارکت عمومی.

مقدمه
 

یورش ویرانگر مغول در دهه دوم سده هفتم هجری ضربه ای هولناک بر زندگی شهری و شهرنشینی در ایران وارد ساخت.کانون های مهم مدنی ایران دستخوش ویرانی و کشتار گسترده ای گشت و فعالیتهای اقتصادی جوامع شهری که به سان شبکه ای پیوسته بود از رونق افتاد.اگرچه غبار هجوم آغازین مغول پس از بازگشت چنگیز به ایران فرونشست، اما کشمکش های مغولان و کانون های مقاومت داخلی در ایران و پیگیری اهداف مهم امپراتوری جهانی مغول در غرب موجب ادامه ویرانی و کشتار تا تشکیل حکومت ایلخانی شد.با وجود برخی گزارشها درباره گرایش اوگتای جانشین چنگیز به سازندگی و تکاپوی پاره ای عناصر ایرانی، در فاصله هجوم اولیه مغول تا تشکیل حکومت ایلخانی، زندگی شهری و سازندگی در ایران دچار رکود و ایستایی شد.به قول دونالد ویلبر بین سالهای 1220 تا 1270 میلادی برابر با 616 تا 656 هجری قمری تقریبا هیچ ساختمان مهمی در ایران بنا نشد و یا اثری که بتوان به آن دوره نسبت داد باقی نمانده است.فارس و کرمان که به سبب پذیرش ایلی اوگتای قاآن از ویرانی مصون ماند نیز تابع چنین شرایطی بود(20/ص 4).تشکیل حکومت ایلخانی آرامش و امنیتی نسبی بر قلمرو یکپارچه ایران حکمفرما ساخت.از این رو شهرنشینی و سازندگی در ایران چشم انداز تازه ای یافت.
در دروره ایلخانی هلاکو6630-656 ه.) اباقا(680-663 ه.)در سایه گرایش ایشان به سازندگی و تکاپوی جدی عناصر ایرانی به ویژه خاندان جوینی و خواجه نصیر الدین طوسی، روزنه ای امید بخشی برای سازندگی و رونق دوباره حیات شهری در ایران پدید آمد.اما پس از مرگ اباقا در فاصله سالهای(680 تا 694 ه)به سبب تشدید کشمکش های درونی و رقابت های ویرانگر شاهزادگان و امرای مغولی در ایران نه تنها فرصتی برای سازندگی پدید نیامد، بلکه بر دامنه ویرانی ها نیز افزوده شد.با روی کار امدن غازان سلطان مسلمان(703-694 ه)نقطه عطفی در تاریخ ایلخانی نمودار شد و در پوتو اصلاحات غازانی جریانی فراگیر در سازندگی آغاز شد.مقاله حاضر بر پایه طرحی پژوهشی درباره شهرهای ایران در دوره ایلخانی * به بررسی تأثیر اصلاحات غازانی بر روند سازندگی و رونق زندگی شهری در ایران دوره ایلخانی می پردازد و با بررسی دامنه سازندگی در شهرهای ایران رمز فراگیری سازندگی یا به تعبیری مشارکت جامعه ایرانی در بازسازی دوباره مراکز مدنی را کاوش می کند.

اصلاحات غازانی و زندگی مدنی
 

بر پایه آنچه گفته شد، اگرچه با تشکیل ایلخانی، در سایه جهانداری ایلخانان مغول و تکاپوی عناصر ایرانی امید تازه ای برای بازسازی مراکز مدنی ایران پدیدار شد، اما با وجود این کوشش انجام گرفته تا روی کار آمدن غازان(703-694 ه.)تغییر محسوس و رونق قابل ملاحظه ای را در حیات شهری ایران موجب نشد.بی تردید دامنه ویرانگری مغول به گونه ای بود که بازسازی ویرانی ها به کوششی عمومی و برخاسته از متن جامعه بستگی داشت.جوینی مورخ ایرانی تاریخ مغول و سالهای نخست حکومت ایلخانی درباره شدت فاجعه مغول می نویسد:«تا رستخیز اگر توالد و تناسل باشد غلبه مردم به عشر آنچه بوده است نخواهد رسید»(7/ج 1، ص 75)نویسنده نزهت القلوب نیز در دوران انحطاط و فروپاشی قدرت ایلخانان با وجود چند دهه تکاپوی بازسازی چنین قضاوتی درباره چشم انداز آینده شهرهای ایران دارد و در این باره می نویسد:«و شک نیست که خرابی که در ظهور دولت مغول اتفاق افتاد و قتل عامی که در آن زمان رفت اگر تا هزار سال دیگر هیچ حادثه واقع نشدی هنوز تدارک پذیر نبودی و جهان با آن (*)-طرح پژوهشی شماره 800423 حوزه معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان
حال اول نرفتی که پیش از آن واقعه بود.»(9/ص 28)بدیهی است که جبران چنین ویرانی گسترده ای که به نابودی کامل برخی مناطق شهری و تقریبا کشتار و تخریب در سراسر ایران انجامید با اقدامات پراکنده ایلخانان و صاحب منصبان ایرانی دربار ایشان امکان پذیر نبود و به رویشی نوین از درون جامعه بستگی داشت.رشید الدین فضل اللّه همدانی مورخ برجسته ایرانی و وزیر و ایدئولوگ حکومت ایلخانی که نظریه پرداز اصلاحات غازانی نیز شناخته می شود، درباره ناپایداری و بی بنیادی اقدامات ایلخانان در بازسازی و عمران مراکز مدنی ایران می نویسد:«پیش از این پادشاهان مغول...هوس عمارت داشته اند و در آن شروع کرده، لیکن کمتر به انجام رسانیده چنانکه مشاهده رفته و هر کجا بنیادی نهادند مبالغ اموال بر آن صرف می شد و از ولایات وجوه تا بقور و چهارپای و آلت و مزدور می آوردند و خلایق را زحمات می رسید و اکثر تلف می شد و کسانی که بر سر آن می بودند اللیله حبلی می گفتند و مال از میانه می رفت و زیادت عمارتی میسر نمی شد و آن نیز که کردند بر بیناد نبود و به اندک زمانی خراب گشت» (11/ج 2/ص 70-1369).بی تردید این تعبیر رشید الدین که در بخش مربوط به اصلاحات غازانی کتاب جامع التواریخ آمده کوششی در جهت تبیین ضرورت اصلاح نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوره ایلخانی و سامان دهی امور ایرانشهر به عنوان عاملی مهم در تسهیل روند بازسازی کشور و رونق و احیای مراکز شهری آن است. سلطان زاده با اشاره به ناکارآمدی و ناپایداری اقدامات ایلخانان و نخبگان ایرانی پیش از غازان علت آن را عدم اتکا بر نیزها و سرمایه های مردم و فقدان قوانین و مقررات کافی برای زندگی شهری بیان می کند(12/ص 115).اما نباید از نظر دور داشت که بی بنیادی امور و ناپایداری اقداماتی که در جهت سازندگی آغاز شد، ناشی از تضادها و تعارضات قومی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و معیشتی مغولات غالب و جامعه یکجانشین ایرانی بود که بروز آن در ساختار حکومت و عناصر صاحب نفوذ و قدرت، پیامدهای ناگواری داشت.بی تردید کمترین تأثیر فزونی عناصر صحراگرد مغول در ایران گسترش چراگاهها و مراتع و نابودی روستاها و مراکز یکجانشین ایران بود.تضاد زندگی صحراگردی و یکجانشینی در این تعارض و تفاوت معیشتی محدود نمی شد، بلکه در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و سیاسی شکافهای بزرگی را نمودار می ساخت(3/ص 462).نخبگان ایرانی از آغاز جهانداری مغولان در ایران در چارچوب این چالش به تکاپو برای تعدیل آسیب های ناشی از این تعارض در مناسبات ایلخانان با رعایا و یا به تعبیری حکومت و جامعه پرداختند و در فرایندی تدریجی همسازی شیوه حکومتی قوم غالب با سنت های ملکداری ایرانی را پی گرفتند.
اسلام آوردن غازان فراتر از جنبه اعتقادی، دگرگونی سیاسی مهمی را در حکومت ایلخانی نوید می داد.اگر بدیهی ترین پیامد این رویداد پیوند معنوی ایلخان با جامعه ایرانی بود، اما نسبت مصالح ملک و منافع رعیت بر پایه فرهنگ سیاسی ایرانی و جایگزینی شریعت اسلامی و رسوم کشورداری ایرانی به جای سنتهای یاسایی-اگرچه رهایی عناصر مغولی حتی در دوره پذیرش اسلام از سنت های قبیله ای و یاسایی دشوار به نظر می آمد-در عرصه زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه ایرانی نتایج مهمی به همراه داشت(5/ص 460-459).بنابراین اصلاحات منسوب به غازان کوششی مهم در جهت تبیین نظری تحولی بود که در فرایندی تدریجی از آغاز به وسیله نخبگان ایرانی پیگیری می شد.اگرچه اصلاحات غازانی که در بخش«تاریخ مبارک غازانی»از کتاب ارزشمند جامع التواریخ به تفصیل تبیین شده است، از زوایای مختلفی قابل بررسی است، اما این پژوهش به بازتاب اصلاحات غازانی در زندگی شهری و سازندگی در مراکز مدنی ایران توجه دارد.مروری کلی بر عنوان فصول مختلف اصلاحات غازانی به خوبی رویکرد جدی او را به رعیت پروری، بازساری زیرساخت اقتصاد کشاورزی، سامان دهی امور مالی، تأمین امنیت راهها و مراکز شهری و روستایی ایران و جلوگیری از تعدّی امرا و عناصر مغولی بر ایرانیان نشان می دهد. بی تردید تحقق چنین اهدافی بر پایه اصلاح ساختار حکومت ایلخانی و سازمانهای حکومتی آن ممکن بود.بدین روی غازان در چارچوب فرامینی طرز اندیشه و طرح اصلاحات را در عرصه های مختلف تجویز می کند.اصلاحات غازانی در نهادهای مختلف سیاسی، قضایی، مالی، اداری، نظامی و حوزه های اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و شرعی قابل تأمل است.بی تردید در کنار انگیزه های مختلف یکی از عوامل مهم اهتمام غازان به اصلاحات نسبتا گسترده، شرایط بسیار دشواری بود که غازان در آن به قدرت رسید.
مروری بر تاریخ ایران دوره ایلخانی به خوبی نشان می دهد، ویرانی های ناشی از هجوم مغول، تسلط صحراگردان بیگانه بر جامعه ای با اقتصاد کشاورزی، بازرگانی و صنعت، ناپایداری سیاسی در دوره یلخانی، تعدیات بی کد و حصر عناصر ایلی، هزینه های سنگین نظامی، مال بخشی های بی حساب ایلخانان و مخارج اردوهای خواتین و شاهزادگان، خزانه های گرانبهای ایلخانان را تهی ساخت و ریشه های پر رونق اقتصاد ایران را خشکاند.پیروزیهای سرشار از غنایم و سرزمین های تازه که مدتها منبع اصلی درآمد مغولان و تأمین کننده هزینه های ایشان بود نیز پایان یافته بود.از این رو هنگامی که غازان بر تخت پادشاهی تکیه زد، با خزانه ای تهی، سرزمینی آشوب زده و روستاهای خالی از سکنه و شهرهای بی رونق روبه رو شد.بنا بر گفته وصاف الحضره هنگام جلوس غازان به سبب تغییرات سیاسی آن سال که در مدت هشت ماه سه پادشاه بر تخت نشستند و دو بار در چهارسوی مملکت لشکرکشی بزرگ شد، آن چنان خزانه سلطان خالی بود که برای هزینه سپاه و دفع تجاوز جغتایان در خراسان ناگزیر شد چند تومان زر از ملوک تبریز بگیرد(19/ص 326).بنابراین غازان پس از تسلط بر امور کشور و کوتاه کردن دست مدعیان به سفارش و اندرز مشاوران عالی مرتبه ایرانی تقویت بنیه اقتصادی کشور و به تبع آن نیروی مالی دولت را که مایه ثبات سیاسی و پایداری ملک بود، در دستور کار خود قرار داد.بی تردید در چنین شرایطی که ایلخانان حاکم بر ایران از سرچشمه سرشار غنایم و پیروزیهای نظامی نومید شده بودند، باید بر درآمدهای داخلی تکیه می کردند.رونق اقتصاد داخلی کشور نیز که به کشاورزی و بازرگانی بستگی داشت، در پرتو کوشش و تلاش رعیت ممکن بود.به هر روی در شرایطی که به سبب فقر و بیچارگی رعیت و خرابی شهرها و روستاها ریشه اقتصاد داخلی خشکیده و خزانه ایلخان نیز خالی بود، نخبگان ایرانی فرصتی یافتند تا با بهانه رهیافت حفظ قدرت، که برای فرمانورایان بیگانه حاکم بر ایران حیاتی و پر جاذبه بود، ایلخان مسلمان را متوجه اصلاح امور سازند.طرح این اصل متعارف در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران که پادشاهی به سپاه به مال و مال به آبادانی به رعیت و رعیت به عدل و عدل به شاهی بستگی دارد(17/ج 1، ص 241 و 261؛16/جزء اول، ج 1، ص 158-157؛10/ص 38-37).می توانست به خوبی پیوند مصالح ملک و منافع رعیت را در نظر فرمانورای مغولی ایران تبیین سازد.بدین روی با چنین پنداری رعیت پروری در اندیشه و عمل غازان معنی یافت.رشید الدین این پندار را با ظرافتی ویژه از زبان غازان این گونه بیان می کند:«و روزی فرمود که من جانب رعیت تاژیک نمی دارم اگر مصلحت است تا همه را غارت کنم، بر این کار من قادر کسی نیست به اتفاق بغارتیم لیکن اگر من بعد تغار و آش توقع دارید و التماس نمایید با شما خطاب عنیف کنم و باید که شما اندیشه کنید که چون بر رعایا زیادتی کنید و تخم ایشان و غله ها بخورانید من بعد چه خواهید کرد.»(11/ج 2، ص 1443).
رشید الدین که در جامع التواریخ به تفصیل اصلاحات غازانی را تبیین می کند، در بیان ضرورت اصلاح امور کشور، وضع فلاکت بار و رقت آمیز رعیت ایرانی را به روشنی گزارش می دهد.فشارهای مالیاتی، سنگینی هزینه سپاهیان مغول که در دوران ناملایمات داخلی و لشکرکشی های خارجی چون طوفان بلد از شهرها و روستاهای مختلف می گذشتند و هستی ناچیز رعیت بیچاره را به تاراج می بردند و رنج و خفت ناشی از فرود ایلچیان و مأمورین مغولی به خانه های رعیت که به مال و ناموس رعایای ایرانی و مزارع و باغات ایشان دست درازی می کردند، آنچنان مشقّت بار و دردآور بود که در پاره ای از شهرها و روستاها رعیت ناگزیر به رهایی خانه و کاشانه نابسامان خود می شد.بنابر گزارش همین نویسنده در یزد اوضاع آنچنان بود که در تمامی دیه ها آفریده ای یافت نمی شود و آنها که ناگزیر به ماندن شده بودند، دیه بانی می گماشتند که به محض دیدن کسی از دوردست خبر می داد تا ساکنان در کهریزها پنهان شوند(11/ ج 2، ص 1421)و«در اکثر شهرها از بیم آنکه ایلچیان را به خانه های ایشان فرود می آوردند، در خانه ها از زیر زمین می کردند و گذرهای باریک تا باشد که ایلچیان به چنان گذرگاه میل نکنند و فرود نیایند، چه هر ایلچی که به خانه کسی فرود می آمد، بیرون از آنکه زیلوها و جامه خواب و تمامت آلات خانه پاره و کهنه می کرد و اگر اندک قوتی و نفقه ای و هیمه ای جمع کرده بودی تمامت می ستدند و درهای خانه به جای هیمه می سوختند و خراب می کردند»(11/ج 2، ص 1421).در سال 695 ه. گروهی از ایلچیان پسر امیر نوروز به خانه یکی از ائمه یزد وارد شدند و پس از غارت و ویرانگری در آن خانه زیبا که نزدیک پنجاه هزار دینار قیمت داشت، درهای خانه را که دو هزار دینار ارزش داشت سوختند.(11/ج 2، ص 22-1421)رشید الدین پس از گزارش این رویداد می نویسد:«چون حال خانه های دستاربندی که مفتی شهر باشد و اسم قضا بر وی بر این منوال بود از آن اهالی و آحاد و رعایا قیاس توان کرد چگونه باشد»(11/ج 2، ص 1422).در چنین شرایطی افزون بر این که انگیزه ای برای سازندگی نبود، بلکه مردم شهرهای مختلف به سبب تعدیات بی حد و حصر و فشارهای مالیاتی ناگزیر به ترک دیار خود می شدند.در قزوین کار به جایی رسیده بود که نماز جمعه در شهر برگزار نمی شد و شهر از جامع درآمد(8/ص 604-603؛18/ص 139).داشتن جامع مهمترین نماد شهرهای ایرانی و اسلامی و تفاوت آن با روستا بود.بنابراین رعیت که بر پایه«چرخه ثبات سیاسی»در فرهنگ ایرانی یکی از ارکان مهم آبادانی و سازندگی بود،
در نگاه صحراگردان مغول هیچ قدر و منزلتی نداشت.رشید الدین درباره ارزش رعیت در نظر حکام مغولی ایران می نویسد:«...کلوخ و خاشاک را در نظر حکام و غیرهم اعتبار بود و رعایا را نه، و خاشاک شوارع آن کوفتگی نمی یافت که رعیت غازان....» (11/ج 2، ص 1443).
بر پایه آنچه گفته شد مهمترین محور اصلاحات غازان تغییر نگرش فرمانروایان مغولی ایران نسبت به رعیت به عنوان عامل اساسی سازندگی و منبع تأمین مالی حکومت و پایه های قدرت آن بود.با چنین ذهنیتی اصلاحات مهم غازانی که رویکردی جدی به مهار تعدیات بسیار بر رعیت و تأمین حداقل مصالح و منافع او داشت در قالب فرامینی اعلام شد.اگر چه بررسی دامنه اعمال و اجرای این فرامین در حوزه حکومت و جامعه و همچنین قلمرو مکانی و زمانی آن قابل تأمل است، اما بی شک اصلاحات غازانی تأثیر مهمی بر روند سازندگی و زندگی شهری در دوره ایلخانی داشت.نویسنده نزهت القلوب که بر پایه منطق حاکم بر تفکر سیاسی نخبگان ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی نسبتی ویژه بین رعیت، آبادانی و مالیات می شناسد، با تأکید بر معیار مالیاتی-که در انگیزه های اصلاحات غازانی نیز آن گونه که مشاهده شد، تقویت منابع مالی و درآمدی دولت اهمیت ویژه ای داشت-اصلاحات و عدل غازانی را می ستاید و می نویسد:«و در تمامت ایران زمین....حقوق دیوانی آن....بیرون از خراسان که آن را سلطنت علی حده است و حساب آنجا در عهد مغولی داخل جمع ایران نمی کدند و جداگانه نوشتندی به چند نوبت که جامع الحساب ممالک نوشتیم تا اول عهد غازان خان تمغده اللّه بغفرانه، یک هزار و هفتصد و چند تومان بوده و بعد از آن به سبب عدل غازان خان که ولایات روی به آبادانی نهاده بود به مبلغ دو هزار و صد تومان و کسر می رسید...»(9/ص 28-27).بدین روی نویسنده نزهت القلوب بر پایه معیار مالیاتی و حقوق دیوانی ایالات و شهرهای ایران تغییر مهم در روند بازسازی ایران و آبادانی و عمارت مراکز مدنی و روستایی آن را تببین می کند.

دامنه فعالیتهای عمرانی و آبادانی در دوره سلطنت غازان
 

آن گونه که اشاره شد اصلاحات غازانی زمینه مناسبی برای عمران و آبادانی در قلمرو ایلخانی فراهم ساخت.بی تردید مهمترین ویژگی جریان بازسازی و آبادانی پس از اصلاحات غازان حضور و نقش رعیت در سازندگی و بنای خانه ها، بازارها، مساجد و اماکن عمومی دیگر بود اگر چه در دوره غازان ایلخان و نخبگان ایرانی اقدامات گسترده ای را در زمینه بازسازی مراکز مدنی ایرانی و بنیاد بناهای عام المنفعه آغاز کردند، فراگیری سازندگی در کل جامعه ایرانی موجب تغییری محسوس در اوضاع شهرهای ایران در دوره کوتاه سلطنت غازان شد.رشید الدین درباره دامنه فعالیتهای عمرانی و آبادانی در دوره غازان می نویسد:«و عمارت بی اندازه در اکثر ولایات ساخته و می سازد و انهار و کهریزها جاری می گرداند و اگر در تفصیل آن شروع رود به تطویل انجامد و آنچه فرموده تا به موجب حکم یرلیغ شرط نامه به شرکت وکلای دیوان خالصجات احیا و عمارت کنند آن را نهایت نیست و در عهد مبارک او به واسطه عدل شاملش هزاران هزار آدمی به مشارکت ایشان به عمارت مشغول اند و آنچه جهت خود می کنند صد چندان باشد و هر خانه و باغ که پیش از این به عدد جماعتی که در این زمان عمارت می کنند خرابی می کردند و عمارتی که این زمان در ممالک می کنند بعد از عهد اکاسره در عهد هیچ پادشاهی نکرده اند و عجب اگر در روزگار اکاسره نیز این مقدار خلق به عمارت مشغول بوده باشند، چه در آن وقت هر چند ممالک معمور تمام بود، لیکن آن را به سالهای بسیار عمارت کرده بودند، و نیز چون در آن وقت مانند این خرابی نبوده به کدام عمارت مشغول بودندی»(11/ج 2، ص 1372).چنین است که رشید الدین ضمن اشاره به دامنه وسیع ویرانی های دوره مغول د رمضمون روایت خود، به خوبی دامنه گسترده فعالیتهای عمرانی و آبادانی در شهرهای مختلف ایران را که با حضور و مشارکت عمومی مردم جریان یافته بود، گزارش می کند.در پرتو فراگیری سازندگی در ایران بسیاری از شهرهای ویران و بی رونق دوره ایلخانی آبادانی و پویایی اقتصادی و اجتماعی تازه ای یافتند.قیمت زمین افزایش یافت و بهای خانه در برابر ترقی کرد(11/ ج 2، ص 1372؛12/ص 116).اگر چه مهمترین عامل رونق دوباره زندگی شهری و سازندگی در شهرهای ایران به مشارکت عمومی جامعه بستگی داشت و در پرتو امنیت و آرامش و ثباتی که به وجود آمد، ثروتهای نهفته در جهت سازندگی و رونق سر برآوردند؛اما غازان و نخبگان ایرانی نیز اقدامات گسترده ای در جهت سازندگی آغاز کردند.بدیهی است که اقدامات غازان و صاحب منصبان ایلخانی بیشتر در جهت احیای زیر ساخت های زندگی اجتماعی و اقتصادی و احیای دوباره فعالیتهای فرهنگی، بازرگانی و کشاورزی انجام گرفت.احداث مساجد و حمام ها، بنیادهای مهم فرهنگی و اجتماعی عام المنفعه، جفر نهر و قنوات و پایه گذاری شهرهای جدید و بازسازی بارو و مراکز مهم شهری از جمله اقدامات مؤثری بود که در این دوره انجام گرفت.شاید در کنار غازان شخصیت برجسته ای که نقش مهمی در سازندگی در دوره ایلخانی ایفا کرد، خواجه رشید الدین فضل اللّه همدانی بود.همان گونه که پیش تر نیز اشاره شد او ایدئولوگ حکومت ایلخانی و نظریه پرداز اصلاحات غازانی بود.بی تردید بنای شهرک علمی و فرهنگی«ربع رشیدی»که کانون اجتماعی و اقتصادی مهمی در کنار دارالملک تبریز بود، از شاهکارهای مهم شهرسازی و بنیادهای مهم اجتماعی و فرهنگی تاریخ ایران باشد که با مدیریت رشید الدین به انجام رسید.بی تردید دامنه گسترده اقدامات رشید الدین در دوره سلطنت غاران(703-694 ه.)اولجایتو(716-703 ه.)و ابو سعید(736-716 ه.)به اندازه ای است که پرداختن بدان خارج از حوزه موضوعی این مقاله است و آنچه که مربوط به دوران غازان است نیز خود فصلی مستقل و پژوهشی ویژه را می طلبد.از این رو در این مقاله ضمن محور قرار گرفتن اقدامات غازان همواره باید به خاطر داشت که نمی توان نقش اندیشه و بینش رشید الدین را در جهتگیری اصلاحی و عمرانی دوران سلطنت غازان نادیده انگاشت.رشید الدین علاوه بر اینکه تبیین کننده تاریخ ایلخانی به ویژه دوران طلایی غازان است، طراح و ایده پرداز اقدامات اساسی حکومت ایلخانی در این دوره نیز به شمار می آید.رشید الدین در بازتاب اقدامات عمرانی و سازندگی دوران غازان، در پی انتقاد از شیوه ایلخانان گذشته، به ضرورت مدیریت سازمان یافته بازسازی در چاچوب مقررات و قواعدی منطقی می پردازد، به گونه ای که به نظر می رسد سازندگی در چارچوب سازمانی مشخص در دوره غازان پیگیری می شد.بر پایه گزارش او بر سر هر عمارتی خواجه ای معتمد منصوب می گردید و وجون عمارت تحویل او می شد و با به کارگیری خواجگان معتبر و دبیران درستکار و معماران ماهر کوشش و دقت ویژه ای در کاهش هزینه های بنا و کیفیت آن به عمل می آمد(11/ج 2، ص 71-1370).چنین است ه می توان گفت در دوره سلطنت غازان افزون بر فراگیری جریان سازندگی در جامعه، دامنه وسیعی از فعالیتهای عمرانی سلطنتی که مبتنی بر منابع مالی حکومت بود، تحت مدیریتی سازمان یافته انجام می گرفت.
رشید الدین ممدوح خود غازان را در جامع التوارخ به عنوان پادشاهی خردمند که گرایش به سازندگی چون صفت ذاتی او بود، می ستاید.بر پایه گزارش همین نویسنده گرایش به عمران در ایلخان مسلمان مغول به پیش از سلطنت او باز می گردد.غازان از هنگامی که در خراسان امارت می کرد، به سازندگی متمایل بود.در دوره ای که او اعتقاد بودایی داشت، در خبوشان(قوچان امروزی)که تجدید عمارت آن پس از حمله مغول به نیای او هلاکو باز می گردد(7/ج 3، 105)، بتخانه های معتبری ساخت(11/ج 2، ص 1332).اما پس از ورود به اسلام علاوه بر اینله به دستور او معابد و بتخانه های بودایی ویران و کلیساها و کنیسه ها و دیرهای عیسویان و مجوسان غارت شد(11/ج 2، ص 1259؛1/ص 197)، ایلخان اهتمام ویژه ای به احداث و بازسازی اماکن اسلامی از خود نشان داد.بر پایه حکایت بیست و هشتم«در فنون کمالات و...»که در تاریخ مبارک غازانی آمده به دستور سلطان مقرر شد در تمامی دیه ها و آبادیهای ایران مسجد و حمام بنا کنند، زیرا نبودن مسجد و حمام موجب«خللی در مسلمانی ایشان بود»(11/ ج 2، ص 1502).احتمالا ویرانی مساجد و حمام ها در ایالات ایران مربوط به دوران بودایی گری و رونق کار یهودیان است(5/ج 2، ص 463).بدین روی و به قرب دو سال «د رتمامت ممالک هر کجا نبود بساختند»(11/ج 2، ص 1502).همچنین غازان به سادات و مشایخ نیز ارادت ویژه ای نشان می داد.و رشید الدین در این باره می نویسد:«و جماعت سادات و ائمه و مشایخ را نواخت فرمود و ادارات و صدقات داد و در باب عمارت مساجد و خانقاهها و ابواب البر احکام به مبالغت اصدار فرمود و چون ماه رمضان درآمد با جمعی ائمه و مشایخ به طاعت و عبادت مشغول گشت»(11/ج 2، ص 56-1255).بر پایه گزارش همین نویسنده در جاهای مختلف خانقاه، مدارس، مساجد و دیگر ابواب البر بنیاد نهاد و در ولایت همدان در حدود سفید کوه در دیهی خانقاه معتبری ساخت و املاک بسیاری بر آنجا وقف کرد(11/ج 2، 85-1384).
پس از احداث بناهای بسیار مذهبی، چون خانقاه، مسجد و غیره و تعیین موقوفات بر آنها به دستور غازان در شهرهای مختلف ایران چون تبریز، اصفهان، شیراز و بغداد و دیگر شهرها دارالسیاده ها ساختند و جهت مصالح دارالسیاده ها وجوهی به موجب وقف نامه معین نمود(11/ج 2، ص 1359 و 1385؛14/ص 94-93؛5/ج 2، ص 648).

تبریز و شنب غازانی
 

پس از مراغه نخستین پایتخت ایلخانان که در آغاز حکومت ایلخانی رونق ویژه یافت و بغداد که در پرتو توجه خاندان جوینی اعتبار گرفت، تبریز پایتخت حکومت ایلخانی مهمترین شهر ایران بود که توجه ایلخانان را به خود جلب نمود و به پایتخت برگزیده شد. تبریز پایتخت حکومت ایلخانی در دوره سلطنت غازان رونق و شکوهی چشمگیر یافت.این شهر علاوه بر اینکه به سبب پایتختی از اهمیت اداری و سیاسی ویژه ای برخوردار بود، با گسترش مبادلات بازرگانی داخلی و خارجی به یکی از شهرهای مهم بازرگانی ایران و از کانونهای اقتصادی دوره ایلخانی تبدیل شد.عبور شاهراه تجاری که از آسیای صغیر تا خلیج فارس ادامه می یافت(15/ص/57؛20/ص 21)، موقع تجاری ویژه ای به تبریز بخشید، به گونه ای که با حضور بازرگانان خارجی پایتخت ایلخانی یک شهر جهانی شد(20/ص 21).بدین روی تبریز در دوره سلطنت غازان گسترش قابل ملاحظه ای یافت، به گونه ای که بر پایه روایت رشید الدین چند هزار خانه در بیرون باروی قدیمی شهر که فرسوده شده بود، بنا گردید و به همین سبب غازان دستور به ساخت باروی جدید شهر داد و به سبب دوراندیشی غازان و چشم انداز توسعه و گسترش شهر تبریز به گونه ای بود که پیش بینی احداث خانه های جدید ضروری به نظر می رسید.به روایت رشید الدین غازان چنین می پنداشت که در برخی شهرهای بزرگ و پر رونق گذشته به سبب افزایش جمعیت و تنگی جا«دو سه طبقه عمارت بر هم می نهند و کوچه ها تنگ و بلنددیوار می شود و هوا متعفن، بدان سبب وبا ظاهر می گردد و رنجوریهای متنوع بادید می آید و دیگر بار خراب می شود».(11/ج 2، ص 1373).بدین روی باروی شهر تبریز در پیرامون باغات شهر با مشارکت گروههای مختلف بنا شد(11/ج 2، ص 1373).پس از بنای باروی شهر در چهار دروازه شهر تبریز چهار بازار، کاروانسرا و حمام بنا گردید(11/ج 2، ص 74-1373).بازار تبریز در دوره غازان آن چنان بازسازی شد که ابن بطوطه سیاح مسلمانی که در سده هشتم هجری و هنگام افول قدرت ایلخانان از آن بازدید نمود درباره بازار غازان در تبریز می نویسد: «...به شهر تبریز وارد شدیم و به بازار بزرگی که بازار غازان نامیده شد رسیدیم و آن از بهترین بازارهایی بود ه من در همه شهرهای دنیا دیده ام»(2/ج 1، ص 284).
اقدام مهم دیگر غازان طرح بنای شهرکی به نام«غازانیه»یا«شنب غازانی»و یا «شام غازانی»در حاشیه غربی تبریز بود که به قول رشید الدین به شهری بزرگتر از تبریز قدیم تبدیل گردید(11/ج 2، ص 1374).در غازانیه نیز سلطان مسلمان مغول ابواب البر و مستحدثات مهمی به وجود آورد.از جمله احداث گنبد و بنایی برای آرامگاه ابدی سلطان اقدامی تازه و مغایر با سنت های مغولی بود.زیرا مغولان پیشتر مقابر شاهزادگان و خوانین را پنهان می ساختند(11/ج 2، ص 1374 تا 1376).و به قول حمد اللّه مستوفی «در تخمه پادشاهان مغول پیش از او هیچ پادشاه را گور آشکار نبود.»(8/ص 606). بی تردید این رویداد، تحول نگرش صحراگردی به یکجانشینی را در بینش و اندیشه غازان، در پرتو گرایش او به اسلام نشان می دهد.اگر چه رهایی از خوی صحراگردی برای مغولان با این سرعت بسیار دشوار به نظر می رسید.رشید الدین این اقدام غازان را متأثر از اسلام پذیری او و مشاهد و مقابر علی بن موسی الرضا(ع)و شیوخ و متصوفه می داند و درباره عظمت بنای آن می نویسد:«...و از گنبد سلطان سنجر سلجوقی به مرو که معظم ترین عمارات عالم است و دیده بود بسیار با عظمت تر بنیاد نهاده و طرح آن بقعه شریفه بر این موجب است که اثبات می باید»(11/ج 2، ص 1376)، مقبره غازان دارای موقوفات مهمی بود.ابن بطوطه در این باره می نویسد: «قبر غازان پادشاه عراق در این محل است بر سر قبر او مدرسه زیبایی با زاویه ای بنا کرده اند و در این زاویه برای صادر و وارد طعام داده می شود.غذای آن عبارت است از نان و گوشت و حلوا و برنجی که با روغن پخته می شود(2/ج 1، ص 283). علاقه مندی غازان به احداث مجمومه شام غازانی به ویژه بنای مقبره او به حدی بود که سلطان بر نحوه کار معماران و سازندگان آن نظارت می کرد و در پاره ای موارد اندیشه و طرحهای راهگشا ارائه می کرد(11/ج 2، ص 1376).

عمران و آبادانی در عراق عرب
 

عراق یا به تعبیر نویسنده نزهت القلوب«دل ایرانشهر»(9/ص 29)که تختگاه پیشین خلفای عباسی و پادشاهان باستانی ایران بود، در دوره ایلخانی از یالات مهمی بود که در آغاز در پرتو توجه خاندان جوینی و در دوران امارت عطاملک جوینی، کوششهای مؤثری در جهت آبادانی و عمران آن انجام گرفت.غازان نیز توجه ویژه ای به این ایالت به خصوص بغداد و شهرها و مراکز مهم مذهبی آن داشت.این توجه در گزارش سفرهای مختلف غازان به بغداد و مراکز زیارتی و مذهبی عراق عرب مشهود است.در دوره سلطنت غازان در جهت آبادی شهر بغداد و ترمیم ویرانی ها و ساختن بناهای جدید و ترمیم قناتها و نهرها کوشش مهمی انجام گرفت(6/ص 269).بنابراین بغداد در دوره سلطنت غازان رونق ویژه ای یافت.ایجاد دو نهر موسوم به غازانی از جمله اقدامات مهم دیگر او در این ایالت بود.نهر غازانی اعلی در ولایت شیعه نشین حله حفر شد و آب فرات را به مشهد امام حسین(ع)می رساندو دشت کربلا را با آب فرات سیراب می کرد و تمامی باغات و مزارع پیرامون آن را مشروب می ساخت.به قول رشید الدین این نهر آن چنان مهم بود که افزون بر تأمین آب مورد نیاز دسترسی کشتی های بغداد را از طریق فرات و دجله به کربلا و مشهد امام حسین(ع)ممکن می ساخت.بدین روی سادات آن منطقه که پیشتر فقیر بودند، پس از این اقدام بسیار مرفه شدند(11/ج 2، ص 1371).نهر دیگری نیز به نام نهر غازانی سفلی از فرات به جانب بیابان های پیرامون مشهد ابوالوفا کشیده شد و موجب آبادانی آن گردید.در این مشهد علاوه بر نهرهای جاری و مشروب ساختن باغات و بستانها برای تأمین امنیت آن در برابر اعراب یاغی مجاور بارویی ساخت و حمام و عماراتی جدید ساختند که به قول رسید الدین به زودی آن مشهد نیز ممکن است شهر شود(11/ج 2، ص 1372).بدین روی اقدامات غازان در عراق عرب از نمونه کوششهای او در جهت احیای زیر ساخت اقتصاد کشاورزی و حیات شهری در ایران به شمار می آید.

اقدامات غازان در دیگر شهرهای ایران
 

احداث مجموعه مهمی در اوجان(از شهرهای آذربایجان)که شامل کوشک ها و عمارات و تختگاه سلطنتی و حمام ها و بارو و برج های عالی بود، نیز از طرح های دیگر شهرسازی دروه غازان است که به«اسلام اوجان»معروف گردید(11/ج 2، ص 4-1303). از دیگر اقدامات مهم دوران سلطنت غازان در شهرهای ایران اصلاح گنبد رصدخانه مراغه و احداث و بازسازی دیوار بلند و خندقی پیرامون شهر شیراز بود(20/ ص 20-19).

نتیجه
 

بر پایه آنچه گفته شد غازان-سلطان مسلمان مغول-در پی دوره ای پر کشمکش به سلطنت رسید.پیروزی او بر رقبای مغولی غیر مسلمان به مفهوم برتری جریان ایرانی و اسلامی و تحولی مهم در حکومت ایلخانی بود که پیوند معنوی فرمانورای بیگانه با جامعه ایرانی را نشان می داد.اصلاحات غازانی در واقع تبیین نظری و عملی این تحول مهم و پاسخ به ضرورتهایی بود که با رویکرد«رهیافت حفظ قدرت»ایلخان مغول در آغاز کار با آن روبه رو بود.به هر روی در دوره غازان در پرتو اصلاحات پردامنه او در عرصه های مختلف زمینه اعتماد و امیدواری جامعه ایرانی و نقش آفرینی او در سازندگی فراهم شد.با فراگیری سازندگی زمینه زندگی شهری در ایران رونق دوباره ای یافت. افزون بر تکاپوی گسترده مردم مناطق مختلف ایران در جهت سازندگی ایلخان مغول و نخبگان ایرانی و صاحب منصبان حکومتی به خصوص خواجه رشید الدین فضل اللّه همدانی نیز اهتمام ویژه ای در زمینه بازسازی شهرها و بناهای عمومی نشان دادند.تبریز پایتخت ایلخانی به شهری جهانی تبدیل شد.زیر ساخت های مهم اقتصادی، بازرگانی و کشاورزی در پاره یا نواحی شهری ایران بازسازی شد و اقتصاد شهری رونقی دوباره یافت.بنیادهای تازه شهری غازان مانند شنب غازانی در حاشیه تبریز و«اسلام اوجان» در ارّان نمونه های قابل ستایشی از شهر سازی و اجرای طرحهای بزرگ عمرانی دوره ایلخانی به شمار می آیند.زمینه های پدید آمده در دوره غازانی چشم انداز امید بخشی را در جهت شکوفایی زندگی مدنی در تاریخ ایران پدید آورد، اما این شرایط دیری نپایید و از دوره نواده او ابو سعید بهادرخان حکومت ایلخانی در سراشیبی زوال قرار گرفت و کمتر از سه دهه پس از مرگ غازان در سال 763 ه.دچار فروپاشی شد.

پي‌نوشت‌ها:
 

* دانشیار دانشگاه اصفهان
 

منابع
1-آیتی، عبد المحمد.تحریر تاریخ وصاف، چاپ دوم، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، تهران، 1372.
2-ابن بطوطه.سفرنامه، ترجمه دکتر علی موحد، چاپ پنجم، جلد اول، آگاه، تهران، 1370.
3-بویل.جی، آ(گردآوردند).تاریخ ایران کمبریج از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ج 5، امیر کبیر، تهران، 1366.
4-بیانی، شیرین.دین و دولت در ایران عهد مغول، جلد اول، از تشکیل حکومت منطقه ای مغولان تا تشکیل حکومت ایلخانی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1367.
5-بیانی، شیرین.دین و دولت در ایران عهد مغول، جلد دوم، حکومت ایلخانی؛نبرد میان دو فرهنگ، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1371.
6-بیانی، شیرین.تیسفون و بغداد در گذر تاریخ، جامی، تهران، 1377.
7-جوینی، علاء الدین عطاملک.تاریخ جهانگشا، به سعی و اهتمام و تصحیح محمد بن عبد الوهاب قزوینی، جلد اول و سوم، چاپ چهارم، ارغوان، تهران، 1370.
8-حمد اللّه مستوفی قزوینی.تاریخ گزیده، به اهتمام دکتر عبد الحسین نوایی، امیر کبیر، تهران، 1362.
9-حمد اللّه مستوفی قزوینی.نزهت القلوب، با مقابله و حواشی محمد دبیر سیاقی، کتابخانه طهوری، تهران، 1363.
10-خواندمیر، مأثر الملوک، با ضمیمه خلاصة الاخبار و قانون همایونی، به تصحیح میر هاشم محدث، مؤسسه فرهنگی رسا، تهران، 1382.
11-رشید الدین فضل اللّه همدانی.جامع التواریخ، به تصحیح و تحشیه محمد روشن و مصطفی موسوی، جلد اول و دوم، البرز، تهران، 1373.
12-سلطان زاده، حسین.مقدمه ای بر تاریخ شهرنشینی در ایران، چاپ سوم، امیر کبیر، تهران، 1367.
13-طباطبایی، سید جواد.درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران، چاپ سوم، کویر، تهران، 1374.
14-القاشانی، ابو القاسم عبد اللّه بن محمد.تاریخ اولجایتو، تاریخ پادشاه سعید غیاث الدنیا و الدین اولجایتو سلطان محمد طیب اللّه مرقده، به اهتمام مهین همبلی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1348.
15-گابریل، آلفونس.تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، ترجمه فتحعلی خواجه نوری، تصحیح دکتر هومان خواجه نوری، ابن سینا، تهران، 1348.
16-محمد بن هندوشاه نخجوانی.دستور الکاتب فی تعیین المراتب، متن علمی و انتقادی با خدمات و فهرستها و اهتمام و تصحیح عبد الکریم علی اوغلی علی زاده، جزء اول از جلد یکم، مسکو، 1962 م.
17-مسعودی، ابو الحسن علی بن حسین.مروج الذهب.ترجمه ابو القاسم پاینده، جلد اول، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1374.
18-معین الدین نطنزی.منتخب التواریخ، به تصحیح اوبن، کتابفروشی خیام، تهران، 1336.
19-وصاف الحضره، فضل اللّه بن عبد اللّه شیرازی.تاریخ وصاف الحضره در احوال سلاطین مغول، به اهتمام محمد مهدی اصفهانی، کتابخانه ابن سینا، تهران، 1338.
20-ویلبر، دونالد.معماری اسلامی در دوره ایلخانان، ترجمه عبد اللّه فریار، چاپ دوم، علمی و فرهنگی، تهران، 1365.
نشریه علمی ـ پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان) » بهار و تابستان 1383 - شماره 36 و 37 »

ارسال توسط کاربر محترم سایت :afshinnazemi




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط