جهاد اكبر و جهاد اصغر از ديدگاه رسول خدا(ص)
«مرحباً بقوم قضوا الجهاد الأصغر و بقي عليهم الجهاد الأكبر».(1)
«مرحبا! برقومي که جهاد کوچک را گذرانيده، ليکن جهاد اکبر براي آنها باقي است».
پيامبر (ص) جهاد با دشمن را با همه سختيهايي كه دارد، جهاد اصغر ميخواند؛ چون جهاد در جبهه جنگ ممكن است چند روز و يا چند سالي از زمان عمر انسان را در برگيرد؛ ولي جهاد با خواهشهاي نفساني و طاغوتهاي دروني، هميشگي است؛ در آشكار و نهان، در خانه و محلّ كار و بازار و بالاخره در همه جا انسان بايد با نفس اماره سركش مبارزه كند؛ لذا پيامبر اسلام (ص) فرمود:
«ألمغبون من غبن عمره ساعة بعد ساعة»؛(2)
"مغبون كسي است كه عمر او ساعتي بعد از ساعت ميگذرد و بهرهاي كسب نميكند».
روش پيامبر (ص) در تقسيم اوقات
رواياتي چند پيرامون تقسيم
علي (ع) فرمود: «ساعات روز و شب گنجايش تمام نيازهاي تو را ندارد، پس آنها را ميان كار و استراحت تقسيم كن».
2- قال علي (ع): «إجعل لنفسك فيما بينك و بين الله سبحانه أفضل المواقيت و الأقسام»؛(5)
علي (ع) فرمود: «ميان خود و خداي سبحان، بهترين اوقات را براي عبادت و راز و نيازت قرار ده».
3- كان فيها وعظ لقمان ابنه أنّه قال له: «يا بنّي! اجعل في أيّامك و لياليك و ساعاتك نصيباً لك في طلب العلم فإنّك لن تجد له تضييعاً مثل تركه»؛(6)
در ميان مواعظي كه لقمان به فرزندش داشت اين بود كه: «فرزندم! در ميان روزها و شبها و ساعات خود، سهمي براي تحصيل علم قرار ده؛ زيرا هيچ چيز مانند رها كردن علم، موجب ضايع شدن آن نميشود».
بيست و چهار خزانه عمر در قيامت
اولين خزانهاي كه به رويش باز ميگردد، خزانهاي است كه مملو از نور و شادي و شعف و خوشحالي است. اسباب شادي در آن خزانه به اندازهاي فراوان است كه اگر ميان همه اهل جهنم تقسيم گردد، آنان را غرق در شادي ميكند، به گونهاي كه عذابي از جهنم را احساس نكنند.
ابزار و وسائل اين خزانه، آن قسم از ساعات عمر اوست كه در دنيا خدا را طاعت و بندگي، و كسب فضائل كرده است. در حقيقت اين خزانه، ذخيرههاي اين شخص است كه در دنيا كسب كرده و آنها را به سراي آخرت فرستاده است؛ قرآن در اين مورد ميفرمايد:
«و ما تقدّموا لأنفسكم من خير تجدوه عند الله»؛(7)
«آنچه را كه شما از نيكيها و خوبيها در راه خدا پيش فرستادهايد و خداوند عادل و رحيم، آنها را جمع آوري كرده، يك جا به شما نشان ميدهد».
شايد اين آيه اشاره به همان خزانه باشد.
آنگاه خزانه دوم را برايش ميگشايند، وقتي چشمش به آن خزانه ميافتد، ميبيند كه هر چه هست، تاريكي، تعفن، بدبختي، شرمندگي و عذاب است اسباب عذاب و بدبختي، آن قدر فراوان است كه اگر ميان همه اهل بهشت تقسيم گردد، بهشت بر آنان تلخ ميگردد. زشتيهايي كه در آن خزانه جمع شده، حاصل آن ساعاتي است كه در دنيا خدا را معصيت و نافرماني كرده است. قرآن ميفرمايد:
«فمن يعمل مثقال ذرّة خيراً يره* و من يعمل مثقال ذرّة شرّاً يره»؛(8)
«هر كس هم وزن ذرهاي كار خوب و خير در زندگي خود انجام دهد، آن را مي بيند، و هر كس هم به ذرهاي كار بد و زشت كرده باشد، آن را مي بيند».
به نظر ميرسد پيام اين آيه، اشاره به همين خزانه باشد.
سپس خزانه سوم را بر او آشكار ميكنند و او ميبيند كه هيچ چيزي در آن نيست و خالي است. در آن خزانه، نه اسباب خوشحال كنندهاي هست و نه ابزار آزار دهنده، و چيزي در آن وجود ندارد. اين خزانه، ساعتهايي از عمر او در دنيا است كه در خواب يا سرگرم كارهاي بيهدف و بيهودهاي بوده است.
آنجا احساس ميكند كه چه ضرر و زياني كرده است! چقدر اسف بار و دردناك است، افسوس از آن وقت ارزشمندي كه بيهدف و بيهوده از دستش رفت! در حالي كه ميتوانست از آن اوقات تلف شده، حسنات و نيكيهاي فراواني براي آخرت خود ذخيره كند؛ آري، در آنجا بر اين فرصت طلايي افسوس ميخورد و بر از دست رفتن آن حسرت ميبرد.
در اينجا رسول خدا (ص) فرمود: «علت اين كه روز قيامت روز «تغابن» است بدين جهت است كه در آن لحظه و شرائط، گناهكاران احساس غبن و ضرر ميكنند».
به عنوان مثال اگر مهندسان و متخصصان زراعي به شما بگويند: اگر مزرعه خود را طبق دستور اداره كشاورزي، اداره و آبياري كني و شخم و شيار زني، از هر هكتار زمين، پنج تن گندم برداشت مينمايي؛ اما اگر اصول زراعي را رعايت نكني، ممكن است برداشت شما به يك تن هم نرسد، اگر كشاورز اعتنا نكند و با سليقه خود و بدون حساب و كتاب و اصول كشاورزي كار كند، و در آخر ببيند كه از هر هكتار پانصد كيلو هم نصيب او نشده است، چه حالتي به او دست ميدهد؟
او بر سر و صورتش مي زند، متأسف ميشود، از عمق جان ناراحت ميگردد كه چرا ناداني و نفهمي كردم و چرا حرف متخصصان و ممهندسان دل سوز را گوش نكردم! و امروز اين ضرر قابل جبران نيست؛ در قيامت هم به همين شكل وقتي ميبيند كه خزانه خالي است در حالي كه ميتوانست كار كند، اما نكرد پاي فلان فيلم خارجي تا ساعت دو بعد از نيمه شب، نشست و لي نماز صبح او قضا گرديد: آنجا افسوس ميخورد و از شدت ناراحتي به خود ميپيچد ولي سودي ندارد. حالا آن فيلم چه چيزي به شما داد؟ هيچ.
آري چنين است كه قرآن هشدار ميدهد كه اي بندگان خدا!
«و ما تقدّموا لأنفسكم من خير تجدوه عند الله»؛(9)
«آنچه را كه از نيكيها و خوبيها در راه خدا پيش فرستادهايد، و خداوند عادل و رحيم، آنها را جمعآوري
كرده، به صورت يك جا به شما نشان ميدهد».
مراحل زندگي
بشر در پيمودن راه زندگي و طي كردن پستيها و بلنديهاي آن مانند كوه نوردي است كه يك روز عبور ميكند تا به آخرين نقطه نزولي برسد.
موقع پيمودن دامنه فراز، هر روزي كه بر وي ميگذرد، چشم اندازش وسيعتر ميگردد و نقاط تماشايي را بيشتر ميبيند. وقتي كه به قله كوه قدم ميگذارد، به همه جا مسلط ميشود و عاليترين مناظر را مشاهده ميكند.
بر عكس، موقع پيمودن راه نشيب، هر روزي كه بر او ميگذرد، چشم اندازش محدودتر ميشود و نقاط تماشايي يكي پس از ديگري پنهان ميگردد تا به كلي همه مناظر زيبا از نظرش غايب شوند.
ايام جواني، رسيدن به مرتفعترين و عاليترين مناظر زندگي است. در ديدگاه جوانان مناظر زيبا و چشم اندازهاي مطبوع و دلپسند، بسيار است. روح جوانان لبريز از آمال و آرزو و سرشار از عشق و اميد است.
ايام جواني، دوران درخشندگي و فروغ زندگي است. دوران سرور
يكي از بزرگترين سرمايههاي هر مملكت، نيروي انساني آن مملكت است و مهمترين نيروي انساني هر كشور را در نسل جوان آن كشور ميتوان يافت. قدرت و نيروي جواني است كه ميتواند بر مشكلات زندگي فايق آيد و راههاي سخت و ناهموار را به آساني بپيمايد.
مزارع سرسبز و خرم با سعي و كوشش نسل جوان آباد است. چرخهاي عظيم صنايع سنگين با نيروي جوانان در حركت است. ذخاير طبيعي كه در اعماق معادن نهفته است با همت نسل جوان استخراج مي شود. كاخهاي مجلل و آسمان خراشهاي بزرگ جهان را اراده خستگي ناپذير جوانان به پا داشته است. عمران و آباديها مديون کار و کوشش نسل جوان است. پايههاي اقتصاد كشورها بر نيروي فعال جوانان استوار است. دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنيت مملكتها بر عهده نسل جوان است.
خلاصه در همه كشورها آثار پر ارج فعاليت جوانان در تمام مظاهر زندگي مشهود است و نيروي خستگي ناپذير نسل جوان، مايه اميدواري تمام ملتهاست.
جايگاه و اهميت نسل جوان
در دنياي امروز، جوانان مورد توجه مخصوص قرار گرفتهاند و در كليه شؤون سياسي، اجتماعي، اقتصادي، صنعتي و اخلاقي، سهم بزرگي را به دست آوردهاند و درباره هر يك از آنها نقش مهمي را عهدهدار شدهاند.
اسلام و نسل جوان
اولياي گرامي اسلام، جواني را يكي از نعمتهاي پر ارج الهي و از سرمايههاي بزرگ سعادت در زندگي بشر شناختهاند و اين موضوع را با عبارات مختلفي به مسلمين خاطر نشان نمودهاند:
قال علي (ع): «شيئان لا يعرف فضلهما ألّا من فقد هما! ألشّباب و العافية».(10)
علي (ع) فرموده: «دو چيز است كه قدر و قيمتشان را نميشناسند مگر كسي كه آن دو را از دست داده باشد، يكي جواني و ديگري تندرستي و عافيت است».
در اين حديث، علي (ع) نعمت جواني را در رديف بزرگترين نعمتهاي الهي؛ يعني صحت و سلامت آورده است و به اندازهاي آن را مجهول القدر دانسته كه ميفرمايد: «تنها در موقع فقدان جواني ميتوان به ارزش آن پي برد».
به پيري خاك بازيگاه طفلان ميكنم بر سر
كه شايد بشنوم ز آن خاك بوي نوجواني را
1. قال رسول الله (ص): «انّ العبد لا تزول قدماه يوم القيامة حتّي يسأل عن عمره فيما أفناه و عن شبابه فيما أبلاه».(تاريخ يعقوبي، ج2، ص90.)
رسول اكرم (ص) فرموده است: «در قيامت هيچ بندهاي قدم از قدم بر نميدارد تا به اين پرسشها پاسخ دهد: اول اين كه عمرش را در چه كاري فاني نموده است؟ دوم: جوانياش را چگونه و در چه راه تمام كرده است»؟
از اين حديث به خوبي استفاده ميشود كه اسلام تا چه پايه به جواني و ارزش آن توجه مخصوص دارد. اين سرمايه در پيشگاه الهي به اندازهاي مهم است كه روز حساب از صاحبش سؤال ميشود كه چگونه آن را صرف كرده است گر چه دوران جواني خود قسمتي از مجموع عمر آدمي است.
ولي اين قسمت از عمر آنقدر ارزنده و ممتاز است كه درباره آن پرسش مخصوص ميشود؛ لذا پيغمبر اكرم (ص) فرموده: «غنيمت بدانيد جواني را قبل از آن كه پير شويد».(11)
چهار دستور ارزشمند
1- دوران جواني يكي از بهترين و پر ارجترين فرصتهاي ثمربخش در طول زندگي بشر است.
2- استفاده از فرصت جواني و سعي و كوشش در راه بهرهبرداري از آن، شرط اساسي كاميابي و موفقيت آدمي است.
3- خوشبختي و بدبختي هر انسان در ايام جوانياش پي ريزي ميشود. جواني كه از فرصت جواني به خوبي استفاده ميكند، توانسته است با اين عمل، زمينه سعادت خود را براي تمام ايام زندگي فراهم آورد.
4- عمر جواني، كوتاه و فرصت آن زود گذر است. يك روز غفلت و سستي، باعث حسرت و خسران و مايه ندامت و پشيماني در تمام ايام زندگي است.
پس جوانان بايد فرصت جواني را مغتنم شمارند. فكر گذشته
معدوم و آينده موهوم را از صفحه خاطر برزدايند و تنها متوجه نقد حال باشند. كوشش كنند كه از نيروهاي موجود در راه فرا گرفتن علم و اخلاق استفاده كنند و خويشتن را انسان شايستهاي بسازند و خود را براي يك زندگي آبرومند و پر افتخار، مجهز نمايند.
استفاده از فرصتها
«و أن ليس للإنسان إلّا ما سعي»؛(12)
«نصيب آدميان چيزي جز محصول سعي و عمل آنان نخواهد بود».
قال الصّادق(ع): «احمل نفسك لنفسك فإن لم تفعل لم يحملك غيرك».(13)
امام صادق (ع) فرمود: «بار مسؤوليت خويشتن را خودت بايد بر دوش بگيري و اگر از انجام وظيفه شانه خالي كني، ديگري بار مسؤوليت تو را حمل نخواهد كرد».
«كشاورز» بايد از فرصت مساعد آب و هوا و زمين استفاده كند و با سعي و كوشش در شخم زدن و بذر ريختن و مراقبت كردن، وظايف خود را به درستي انجام دهد تا محصولي به دست آورد.
«محصل» بايد از فرصت مناسب و شرايط مساعد كتاب، مدرسه، معلم و محيط امن و سلامت خود استفاده كند. و بايد در تحصيل علم و تمرين و مطالعه بكوشد تا به مدارج علمي نايل گردد.
«بيمار» بايد از فرصت وجود طبيب، دوا، پرستار و بيمارستان استفاده كند و با سعي و مراقبت در استراحت و پرهيز و استفاده از داروهاي مفيد، خويشتن را درمان نمايد.
«گمراهان و بدكاران» بايد از وجود تعاليم الهي و رهبران روحاني و عقل و درايت خويشتن استفاده كنند و با مجاهده در راه فضيلت و سعي و كوش در انجام وظايف ايماني و اخلاقي، خود را در صف پاكان و نيكان در آورند و بدين وسيله موجبات خوشبختي و سعادت ابدي خويش را فراهم نمايند.
خلاصه، استفاده از فرصتهاي مناسب و بهرهبرداري از شرايط مساعد پايه اساسي موفقيت و پيروزي بشر در جميع شؤون مادي و معنوي است. عاقلترين مردم كساني هستند كه همواره از شرايط موجود استفاده ميكنند و هيچ فرصتي را به رايگان از كف نميدهند.
قال رسوا الله (ص): «إنّ لربّكم في أيّام دهركم نفحات ألا فتعرّضو لها».(14)
رسول اكرم (ص) فرمود: «در ايام زندگي شما، لحظاتي فرا ميرسد كه در معرض نسيم حيات بخش الهي قرار ميگيريد و فرصت مناسبي به دست ميآوريد، بكوشيد كه از آن فرصتها استفاده كنيد و خويشتن را در مسير الهي قرار دهيد».
بدبختانه فرصتهايي كه بر سر راه زندگي بشر در تمام شؤون مادي و معنوي پيش ميآيد، ناپايدار و زود گذر است و ممكن است بر اثر كمترين مسامحه و سهل انگاري، بزرگترين فرصت ثمربخش از كف برود و براي صاحبش تنها شكست و ندامت باقي بماند. به همين جهت اولياي گرامي اسلام در برنامههاي تربيتي خود، اين نكته را مورد توجه مخصوص قرار داده و همواره خطر از دست رفتن فرصتها را به پيروان خود خاطر نشان نمودهاند:
1- قال انّبي(ص): «من فتح له باب خير فلينتهزه فإنّه لا يدري متي يغلق عنه».(15)
رسول اكرم(ص) فرمود: «آن كس كه به رويش در خيري گشوده شود، غنيمت بشمارد و از فرصت استفاده كند؛ زيرا نميداند چه وقت آن در به رويش بسته ميشود».
2- قال علي (ع): «ألفرصة تمر مرّ السّحاب، فانتهزوا فرص الخير».(16)
علي (ع) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگي ميگذرد، مواقعي كه فرصتهاي خيري پيش ميآيد غنيمت بشماريد و از آنها استفاده كنيد».
3- قال علي (ع): «ألفرصة سريعة الفوت و بطيئة العود».(17)
علي (ع) فرمود: «فرصت خيلي زود ميگذرد و دير بر ميگردد».
4- سئلت عن الهادي (ع) عن الحزم، فقال: «هو أن تنتهز فرصتك و تعاجل ما أمكنك».(18)
راوي از امام هادي (ع) معناي حزم و محكم كاري را سؤال كرد، حضرت در جواب فرمود: «حزم عبارت است از اين كه فرصت خير را مغتنم بشماري و به قدر ممكن در استفاده از آن تسريع نمايي».
بهرهمندي از فرصتها
قال رسول الله (ص): «فليأخذ العبد المؤمن من نفسه لنفسه، و من دنياه لاخرته، و في الشّبيبة قبل الكبر و في الحيوة قبل الممات».(19)
رسول اكرم (ص) فرموده: «بر مرد با ايمان لازم است كه از نيروي خود به نفع خويشتن استفاده نمايد، از دنياي خود براي آخرت خويش و در جواني خود پيش از فرا رسيدن ايام پيري و در زندگي، پيش از مرگ.
قال رسول الله (ص): «إنّ الله ملكاً ينزل في كلّ ليلة فينادي يا ابناء العشرين جدّوا و اجتهدوا».(20)
رسول اكرم (ص) فرمود: «فرشته الهي هر شب به جوانان بيست ساله ندا ميدهد: كوشش و جديت كنيد و براي نيل به كمال و سعادت خود، مجاهده نماييد».
پينوشتها:
2. - كافي، ج5، ص13.
3. - بحار، ج71، ص177.
4. - محجة البيضاء، ج4، ص160.
5. - فهرست موضوعي غرر، ص434.
6. - همان، ص411.
7. - عوالم، ج2، ص203.
8. - بقره، 110.
9. - زلزله، 7و 8.
10. - بقره، 110.
11. - غررالحكم، ص449.
12. - بحار، ج77، ص77.
13. - نجم، 39.
14. - كافي، ج2، ص454.
15. - توحيد صدوق، ص330.
16. - مستدرك، ج2، ص350.
17. - نهج البلاغه فيض الاسلام، ص1086.
18. - غررالحكم،ص89.
19. - مستدرك، ج2، ص350.
20. - وسايل، ج4، ص30.
21. - مستدرك، ج2، ص353.
/ج