جونز آلبرت بروارد دورن
نويسنده : عبدالرحمان بدوي
ترجمه شکرالله خاکرند
ترجمه شکرالله خاکرند
جونز آلبرت بروارد دورن Johannes Albrecht Bervhard Dorn در يازدهم مه 1805 در آلمان به دنيا آمد. در فاصله سالهاي 1822- 1825 وارد دانشگاه هله و دانشگاه لايپزيک شد و در الهيات و زبانهاي شرقي تخصص يافت. دکتري خود را در فلسفه از دانشگاه لايپزيک دريافت کرد و در سال 1825 در همان جا به عنوان استاديار زبانهاي شرقي تعيين شد. رساله او با عنوان: «شرح مزامير به زبان حبشي» بود.
دولت روسيه از او براي تصدي کرسي زبانهاي شرقي در دانشگاه خارکوف دعوت کرد. وي شش سال (1829- 1835) را در خارکوف گذراند و در طول اقامتش به تدريس زبانهاي شرقي و زبان انگليسي پرداخت.
در سال 1835 به استادي تاريخ و علوم شرقي در مرکز مطالعات آسيايي پترزبورگ تعيين شد که وابسته به وزارت خارجه روسيه بود. در سال 1839 به عضويت آکادمي علوم امپراتوري روسيه برگزيده شد و کتابي تاريخي براي اين آکادمي نوشت که در سال 1846 عرضه شد. در سال 1843 تدريس کرسي تاريخ شرق را به پايان رساند. سال بعد مسئول کتابخانه عمومي امپراتوري شد و به مطالعه و تحقيق نسخه هاي خطي شرقي موجود در آن پرداخت و مقالاتي در معرفي آنها نوشت. در طول سالهاي 1838- 1842 زبان سنسکريت و در طول سالهاي 1855- 1857 در دانشگاه پترزبورگ زبان پشتو را تدريس کرد.
در سال 1860- 1861 از قفقاز و مناطق جنوبي درياي مازندران يعني گيلان و مازندران بازديد کرد. وي از اين سفر با کتيبه هاي گوناگون مربوط به تاريخ ايران و اطلاعات ارزشمندي براي تحقيق درباره مازندران و گيلان بازگشت. از نتايج اين سفر، انتشار ديوان اشعار شاعر مازندراني امير پازواري بود. دورن در 31 ماه مه 1881 در پترزبورگ درگذشت.
دورن در چند زمينه آثاري از خود به جا گذاشت: تاريخ و زبان و ادبيات افغانستان، تاريخ و ادبيات و لهجه هاي مازندران، گيلان و قفقاز، آثار اسلامي (شامل سکه ها، ابزارهاي ستاره شناسي و صدفها)، معرفي نسخه هاي خطي شرقي، سکه هاي پهلوي و الهيات مسيحي از آثار اوست:
1. ترجمه «تاريخ افغانها»، تأليف نعمت الله از فارسي به انگليسي (1829- 1836).
2. گزيده اي از ديوان عبدالرحمن جامي (1836).
3. نامهاي قبايل افغاني(1837).
4. تحقيقي درباره تاريخ قبيله افغاني يوسفسي (1838).
5. نکاتي دستوري در زبان پشتو (1839).
6. مقاله پيرامون نسخه خطي ششم از تاريخ افغانستان تأليف نعمت الله (1841).پ
7. گزيده هايي از نوشته هاي نويسندگان افغان (1845).
8. گزيده هايي از زبان پشتو، همراه با فرهنگ کوچک پشتو- انگليسي (1847).
9. تاريخ طبرستان براساس کتاب خواندمير (1850).
10. تاريخ طبرستان از ظهيرالدين مرعشي، متن فارسي (پترزبورگ، 1850).
11. تاريخ خانين از علي بن شمس الدين، متن فارسي (پترزبورگ، 1857).
12. تاريخ گيلان، تأليف عبدالفتاح فومني، درباره سالهاي 923- 1038 قمري (1517- 1628م.) متن فارسي، 1858.
13. تحقيقي درباره لهجه مازندراني که آن را با همکاري ميرزا محمد شافي وابسته سفارت ايران در پترزبورگ که اهل شهر بارفروش (بابل) مازندران بود، نوشت. (1860).
14. شاعر مازندراني امير پازواري (1866).
15. تحقيقاتي درباره تاريخ مناطق و ملتهاي قفقاز براساس منابع شرقي (1840).
16. گذري بر تاريخ شروانشاهيان (1840).
17. اخباري که طبري درباره خزر آورده است (1842).
18. تاريخ شيروان در دوران حکومت ولات و خان نشينها (1845).
19. مقالات گوناگون درباره سکه هاي موجود در موزه آسيايي و ابزارهاي ستاره شناسي مسلمانان.
20. وي مقالات متعددي درباره نسخه هاي خطي موجود در کتابخانه سن پترزبورگ که خودش مسئول آن بود، نوشت؛ همچون: فهرست نسخه هاي خطي شرقي در کتابخانه عمومي سلطنتي در سن پترزبورگ (به زبان فرانسه 1852).
21. مقالات مختلف درباره بعضي از سکه هاي پهلوي.
22. رساله اي درباره «شرح مزامير به زبان حبشي» (1825).
23. مقاله اي درباره «ترجمه فارسي انجيلهاي چهارگانه». اين ترجمه اي است که نادرشاه دستور انجام آن را داد.
24. مقاله درباره ترجمه عربي عهد جديد
دولت روسيه از او براي تصدي کرسي زبانهاي شرقي در دانشگاه خارکوف دعوت کرد. وي شش سال (1829- 1835) را در خارکوف گذراند و در طول اقامتش به تدريس زبانهاي شرقي و زبان انگليسي پرداخت.
در سال 1835 به استادي تاريخ و علوم شرقي در مرکز مطالعات آسيايي پترزبورگ تعيين شد که وابسته به وزارت خارجه روسيه بود. در سال 1839 به عضويت آکادمي علوم امپراتوري روسيه برگزيده شد و کتابي تاريخي براي اين آکادمي نوشت که در سال 1846 عرضه شد. در سال 1843 تدريس کرسي تاريخ شرق را به پايان رساند. سال بعد مسئول کتابخانه عمومي امپراتوري شد و به مطالعه و تحقيق نسخه هاي خطي شرقي موجود در آن پرداخت و مقالاتي در معرفي آنها نوشت. در طول سالهاي 1838- 1842 زبان سنسکريت و در طول سالهاي 1855- 1857 در دانشگاه پترزبورگ زبان پشتو را تدريس کرد.
در سال 1860- 1861 از قفقاز و مناطق جنوبي درياي مازندران يعني گيلان و مازندران بازديد کرد. وي از اين سفر با کتيبه هاي گوناگون مربوط به تاريخ ايران و اطلاعات ارزشمندي براي تحقيق درباره مازندران و گيلان بازگشت. از نتايج اين سفر، انتشار ديوان اشعار شاعر مازندراني امير پازواري بود. دورن در 31 ماه مه 1881 در پترزبورگ درگذشت.
دورن در چند زمينه آثاري از خود به جا گذاشت: تاريخ و زبان و ادبيات افغانستان، تاريخ و ادبيات و لهجه هاي مازندران، گيلان و قفقاز، آثار اسلامي (شامل سکه ها، ابزارهاي ستاره شناسي و صدفها)، معرفي نسخه هاي خطي شرقي، سکه هاي پهلوي و الهيات مسيحي از آثار اوست:
1. ترجمه «تاريخ افغانها»، تأليف نعمت الله از فارسي به انگليسي (1829- 1836).
2. گزيده اي از ديوان عبدالرحمن جامي (1836).
3. نامهاي قبايل افغاني(1837).
4. تحقيقي درباره تاريخ قبيله افغاني يوسفسي (1838).
5. نکاتي دستوري در زبان پشتو (1839).
6. مقاله پيرامون نسخه خطي ششم از تاريخ افغانستان تأليف نعمت الله (1841).پ
7. گزيده هايي از نوشته هاي نويسندگان افغان (1845).
8. گزيده هايي از زبان پشتو، همراه با فرهنگ کوچک پشتو- انگليسي (1847).
9. تاريخ طبرستان براساس کتاب خواندمير (1850).
10. تاريخ طبرستان از ظهيرالدين مرعشي، متن فارسي (پترزبورگ، 1850).
11. تاريخ خانين از علي بن شمس الدين، متن فارسي (پترزبورگ، 1857).
12. تاريخ گيلان، تأليف عبدالفتاح فومني، درباره سالهاي 923- 1038 قمري (1517- 1628م.) متن فارسي، 1858.
13. تحقيقي درباره لهجه مازندراني که آن را با همکاري ميرزا محمد شافي وابسته سفارت ايران در پترزبورگ که اهل شهر بارفروش (بابل) مازندران بود، نوشت. (1860).
14. شاعر مازندراني امير پازواري (1866).
15. تحقيقاتي درباره تاريخ مناطق و ملتهاي قفقاز براساس منابع شرقي (1840).
16. گذري بر تاريخ شروانشاهيان (1840).
17. اخباري که طبري درباره خزر آورده است (1842).
18. تاريخ شيروان در دوران حکومت ولات و خان نشينها (1845).
19. مقالات گوناگون درباره سکه هاي موجود در موزه آسيايي و ابزارهاي ستاره شناسي مسلمانان.
20. وي مقالات متعددي درباره نسخه هاي خطي موجود در کتابخانه سن پترزبورگ که خودش مسئول آن بود، نوشت؛ همچون: فهرست نسخه هاي خطي شرقي در کتابخانه عمومي سلطنتي در سن پترزبورگ (به زبان فرانسه 1852).
21. مقالات مختلف درباره بعضي از سکه هاي پهلوي.
22. رساله اي درباره «شرح مزامير به زبان حبشي» (1825).
23. مقاله اي درباره «ترجمه فارسي انجيلهاي چهارگانه». اين ترجمه اي است که نادرشاه دستور انجام آن را داد.
24. مقاله درباره ترجمه عربي عهد جديد
منبع:یزدان پرست، حمید؛ (1387) نامه ایران؛ مجموعه مقاله ها، سروده ها، و مطالب ایران شناسی، جلد چهارم، به کوشش حمید یزدان پرست، تهران، اطلاعات، چاپ یکم.