مؤلفه هاي اخلاق در کار و اصول حاکم بر آن از ديدگاه اسلام (4)

هر سازمان براي ارائه خدمات به افراد به وجود آمده است. همه کارکنان اداري براي تحقق اهداف سازماني فعاليت مي کنند، در حقيقت فلسفه وجودي سازمان خدمت رساني است. پذيرفتن اين اصل در سازمان ها، رفتار کارکنان را اصلاح مي کند و خود را خدمت گزار و خادم مردم تلقي مي کنند (دلشاد تهراني، همان: 65).
سه‌شنبه، 20 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مؤلفه هاي اخلاق در کار و اصول حاکم بر آن از ديدگاه اسلام (4)

مؤلفه هاي اخلاق در کار و اصول حاکم بر آن از ديدگاه اسلام (4)
مؤلفه هاي اخلاق در کار و اصول حاکم بر آن از ديدگاه اسلام (4)


 

نويسندگان: جواد صالحي (1) ـ معصومه صالحي (2)




 

ج)اصول حاکم بر اخلاق در اسلام
 

علاوه بر آنچه که به عنوان برخي از مؤلفه هاي اخلاق کار از آن بحث شد، مي توان اصولي را به عنوان مبناي اخلاق در بستر نظام ارزشي و اسلامي بيان نمود:

1) اصل خدمت گزاري:
 

هر سازمان براي ارائه خدمات به افراد به وجود آمده است. همه کارکنان اداري براي تحقق اهداف سازماني فعاليت مي کنند، در حقيقت فلسفه وجودي سازمان خدمت رساني است. پذيرفتن اين اصل در سازمان ها، رفتار کارکنان را اصلاح مي کند و خود را خدمت گزار و خادم مردم تلقي مي کنند (دلشاد تهراني، همان: 65).

2)اصل امانتداري:
 

يکي از اصول اساسي در انجام دادن کارها امانت داري است. اگر انسان، کار و مسئوليت خويش را نوعي امانت بداند، بي گمان حرمت آن را پاس مي دارد و تلاش مي کند که به خوبي آن را پيش ببرد و بالنده سازد. علاوه بر آن امانت داري، اعتماد را پديد مي آورد.
اعتماد به کارکنان دولت در حفظ سلامت روان افراد و بهداشت رواني جامعه مؤثر است و مساعدت مردم در پيشبرد اهداف را تضمين مي کند.

3) اصل پيگيري:
 

اصل پيگيري را مي توان در دو جنبه مورد نظر قرار داد. جنبه اول پيگيري کار و حصول اطمينان از انجام درست و به موقع آن و کسب نتيجه از فعاليت و جنبه دوم، پيگيري سفارش ها و مسئوليت هاي محوله به افراد سازماني، اين که چگونه و با چه کميت و کيفيتي کارها انجام شده است. پيگيري اول مربوط به انجام دهنده فعاليت و پيگيري در جنبه دوم سفارش دهنده اعم از مافوق يا مراجعه کننده را در بر مي گيرد (دلشاد تهراني، همان: 68).

4) اصل انضباط کاري:
 

انضباط کاري به معناي سازمان پذيري، آراستگي، نظم و ترتيب و اجتناب از بي نظمي در کار است. در حقيقت انجام هر کاري با توجه به اصول آن کار و انجام به موقع هر کار ميسر و مطلوب است.

5) اصل مسئوليت پذيري:
 

پذيرش مسئوليت بايد توأم با قابليت انجام مسئوليت باشد، بنابراين کسي که مسئوليتي را مي پذيرد، در قبال انجام امور مربوطه مسئول است. در واقع کسي که مسئوليتي را مي پذيرد، در قبال انجام امور مربوطه مسئول است. در واقع کسي که مسئوليتي را مي پذيرد، بايد جواب گوي اعمال و رفتار خود باشد. عدم توانايي در برآوردن آن چه به عهده شخص گذاشته مي شود، مي تواند در کل نظام تأثير گذار باشد.

6) اصل مهرورزي:
 

حضرت علي (ع) چنان بر مهرورزي تأکيد و اهتمام داشته اند که آن را حقي از جانب مردمان بر گردن کارگزاران معرفي نموده و فرموده است: «.. هر چه مرتبه کارگزاران بالاتر رود بايد ميزان مهرورزي آنان به مردمان بيشتر شود» (نهج البلاغه، نامه 50).

7) اصل خوش رفتاري:
 

خوش رفتاري يک صفت دروني است، خوش رفتاري هاي ساختگي و تصنعي در دل نمي نشيند. گشاده رويي، فروتني و نرم خويي راه نفوذ در دل ها و پيوند قلب ها است. حضرت علي (ع) در حکمتي والا فرموده است: «گشاده رويي دام دوست است » (پيشين، حکمت 6).

8)اصل بردباري:
 

صبر و بردباري از صفات بارز هر انسان موفق است. در برابر حاجت هاي مردمان شکيبايي ورزيد (پيشين، نامه 51). اين سخن مولا يکي از دستورالعمل هاي حکومتي و اداري ايشان است.

9) اصل دادورزي:
 

رعايت عدل و انصاف در قضاوت ها و پاداش ها و تقسيم مسئوليت ها، روحيه کارکنان را بالا مي برد. وجود بي عدالتي زمينه ساز فساد را در سازمان ها فراهم مي کند. ظهور بي انصافي و بي عدالتي در سازمان ها زمينه ساز پارتي بازي، رشوه خواري، بدگويي و به طور کلي عدم اعتماد مي شود. رعايت انصاف و عدالت در سازمان ها باعث فعاليت مثبت و در نتيجه توسعه و پيشرفت سازمان مي گردد. (3).

10) اصل پرهيز از خودکامگي:
 

خود رأيي، خودسري، خودمداري، سلطه گري و خود خواهي تباه کننده فرد و سازمان است. خودکامگي ناشي از نگاه خودخواهانه در مديريت، کسب امتياز بدون زحمت و ديگران را حقير شمردن است. فرد خودکامه به طور کاذب براي خود حق قائل است و براي به دست آوردن حوائج خود را به راه هاي ناصواب متوسل مي شود. خودکامگي نه تنها يک صفت مذموم به شمار مي رود، بلکه روش هاي مبتني بر خود رأيي و تصميمات خودسرانه، احساس تعلق به سازمان را به شدت کاهش داده و کارآيي کارکنان و اثربخشي سازمان ها را متزلزل مي کند. ضمن اينکه زمينه ابتکار و نوآوري خلاقيت کارکنان را تباه مي کند و بدين ترتيب مانع شکوفايي استعداد ها مي شود (دلشاد تهراني، همان: 48)

نتيجه گيري
 

اخلاق از موضوعاتي است که از بدو تولد بشر وجود داشته است و گذر زمان نه تنها ضرورت وجود آن را کم رنگ و کم اهميت ننموده است، بلکه بر اهميت و لزوم آن در اين برهه از زمان است، تا جايي که امروز بحث از مسئوليت هاي اجتماعي و استانداردهاي جهاني اصول اخلاق انساني از موضوعات چالش برانگيز کليه سازمان هاي اداري مي باشد تا اين که ترويج اخلاق در سازمان ها و تعالي اخلاقي فرهنگ سازماني نه تنها محيط با نشاط و مساعدي را بيافريند بلکه موجب افزايش بهره وري نيز گردد. به همين منظور بايد ارزش هاي اخلاقي در محيط کار و سازمان به نحو مطلوبي تعليم داده شود و اين مولفه هاي اخلاقي بايد سرلوحه کار سازماني باشد تا شاهد تحول سازمان رضايت مندي افراد جامعه و در نهايت بهبود رشد و تعالي جامعه بود.
انديشمندان اسلامي و غربي مولفه هاي اخلاق کار را به صورت متنوعي ذکر و به شرح آن ها پرداخته اند. بديهي است که همه آن ها روي برخي از مولفه ها اجماع نظر عمومي دارند که اين مولفه ها را در نظام اخلاقي کار مي توان مشاهده کرد. در اين نوشتار با ديد وسيع تري اين مؤلفه ها را بررسي کرديم و ارزش هايي را به عنوان مولفه هاي اخلاق کار که جامعيت بيشتري دارند و دربرگيرنده همه موارد باشد را ذکر نموديم که مؤلفه هاي، خود را در محضر خدا حاضر دانستن، پايبندي به صداقت و امانتداري، مسؤوليت پذيري و پاسخگويي، رعايت انصاف و عدالت، داشتن انضباط کاري، شفافيت عملکرد و سلامت اداري، دارا بودن روحيه انتقاد پذيري، علاقه به کار و افزايش کارايي، داشتن ادب و احترام و متعهد و متخصص بودن، از جمله اين موارد است. چرا که بر اين اعتقاد هستيم که مولفه هاي اخلاق و اصول حاکم بر آن در واقع ارزش ها و اصولي هستند که نقش مهمي را در سازندگي اخلاق کار سازمان ايفا مي کنند و از اهميت والايي در کليه اديان و نظام ها برخوردارند.

پي نوشت ها :
 

1 ـ مربي دانشگاه پيام نور کرمان
2 ـ مربي دانشگاه پيام نور کرمان (دانشجوي دوره دکتري فلسفه دين دانشگاه پيام نور)
3 ـ «خداوند به انصاف و نيکوکاري فرمان مي دهد»(نحل، 90).
 

منابع:
1 ـ قرآن کريم
2 ـ نهج البلاغه
3 ـ ميزان الحکمه
4 ـ اسماعيلي، يزدي، عباس، فرهنگ اخلاق، فصلنامه هستي، ش 2، 1382
5 ـ الواني، مهدي، اخلاق و مديريت به سوي نظام اخلاقيات يکپارچه در سازمان، تحول اداري، ش 19، 1381.
6 ـ جوادي آملي، عبدالله، اخلاق کارگزاران، مرکز آموزش مديريت دولتي، تهران، 1381، چ 14.
7 ـ حسيني، جلال، بررسي عوامل مؤثر بر اخلاق کار در سازمان هاي دولتي، پايان نامه دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 1380
8 ـ دلشاد تهراني، مصطفي، ارباب امانت ـ اخلاق اداري در نهج البلاغه، انتشارات دريا، تهران 1379، چ 5.
9 ـ سروش عبدالکريم، دين و توسعه، مجله فرهنگ و توسعه، ش 25، 1375.
10 ـ فقيهي، ابوالحسن و بهروز رضايي منش، اخلاق اداري، فصلنامه مطالعات مديريتي، ش 47، 1385
11 ـ فرامرز قراملکي، احد، اخلاق حرفه اي، انتشارات مجنون، تهران، 1383، چ 2
12 ـ کاويان بهنام، بررسي اخلاق کار در بخش دولتي و خصوصي، تدبير، ش 165، 1384
13 ـ کلهر، منوچهر، مقدمات رفتار اداري، انتشارات حديث امروز، قم، 1383.
14 ـ مطهري، مرتضي، فلسفه اخلاق، انتشارات صدرا، تهران، 1378، چ 21
15 ـ مقيمي، محمد، مديريت توسعه فرهنگي از ديدگاه امام خميني، فرهنگ مديريت، ش 8، 1384
16 ـ واثقي، قاسم، مديريت اسلامي، انتشارات زمزم هدايت، تهران، 1384، چ 2
17 ـ وارنوک، مري، فلسفه اخلاق در قرن بيستم، ترجمه ابوالقاسم فنايي، بوستان کتاب، قم، 1380
18 ـ وبر، مارکس، اخلاق پروتستان و روح سرمايه داري، ترجمه علي انصاري، انتشارات بدر، تهران، 1374
19 ـ Barry , v.Moral Issues in Business, Wadsworth Publishing co , 1979
20 ـ Beauchamp, Tom L. philosophical Ethics , Mc Graw Hill , Inc , 1982
21 ـ Runes , Albert , Dictionary of philosophy , Admas Co Second edition , 1964.
22 ـ Taylor , paul , principles of Ethics , Dirkosn ;publishing co , California , 1975
منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 12و13



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط