تأثيرات جهاني شدن بر اشتغال زنان مسلمان (4)

امروزه، مجموع جمعيت مسلمانان که در 84 کشور جهان زندگي مي کنند، بالغ بر 1/4 ميليارد نفر مي باشد. تقريباً 50 درصد جمعيت مسلمانان در آسيا و 50 درصد بقيه در آمريکا، اروپا، آفريقا و خاورميانه زندگي مي کنند. مسلمانان تقريباً 17 درصد توليد ناخالص داخلي جهاني را تا سال 2002 به خود اختصاص داده بودند. بالاترين توليد ناخالص سرانه مسلمانان به ترتيب به مسلمان آمريکا و اروپا و کمترين توليد سرانه به مسلمانان آفريقا تعلق
چهارشنبه، 21 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثيرات جهاني شدن بر اشتغال زنان مسلمان (4)

تأثيرات جهاني شدن بر اشتغال زنان مسلمان (4)
تأثيرات جهاني شدن بر اشتغال زنان مسلمان (4)


 

نويسنده: دکتر پروين دادانديش




 

6- موقعيت کنوني دنياي اسلامي
 

امروزه، مجموع جمعيت مسلمانان که در 84 کشور جهان زندگي مي کنند، بالغ بر 1/4 ميليارد نفر مي باشد. تقريباً 50 درصد جمعيت مسلمانان در آسيا و 50 درصد بقيه در آمريکا، اروپا، آفريقا و خاورميانه زندگي مي کنند. مسلمانان تقريباً 17 درصد توليد ناخالص داخلي جهاني را تا سال 2002 به خود اختصاص داده بودند. بالاترين توليد ناخالص سرانه مسلمانان به ترتيب به مسلمان آمريکا و اروپا و کمترين توليد سرانه به مسلمانان آفريقا تعلق دارد. (14.500 دلار در آمريکا، 14.114 دلار در اروپا، 1269 دلار در آفريقا) در جهان پيشرفته صنعتي (گروه 7). مسلمانان در فرانسه با 6 ميليون نفر (10 درصد جمعيت کل) بيشترين تمرکز جمعيتي را دارند و پس از فرانسه مسلمانان آمريکا با جمعيتي معادل 5 ميلون نفر قرار مي گيرند.
در جهان اسلام، جوان بودن جمعيت بسياري از کشورهاي مسلمان و نقش تعيين کننده اي که آموزش و پرورش براي تحقق پيشرفت در جوامع اسلامي مي تواند داشته باشد، از موضوعات استراتژيک به شمار مي آيد. اشتغال نيز مانند آموزش از جمله مسائل مهم و کليدي براي جامعه جوان اين کشورها مي باشد. لذا ضرورت سياستگذاري مناسب جهت توسعه اقتصادي و سرمايه گذاري اجتماعي براي اجتناب از کاهش سطح زندگي جوامع اسلامي در روند جهاني شدن و استفاده بهينه از فرصت هاي به دست آمده اجتناب ناپذير است.
همچنين از جمله چالش هاي اساسي در جهان اسلام، خصوصاً کشورهاي اسلامي، دموکراسي و جايگاه زن مسلمان در توسعه مي باشد. هر دو اين موضوعات در جهان اسلام از پتانسيل فرصت سازي و آسيب پذيري برخوردار مي باشند. در نتيجه، ما در جوامع اسلامي با چند موضوع کليدي روبرو هستيم که تعامل تنگاتنگي با يکديگر دارند. ضمن اينکه فرايند جهاني شدن معاصر نيز بر آنها تأثير متقابل دارد.

7- بررسي ديدگاه هاي مختلف در خصوص اشتغال زنان در جوامع اسلامي
 

همان طور که گفته شد بخشي از مهم ترين پيامدهاي قلمروزدايي ايجاد همبستگي هاي جمعي است که از دهه 1970 رخ داده و مربوط به جنسبت مي باشد و ديگري مربوط به دين و گرايش به تجديد حيات مذهبي است که در جاي خود نياز به توضيح دارد.
همبستگي هاي مبتني بر جنسيت بر اساس تفاوت هاي ميان زن و مرد شکل گرفته اند. البته در دهه هاي اخير پيوندهاي فوق قلمرويي بر حسب جنسيت عمدتاً در ميان زنان شايع شده است و ما شاهد رشد و گسترش بي سابقه شبکه هاي محلي و برون مرزي، دولتي و غيردولتي بوده ايم که هدف اختصاصي آنها پيشبرد منافع زنان بوده است. سياست هاي جنسيتي به سمت موضوع هايي مانند سوءاستفاده جنسي از زنان، راهکارهاي توليد مثل، فرصت هاي برابر براي هر دو جنس و کار زنان در مقياس جهاني، جلب شده است.
والنتين مقدم، مدير مرکز مطالعات زنان و دانشيار جامعه شناسي در دانشگاه ايالتي ايلينوي در مقاله «جهاني شدن و زنان در خاورميانه» شرحي کلي از اينکه چگونه زنان خاورميانه از جهاني شدن در ابعاد گوناگون آن تأثير پذيرفته اند، ارائه مي دهد. وي به تناقص هاي موجود در آثار جهاني اشاره مي کند و براي نمونه دولت توسعه گرا را داراي پيامدهاي منفي براي زنان در نظر مي گيرد، در حالي که وي جهاني شدن مفاهيم و گفتمان هاي حقوق بشر و حقوق زنان را موجب ايجاد فضاي رشد براي سازمان هاي زنان در سطح ملي و جهاني تلقي مي کند. وي نتيجه مي گيرد که در نهايت نيروي جهاني شدن شکل گيري توده اي حياتي از زنان فعال از لحاظ سياسي را شتاب خواهد بخشيد.
سال هاست، موضوع زنان به عنوان يکي از موضوعات جهاني در کنار فقر، محيط زيست و جمعيت قرار گرفته است. در اين راستا، نشست هاي گروه هاي زنان در سطوح دولتي و غيردولتي از دهه 1990 تقريباً همه ساله در کنار جلسات سازمان ملل برگزار مي شود. گروه ها و تشکل هاي زنان در موقعيت هاي گوناگون از سوي مؤسسات جهاني که فاقد نظام مردسالارانه بوده اند، مورد حمايت قرار گرفته اند. فعالان جنبش زنان به طور غير رسمي تر از طريق اينترنت اين همبستگي را گسترش بيشتر داده اند. منتقدين معتقدند که اين حرکت ها در پي آن مي باشند که استانداردهاي خود را (که عمدتاً غربي است) به ديگران تحميل کنند. لذا معمولاً در کشورهاي اسلامي اين گونه حرکت هاي طرفداري از حقوق زنان با مقاومت هايي خصوصاً از طرف پيروان اديان و مخالفان ليبراليزم غربي و فمينيسم روبرو مي شوند. البته اين حرکت ها در اکثر کشورهاي اسلامي طرفدارني نيز دارند. فعالان مسائل زنان در اين کشورها توانسته اند با بومي کردن راهکارهاي بين المللي تا حدودي تأثيرات اصلاحي بر سياست ها و برنامه هاي حکومت هاي خود بگذارند. اما در مواردي نيز اين حرکت ها باعث ايجاد حرکت تدافعي و مقابله از سوي پيروان ديدگاه هاي مذهبي و ملي گرا شده است. نتيجه اينکه جبنش هاي اصلاحي طرفدار حقوق زنان در کشورها و مجامع اسلامي به دليل شائبه وارداتي و تحميلي بودن با کندي حرکت و موانع بي شماري مواجه مي باشند. موضوع اشتغال زناني نيز از جمله موضوعات بحث برانگيز در جوامع اسلامي مي باشد.
در جوامع اسلامي، اشتغال زنان و پيامدهاي اجتماعي، خانوادگي و فردي آن از دو منظر مختلف مورد تفسير، تحليل و ارزش گذاري قرار گرفته است و اين تفاسير خود مانعي براي سياست گذاري هاي روشن در خصوص اشتغال زنان مي باشد. همچنان که در بحث هاي جهاني شدن، اشتغال و همبستگي هاي جنسيتي مورد تأکيد قرار گرفت، اين ديدگاه هاي محلي با تسريع فرآيند جهاني شدن و گسترش فعاليت هاي حمايت از حقوق و پيشرفت زنان در سطوح ملي، منطقه اي و بين المللي، تأثيرات زيادي پذيرفته اند. در جوامع و کشورهاي اسلامي، ديدگاه هاي موجود در خصوص اشتغال زنان به صورت يک طيف با دو قطب مخالف در دو سر آن مي باشد. در اينجا ما مباني نظري اين دو قطب را که ديدگاه زن - محور و خانواده - محور نامگذاري کرده ايم، مورد بررسي قرار مي دهيم.

ديدگاه خانواده - محور
 

مبناي اصلي در ديدگاه خانواده - محور، خانواده است. غايت عالي در اين ديدگاه حفظ حريم خانواده و استحکام و ثبات پايه هاي آن است. نقش اعضاي خانواده در جهت تحقق اين هدف تعريف مي شود. وظيفه اصلي زن در اين ديدگاه مادري و تربيت نسل آينده است. لذا هر نوع سرمايه گذاري در جهت آموزش، تربيت و بهداشت براي دختران و زنان بايد به منظور ايجاد زمينه هاي مناسب جهت انجام وظيفه مادري انجام گيرد. مرد نيز در اين ديدگاه وظيفه پرداخت مخارج زن و فرزندان و اداره خانواده را دارد. پس خانواده و جامعه موظفند پسران را براي قبول مسئوليت نان آوري تربيت کنند و زمينه هاي اشتغال آنان را فراهم آورند. بر طبق اين ديدگاه، زن از نظر مالي وابسته است، چون به وسيله همسر و يا پدر تأمين مي شود. لذا در صورت تقاضاي زن بر اشتغال، چنانچه جامعه با کمبود شغل روبرو باشد، اولويت با مرد متقاضي کار است. در اين صورت وظيفه دولت ها حمايت از اشتغال مردان است. از نظر اين ديدگاه، زنان بايد در مشاغلي که متناسب با روحيات و وظايف آنها باشد مانند پرستاري، معملي... و يا مشاغل مورد نياز جامعه به کار گمارده شوند. معتقدان به اين ديدگاه سعي دارند براساس دستورات و تعاليم اسلامي شواهدي براي نظرات خود ارائه دهند. از اين منظر، وظيفه اصلي خانواده پرورش نسل آينده اي معتقد و متعهد به اصول و ارزش هاي ملي و ديني است که قسمت عمده اين کار بر دوش زنان مي باشد. اين ديدگاه يکي از موانع عمده تحقق اهداف و نظرات خود را تحميل فرهنگ سکولار و مکتب فمنيسم مي داند. در اين ديدگاه اصالت به جمع داده مي شود.

ديدگاه زن، محور
 

مبناي اصلي ديدگاه زن - محور، زن است. اين ديدگاه تاريخ را مملو از ظلم و بهره کشي توسط پدر، همسر، جامعه مردسالار تصور مي کند. لذا رسالت اصلي معتقدين اين ديدگاه استفاده از هر وسيله اي براي خروج زنان از زير بار ظلم و تبعيض حاکم بر آنان مي باشد. لذا در اين ديدگاه، آگاه سازي زن، مرد و جامعه نسبت به شرايط غير عادلانه و پست نگر به زن از اولويت برخوردار است. اولويت بعدي احقاق حقوق زنان با استفاده از ابزارهاي مختلف سياست گذاري، برنامه ريزي اجرايي توسط زنان، انجمن هاي زنان، دولت ها و سازمان هاي بين المللي مي باشد. از اين منظر، اشتغال زن در خارج از خانه يکي از راه هاي کسب استقلال مالي و منزلت اجتماعي است. طرفداران اين ديدگاه معتقدند که زنان آزاد و مختار هستند. در خانواده بايد دموکراسي برقرار باشد و شوهر اجازه ندارد زن خود را وادار به انجام هر عملي کند. تربيت فرزندان وظيفه هم زن و هم مرد مي باشد. دختر و پسر بايد به گونه اي تربيت شوند که يک نقش خاص جنسيتي در آينده بر آنان تحميل نشود. دولت ها نيز موظفند در آموزش و پرورش همين گونه عمل کنند و در همه امور خصوصاً اشتغال، هيچ گونه تبعيضي بين زن و مرد روا ندارند. اين ديدگاه يکي از موانع تحقق اهداف خود را سنت، آداب و رسوم و برداشت غلط از مذهب مي داند و اصالت را به فرد مي دهد.

مقايسه دو ديدگاه زن - محور و خانواده - محور در موضوع اشتغال زنان
 

البته بايد توجه کرد که در جوامع اسلامي ديدگاه هاي مختلفي در زمينه اشتغال زنان وجود دارد. در اينجا سعي شده است تيپ رايج از دو ديدگاه متقابل در اين جوامع تشريح شود. لذا بيشتر بر نکاتي تأکيد مي شود که مرتبط با بحث جهاني شدن و اشتغال زنان مسلمان باشد. در حقيقت، در اينجا ما از مجموع بحث هاي مربوط به اشتغال در جوامع اسلامي فصل مشترکي گرفته ايم و به مقايسه و تحليل مي پردازيم. قطعاً به صورت هاي ديگر نيز مي توان در مقوله اشتغال زنان تعمق نمود. در مقايسه نظري اين دو ديدگاه بايد گفت هر چند به نظر مي رسد طرفداران اين دو ديدگاه به صورت دلسوزانه به دنبال ارتقاي موقعيت زنان مسلمان در خانواد و اجتماع هستند. اما هر يک به گونه اي جبنه هايي از وجو د زن را ناديده گرفته اند.
از آنجا که ديدگاه خانواده - محور اصل را بر اصالت خانواده مي داند به نوعي نيازهاي مشروع فردي زن را ناديده گرفته است. از جمله اين نيازها مي توان به نياز به انتخاب، آزادي عمل، کار و تلاش مشروع و احساس منزلت اجتماعي اشاره کرد که توسط شرع مقدس اسلام براي کليه انسان ها به رسميت شناخته شده است. همچنين با توسعه و پيشرفت جوامع اسلامي و گسترش ارتباطات، هسته اي شدن خانواده ها، برنامه هاي کنترل جمعيت، زن مسلمان از نظر روحي و رواني فقط با تربيت يک يا دو فرزند در طول زندگي مشترک خود اقناع نمي شود. اين ديدگاه با مفروض گرفتن تأمين اقتصادي زن توسط همسر وپدر، اولويت اشتغال را به مردان مي دهد. در حالي که در اکثر کشورهاي اسلامي که در حال اصلاحات اقتصادي هستند، تورم و افزايش هزينه هاي زندگي، زنان خانواده هاي متوسط و کم درآمد را مجبور مي کند که به کار در خارج از خانه بپردازند و به دليل نبود سازوکارهاي حمايتي و نظارتي نسبت به اشتغال زنان و همچنين محدوديت در بازار کار، عرضه کار ارزان از طرف شرکت هاي سودجو و عدم نظارت دولت ها، زنان اجباراً به هر نوع کاري دست مي زنند که اين امر ممکن است تبعات زيانباري براي خانواده و خودشان به بار آورد.
در ديدگاه زن - محور نيز گرچه به ابعاد مختلف فردي زن توجه بسيار شده است، اما ناديده گرفتن جنبه هاي عرف، اعتقادي و معنوي زن مسلمان و علاقه و نياز اکثريت زنان به تشکيل خانواد و نياز جامعه به پرورش نسل آينده، بناي خانواده را بسيار سست مي کند و موجب تضعيف هويت ملي، اعتقادي و اخلاقي زنان مي شود، هر چند ممکن است، در نگاه ا ول، زن مسلمان با افزايش تحصيلات و دست يابي به اشتغال مناسب جنبه هاي فردي و اجتماعي خود را ارتقاء بخشد، اما در صورت عدم تشکيل خانواده و يا نداشتن خانواده موفق، در هر حال، در زندگي خود احساس رضايت و امنيت خاطر نمي کند.
يک نقيصه کلي نيز در هر دو اين ديدگاه ها وجود دارد و آن بي توجهي و عدم شناخت نسبت به اقشار مختلف زنان است. امروزه در جهان اسلام نيز همانند ساير نقاط جهان، ما شاهد پيچيدگي بيشتر جغرافياي اجتماع مي باشم. زن مسلمان ممکن است به يکي از گروه هاي زنان شهري و روستايي، زنان خودسرپرست که هرگز ازدواج نکرده اند، زنان سرپرست خانواده، زنان زير خط فقر، کم درآمد، متوسط و مرفه، زنان متخصص تحصيل کرده، زنان بي سواد و يا کم سواد و گروه هاي ديگر تعلق داشته باشد. هر يک از اين گروه ها نيازها و افکار و عقايد خاص خود را دارند، لذا نمي توان دستورالعمل واحدي مطابق با دو ديدگاه ياد شده براي اشتغال آنان ارائه کرد. آيا مي توان با قاطعيت گفت که کليه زنان در جامعه تحت سرپرستي يک مرد قرار دارند و يا وظيفه اصلي کليه زنان پرورش نسل آينده است يا همه زنان زير ظلم مردان قرار دارند و براي استقلال مادي و معنوي بايد شغلي براي خود دست و پا کنند.
منبع: فصلنامه راهبرد، شماره 41، پاييز 1385، صص249 - 245.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.