امتحانات و كارنامهها
نويسنده:دكتر محمدعلي فياضبخش
يكي از رنجهاي پنهان دانشآموزان توقعات و انتظارات بيش از حدّي است كه والدين بر آنها مينهند. والدين بنا به احساسات و تمايلات صادقانه و دلسوزانه در ساختن الگوهاي مورد انتظار خود گاه راه افراط ميپيمايند و بدون توجه به تواناييها و استعدادهاي واقعي فرزندان، آنها را به انجام فعاليتهايي وادار ميكنند كه از عهده ايشان بيرون است.
انتظارات پدران و مادران از فرزندان، اگر متناسب با سطح توانايي و استعداد فرزندان نباشد به مرور به اهرم فشار رواني و روحي براي هر دو گروه تبديل ميشود. در اين صورت شكست در الگويي كه مورد انتظار والدين است شكستهاي بعدي را براي دانشآموز در پي خواهد داشت و اين سير همچون قطاري كه از خط خارج شده باشد نهايتاً به واژگوني خواهد انجاميد.
پيگيري منظم و مستمر سير تحصيلي فرزندان از طريق كنترل نمرات درسي و مشاوره نزديك با معلمان، همچنين مشاهده رفتارهاي تحصيلي آنها در خانه، همچون تمركز علايق، صرف وقت براي فعاليتهاي خاص، توجه به مطالعات ويژه و ... آسانترين راههاي دريافت مركز علاقه و توجه به ميزان توانايي فرزندان است. معمولاً در سالهاي نخستين مدرسه، جايگاه هر كودك از نظر سطح تحصيلي و احراز رتبه در متوسط جمعيت كلاس مشخص ميشود. هرچند اين جايگاه هيچگاه قطعي و غيرقابل تغيير نيست، تجربه نشان ميدهد كه نوسانهاي بسيار شديد و تغييرات چشمگير كمتر اتفاق ميافتد و پيشرفتها و يا عقبگردها هميشه در يك طيف نزديك به بالا و پايين صورت ميگيرد. اين سخن به خصوص در مورد معدل درسي دانشآموزان كاملاً صادق است.
نكته مهم اين است كه گاه پارهاي دروس و به خصوص مهارتهاي ويژه مانند ورزش، هنر، ادبيات و حرفه و فن با معدّل درسي همخواني ندارد و بلكه برجستگيهايي را نشان ميدهد. هنر والدين در شناسايي اين تواناييها و تقويت آنهاست؛ در اين صورت با رضايت و آرامش نسبت به وضعيّت عمومي رتبهي دانشآموز، به تفكيك و تشخيص استعدادها و تواناييهاي ويژهي او مينشينند و سطح انتظارات خود را با سطح تواناييهاي عمومي و نيز استعدادهاي ويژه و خاص او هماهنگ ميسازند. مقايسهي دانشآموزان با يكديگر، زماني كه سطح تواناييهاي عمومي بيكسان نيست، بدين دشواري دامن ميزند.
همچنين ايجاد رقابتهاي نسنجيده در گروهي كه همگون نيستند بر اين مشكل ميافزايد. پس بگذاريد هر دانشآموز، خودش باشد!
هرگونه سرخوردگي و شكست در تحصيل، ميتواند مقدمهاي بر شكستهاي بعدي باشد؛ همانگونه كه موفقيت، پيش درآمد موفقيتهاي بعدي است. دانشآموزان در تجربههاي موفقيتآميز، به احساس خودباوري و اعتماد به نفس دست مييابند؛ همان گونه كه در تجربههاي توأم با شكست، به دلسردي و نوميدي ميگرايند. ايجاد ظرفيّت لازم براي تحمّل شكستها و نيز فراهم ساختن زمينه براي تجربههاي موفقيتآميز از وضايف حسّاس والدين است. احساس شكست در تحصيل، از دريافت يك نمره و رتبه پايين ميتواند آغاز شود و تا سرحد مردودي و يا ترك تحصيل پيش رود. گرچه رتبه و نمره درسي به تنهايي ميزاني براي سنجش استعداد و پيشرفت تحصيلي نيست، ولي متأسفانه در بسياري از مدارس به عنوان بالاترين و نهاييترين ملاك سنجش تواناييهاي فرد مطرح است. اين دشواري زماني تشديد ميشود كه خانواده نيز با مدرسه همداستان شود و دانشآموز در فشار دوجانبه خانه و مدرسه و در تنگناي رتبه و نمره گرفتار آيد. براي غلبه بر اين دشواري، كه سرآغازي بر كاهش انگيزه تحصيلي است، راهكارهاي زير پيشنهاد ميشود:
ـ در ارزشيابي كارنامه تحصيلي فرزند خود همواره از نمرههاي بالاتر شروع كنيد و در مورد نمرههاي پايين و غيرقابل قبول، فرصتهاي جبران بعدي را به او يادآور شويد.
ـ نمرههاي دريافتي فرزند خود را با معدل گروهي كه وي با ايشان همراه بوده است مقايسه كنيد. در اين صورت معمولاً فاصلهها منطقيتر جلوه خواهد كرد.
ـ رتبه عمومي و برخاسته از معدل، اغلب بيانگر استعدادهاي ويژه دانشآموزان نيست. توجه به مهارتهاي خاص كه نمرههاي خوبي را نيز به خود اختصاص داده است، ناراحتي ناشي از معدل پايين را تا حدود زيادي جبران ميكند.
ـ پيشرفت در يك يا چند ماده درسي ميتواند مورد تشويق قرار گيرد؛ حتي بدون آن كه نمرات به حد قابل قبول شما رسيده باشد.
ـ تشويق و ترغيب براي استفاده از فرصتهاي آينده و همراهي و رسيدگي درسي در موارد بحراني و حاد و نيز مشاورههاي فشرده و كارشناسانه با معلمين و مربيان ميتواند از بروز سرخوردگي و شكست مجدد جلوگيري كند.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
انتظارات پدران و مادران از فرزندان، اگر متناسب با سطح توانايي و استعداد فرزندان نباشد به مرور به اهرم فشار رواني و روحي براي هر دو گروه تبديل ميشود. در اين صورت شكست در الگويي كه مورد انتظار والدين است شكستهاي بعدي را براي دانشآموز در پي خواهد داشت و اين سير همچون قطاري كه از خط خارج شده باشد نهايتاً به واژگوني خواهد انجاميد.
پيگيري منظم و مستمر سير تحصيلي فرزندان از طريق كنترل نمرات درسي و مشاوره نزديك با معلمان، همچنين مشاهده رفتارهاي تحصيلي آنها در خانه، همچون تمركز علايق، صرف وقت براي فعاليتهاي خاص، توجه به مطالعات ويژه و ... آسانترين راههاي دريافت مركز علاقه و توجه به ميزان توانايي فرزندان است. معمولاً در سالهاي نخستين مدرسه، جايگاه هر كودك از نظر سطح تحصيلي و احراز رتبه در متوسط جمعيت كلاس مشخص ميشود. هرچند اين جايگاه هيچگاه قطعي و غيرقابل تغيير نيست، تجربه نشان ميدهد كه نوسانهاي بسيار شديد و تغييرات چشمگير كمتر اتفاق ميافتد و پيشرفتها و يا عقبگردها هميشه در يك طيف نزديك به بالا و پايين صورت ميگيرد. اين سخن به خصوص در مورد معدل درسي دانشآموزان كاملاً صادق است.
نكته مهم اين است كه گاه پارهاي دروس و به خصوص مهارتهاي ويژه مانند ورزش، هنر، ادبيات و حرفه و فن با معدّل درسي همخواني ندارد و بلكه برجستگيهايي را نشان ميدهد. هنر والدين در شناسايي اين تواناييها و تقويت آنهاست؛ در اين صورت با رضايت و آرامش نسبت به وضعيّت عمومي رتبهي دانشآموز، به تفكيك و تشخيص استعدادها و تواناييهاي ويژهي او مينشينند و سطح انتظارات خود را با سطح تواناييهاي عمومي و نيز استعدادهاي ويژه و خاص او هماهنگ ميسازند. مقايسهي دانشآموزان با يكديگر، زماني كه سطح تواناييهاي عمومي بيكسان نيست، بدين دشواري دامن ميزند.
همچنين ايجاد رقابتهاي نسنجيده در گروهي كه همگون نيستند بر اين مشكل ميافزايد. پس بگذاريد هر دانشآموز، خودش باشد!
هرگونه سرخوردگي و شكست در تحصيل، ميتواند مقدمهاي بر شكستهاي بعدي باشد؛ همانگونه كه موفقيت، پيش درآمد موفقيتهاي بعدي است. دانشآموزان در تجربههاي موفقيتآميز، به احساس خودباوري و اعتماد به نفس دست مييابند؛ همان گونه كه در تجربههاي توأم با شكست، به دلسردي و نوميدي ميگرايند. ايجاد ظرفيّت لازم براي تحمّل شكستها و نيز فراهم ساختن زمينه براي تجربههاي موفقيتآميز از وضايف حسّاس والدين است. احساس شكست در تحصيل، از دريافت يك نمره و رتبه پايين ميتواند آغاز شود و تا سرحد مردودي و يا ترك تحصيل پيش رود. گرچه رتبه و نمره درسي به تنهايي ميزاني براي سنجش استعداد و پيشرفت تحصيلي نيست، ولي متأسفانه در بسياري از مدارس به عنوان بالاترين و نهاييترين ملاك سنجش تواناييهاي فرد مطرح است. اين دشواري زماني تشديد ميشود كه خانواده نيز با مدرسه همداستان شود و دانشآموز در فشار دوجانبه خانه و مدرسه و در تنگناي رتبه و نمره گرفتار آيد. براي غلبه بر اين دشواري، كه سرآغازي بر كاهش انگيزه تحصيلي است، راهكارهاي زير پيشنهاد ميشود:
ـ در ارزشيابي كارنامه تحصيلي فرزند خود همواره از نمرههاي بالاتر شروع كنيد و در مورد نمرههاي پايين و غيرقابل قبول، فرصتهاي جبران بعدي را به او يادآور شويد.
ـ نمرههاي دريافتي فرزند خود را با معدل گروهي كه وي با ايشان همراه بوده است مقايسه كنيد. در اين صورت معمولاً فاصلهها منطقيتر جلوه خواهد كرد.
ـ رتبه عمومي و برخاسته از معدل، اغلب بيانگر استعدادهاي ويژه دانشآموزان نيست. توجه به مهارتهاي خاص كه نمرههاي خوبي را نيز به خود اختصاص داده است، ناراحتي ناشي از معدل پايين را تا حدود زيادي جبران ميكند.
ـ پيشرفت در يك يا چند ماده درسي ميتواند مورد تشويق قرار گيرد؛ حتي بدون آن كه نمرات به حد قابل قبول شما رسيده باشد.
ـ تشويق و ترغيب براي استفاده از فرصتهاي آينده و همراهي و رسيدگي درسي در موارد بحراني و حاد و نيز مشاورههاي فشرده و كارشناسانه با معلمين و مربيان ميتواند از بروز سرخوردگي و شكست مجدد جلوگيري كند.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج