انديشه حكومت اسلامي، نقطه عطفي در نهضت امام خميني (ره)(2)
(نگاهي تاريخي به كتاب حكومت اسلامي)
تكثير نوارها و انتشار كتاب حكومت اسلامي
حجت الاسلام سيد حميد روحاني در اين باره مي نويسد :
بيش از دو روز از طرح بحث حكومت اسلامي نگذشته بود كه در صدد برآمديم بحث مزبور را از نوار پياده كرده هر چه سريع تر تنظيم و چاپ كنيم و براي توزيع در
مراسم حج به مكه بفرستيم...نيروي جوان و مبارز حوزه نجف را بسيج كرديم و گروهي را مسئول پياده كردن نوارهاي بحث حكومت اسلامي ودسته اي را مسئول امور چاپ قرار داديم. نگارنده نيز مسئوليت تنظيم، تدوين و تيترگذاري آن را بر عهده گرفت و به اين ترتيب كار به سرعت و موفقيت پيش رفت و فقط پنج روز از طرح بحث حكومت اسلامي از طرف امام گذشته بود كه اولين جزوه آن كه شامل درس 1 و 2 بود از چاپ درآمد كه موجب شگفتي و حيرت عموم افرادي كه در جريان كار قرار داشتند، واقع شد...مجموع بحث امام درباره حكومت اسلامي، دوازده درس بود كه در شش جزوه تدوين و تنظيم گرديد و فقط سه جزوه آن به مراسم حج آن سال رسيد و در حد وسيعي همراه با خود نوار ميان زائران خانه خدا پخش شدو از طريق آنان به ايران فرستاده شد. (1)
بدين ترتيب مباحث حكومت اسلامي را، نخستين بار ياران امام در بهمن 1348 در نجف اشرف (چاپخانه آداب)، منتشر كردند و به دست مسلمانان كشورهاي مختلف رسانيدند. روي جلد اين جزوه ها آمده است: «حكومت اسلامي يا ولايت فقيه»وذيل آن نوشته شده :
مجموعه درس هاي حضرت آيت الله العظمي الامام الخميني متع الله المسلمين بطول بقائه الشريف كه در موضوع ولايت فقيه تحت عنوان حكومت اسلامي در نجف اشرف ايراد فرمودند.
وزارت امور خارجه رژيم شاه در نامه اي به ساواك راجع به اين جزوه ها مي نويسد:
در تاريخ 48/11/22 در برخي از مساجد كويت جزوه اي به زبان فارسي كه در نجف طبع شده و حاوي درس هايي است كه خميني تحت عنوان«حكومت اسلامي يا ولايت فقيه» ايراد نموده، بين حاضرين توزيع شده...به نظر مي رسد كه خميني بعد از مدت ها ضمن بيان مسائل مذهبي، مطالبي را كه كاملا عليه ايران است اظهار مي دارد و درجزوه پيوست چندين جا حملات ناروا به ايران كرده است.
بعد از اينكه اين جزوه ها چندين بار در نجف به چاپ رسيد، آقاي جلال الدين فارسي درس هاي امام را به شكلي ديگر در بيروت منتشر كرد. ايشان در خاطرات خود مي گويد:
در شهريور 1349 كه در نجف مشرف بودم، حجت الاسلام آقاي دعايي به بنده گفتند : «به حضرت امام پيشنهاد شده است تا شما درس هاي ولايت فقيه را پس از حذف مطالب تكراري كه در هر جلسه درس ضرورت مي يابد، به صورت كتابي در آوريد و ايشان موافقت فرموده اند. »متن پياده شده درس ها (2)را هم دادند. درس ها قبل يك بار در نجف چاپ شده بود...در پائيز 1349 دربيروت كار تدوين كتاب را به پايان برده نام حكومت اسلامي بر آن نهادم و خدمت امام در نجف فرستادم. چند هفته بعد آن را توسط مسافري به بنده بازگرداندند در حالي كه با خط مبارك دو سه جايي را اصلاح فرموده دعاي آخر آن را افزوده بودند. مبلغي هم براي چاپ آن مرحمت كرده بودند. با
حجت الاسلام آقاي اعلمي صاحب دارالنشر معروف در بيروت، وارد مذاكره شدم...و چاپ آن را به طور سري و دور از چشم سازمان امنيت لبنان به انجام رسانديم...تبليغات و هرگونه اقدام درجهت نشر آراي امام با خصومت يا دسائس مخالفان روبه رو مي گشت. امام در لبنان هيچ مقلدي هم نداشتند. «حكومت اسلامي»در چنين شرايط سخت و با همت و استقبال ازخطري كه آقاي اعملي نشان داد ازچاپ بيرون آمد و مخفيانه و از راه هاي مختلف به ايران و آشكار به كشورهاي اروپايي و امريكا و پاكستان و افغانستان و عراق و كويت راه يافت. (3)
چاپ هاي بعدي كتاب حكومت اسلامي بر اساس نسخه تدوين شده توسط آقاي فارسي صورت گرفته و اكنون نيز با همان اسلوب به چاپ مي رسد. طبيعي است كه اين چاپ با آنچه نخستين بار در نجف به چاپ رسيد، تفاوت هايي دارد. زيرا در چاپ نجف، با توجه به محدوديت زماني، مطالب از نوارها پياده شده و با كمترين تغييرات به صورت جزوه به چاپ رسيد اما در چاپ بيروت، فرصت بيشتري بوده و از همان ابتدا، بنا بر عبارت پردازي و مختصري تغييرات عبارتي و جابه جا كردن مطالب بوده است.
يك غفلت بزرگ
فقيه»را در انديشه سياسي امام خميني كمرنگ نمايند.
پاسخي كه در درجه اول به اين مسأله داده مي شود، اين است كه اين يك بحث لفظي و بي فايده است ؛زيرا مقصود امام از«ولايت فقيه» در نامه مورد اشاره، همان است كه قبلا در جلسات درس ولايت فقيه در سال 1348 مطرح كرده بودند و در سال هايي كه رهبري نظام اسلامي را به عهده داشتند، بارها بر همان مبنا عمل كرده اند كه مجموع اين اقدامات (بالغ بر 180 مورد)، قبلا توسط نگارنده در كتابي جمع آوري شده است. (4)اگر هم فرض شود كه امام در اواخر عمر مباركشان اين مسأله را مطرح كردند، باز هم از اعتبار علمي اين نظريه كاسته نمي شود، زيرا در سير تحقيقات و پژوهش هاي علمي، به ويژه در علوم نظري، اين مسأله براي عموم انديشمندان پيش مي آيد كه بسياري از نظرياتشان در طول زمان تكميل مي شود.
اما نكته مهم ديگري كه در اين تحقيق به دست آمدم و اميد است مورد توجه اصحاب فكر قرار گيرد اين است كه امام حتي اصطلاح «ولايت فقيه» را هم در همان درس هاي سال 1348 به كار برده اند، لكن اين نكته مهم و حساس در تدوين كتاب توسط آقاي جلال الدين فارسي، حذف شده و خسارت تاريخي بزرگي را موجب شده است. تعبير«ولايت فقيه»درنخستين چاپ درس هاي ولايت فقيه كه توسط حجت الاسلام سيد حميد روحاني در نجف صورت گرفت و در آن، اكثر مطالب درس هاي امام بدون تغيير از نوار پياده و منتشر شد، امده است. امام در آخرين جلسه درس ولايت فقيه در تاريخ 1348/11/19 فرمودند:
همان طور كه قبلا عرض كرديم، موضوع ولايت فقيه چيز تازه اي نيست كه ما آورده باشيم بلكه اين مسأله از اول مورد صحبت و اختلاف بوده، موضوع ولايت مطلقه فقها از اول مورد بحث بوده منتهي آقايان از بردن اسم آن مضايقه داشته اند. (5)
اين مطلب توسط آقاي فارسي به اين صورت تنظيم شده :
همان طور كه قبلا عرض كردم موضوع ولايت فقيه چيز تازه اي نيست كه ما آورده
باشيم بلكه اين مسأْله از اول مورد بحث بوده است. (6)
و ادامه مطلب كه حاوي نكته بسيار مهمي بوده، حذف شده است. زهي تأسف!
البته ارزش كار جناب آقاي فارسي در جاي خود محفوظ است وايشان كار تدوين، عبارت پردازي، دسته بندي مطالب و مرتب سازي آنها را به خوبي انجام داده اند. امابر مسئولان مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني است كه با بررسي كتابي كه اكنون توسط آن مؤسسه به نام ولايت فقيه منتشر مي شود. و تطبيق دقيق و كارشناسانه آن با متن درس هاي امام كه نزد ياران نزديك امام موجود است، (7)اين قبيل اشكالات را برطرف نمايند.
چاپ هاي مختلف كتاب قبل از انقلاب اسلامي
علميه از مسائل سياسي و اجتماعي ودامن زدن به مسائل غير اخلاقي در جامعه، مطرح شده است. بعد از اين مباحث آمده است:
قائد بزرگ اسلام (متع الله المسلمين بطول بقاء وجوده الشريف)كه با استعمار و دشمنان ديرينه اسلام، مبارزه آشتي ناپذير دارند و در اين راه به زندان و تبعيد تن درداده به مزدوران استعمار صريحا اعلام داشتند كه : «من اكنون قلب خود را براي سرنيزه هاي شما حاضر كردم ولي براي قبول زورگويي ها و خضوع در مقابل جباري هاي شما حاضر نخواهم كرد»(اعلاميه معظم له به مناسبت فاجعه فيضيه فروردين 42)(8)
پس از اين فرازها در حدود سه صفحه، به معرفي امام و مبارزات و روشنگري هاي ايشان پرداخته شده و در پايان امده است :
باشد كه جامعه روحانيت و ملت اسلام در پرتو راهنمايي هاي خردمندانه و رهبري هاي ارزنده و مدبرانه قائد عظيم الشأن اسلام حضرت امام خميني كه مجدد قرن ما و از ذخائر گرانبها و ارزنده پروردگار مهربان است، از اين نابساماني، سرگرداني، ذلت و استعمارزدگي رهيده زنجيرهاي سياه استعمار را پاره كرده استقلال، آزادي، مجد و عظمت از دست رفته خود را باز يابند. (9)
تاريخ اين مقدمه، ذي الحجه الحرام 1392 است. (10)
استقبال گسترده مردم از بحث هاي حكومت اسلامي و نيز ممانعت رژيم از انتشار رسمي آن، سبب شده بود كه اين بحث ها بارها به صورت هاي مختلفي (به تناسب امكانات)، گاهي تك درس يا چند درس، كپي و غيره نيز منتشر شود. (11)
چاپ عربي كتاب نخستين بار هم زمان با اولين چاپ فارسي آن با تلاش حجت الاسلام سيد حميد روحاني و ترجمه آيت الله معرفت (12)در نجف در سال 1348 در 5 جلد منتشر شد. غير از جلد چهارم كه شامل درس هاي نهم و دهم مي باشد، ساير مجلدات، با مقدمه اي مستقل، با اديياتي حماسي، بسيار تند و ضد رژيم شاه، با امضاي ناشر(13)به چاپ رسيده اند. مقدمه جلد اول با عنوان «صرخه الحق» با اين عبارات آغاز مي شود:
في ذلك اليوم الرهيب، الذي قام الشاه العميل المجرم بخنق الحريه، التي انتفض بها الشعب الايراني الغيور و اخمد الاصوات بقوه النار و الحديد القاسيه اصدر اوامره الجهنميه باعدام جماعات المسلمين و آحادهم و ملأ سجونه بدعاه الحريه و الاستقلال الوطني و كانت ضجه المعذبين في طواميره تبلغ عنان السماء...(14)
وزارت امور خارجه در نامه اي به ساواك راجع به چاپ عربي اين كتاب نوشته است :
نشريه ولايت فقيه كه يك نسخه متن عربي آن را به سفارت شاهنشاهي در بغداد فرستاده است و ناشر مقدمه اي كه هدف و منظور آن حمله به دولت شاهنشاهي ايران است بر آن نوشته است، عين نسخه مزبور به پيوست ارسال مي گردد.
اين كتاب به زبان اردو نيز در همان سال ها به چاپ رسيده است. (15)در شناسنامه كتاب، نام «محمد منير سيالكولي»به عنوان كاتب (اين چاپ، به صورت خطي است)و«كتب خانه شاه نجف»به عنوان ناشر آمده است.
پي نوشت ها :
1. سيد حميد روحاني، همان، ص 731.
2. همان متني كه توسط حجت الاسلام سيد حميد روحاني در نجف به چاپ رسيد.
3. جلال الدين فارسي، زواياي تاريك، تهران، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، 1373، ص 140.
4. رك: مهدي رنجبريان، ولايت مطلقه، قانون اساسي و امام خميني، قم، نشر ظفر، 1381.
2. جزوه ولايت فقيه، درس دوازدهم، ص 64.
6. امام خميني، همان، ص 113.
7. شنيده شد كه اخيرا نوار آن درس ها نيز در اختيار مؤسسه قرار گرفته است.
8. نامه اي از امام موسي كاشف الغطاء، بي جا، بي تا، ص 226.
9. همان، ص 229.
10. برابر با 1351 شمسي. كتاب جهاد اكبر مجموعه بيانات اخلاقي و سازنده امام در خلال درس هايي است كه در نجف اشرف داشته اند. اين مطالب توسط حجت الاسلام سيد حميد روحاني جمع آوري و با همان مقدمه اي فرازي از آن در متن آمده است، توسط نامبرده با عنوان مبارزه با نفس جهاد اكبر در چاپخانه آداب نجف اشرف به چاپ رسيد.
11. جلال الدين فارسي، همان، ص 141.
12. رسول جعفريان، جريان ها وسازمان هاي مذهبي سياسي ايران، قم، مؤلف، 1385، ص 237.
13. اين مقدمه ها توسط حجت الاسلام سيد حميد روحاني نوشته شده است.
14. محاضرات فقيه حول الحكومه الاسلاميه و ولايت الفقيه، ج1، ص 3. ترجمه :«در اين روزهاي ترس و وحشت كه شاه مزدور و جنايتكار براي سلب آزادي كه ملت غيور ايران براي آن قيام كرده، تلاش مي كند و صداها رابا قدرت آتش و آهن خفه كرده و اوامر جهنمي خود را مبني بر اعدام مسلمانان صادر كرده و زندان هايش را از مناديان آزادي و استقلال ميهن پر كرده و صداي ناله مبارزان تحت شكنجه در زندان هايش به آسمان رسيده...»
15. چند نسخه از اين چاپ در كتابخانه بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر نگه داري مي شود.