سیری در اندیشه سیاسی شیخ بهایی

از آنجایی که اندیشه سیاسی بهاء الدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است برآن شدیم برای شناساندن اندیشه سیاسی شیخ بهایی، در این نوشتار به معرفی آراء و نظرات وی به اجمال
سه‌شنبه، 22 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سیری در اندیشه سیاسی شیخ بهایی
 سیری در اندیشه سیاسی شیخ بهایی
 


 






 
سوم اردیبهشت روز نکوداشت اصفهان است .
شورای شهر اصفهان در مصوبه ای سوم اردیبهشت را که بنابر برخی اقوال روز تولد شیخ بهایی است ،روز اصفهان نامگذاری کرد.
از آنجایی که اندیشه سیاسی بهاء الدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است برآن شدیم برای شناساندن اندیشه سیاسی شیخ بهایی، در این نوشتار به معرفی آراء و نظرات وی به اجمال بپردازیم،آرایی که بازنگری در آنها از چند جهت مهم،لازم و ضروری است :نخست اینکه،بهایی آرای سیاسی خود را مدون و منظم ارائه نکرده ،بلکه به صورت پراکنده به تناسب موضوعات گوناگون در آثارش مطرح کرده است .بنابراین ،نظام مند کردن آنها یک ضرورت است .دوم،وجود برخی ابهامها و دوگانگی و تضاد ظاهری در نظر و عمل سیاسی شیخ است که برخی از نویسندگان از آن برداشت ناصواب کرده اند. سوم ،فقدان تحقیق جامع برای پاسخگوئی به سؤالها و نیازهای علمی در موارد مذکور است. در خصوص پیشینه تحقیق باید گفت،دانش پژوهانی که به شرح حال یا معرفی دیدگاه های علمی این اندیشمند پرداخته اند،هرکدام به تناسب بحث خود،اجمالاً به زندگی سیاسی و به ندرت به اندیشه سیاسی او اشاراتی داشته اند. لذا هدف این پژوهش،شناساندن اندیشه شیخ بهایی و سامان دادن به آن و نیز زدودن برخی ابهامهای موجود از چهره سیاسی ایشان است .با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی در تبیین اندیشه سیاسی این اندیشمند،آثار وی از منابع اصلی تحقیق محسوب شده و در تدوین زندگی علمی و سیاسی او نیز از کتب تراجم و آثار تاریخی به عنوان منابع فرعی پژوهش ،استفاده شده است.

زندگی سیاسی شیخ بهایی
 

زندگی سیاسی شیخ بهایی در دوران نوجوانی و جوانی او شکل گرفت .او در سیزده سالگی در سال 966 همراه با پدرش، از ستم حاکمان عثمانی بر شیعیان جبل عامل بویژه دانشمندان شیعی به ایران مهاجرت کرد. خانواده عاملی پس از سه سال اقامت در اصفهان، در اواخر سال 968 با معرفی شیخ حسین بن عبدالصمد به شاه صفوی توسط شیخ علی منشار، شیخ الاسلام اصفهان به قزوین پایتخت شاه طهماسب اول (930-984 ق)رفتند و شاه نیز بر اساس شناختی که از فقهای جبل عامل داشت و با توجه به منزلت علمی شیخ حسین که شاگرد مبرز شهید ثانی بود، او را به سمت شیخ الاسلامی پایتخت تعیین کرد.البته ، اقامت او در قزوین به درازا نکشید و پس از چندی از طرف شاه طهماسب به شیخ الاسلامی مشهد و سپس هرات منصوب شد. بنابراین، یکی از عوامل مهم که در زندگی سیاسی شیخ بهایی نقش اساسی داشته، حضور پدر وی در دربار صفوی است.هر چند بهایی در دوران حیات سیاسی پدر خود دارای منصب سیاسی نبوده، اما حضور او در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات ،او را با منصب و وظایف شیخ الاسلامی آشنا ساخت و آماده پذیرش این منصب پس از پدرش گردانید. شیخ بهایی در دوران سلطنت شاه اسماعیل دوم(984-985ق)که با بحران سیاسی و جنگ بین سران قزلباش همراه بود، به نظر می رسد در مرکز سیاسی صفویه حضور نداشته است. از زندگی سیاسی شیخ بهایی در دوران ده ساله سلطنت سلطان محمد (985-995ق)تنها گزارش تاریخی که در دست است،اشاره کوتاه شاگرد او عزالدین حسین بن حیدر کرکی است که بعد از خروج شیخ حسین بن عبدالصمد از ایران و وفات او در بحرین، فرزندش بهاء الدین عاملی جانشین او در منصب شیخ الاسلامی هرات گردید. از سیاست و هوشمندی شاه عباس اول(995-1038ق) آن که به عالمان دینی نهایت احترام را می گذاشت و از این راه در ترویج دین و اقتدار سیاسی ایران و نیز تحکیم سلطنت خود بهره می جست. از جلمه خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی را به وزارت خود منصوب کرد.
فعالیتهای سیاسی شیخ بهایی عمدتاً در عهد این پادشاه صورت گرفت. به نوشته عالم آرای عباسی،شیخ بهایی پس از رحلت شیخ علی منشار،شیخ الاسلام دارالسلطنه اصفهان،جانشین وی شد. شیخ بهایی در سال 996 ق به سمت شیخ الاسلامی اصفهان، پایتخت جدید شاه عباس اول تعیین گردید و تا سال وفاتش این منصب را برعهده داشت.

اندیشه سیاسی شیخ بهایی
 

مسأله حکومت در زندگی اجتماعی انسان، از بدیهی ترین مسائل سیاسی است و به دلیل بدیهی، فطری و عقلانی بودن آن، هیچ اندیشمندی در لزوم آن شک و تردید نکرده است .عالمان دینی نیز بر مدنی الطبع بود انسان که او را به سوی تشکیل اجتماع و نهاد ناظر بر امور آن می کشاند،تأکید فراوان کرده اند. از نظر شیخ ، منزلت حکومت و جایگاه حاکم در جامعه نسبت به رعیت مانند روح برای جسد و پسر برای پدر است.
همان گونه که حیات جسم بدون روح امری ناممکن است، حیات و نظم اجتماعی بدون وجود و حضور شهریار نیز امکان ناپذیر است .در این تمثیل سیاسی،وجود زمامدار از مهم ترین ارکان جامعه معرفی شده است و از طرفی، نشان دهنده شدت ارتباط سایر اجزا و عناصر جامعه با این عنصر اساسی است.
نگاه شیخ بهایی به این مسأله از جایگاه امامت نیز قابل توجه است. همان طور که می دانیم، از منظر دین نیز می توان ضرورت حکومت و ریاست عامه را از مفاهیم دینی استفاده کرد، زیرا یکی از اصول مسلم کلام شیعی، انقطاع ناپذیری امامت و زعامت دینی و دنیوی امت در تمام اعصار است. شیخ در اثبات این اصل به روایاتی نظیر«لاتخلو الارض من قائم لله بحجه اما ظاهر مشهود او خائف مغمور»؛و حدیث نبوی که فرمود:«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»استدلال کرده است.
به اعتقاد وی، ظاهر این احادیث، عقیده امامیه را اثبات می کند که امام زمان در عصر غیبت حضرت مهدی (عج) است. از عبارتهای فوق استفاده می شود که اولاً،خلافت ظاهری و ریاست دنیوی بخشی از امامت عامه است ؛ثانیاً، حکومت و زعامت دینی و سیاسی جامعه بشری از ضروریات مستمر و همیشگی و انکار ناپذیر به شمار می آید ، زیرا امامت اثبات شده در حدیث فوق برای تمام بشر است نه تنها برای طایفه امامیه. علاوه بر این ،زعامت دینی و سیاسی به زمان خاصی اختصاص نداشته و شامل تمام دوره هاست.
منبع: ویژه نامه روز اصفهان و کنگره بزرگداشت شیخ بهایی ضمیمه روزنامه اصفهان زیبا / اردیبهشت 89.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.