شاه کليد شاد زيستن

دانش و آگاهي، کيفيت و سطح زندگي آدم ها را بالا مي برد، هرچند که گاهي بيشتر دانش ها، شايد چندان لذت بخش نباشد. اما به هرحال اطلاعات و دانش، دورنماي گسترده تري را پيش روي شما مي گذارد. پيش از 70 سال است که محققان آدم هاي شاد و ناشاد را شناسايي کرده اند که زندگي انسان ها را متفاوت کرده است. 10 موردي که در اينجا مي آوريم. مهم ترين عوامل مؤثر شناخته شده اند. در ضمن، جالب است بدانيد که متخصصان براين باورند که ژن هاي شما عامل تعيين کننده و 50 درصدي خلق و خوي شما هستند. بنابراين 9 عامل باقيمانده، تنها پنجاه در صد ازاين ميزان را به خود اختصاص مي دهند !

ثروت
 

پول مي تواند شادي و خوشبختي شما را يک درجه افزايش دهد. اما وقتي که آنقدر توان مالي داشته باشيد که از نظر خوراک، پوشاک و مسکن تأمين باشيد، آن وقت پول هاي اضافه تفاوت زيادي نخواهند داشت. نتايج بررسي هاي پژوهشگران آنها را به اين نتيجه رسانده که ثروتمندها، عموماً خوشبخت تر هستند. اما زنجيره ارتباطي ميان ثروت و خوشبختي کمي پيچ درپيچ است. در نيم قرن اخير، متوسط درآمد افراد در جوامع صنعتي سير صعودي سريعي داشته است، اما با اين حال سطح خوشبختي مردم اين جوامع ثابت مانده ‏است. زماني که نيازهاي اساسي شما تامين شوند، آن گاه ‏تنها به نظر مي رسد که پول باعث خوشبختي بيشترتان مي شود، آن هم به شرطي که از دوستان، همسايه ها و همکاران تان بيشتر داشته باشيد و گرنه حسادت و چرا آنها بيشتر؟ و تلخ کامي و...
‏"اندرو اسوالد"اقتصاددان انگليسي مي گويد:
"پول موقعيت اجتماعي براي شما مي خرد و همين موقعيت اجتماعي باعث ايجاد حسي خوب در شما مي شود." شايد به همين دليل باشد که کساني که از راه هاي ديگر به موقعيت اجتماعي بالايي مي رسند مثل دانشمندان و هنرپيشه ها حاضرند که با شادي، کارهاي پرزحمت و با حقوق کم را بپذيرند، اما احساس خوشبختي کنند.

طلب و آرزوهاي بشري
 

‏يک لحظه فکر کنيد "اگر چقدر داشتيد "، احساس خوشبختي مي کرديد؟ "ألکس ميکالس سياستمدار و استاد دانشگاه بريتيش کلمبيا، در دهه 1980 ‏از هجده هزار دانشجوي 39 ‏کشور جهان خواست که ميزان خوشبختي خود را در يک جدول عددي علامت بزنند. او سپس اين سوال را مطرح کرد که چقدر به همه خواسته هايشان رسيده اند. او به اين نتيجه رسيد که آنهايي که ميان آرزوهايشان و داشته هايشان فاصله عميقي بود، کمتر احساس خوشبختي مي کنند تا کساني که اين شکاف کم رنگ تر بود. در واقع با داشتن مقدار اين شکاف، حتي در مقايسه با عامل ثروت، ميزان خوشبختي قابل پيش بيني تر بود.
‏"شکاف ناشي از آرزوها"يکي از عواملي است که نشان مي دهد چرا بعضي ها با وجود افزايش حقوق هايشان، نمي توانند احساس خوشبختي بيشتري داشته باشند؟ چون آرزوهاي آنها تا بام اورست رفته اما حقوقشان کمي بالاتر از سقف خانه شان! خيلي ازما به جاي شادي از برآورده شدن آرزوهايمان، هر لحظه به آرزوهاي بزرگ تر مي انديشيم. در يکي از تحقيقاتي که در دو دهه اخير انجام شد، از مردم آمريکا خواسته شد که فهرستي از ثروت ها و دارايي هايي را که فکر مي کنند براي داشتن يک زندگي خوب لازم است، بنويسند. محققان به اين نتيجه رسيدند که هر چه افراد دارايي هاي بيشتري داشتند فهرست طولاني تري هم تهيه کرده بودند و آن زندگي خوب تا ابد دوراز دسترس خواهد ماند.

هوش
 

البته پژوهش هاي اندکي در رابطه با نسبت هوش و خوشبختي انجام شده، اما همه آنها بر اين باورند که هوش تاثير چنداني در خوشبختي ندارد. شايد در نگاه نخست کمي عجيب به نظر برسد، چرا که باهوش ترها، درآمد بيشتري دارند و ثروت بيشتر، مساوي است با خوشبختي بيشتر، اما عده اي از محققان بر اين عقيده هستند که افراد باهوش تر احتمالاً توقعات بالاتري دارند و بنابراين اگر به حد کمال و اعلاي آنچه که مي خواهند نرسند، آنگاه احساس نارضايتي مي کنند، اد داينر، روان شناس دانشگاه ايلي نويز مي گويد: "بالا بودن عدد بهره هوشي IQ، يعني اينکه معني لغات زيادي را بدانيد يا بتوانيد مطالب زيادي به ذهن بسپاريد که اينها هرگز در زمينه ارتباط و جوشش با ديگرآدم ها کمکي به شما نمي کند. "او معتقد است که کليد واقعي خوشبختي، "هوش اجتماعي " است.

ژنتيک
 

آيا عده اي مادرزادي شاد و خوشبخت متولد مي شوند و عده اي ناشاد؟ ديويد لايکن استاد ژنتيک رفتاري معتقد است که نيمي ازاحساس شادکامي در هر لحظه تحت تاثير اتفاقات زندگي ما در آن دوره زماني است و نيمه باقيمانده ناشي از يک شادکامي ريشه دار و دنباله دار است که تقريباً 90 ‏درصد آن ژنتيکي است و ما پس از ماجراهاي دراماتيک زندگي متوجه آن مي شويم. او مي گويد: وقتي که قسمت اعظم خوشبختي ما ريشه در ژن هاي ما دارد، پس اگر آسمان برويم، زمين بياييم، اين بخش بستگي به والدين ما دارد، در واقع بستگي به احساس خوبي که از زندگي به ما منتقل کرده اند و تربيت خوبي که به ما انتقال داده اند، دارد.
لايکن به اين نتيجه رسيده است که ميزان تاثير تفاوت هاي ژنتيکي بر تفاوت در سطح خوشبختي افراد چيزي بين 44تا 55درصد است و درآمد، موقعيت مالي، مذهب و تحصيلات تنها تاثيري 3 ‏درصدي در اين زمينه دارد.
اما يادتان باشد که چه شما در بالاترين سطح برتري ژنتيکي باشيد و چه در پايبن ترين رده، باز هم همه چيز بستگي به خود شما دارد. پژوهش هاي فراواني وجود دارد که اثبات مي کند افراد اجتماعي و برون گرا نسبت به خيلي ها استعداد و آمادگي بيشتري براي رسيدن به خوشبختي دارند، در اين ميان چه عاقبتي در انتظار افراد منزوي است، خدا داند... علاوه بر اينها تحقيقات ثابت کرده اند که قرار دادن افراد در شرايط روحي خوب، آنها را اجتماعي تر مي کند. ميشل کانينگهام در تحقيقي نشان داد که افراد پس از ديدن يک فيلم شاد نسبت به آدم هاي اطراف خود مهربان تر و پذيراتر مي شوند تا وقتي که پس از ديدن يک فيلم غم انگيز به سراغشان برويد. پس
، مشخص شد که از نظر تئوري حتي کسي که از نظر ژنتيکي سابقه خوشبختي بالايي ندارد، باز هم مي تواند چشم انداز آينده خود را وسعت ببخشد.

احساس زيبا بودن
 

اول، خبرهاي بد: آدم هاي خوش قيافه واقعاً خوشبخت اند. زماني که واينر از افراد خواست که به زيبايي خود نمره بدهند به اين نتيجه رسيد که "زيبايي فيزيکي بر روي داشتن احساس خوب ذهني نسبت به خود، تاثيري اندک اما مثبت دارد."
شايد علتش اين باشد که زندگي براي کساني که احساس زيبا بودن دارند، لذت بخش تر است. اما شايد هم علتي ظريف تر درميان باشد؟ چهره هاي جذاب از تقارن بالايي برخوردار هستند؟ شواهدي وجود دارد که نشان مي دهد تناسب، بازتابي از زن هاي خوب و سيستم ايمني سالم است. پس شايد آدم هاي خوش قيافه خوش بخت تر هستند، زيرا سالم ترند و از بنيه خوبي برخوردارند. اگر شما باور کنيد که چهره و اندام زيبايي داريد، حتي اگر آنقدرها هم فوق العاده نباشيد، مي توانيد از حد اعلاي احساس زيبايي سرشار شويد، اما متاسفانه مطالعات نشان مي دهد که خانم ها اغلب دلشان مي خواهد فکر کنند که چاق و بي قواره شده اند و آقايان هم نگران اند که نحيف و استخواني به نظر برسند.

روابط دوستانه
 

بدبخت ترين و فقيرترين افراد درخيابان هاي کلکته يا يکي از زاغه هاي آن زندگي مي کنند، اما علي رغم همه فقر و فلاکتي که در آن دست و پا مي زنند، مردم آنجا از آنچه که فکرش را بکنيد خوشبخت تر و شادتر هستند.
داينر به بررسي 83 ‏نفر از سه دسته از فقراي اين محلات پرداخت. ميانگين رضايت مندي از زندگي در يبن فقراي سه محله عدد93 /1 ‏بود، زياد نيست، اما شايان توجه و تحسين برانگيز است. حال آنکه اين عدد در ميان دانشجويان شهري طبقه متوسطه 43 /2 ‏بود. و جالب اينکه زاغه نشين ها که شادترين افراد درميان اين سه محله فقيرنشين بودند، امتياز 23 /2 ‏را کسب کردند که تفاوت چنداني با امتياز دانشجويان نداشت.
داينر مي گويد: "فکر مي کنم روابط اجتماعي تأثير بسزايي در اين مساله دارد." او معتقد است که هر سه اين گروه هاي محروم و فقير، در دو زمينه رضايت از خانواده 5 /2 ‏و رضايت از روابط دوستانه 4 /2امتياز بالايي آورده اند. و دراين ميان زاغه نشينان بهتر از بقيه عمل مي کنند زيرا آنها از حمايت هاي اجتماعي نيز که ناشي از اهميت گسترش خانواده در فرهنگ هنر است، نيز بهره کامل مي برند.

ازدواج
 

در تحليلي که از گزارش هاي 42 ‏کشور جهان انجام شد، محققان ايالات متحده دريافتند که افراد متاهل از شادکامي بيشتر و پايدارتري نسبت به مجردها برخوردارند. اکنون اين سوال به ذهن مي رسد که: "آيا اين ازدواج است که شما را شادکام و خوشبخت مي کند يا اين که اصلاً انسان هاي شاد و خوشبخت به راحتي و با اشتياق زياد به سراغ ازدواج مي روند؟!.
هر دو مورد مي تواند درست باشد. در تحقيقي که واينر و همکارانش روي 30 ‏هزار آلماني انجام دادند به اين نتيجه رسيدند که افراد شاد تمايل بيشتري به ازدواج دارند و به پيمان خود متعهدتر هستند. اما ديگران هم مي توانند با ازدواج و سر و سامان گرفتن به حال روحي خوبي برسند. تاثير شادي آور ازدواج از حدود يک سال قبل از آن "روز شاد و خاطره انگيز" آغاز مي شود و تقريباً تا يک سال پس از آن دوام پيدا مي کند. براي بسياري از افراد، سطح رضايتمندي از زندگي به معيارهايشان برمي گردد اما نبايد از اين حقيقت غافل ماند که يک ازدواج موفق و شاد مي تواند تاثيري پايدار و مثبت در زندگي فرد داشته باشد. علاوه بر آن، ازدواج موفق، براي کساني که قبلاً چندان شاد و خوشبخت نبوده اند، مواهب، شادي ها و برکات فراوان تري به همراه خواهد داشت.

ايمان
 

اعتقاد به وجود خداوندي مهربان که همواره در قلب ما و در همين نزديکي است، به زندگي انسان هدف و معنا مي بخشد و بار تنهايي را از دوش انسان برمي دارد. شما هم حتماً تاثير اين باور را در بحران هاي زندگي ديده ايد. باورهاي مذهبي يکي از موثرترين شيوه هاي رويارويي موفق با مصايب و سختي هاست. مذهب، علاوه بر اينها نوعي تبادل اجتماعي و حمايت جمعي را با خود به همراه مي آورد. اما اين حمايت ها تنها وقتي که از ما انجام مي شوند، تاثير مطلوب ندارند بلکه تحقيقات ثابت کرده اند که کساني که ديگران را مورد حمايت خود قرارمي دهند و چتر مهرباني را بر سر ديگران مي گشايند، خودشان هم بهترين حال و احساس را تجربه خواهند کرد. آنها حتي از عمر طولاني تري نيز بهره مند خواهند شد. به همين دليل است که اجتماعات مذهبي بيشتر از ساير گروه ها، رضايت قلبي ايجاد مي کنند.
‏

نيکوکاري و نوع دوستي
 

‏طبق تحقيقات، رابطه نزديک و زيبايي بين شادکامي و رفتار نوع دوستانه وجود دارد. اما باز هم مثل بسياري از ويژگي هاي رفتاري، هنوز کاملاً مشخص نيست که انجام کار خير باعث ايجاد حس خوب در شما مي شود يا افراد شاد بيشتر مشتاق امور خير هستند.

سن و سال
 

‏سن و سال زياد، آن قدرها هم بد نيست. در يک تحقيق، به 184 ‏نفر در سنين 18 ‏تا 94 ‏سال، يک تلفن همراه داده شد که قرار بود روزي 5 ‏بار در طول يک هفته با آنها تماس گرفته شود. در اين تماس ها از آنها خواسته مي شد که پرسشنامه هايي در مورد احساس شان پر کنند. سالمندان نيز به همان تعداد دفعات افراد جوان از احساسات مثبت خود گزارش دادند، اما تعداد گزارش هاي حاکي از احساسات منفي در ميان افراد سالمند بسيار کمتر بود. چرا کساني که سن و سالي از آنها گذشته، شادتر هستند؟ برخي از اساتيد بر اين باورند که پيرترها انتظار دارند زندگي سخت تر باشد، بنابراين با وضعيت فعلي زندگي خود کنار مي آيند و يا اينکه آنها در مورد اهدافشان واقع بين تر هستند و تنها در پي شناخته هاي ممکن مي روند که به آنها نيز دست مي يابند. اکثر اوقات نيز، افرادي که برف ساليان بر مويشان نشسته، ياد مي گيرند که به چيزهايي که شادشان مي کند، فکر کرده و از بقيه مسايل چشم پوشي کنند. کسي مي گفت: "با گذر زمان آدم ها نه تنها مي فهمند که چه دارند، بلکه پي مي برند آنچه که دارند مدت زيادي دوام نخواهد آورد و بالاخره روزي به پإيان مي رسد."پس با اين ديدگاه، مي توان گفت آنها مهر و محبت خود را نذر قدم هاي عزيزانشان مي کنند و به همين دل خوش اند، بوسه اي که پيرمردي 85 ‏ساله از روي محبت و سپاس بر گونه لرزان همسرش مي نشاند. زيباتر از بوسه هاي بيست سالگي اوست.
منبع : ريدرز دايجست
منبع:نشريه موفقيت، شماره 186.