اصلیترین راههای نجات جامعه از ویروس شایعه
در مورد شایعات شخصی میتوان به واقعه «افک» اشاره کرد که در صدر اسلام به وقوع پیوست و مربوط به یکی از همسران پیامبر میشود.مقام معظم رهبری حادثه «افک» را یکی از حوادث بسیار مهم در تاریخ اسلام میدانند و به تفصیل به بیان آن میپردازند:
شایعهای که در مورد همسر پیامبر (ص) مطرح شد
«حادثهای که خیلى مهم است و من بارها آن را در ذهن خود مرور کردم و به آیات این حادثه در قرآن مراجعه کردم، حادثه «افک» است. در سوره مبارکه نور، چند آیه مربوط به همین حادثه مىشود.
حادثه «افک» به طور خلاصه این است که یکى از همسران پیامبر، در یکى از جنگها از قافله عقب افتاده بود. پیامبر، آن همسرشان را به میدان جنگ برده بودند، وقتى که برمىگشتند و مىآمدند، او را ندیدند.
حالا به هر جهتى، یا آن مخدره خواب مانده بود و یا به دنبال حاجتى رفته بود. مسلمانها آمدند، یکوقت دیدند که همسر پیامبر در میان آنها نیست. مردى از مسلمانها پیدا شد و همسر پیامبر را به مدینه آورد.
بعد از آنکه این مخدره به مدینه برگشت، بعضى از افراد هرزهگو و یاوهگو، زمزمهاى را میان مردم انداختند که این خانم کجا بود و چرا عقب ماند و این شخصى که او را آورد، چه کسى بود؟!
بدون اینکه تصریح کنند و تهمت مشخصى را متوجه بکنند، زمزمه و شایعهاى را در میان مردم پخش کردند. مسئله این نیست که آن مخدره، زن پیامبر است و باید او را احترام کرد؛ در آیات قرآن، مسئله چیز دیگرى است.
توصیه قرآن به رد کردن قاطعانه شایعات و داشتن حسن ظن به یکدیگر
آیات سوره نور درباره «افک»- یعنى همین سخن دروغى که منافقان و بدخواهان و افراد ناسالم در جامعه پخش و شایع مىکردند- به شدت حساسیت نشان مىدهد و چند آیه پىدرپى، با لحن بسیار تندى خطاب به مسلمانها ذکر مىشود که چرا وقتى شما این شایعه را شنیدید، نسبت به گوینده آن شدت عمل به خرج ندادید- مستفاد از آیات این است- و چرا این شایعه را قاطعاً رد نکردید.
«لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا و قالوا هذا افک مبین» (نور؛ 12) چرا وقتى که شما مسلمانها (مؤمنین و مؤمنات) این شایعه را شنیدید، به یکدیگر حسن ظن نشان ندادید و به طور قاطع نگفتید که این دروغ است؟
یک جاى دیگر مىفرماید: «و لو لا اذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا ان نتکلّم بهذا سبحانک هذا بهتان عظیم» (نور؛ 16): چرا وقتى که این شایعه را شنیدید، نگفتید که ما حق نداریم این شایعه را تکرار کنیم؟ این، یک بهتان بزرگ است.
بعد در آخر این آیات هم مىفرماید: «یعظکم اللّه ان تعودوا لمثله ابدا ان کنتم مؤمنین» (نور؛ 17). یعنى خدا به شما موعظه و نصیحت مىکند که هرگز دیگر گرد چنین شایعههایى نگردید و دیگر چنین حادثهای میان جامعه اسلامى به وجود نیاید؛ اگر مؤمن هستید، یعنى شرط ایمان این است.
همانطور که اشاره کردم، مسئله این نیست که این شخص، همسر پیامبر بود. اگر همسر پیامبر هم نبود، همین عتاب و خطاب و همین تکلیف براى مؤمنین وجود داشت.
نسبت مستقیم شایعه با تهمت زدن
لذا در اسلام اینگونه است که اگر کسى، کس دیگرى را به بعضى از تهمتهاى خاص متهم کند، اگر نتواند آن را با چهار شاهد عادل ثابت کند، خود تهمت زننده محکوم است که بر او حد جارى بشود.
اینطور نیست که شما حرفى را همینطور وسط فضا بیندازید و ذهنها را مشوب و دل ها را نگران و ناراحت کنید و اگر توانستید ثابت کنید که ثابت کردهاید و اگر هم نتوانستید، سرتان را بگیرید و به راه خود بروید! نه، اگر نتوانستید برخى از تهمتهایى را که برطبق آنها حد به مجرم زده مىشود، ثابت کنید، خود شما بایستى به خاطر زدن این تهمت، حد بخورید و مجازات بشوید.
به نظر من، این حادثه عظیمى در تاریخ اسلام و زمان پیامبر است که به این وسیله در محیط اسلامى، ریشه شایعهپراکنى در مسائل شخصى افراد - که موجب سوءظن و بدبینى نسبت به یکدیگر میشود و محیط و فضا را ناسالم مىکند- کنده شد.
اسلام، اینگونه است. پس، یکى از کارهاى رسول اکرم (ص) این بود که فضاى جامعه را یک فضاى مهربان و سرشار از مهر و محبت بسازد تا همه مردم در آن، نسبت به یکدیگر محبت بورزند و به چشم حسن ظن و خوشبینى به یکدیگر نگاه کنند، امروز هم تکلیف ما همین است»(1).
در آیات دیگری از قرآن مجید خداوند متعال به شدت شایعه و شایعه پردازان را مورد انتقاد قرار میدهد و مومنین را از این کار برحذر میدارد.
تحقیق و تفحص در مورد شنیدهها وظیفه هر شنونده است
خداوند متعال در آیه 6 سوره مبارکه حجرات میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ» اى کسانى که ایمان آوردهاید! هرگاه فاسقی خبری برای شما آورد(تصدیق مکنید تا) تحقیق کنید مبادا به سخنچینی فاسقی از نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت پشیمان گردید.
به عقیده مفسران شان نزول این آیه در مورد ولید بن عقبه بن ابی معیط است که از سوی پیامبر مامور جمعآوری مالیات (زکات) از قبیله بنیمصطلق گردید. افراد قبیله وقتی از ورود نماینده پیامبر مطلع شدند، با خوشحالی به استقبال او شتافتند.
میان قبیله بنیمصطلق و ولید در زمان جاهلیت، خصومت شدیدی بود و ولید براساس این تصور غلط که آنها قصد کشتن او را دارند، از انجام ماموریت خودداری کرد و به مدینه بازگشت و به پیامبر گزارش داد که آنها از اسلام برگشتهاند و زکات ندادند و همچنین قصد کشتن او را داشتند، مسلمانان در آستانه اتخاذ تصمیمی جدی بودند که آیه مزبور نازل شد.
این آیه شریفه مومنان را به تحقیق کردن در مورد شنیدههایشان دعوت میکند و آنها را از تصمیمگیری بدون تحقیق باز میدارد و دلیل این توصیه را در قسمت دوم آیه اینگونه بیان میکند که ممکن است در نتیجه تصمیمگیری بدون تحقیق شما به شخصی یا اجتماعی ظلم شود.
گناهان کبیره مستتر در شایعه
از دو آیهای که در بالا مورد بررسی قرار گرفت میتوان چنین نتیجه گرفت که پذیرش بدون تحقیق شایعات و حتی بازگو کردن آن برای دیگران منجر به ارتکاب گناهان کبیره دیگر همانند تهمت زدن، غیبت کردن، آسیب رساندن به دیگران و ظلم نمودن نیز میشود.
بیاعتمادی و شک نسبت به یکدیگر، ارمغان شایعه است
شایعه پدیدهای است که اگر در جامعهای گسترده و عادی شود آن جامعه را به سمت نابودی پیش میبرد و بیاعتمادی و سوءظن نسبت به یکدیگر را افزایش میدهد، به گونهای که کسی نمیتواند به دیگری اعتماد کند و شک و تردید جامعه را فرا میگیرد.
تقوا و تعقل، اصلیترین راههای مبارزه با شایعه
با توجه به آیات شریفه قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار میتوان چنین استنباط کرد که تقوای گوش و زبان و به کار بردن تعقل در مورد شنیدهها مهمترین راه جلوگیری از آسیبهایی است که شایعه میتواند به بار آورد.از بعد اجتماعی نیز میتوان گفت دستگاههای مختلف کشور وظیفه دارند با اطلاعرسانی صحیح و واقعبینانه از طریق رسانههای جمعی ابهامات موجود در جامعه را برطرف کنند تا در نتیجه این کاهش ابهام شایعات نیز کمتر مجال عرض اندام پیدا کنند. وظیفه دیگر نهادهای مسئول جامعه این است که با ریشهیابی شایعات زمینههای بروز این پدیده شوم را از بین ببرند و با مسببین آن، که در مواردی به صورت سازماندهی شده دست به شایعهپراکنی میزنند برخورد لازم را داشته باشند.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh
شایعهای که در مورد همسر پیامبر (ص) مطرح شد
«حادثهای که خیلى مهم است و من بارها آن را در ذهن خود مرور کردم و به آیات این حادثه در قرآن مراجعه کردم، حادثه «افک» است. در سوره مبارکه نور، چند آیه مربوط به همین حادثه مىشود.
حادثه «افک» به طور خلاصه این است که یکى از همسران پیامبر، در یکى از جنگها از قافله عقب افتاده بود. پیامبر، آن همسرشان را به میدان جنگ برده بودند، وقتى که برمىگشتند و مىآمدند، او را ندیدند.
حالا به هر جهتى، یا آن مخدره خواب مانده بود و یا به دنبال حاجتى رفته بود. مسلمانها آمدند، یکوقت دیدند که همسر پیامبر در میان آنها نیست. مردى از مسلمانها پیدا شد و همسر پیامبر را به مدینه آورد.
بعد از آنکه این مخدره به مدینه برگشت، بعضى از افراد هرزهگو و یاوهگو، زمزمهاى را میان مردم انداختند که این خانم کجا بود و چرا عقب ماند و این شخصى که او را آورد، چه کسى بود؟!
بدون اینکه تصریح کنند و تهمت مشخصى را متوجه بکنند، زمزمه و شایعهاى را در میان مردم پخش کردند. مسئله این نیست که آن مخدره، زن پیامبر است و باید او را احترام کرد؛ در آیات قرآن، مسئله چیز دیگرى است.
توصیه قرآن به رد کردن قاطعانه شایعات و داشتن حسن ظن به یکدیگر
آیات سوره نور درباره «افک»- یعنى همین سخن دروغى که منافقان و بدخواهان و افراد ناسالم در جامعه پخش و شایع مىکردند- به شدت حساسیت نشان مىدهد و چند آیه پىدرپى، با لحن بسیار تندى خطاب به مسلمانها ذکر مىشود که چرا وقتى شما این شایعه را شنیدید، نسبت به گوینده آن شدت عمل به خرج ندادید- مستفاد از آیات این است- و چرا این شایعه را قاطعاً رد نکردید.
«لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا و قالوا هذا افک مبین» (نور؛ 12) چرا وقتى که شما مسلمانها (مؤمنین و مؤمنات) این شایعه را شنیدید، به یکدیگر حسن ظن نشان ندادید و به طور قاطع نگفتید که این دروغ است؟
یک جاى دیگر مىفرماید: «و لو لا اذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا ان نتکلّم بهذا سبحانک هذا بهتان عظیم» (نور؛ 16): چرا وقتى که این شایعه را شنیدید، نگفتید که ما حق نداریم این شایعه را تکرار کنیم؟ این، یک بهتان بزرگ است.
بعد در آخر این آیات هم مىفرماید: «یعظکم اللّه ان تعودوا لمثله ابدا ان کنتم مؤمنین» (نور؛ 17). یعنى خدا به شما موعظه و نصیحت مىکند که هرگز دیگر گرد چنین شایعههایى نگردید و دیگر چنین حادثهای میان جامعه اسلامى به وجود نیاید؛ اگر مؤمن هستید، یعنى شرط ایمان این است.
همانطور که اشاره کردم، مسئله این نیست که این شخص، همسر پیامبر بود. اگر همسر پیامبر هم نبود، همین عتاب و خطاب و همین تکلیف براى مؤمنین وجود داشت.
نسبت مستقیم شایعه با تهمت زدن
لذا در اسلام اینگونه است که اگر کسى، کس دیگرى را به بعضى از تهمتهاى خاص متهم کند، اگر نتواند آن را با چهار شاهد عادل ثابت کند، خود تهمت زننده محکوم است که بر او حد جارى بشود.
اینطور نیست که شما حرفى را همینطور وسط فضا بیندازید و ذهنها را مشوب و دل ها را نگران و ناراحت کنید و اگر توانستید ثابت کنید که ثابت کردهاید و اگر هم نتوانستید، سرتان را بگیرید و به راه خود بروید! نه، اگر نتوانستید برخى از تهمتهایى را که برطبق آنها حد به مجرم زده مىشود، ثابت کنید، خود شما بایستى به خاطر زدن این تهمت، حد بخورید و مجازات بشوید.
به نظر من، این حادثه عظیمى در تاریخ اسلام و زمان پیامبر است که به این وسیله در محیط اسلامى، ریشه شایعهپراکنى در مسائل شخصى افراد - که موجب سوءظن و بدبینى نسبت به یکدیگر میشود و محیط و فضا را ناسالم مىکند- کنده شد.
اسلام، اینگونه است. پس، یکى از کارهاى رسول اکرم (ص) این بود که فضاى جامعه را یک فضاى مهربان و سرشار از مهر و محبت بسازد تا همه مردم در آن، نسبت به یکدیگر محبت بورزند و به چشم حسن ظن و خوشبینى به یکدیگر نگاه کنند، امروز هم تکلیف ما همین است»(1).
در آیات دیگری از قرآن مجید خداوند متعال به شدت شایعه و شایعه پردازان را مورد انتقاد قرار میدهد و مومنین را از این کار برحذر میدارد.
تحقیق و تفحص در مورد شنیدهها وظیفه هر شنونده است
خداوند متعال در آیه 6 سوره مبارکه حجرات میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ» اى کسانى که ایمان آوردهاید! هرگاه فاسقی خبری برای شما آورد(تصدیق مکنید تا) تحقیق کنید مبادا به سخنچینی فاسقی از نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت پشیمان گردید.
به عقیده مفسران شان نزول این آیه در مورد ولید بن عقبه بن ابی معیط است که از سوی پیامبر مامور جمعآوری مالیات (زکات) از قبیله بنیمصطلق گردید. افراد قبیله وقتی از ورود نماینده پیامبر مطلع شدند، با خوشحالی به استقبال او شتافتند.
میان قبیله بنیمصطلق و ولید در زمان جاهلیت، خصومت شدیدی بود و ولید براساس این تصور غلط که آنها قصد کشتن او را دارند، از انجام ماموریت خودداری کرد و به مدینه بازگشت و به پیامبر گزارش داد که آنها از اسلام برگشتهاند و زکات ندادند و همچنین قصد کشتن او را داشتند، مسلمانان در آستانه اتخاذ تصمیمی جدی بودند که آیه مزبور نازل شد.
این آیه شریفه مومنان را به تحقیق کردن در مورد شنیدههایشان دعوت میکند و آنها را از تصمیمگیری بدون تحقیق باز میدارد و دلیل این توصیه را در قسمت دوم آیه اینگونه بیان میکند که ممکن است در نتیجه تصمیمگیری بدون تحقیق شما به شخصی یا اجتماعی ظلم شود.
گناهان کبیره مستتر در شایعه
از دو آیهای که در بالا مورد بررسی قرار گرفت میتوان چنین نتیجه گرفت که پذیرش بدون تحقیق شایعات و حتی بازگو کردن آن برای دیگران منجر به ارتکاب گناهان کبیره دیگر همانند تهمت زدن، غیبت کردن، آسیب رساندن به دیگران و ظلم نمودن نیز میشود.
بیاعتمادی و شک نسبت به یکدیگر، ارمغان شایعه است
شایعه پدیدهای است که اگر در جامعهای گسترده و عادی شود آن جامعه را به سمت نابودی پیش میبرد و بیاعتمادی و سوءظن نسبت به یکدیگر را افزایش میدهد، به گونهای که کسی نمیتواند به دیگری اعتماد کند و شک و تردید جامعه را فرا میگیرد.
تقوا و تعقل، اصلیترین راههای مبارزه با شایعه
با توجه به آیات شریفه قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار میتوان چنین استنباط کرد که تقوای گوش و زبان و به کار بردن تعقل در مورد شنیدهها مهمترین راه جلوگیری از آسیبهایی است که شایعه میتواند به بار آورد.از بعد اجتماعی نیز میتوان گفت دستگاههای مختلف کشور وظیفه دارند با اطلاعرسانی صحیح و واقعبینانه از طریق رسانههای جمعی ابهامات موجود در جامعه را برطرف کنند تا در نتیجه این کاهش ابهام شایعات نیز کمتر مجال عرض اندام پیدا کنند. وظیفه دیگر نهادهای مسئول جامعه این است که با ریشهیابی شایعات زمینههای بروز این پدیده شوم را از بین ببرند و با مسببین آن، که در مواردی به صورت سازماندهی شده دست به شایعهپراکنی میزنند برخورد لازم را داشته باشند.
پينوشتها:
1- بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعه تهران - 28/ 07/ 1368
منبع: خبرگزاری دانشجوارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh
/ج