نواي انقلاب برفراز گلدسته ها
مکان هاي سرنوشت ساز در جغرافياي انقلاب در اصفهان
مسجد اعظم حسين آباد
در زمان تبعيد آيت الله طاهري آقاي سيد محمد احمدي و گاهي مرحوم آقا شيخ محمد کفعمي نماز مي خواندند. يک بار هم آقاي عبدوست يک سخنراني داغ انقلابي انجام داد و در پايان سخنراني در يک چشم برهم زدن عبا و عمامه را درآورده و لباس معمولي پوشيد به صورتي که دوستانشان هم ديگر ايشان را نمي شناختند و به راحتي از لابه لاي جمعيت فرار کردند.
بعد از آزادي آيت الله طاهري از تبعيد در سال 1357 اولين نماز جمعه همزمان با نيمه شعبان با حضور حدود 4 هزار نفر برگزار گرديد.
در روز ششم محرم(1357/9/16) در راستاي فرمان امام در محرم سال 57 مبني بر برپايي باشکوه مراسم عزاداري و روشنگري مردم در اين مجالس، جلسه اي در مسجد اعظم حسين آباد برگزار گرديد.
در تاريخ(1357/5/10) پس از دستگيري آيت الله طاهري يک عده اي به حمايت از ايشان دراين مسجد تجمع کرده و سپس در محله حسين آباد اقدام به تظاهرات و آتش زدن شعبه بانک صادرات محل و رستوراني به نام آيرام نمودند که ماموران رژيم وارد عمل شده و با تيراندازي جمعيت را متفرق نمودند. دراين حادثه اولين شهيد اصفهان، شهيد علي ذاکر دراين محله به شهادت رسيد.
مسجد حکيم
در تاريخ 1357/1/9 به مناسبت چهلمين روز شهداي تبريز مراسمي در مسجد حکيم برگزار گرديد. دراين زمان هيچکس باور پيروزي انقلاب را نداشت و خفقان شديدي حاکم بود. حجت الاسلام سيد محمد احمدي در اين جلسه سخنراني کرده واظهار داشت: «مسووليت گفتارم دراين انجمن تنها به عهده خودم ميباشد و هيچ فردي در قبال گفته هايم مسووليتي ندارد، اميدوارم توفيق شهادت در راه خدا نصيبم گردد.» و در قسمتي ديگر مي فرمايد: «مردم بايد متحد شويد و هرگونه عاملي که باعث تفرقه بين شما باشد از آن بپرهيزيد... جمع شدن در مساجد فقط براي نماز نبوده بلکه مسلمانان در گذشته در مساجد جمع مي شده اند که با هم مشاوره کنند و برعليه دشمن مسلح گردند. ملت ايران همه بايد شمشير ببنديد و برعليه دشمن بجنگيد.»
در پايان اين مراسم مردم از مسجد خارج و از کوچه هاي اطراف به خيابان هاي چهارباغ پايين و عبدالرزاق آمده و ضمن دادن شعارهاي انقلابي با سنگ شروع به حمله به پليس و شکستن شيشه بانکها کردند که ماموران با پرتاب گاز اشک آور و شليک تير هوايي به متفرق کردن جمعيت پرداختند.
در تاريخ 1357/9/13 نيز مجلسي به مناسبت سومين روز محرم در مسجد حکيم برگزار گرديد که در طي سخنراني اين روز وظايف عمومي دراين مقطع حساس تذکر داده شد و همچنين يادي از شهيدان چند روز قبل گرديد و با اشاره به جملات امام حسين(ع) توصيه هايي به عموم نسبت به شناخت بيشتر زمان خويش ارايه گرديد.
بعد از دهه اول محرم 57 به مناسبت شهداي چماغ به دستان مجالس ختمي دراين مسجد برگزار گرديد که حجت الاسلام رضواني و سيد محمد احمدي سخنران آن بودند. در آن زمان مسجد حکيم به يک پايگاه نهضت اسلامي مبدل گشته بود و بااعلام برنامه علماي اصفهان، ديگرهمه روزه، مجلسي دراين مسجد تشکيل مي يافت و وجود سخنراني از داخل و خارج شهر دراين مرکز، حال و هواي انقلابي بيشتر و تازه تري مي دادند. به دنبال شهادت استاد نجات اللهي در دانشگاه تهران به دست اعمال رژيم شاهنشاهي، دانشگاهيان اصفهان و علوم پزشکي و پرسنل بيمارستانها با پياده روي به سوي مسجد حکيم و اعلام همبستگي، دستگاه ستمگر شاهنشاهي را محکوم ساختند.
مسجد سيد
مواد قطعنامه به اين شرح مي باشد:
1-ما در اينجا جمع شده ايم تا انتقام خون شهيدان را بگيريم و از پا نمي خواهيم و حکومت اسلامي مي خواهيم.
3-ما ملتي هستيم که حاضريم ثروت و زندگي خود را در راه خميني بدهيم و از هيچ چيز زندگي دريغ نداريم و مي خواهيم که او هرچه زودتر به ايران برگردد.
4-حال زندانيان سياسي بسيار وخيم است دکتر ودارويي براي آنان نمي برند. ما تقاضاي آزادي آنان را داريم و مي خواهيم که تمام زندانيان سياسي ولي نه سياسي دولتي بلکه سياسي اسلامي را هرچه زودتر آزاد کنند.
دراين روز براي اولين بار در اصفهان، شعار«مرگ بر شاه» گفته شد.
سپس ايشان با تعويض لباس خود دربين مردم از مسجد خارج گرديد. پس از اين سخنراني مردم به خيابان ريخته و شروع به تظاهرات نمودند و با دادن شعارهاي انقلابي و پرتاب سنگ و چوب به طرف ماموران حمله کرده و در خيابان هاي اطراف شيشه هاي بانک هاي صادرات که وابسته به هژبر يزداني بود و بعضي سالن هاي سينما را شکستند.
در تاريخ 1357/1/25جوانان پرشور و انقلابي اصفهان بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد سيد جهت تظاهرات وعده گذاشتند، شبستان مسجد مملو ازجوانان جهت برگزاري نماز جماعت شده بود، پس از پايان نماز با برنامه اي طرح ريزي شده از درب پشت مسجد سيد وارد بازارچه بيد آباد شده و سپس به طرف خيابان مسجد سيد حرکت کردند و وارد خيابان چهارباغ شدند. در چهارباغ شيشه هاي چندين سينما را به عنوان مراکز فساد و مغازه هاي مشروب فروشي را شکستند. جمعيت با حضور نيروهاي رژيم شاه در خيابان هاي اطراف پراکنده شد.
درهفتم محرم(1357/9/17) مراسم عزاداري سيدالشهداء(ع) و مراسم شهداي اول محرم در مسجد سيد برگزار گرديد. دراين مراسم که چندين هزار نفر درآن شرکت کرده بودند، تمام مسجد و شبستان ها و خيابان هاي اطراف مملو از جمعيت شده بود. آيت الله خادمي بعد از ديدار با خانواده شهداي اول محرم، در مجلس حضور پيدا نمود و شهيد حجت الاسلام حاج آقا حسن بهشتي نژاد سخنراني نموده به افشاگري رژيم شاهنشاهي پرداختند. در ادامه مراسم قرار بود که تظاهراتي از مسجد سيد به طرف چهارباغ و مسجد مصلي باشد که نظاميان چهار راه تختي را بسته بودند. بنابراين جمعيت به سمت چهار راه وفائي تغيير مسير داده و آيت الله خادمي به خاطر کهولت سن داخل يک ماشين ژيان در جلو جمعيت حرکت مي کردند. ارتشيان در نزديکي چهار راه وفائي يک ديوار نظامي تشکيل داده و از ادامه حرکت تظاهرکنندگان جلويگري نمودند. دراين موقع معاون فرماندار نظامي خود رابه آيت الله خادمي رسانده واز ايشان تقاضاي مهلت جهت کسب تکليف مي نمايد. ايشان هم از مردم مي خواهند که روي زمين نشسته و آرامش خود را حفظ کنند. نظاميان نيز روبروي جمعيت به حالت آماده شليک مي نشينند. دراين هنگام جواني شجاع(شهيد مناني) درجلو جمعيت مي ايستد و سينه خود را باز کرده و مي گويد: بزنيد.
فرماندار نظامي که با حماقت نيروهايش را دراين چهار راه متمرکز کرده بود و ازدحام جمعيت را اطراف سربازان ديد، احساس خطر کرده شروع به تيراندازي نمود که تعدادي شهيد شدند. اگر اين تيراندازي ها هوايي نبود شايد اين واقعه بيش از 17 شهريور تهران شهيد مي داد. سپس مردم شروع به حرکت نموده، از روي تانک ها به آن طرف رفته و شهدا را بر دست گرفتند و به تظاهرات ادامه دادند.
صداي تيراندازي،ديگر مردم شهر را هم به صحنه کشاند و تظاهرات با شکوهي بيشتر ادامه يافت. مردم در مسير خود بانک هاي وابسته به ايادي خارجي و همچنين هتل آمريکايي ها را در اول خيابان ارديبهشت به آتش کشيدند و با دادن شعارهاي انقلابي تا مسجد مصل به پيش رفتند.
در اوايل بهمن 57 که بختيار فرودگاه هاي کشور را به روي امام بست، روحانيون اصفهان در مسجد سيد اقدام به تحصن نمودند. اعلاميه تحصن به شرح ذيل مي باشد:
«به منظور اعتراض نسبت به حملات و کشتارهاي وحشيانه مردم مسلمان و آزادي خواه ملت ايران در تهران و سراسر کشور به دست عمال دولت متجاوز وغير قانوني بختيار که هدفي جز خدمت به استعمار و سرکوبي جنبش قانوني ملت ايران را ندارد و همچنين اعتراض نسبت به بهانه جويي ها ي غيرموجه و مغرضانه در مورد تشريف فرمايي رهبر ديني و ملي قائد عظيم الشان حضرت آيت الله العظمي الخميني (ايده تعالي) که مردم با بي صبري در انتظار ورود ايشان هستند روحانيون اصفهان ضمن ابراز انزجار از اينگونه اقدامات غيرانساني با اعلام همبستگي با روحانيون متحصن در مسجداعظم قم و مسجد دانشگاه تهران و ساير روحانيون کشور و تمام اقشار ملت از تاريخ اول ربيع الاول در مسجد سيد اصفهان متحصن گرديدند.»
مسجد مصلي
روز عاشورا اجتماع ميليوني در مسجد مصلي اصفهان تشکيل شد و مردم به صورت دسته هاي عزاداري همراه با بيرق و... به طرف مسجد حرکت مي نمودند و حجت الاسلام حسيني رامشه اي پيرامون جنايات رژيم طاغوت سخنراني نمود و طي يک دادگاه صوري در 10 بند، شاه را محکوم نمود و جمعيت با دادن شعار «مرگ بر شاه » او را تاييد مي نمودند.
سپس از سوي مردم قطعنامه اي در 17 ماه صادر گرديد که خلاصه آن به اين شرح است: تاييد رهبري حضرت امام خميني، حکم بر کناري شاه، نفي استعمار خارجي ونيل به استقلال و خودکفايي، برقراري حکومت عدل اسلامي، حفظ حقوق سياسي، اجتماعي افراد جامعه و اقليت هاي مذهبي، اعطاي آزادي واقعي و حيثيت و شرف و کرامت انساني به زنان، اجراي عدالت اجتماعي و نفي هرگونه تبعيض، احياي کشاورزي، پيشرفت صنعت، ادامه اعتصابات تا سقوط رژيم، اخطار به ارتش و دعوت او به اتحاد با مردم، رد اتهام نفوذ کمونيسم بين الملل در انقلاب اسلامي، حکم به آزادي زندانيان سياسي، ادامه مبارزه آگاهانه تا پيروزي، تحليل از شهيدان و ضرورت ادامه راه آنان. در اين روز سيل جمعيت چنان بود که برگزار کنندگان مراسم مجبور شدند چند قسمت از ديوارهاي مسجد را خراب نموده تا جمعيت بتواند راهپيمايي خود را شروع نمايند.
در ادامه، تظاهرات در چندين مسير شروع گرديد و جمعيت يکپارچه شعار مي دادند: « اين است شعار ملي، خدا، قرآن، خميني»، «سلطنت پهلوي نابود بايد گردد، حکومت اسلامي ايجاد بايد گردد»، «استقلال آزادي، جمهوري اسلامي»، «حزب فقط حزب الله، رهبري فقط روح الله در مسير حرکت جمعيت از مقابل مراکز و قواي نظامي به صورت رژه نظامي حرکت مي کرد و سپس اقدام به سرنگوني مجسمه هاي محمدرضا شاه و رضاشاه در ميدان انقلاب و ميدان قيام وتخريب لوح ياد بود ششم بهمن در چهار راه تختي نموده و به ساختمان ساواک حمله کردند که دراين جمله سه نفر شهيد شدند.
مدرسه صدر بازار
به همين مناسبت از طرف آيته الله خادمي مجلس جشني در تاريخ 1343/1/29 در مدرسه صدر بازار برگزار گرديد و آيت الله اشني و آقاي معزي و آقاي سهري ضمن سخنراني به بررسي مسايل روز، خروج پول و ثروت توسط يهوديان از کشور، پيام امام به بازاريان و لزوم پايداري و مبارزه وغيره پرداخته و با دعا به امام(ره)سخنان خود را به پايان مي رساندند.
در تاريخ 1356/8/14 به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفي خميني مجلس ترحيمي توسط آيت الله اشني برگزار گرديد و در پي آن بنا به دعوت آيت الله صادقي مجلس ديگري برگزار شد. در ابتدا شهرباني از برپايي آن جلوگيري نمود ولي با وساطت آيت الله خالصي، جمشيدي، سيد محمد احمدي و حسيني رامشه اي به ايراد سخناني پرداختند و مردم را با افکار حضرت امام و حاج آق مصطفي آشنا و به مبارزه تشويق مي نمودند. در پايان يکي از اين مراسم ها عده اي از شرکت کنندگان دربازار اقدام به برگزاري تظاهرات نموده فرياد درود بر خميني سر دادند. يکي از شرکت کنندگان دراين مراسم مي گويد:
بدون اين که اعلاميه اي درباره اين مجلس منتشر گردد، افراد انقلابي همديگر را خبر کردند و وعده گذاشتند. روز موعود جمعيتي حدود 300 نفر جمع شدند و از ترس ساواک و شهرباني کسي جرات قرآن خواندن را نداشت. پس از اين که مدتي گذشت آقاي حاج عبدالرسول ساواج با لحني زيبا خواندن قرآن را شروع کرد و سوره دهر را خواند. دراين موقع شرکت کنندگان بلند بلند گريه مي کردند.سپس آقاي احمد کاردانپور کلاهي که معروف به کلاه مرگ بر شاه بود و با آن فقط قسمتي از صورتش پيدا بود را برسر گذاشت و بر سر دادن شعارهايي درمورد حاج آقا مصطفي خميني و حضرت امام پرداخت.
سپس عده اي در صفوفي منظم و با شعارهايي اسلامي مانند«الله اکبر، لااله الا الله، حسبي ربي جل الله و...» و در بازار به حرکت درآمدند و در دوصف موازي پس از صلوات براي سلامتي حضرت امام(ره) و گفتن مرگ بر دشمنان او در حالي که مقدار زيادي از بازار راطي کرده بودند، متفرق گرديدند. نيروهاي رژيم از فاصله دور اوضاع را تحت نظر داشتند. اين تظاهرات با شعارهاي خالص اسلامي مقدمه پيوند بين روحانيون، دانشجويان و بازاريان انقلابي شد.
در روز جمعه 1357/10/29 ميدان امام اصفهان شاهد يکي از بي نظيرترين صحنه هاي انقلاب اسلامي گرديد. اجتماع ميليوني مردم اصفهان مصادف با اربعين حسيني صحنه بيعت همه جانبه مردم با رهبر فرزانه خود بود. دراين اجتماع کم نظير ابتدا استاد پرورش به ايراد سخنراني نمود، سپس آيت الله طاهري از طرف جامعه روحانيت ياران از همه مردم تشکر کرد و اين اجتماع را رفراندومي براي امام دانسته و رد دولت غيرقانوني خواند و مردم را به رعايت انضباط و نظم با ايثار و همکاري دعوت نمود دراين مراسم اقليتهاي مذهبي مانند مسيحيان و کليميان با پارچه نوشته هايي مبني بر اعلام همبستگي با برادران مسلمان، شرکت کرده بودند. در ادامه اين مراسم نماز ظهر و عصر به امامت آيت الله خادمي برگزار گرديد. يکي از مسوولان اين راهپيمايي اظهار مي دارد: «در روز مراسم هنگام اقامه نماز، مکبر در مسجد امام توسط يک تلفن تکبيرها را مي گفت و درعالي قاپو توسط فردي ديگر پشت بلندگو تکرار مي شد و جمعيت نمازگزار تا خيابان حافظ و از آن طرف تا بازار کفاشها به اقامه نماز پرداختند.
پس از نماز، آيت الله خادمي شروع به سخنراني نموده و مطالبي پيرامون ادامه نهضت، آزادي زندانيان هوانيروز ايراد نموده و در پايان اين مراسم راهپيمايي با شکوهي به سمت مسجد مصلي صورت گرفت.»
مسجد جامع
در همين روز جنگ و گريزهايي توسط جوانان در نقاط مختلف شهر انجام گرفت که منجربه شهادت تعدادي از اين پيشتازان انقلاب شد.
در روز تاسوعاي سال 1357 برنامه باشکوهي در مسجد جامع شروع شد،به صورتي که انبوهي از مردم نتوانستند داخل مسجد شوند و در خيابان هاي اطراف ايستاده بودند و هر لحظه دسته هاي مردم افزوده مي گشت و همه جا از جمعيت موج ميزد. جمعيت درآن روز حدود يک ميليون نفر تخمين زده شد. برگزار کنندگان اين مراسم شکل خاصي به اين تجمع داده بودند و افرادي با نشانه هاي انتظامي که برروي سينه و بازو نصب کرده بودند، مردم را راهنمايي مي کردند.
در ابتداي مراسم استاد پرورش ايام محرم را به همه تسليت گفته و سپس پيرامون روند افکار و انديشه ي استعمارگرانه در اجتماع سخن را ادامه داده و به بررسي کارهاي استعمار که چگونه ريشه ضلالت و گمراهي و تفرقه و جدايي دارد، پرداخت.
در خاتمه تذکرات 20 گانه اي براي تظاهرات قرائت شد و مردم تظاهرات خود را همراه با پرچم هاي عزاداري به سمت مسجد مصلي شروع نمودند.
مسجد حاج رسوليها
در سال 1352 و 53 استاد علي اکبر پرورش دراين مسجد تفسير مي گفتند و شبستان تقريباً پر مي شد و بيشتر جوان ها ي تحصيل کرده دراين جلسه شرکت مي کردند و ايشان تفسيرشان يک تفسير به روز و مصداقي بود مثلاً يکي از شرکت کنندگان دراين جلسه بيان مي دارد: «يک شب که من در جلسه حضور داشتم تفسير ايشان راجع به اصحاف کهف بود و چيزي که آن زمان راجع به اصحاف کهف در ذهنم بود مساله بت پرستي اين قوم بود و زيربار نرفتن اصحاف کهف، ولي آقاي پرورش اصحاف کهف را به صورت چريک هاي خياباني ترسيم نمودند که با شرک و بت پرستي مبارزه مي کردند و مسايل اجتماعي را از بين آيات در آورده و به مسايل روز ربطش مي دادند.
مدرسه چهارباغ
چون دسته عزاداري به حدي بود که ابتداي ستون در دروازه دولت ابتداي چهار باغ بوده و انتهاي آن هنوز در مسجدامام خارج نشده بود. اين سبک راهپيمايي به ابتکار طرفداران حضرت امام انجام شد و در طول مسير هيچ گونه شعاري داده نشد. در اين مراسم حجت الاسلام منصور زاده درباره نهضت حسيني صحبت کرده وبراي اولين بار براي سلامتي امام خميني(ره) صلوات فرستاده شد.
در روز پنجم محرم سال 57(1357/9/15) نيز در زير باران جلسه با شکوهي در اين مدرسه برگزار گرديد و پس از سخنراني ،مردم از اخبار روز و پيام هاي امام مطلع شدند.
مسجد امام علي(ع)
در دوران انقلاب که توزيع نفت کم شده بود در مسجد يک سيستم توزيع به راه انداخته شد که اهالي محل با دادن حواله، نفت دريافت مي کردند.
در زمان راهپيمايي ها هم بچه هايي که انتظامات راهپيمايي را برعهده داشتند در اين مسجد هماهنگ مي شوند و اين گروه با بازوبندهاي مشخصي (مثل يا حسين)شناسايي شده و تظاهرکنندگان را هدايت مي کردند. در آن زمان بچه هاي مسجد مقداري ديناميت تهيه کرده و آن را دور گنبد مخفي کرده بودند.
در هنگام حمله چماق بدستان به بازار، بچه ها از اين ديناميت ها براي سد کردن راه آنها استفاده نمودند.اگر اين عمليات انجام نمي شد در اصفهان نيز چماق بدستان مانند نجف آباد خسارات زيادي به بازار وارد مي کردند.
حضور شهيد حجت الاسلام علي اکبر اژه اي در راه اندازي دفتر تبليغات مسجد امام علي(ع) و انتشار جزوات و برگزاري کلاسهاي آموزشي در تبيين آرمان هاي نهضت حضرت امام بسيار موثر بود.
مسجد نوبازار
در تاريخ(1357/2/19) هم يک جلسه اي دراين مسجد برگزار گرديد. ساواک از روز قبل متوجه شده بود وخادم مسجد را تهديد کرده بود که دربهاي مسجد را بسته نگه دارد ولي بچه هاي انقلابي از راه پشت بام درب هاي مسجد را باز کرده و با شعارالله اکبر داخل مسجد شدند و به اين ترتيب ديگران هم که در کوچه هاي اطراف منتظر بودند به داخل مسجد هدايت شدند دراين روز شهيد جلال افشار به قرائت قرآن پرداخت و سپس آقاي قاضي عسگر سخنراني جالبي نمودند و بعد از سخنراني تظاهراتي در بازار صورت گرفت که تا ابتداي بازار قلندرها ادامه پيدا نمود.
باغ تختي
منبع: اصفهان زيبا ويژه نامه طلوع انقلاب.