طغيان استعمارشدگان
نويسنده: يحيي روحاني
موسيقي چه نقشي در نحله هاي جديد و خرده فرهنگ ها همانند گروه هاي رپ و متال دارد؟
گروه هاي رپ، راک، رگه، متال و هوي متال عمدتاً بين گروه هاي هم سن و سال (در بين جوانان که در جوامع پر هرج و مرج و زور مدار و عقده اي) تشکيل مي شوند. در اين گونه جوامع با سوء استفاده از فرصت عدم امنيت و عدم کنترل اجتماعي، گروه هايي براي خوش گذراني و عياشي به وجود مي آيند که به هنجارشکني اعتقادي در جامعه خود مي پردازند. يعني افرادي که به خواسته هاي شيطان و هواي نفس مي پردازند.
اين ها افرادي عقده اي هستند که در جامعه و خانواده خود منزجر از آداب و رسوم و محدوديت هاي ديني به لاديني رو آورده و معتقدند که بايد به خلاف آن چه که دين گفته عمل نمود تا خوشبخت و سرحال شد و موسيقي و بي بند و باري اخلاقي را عمده وسيله خوشحالي و نشاط مي دانند. همانند کساني که به واسطه شکست در امور زندگي براي تسکين و آرامش از عذاب روحي به مواد مخدر و مشروبات الکلي روي مي آورند.
بعد از جنگ فساد همه جا را گرفت و اين آغاز زندگي بي محتوا و خالي از ارزش براي اروپائيان بود.
با پايان جنگ بيکاري و فقر همه جا را فرا گرفت و باعث هجوم سيل عظيم مردم به شهرها شد.
تراکم ميليون ها نفر در شهرهاي سراسر جهان باعث از هم گسيختگي شديد اجتماعي و فرهنگي شد. بهترين ترانه هاي «رگه» مثلا قرار بود به جنگ اين شرايط ناهنجار و نکبت بار نوين برود و درست به همين دليل سريعاً توجه جوانان عاصي کشورهاي تحت سلطه و محلات فقيرنشين کشورهاي امپرياليستي را به خود جلب کرد.
موسيقي رگه با استفاده از ضرب موسيقي وارداتي آمريکائي درست شد؛ اما چيزي کاملاً متفاوت را عرضه کرد: « خشم و عصيان زاغه نشينان... »
خيزش هايي که طي دهه 1960 ميلادي در سطح جهان بوقوع پيوست و موج جنبش رهائي سياهان در ايالات متحده موجب شد بسياري از مردم، موسيقي رگه را با خود آشنا بيابند.
اعضاي گروه ويلرز که از مشهورترين گروه هاي موسيقي «رگه» به حساب مي آمد، در ابتدا با ساز و برگ چريکي و يونيفورم هايي نظير حزب پلنگان سياه آمريکا روي صحنه ظاهر مي شدند.
آن ها در مقابل مسيحيت به جهان بيني و فلسفه سنتي آفريقايي روي آوردند.
در ترانه اي از باب مارلي يکي از مشهورترين خوانندگان رگه مي شنويم که: «دلم مي خواهد کليسا را بمباران کنم. مي داني که واعظ دروغ بهم مي بافد!»
متال مي گويد: زندگي از آن ماست تا آن را به شيوه خودمان زندگي کنيم. يعني خود محوري، انسان محوري و برآوردن اميال نفساني...
اين عده از هر عنصري استفاده مي کنند تا اعتراض خود را به اعتقادات و رسوم مذهبي مردم نشان بدهند. از نوع لباسي که به تن مي کنند، از مدل هاي ريش و مو گرفته تا برخوردهاي اجتماعي... همه و همه نشانه اعتراض آن ها به اعتقادات و رسوم مذهبي مردم است.
متأسفانه در حال حاضر گروه متال با قديمي شدن علاقه به رپ در ايران، طرفداران بيش تري را به خود جذب نموده است.
محتواي ترانه هاي بلک سبت تلاش دارد به هر آنچه آدمي را مي ترساند، حياتي نمادين و ملموس ببخشد. چيزهاي ترسناکي که فراموش شان کرده ايم يا دوست داريم فراموش شان کنيم، اما آن ها آن قدر نيرومندند که شايد لحظات تماس يا انديشيدن عميق و واقعي به آن ها، زندگي ما را دگرگون مي سازد. چيزهايي از قبيل: معماي مرگ، عدم، دوزخ، ابديت، بي انتها بودن فضا، شيطان، جن، نيروهاي ناشناخته. هيولاهايي که در روزمرگي زندگي پنهان شده اند و نيز سئوالات ديوانه کننده اي مثل: قبل از به دنيا آمدن کجا بودم؟ بعد از مردن به کجا مي روم؟ درون من کيست؟ بي نهايت يعني چه؟ و...
«بلک سبت: با اين هاست که به مدد نيروي حيرت آور موسيقي، جان مستعد اشتعال مخاطبش را به آتش مي کشد خلاصه اين که موسيقي ابزار جديدي در دست قدرت مندان است که به صورت نحله ها و خرده فرهنگ ها ترويج مي شود تا افرادي که قبل از جنگ جهاني با کمک سلاح و سرنيزه استعمار مي شدند، بعد از جنگ با نام اين نحله ها و به اسم مبارزه با استعمار، استثمار شده و سوپاپ اطميناني براي فروکش کردن طغيان استثمار شده ها باشند.
منابع:
سايت اينترنتي هنر و موسيقي ايران
http://www. artmusic. ir.
http://www. artmusic.ir/ rak. asp
http://www. artmusic. ir/metal. asp.
http://www.i--s--m. blogspot.com
http://ayandoo. persianblog. com
نشريه ديدار آشنا شماره 121
گروه هاي رپ، راک، رگه، متال و هوي متال عمدتاً بين گروه هاي هم سن و سال (در بين جوانان که در جوامع پر هرج و مرج و زور مدار و عقده اي) تشکيل مي شوند. در اين گونه جوامع با سوء استفاده از فرصت عدم امنيت و عدم کنترل اجتماعي، گروه هايي براي خوش گذراني و عياشي به وجود مي آيند که به هنجارشکني اعتقادي در جامعه خود مي پردازند. يعني افرادي که به خواسته هاي شيطان و هواي نفس مي پردازند.
اين ها افرادي عقده اي هستند که در جامعه و خانواده خود منزجر از آداب و رسوم و محدوديت هاي ديني به لاديني رو آورده و معتقدند که بايد به خلاف آن چه که دين گفته عمل نمود تا خوشبخت و سرحال شد و موسيقي و بي بند و باري اخلاقي را عمده وسيله خوشحالي و نشاط مي دانند. همانند کساني که به واسطه شکست در امور زندگي براي تسکين و آرامش از عذاب روحي به مواد مخدر و مشروبات الکلي روي مي آورند.
متال
بعد از جنگ فساد همه جا را گرفت و اين آغاز زندگي بي محتوا و خالي از ارزش براي اروپائيان بود.
با پايان جنگ بيکاري و فقر همه جا را فرا گرفت و باعث هجوم سيل عظيم مردم به شهرها شد.
تراکم ميليون ها نفر در شهرهاي سراسر جهان باعث از هم گسيختگي شديد اجتماعي و فرهنگي شد. بهترين ترانه هاي «رگه» مثلا قرار بود به جنگ اين شرايط ناهنجار و نکبت بار نوين برود و درست به همين دليل سريعاً توجه جوانان عاصي کشورهاي تحت سلطه و محلات فقيرنشين کشورهاي امپرياليستي را به خود جلب کرد.
موسيقي رگه با استفاده از ضرب موسيقي وارداتي آمريکائي درست شد؛ اما چيزي کاملاً متفاوت را عرضه کرد: « خشم و عصيان زاغه نشينان... »
خيزش هايي که طي دهه 1960 ميلادي در سطح جهان بوقوع پيوست و موج جنبش رهائي سياهان در ايالات متحده موجب شد بسياري از مردم، موسيقي رگه را با خود آشنا بيابند.
اعضاي گروه ويلرز که از مشهورترين گروه هاي موسيقي «رگه» به حساب مي آمد، در ابتدا با ساز و برگ چريکي و يونيفورم هايي نظير حزب پلنگان سياه آمريکا روي صحنه ظاهر مي شدند.
آن ها در مقابل مسيحيت به جهان بيني و فلسفه سنتي آفريقايي روي آوردند.
در ترانه اي از باب مارلي يکي از مشهورترين خوانندگان رگه مي شنويم که: «دلم مي خواهد کليسا را بمباران کنم. مي داني که واعظ دروغ بهم مي بافد!»
طرفداران فلسفه سنتي افريقايي که بر خود نام «راستافار» گذاشته اند، به هيچ وجه نمي خواهند منتظر زندگي خوشي که مسيحيت بعد از مرگ وعده مي دهد بمانند. اين مکتب، آزادي را همين جا، روي کره زمين طلب مي کند و با خلق ترانه هايي، مسيحيت را به باد استهزاء مي گيرد!
طرفداران و اعضاي اين گروه معتقدند که موسيقي و حرکت آن ها براي نجات بشريت در حرکت است و: «متال موسيقي عادي نيست؛ بلکه يک جنبش عظيم فکري و تحول دروني براي انسان هاست. جنبشي که از حقوق افراد دفاع مي کند و قصد دارد با نشان دادن پستي ها و رذالت ها، انسان را در مسير اصلي خود هدايت کند و با ابزار سخت خود، سخت ترين انسان ها را فرو مي ريزد و انسان متکي به نفس و تفکر خويش را به وجود مي آورد. »متال مي گويد: زندگي از آن ماست تا آن را به شيوه خودمان زندگي کنيم. يعني خود محوري، انسان محوري و برآوردن اميال نفساني...
اين عده از هر عنصري استفاده مي کنند تا اعتراض خود را به اعتقادات و رسوم مذهبي مردم نشان بدهند. از نوع لباسي که به تن مي کنند، از مدل هاي ريش و مو گرفته تا برخوردهاي اجتماعي... همه و همه نشانه اعتراض آن ها به اعتقادات و رسوم مذهبي مردم است.
هِوي متال
متأسفانه در حال حاضر گروه متال با قديمي شدن علاقه به رپ در ايران، طرفداران بيش تري را به خود جذب نموده است.
بلک سِبت
محتواي ترانه هاي بلک سبت تلاش دارد به هر آنچه آدمي را مي ترساند، حياتي نمادين و ملموس ببخشد. چيزهاي ترسناکي که فراموش شان کرده ايم يا دوست داريم فراموش شان کنيم، اما آن ها آن قدر نيرومندند که شايد لحظات تماس يا انديشيدن عميق و واقعي به آن ها، زندگي ما را دگرگون مي سازد. چيزهايي از قبيل: معماي مرگ، عدم، دوزخ، ابديت، بي انتها بودن فضا، شيطان، جن، نيروهاي ناشناخته. هيولاهايي که در روزمرگي زندگي پنهان شده اند و نيز سئوالات ديوانه کننده اي مثل: قبل از به دنيا آمدن کجا بودم؟ بعد از مردن به کجا مي روم؟ درون من کيست؟ بي نهايت يعني چه؟ و...
«بلک سبت: با اين هاست که به مدد نيروي حيرت آور موسيقي، جان مستعد اشتعال مخاطبش را به آتش مي کشد خلاصه اين که موسيقي ابزار جديدي در دست قدرت مندان است که به صورت نحله ها و خرده فرهنگ ها ترويج مي شود تا افرادي که قبل از جنگ جهاني با کمک سلاح و سرنيزه استعمار مي شدند، بعد از جنگ با نام اين نحله ها و به اسم مبارزه با استعمار، استثمار شده و سوپاپ اطميناني براي فروکش کردن طغيان استثمار شده ها باشند.
منابع:
سايت اينترنتي هنر و موسيقي ايران
http://www. artmusic. ir.
http://www. artmusic.ir/ rak. asp
http://www. artmusic. ir/metal. asp.
http://www.i--s--m. blogspot.com
http://ayandoo. persianblog. com
نشريه ديدار آشنا شماره 121
/ج