1.خدا مالک است
ابرو باد و مه و خورشید و فلک در کارندتا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری(1)
گاهی چنان غفلت بر جانمان سایه انداخته است که فراموش کرده ایم مالک این نعمت ها کسی غیر از ماست،و ما تنها امانت داران چند روزه این نعمت ها هستیم و مستاجران این هستی.
خورشید، ماه، ستارگان، هوا، آب و گیاهان، زمین، آسمان و جانوران و ... همگی از اوست و ما نیزبه پای خود نیامده ایم که آورده شده ایم،خود آی نیستیم،خدا آی هستیم.
من به خود نامدم اینجا که به خود بازروم
هر که آورد مرا باز برد در وطنم(2)
پس توجه کنیم آن گونه باید ازنعمت های الهی استفاده کنیم که او اجازه می دهد. تامین نیازهای زندگی،بهره بردن ازلذت های حلال و دست یافتن به سطح مناسبی از راحتی و آسودگی در زندگی تنها باید با یک معیارسنجیده شود و آن رضایت و رخصت خداوند است.
و خداوند نه سخت گیری را می پسندد و نه اسراف و تباه سازی نعمت ها را، بلکه مصرف درست،اعتدال در مصرف، و پرهیز ازبیهوده خرجی، خطوط قرمز الهی است که نباید ازآن عبورکرد.
به فرموده امام صادق(ع) این نعمت ها را خدا در اختیار انسان قرار داده است که در مسیری مصرف کند که خود رخصت داده است نه اینکه بیهوده انباشته کند(3) و یا بیهوده هزینه کند.
قال الصادق(ع): المال مال الله، یضعه عند الرجل ودائع،و جوزلهم ان یاکلوا قصداً و یشربوا قصداً ... و من عدا ذلک کان علیه حراماً.(4)
نعمت ها ازآن خداست،انسان مجاز است به نحو معتدل ازآن ها بهره ببرد،هرنوع مصرف بی رویه و خارج ازاعتدال،حرام است.
2.مصرف نادرست
اگرشیوه های نادرست مصرف، موجب اتلاف بیهوده امکانات شود،حتی اگر اندک و ناچیز باشد اسراف است(5).هرگاه با مصرف خوراکی ها یا نوشیدنی های مضر،به جسم و جان خویش آسیب برسانیم، و سلامتی و توان مالی خویش را تباه کنیم نیزاسراف است.(6)
هرگاه بیش از نیاز خویش مصرف کنیم و مصرف روزانه مان بی برنامه و بدون معیارهای لازم باشد بازهم حتماً اسراف کار شده ایم.(7)
و اگربیش از نیازمان بنوشیم ،برترازشأن خود بپوشیم و فراتر ازتوان خویش خریداری کنیم حتماً اسراف کارشده ایم.(8)
و دراین صورت با فضیلت وداع کرده ایم، و شرافت را از خویش رانده ایم و به فرمایش حضرت علی(ع) با
مصرف بی رویه و استفاده نادرست نعمت ها خویش را نابود ساخته ایم.(9)
قال امیرالمومنین (ع) من لبس السرف خلع الفضل و الشرف.(10)
فرد یا جامعه ای که اسراف کارباشد با فضیلت و شرافت وداع کرده است.
3.درآمد و مصرف سالم
با تنظیم صحیح بین سطح درآمد و مقدار هزینه ها و رعایت اعتدال می توان به الگویی مناسب برای مصرف دست یافت.شاید یکی ازعوامل اساسی درمصرف نادرست، همین بی ارتباطی بین سطح درآمد و هزینه های جاری زندگی باشد. البته روشن است که هرچه سطح در آمد و میزان دریافتی افراد بیشترباشد قدرت خرید نیزافزایش می یابد و هرچه قدرت خرید بالا برود احتمال ولخرجی و زیاده روی در مصرف نیز افزون می گردد، مخصوصاً اگرعواملی دیگر مثل قیمت ها و سلیقه ها را نیز درنظربگیریم! تجربه نشان داده است که هرچه قیمت ها پایین باشد بیانگر فراوانی کالاست و فراوانی با تباه سازی و اسراف رابطه مستقیم دارد، افراد در مصرف کالای ارزان دقت کمتری به خرج می دهند.همچنین سلیقه ها نیزدرنوع مصرف دخیل است؛زیرا هر چه فرهنگ و سلیقه افراد مصرف گراتر و با احساس مسئولیت کمتری همراه باشد،مصرف گرایی فزونی می یابد.
یکی ازعواملی که می تواند با افزایش در آمد،ازولخرجی های بیهوده و مصرف های نادرست جلوگیری کند،تنظیم صحیح سطح درآمد با هزینه ها و رعایت اعتدال است، تا علاوه برتامین نیازها ازآسیب اسراف زدگی درامان باشیم.
قال رسول الله (ص): طوبی لمن اکتسب من المومنین مالا من غیرمعصیه،فانفقه فی غیر معصیته.(11)
این دسته ازدین داران سعادتمندند که از راه درست درآمد به دست آورند و در جایی آن را مصرف کنند که معصیت تلقی نشود.
4.حد و مرز مصرف
شاید تصور شود اسراف نکردن به معنای مصرف نکردن، برخود سخت گرفتن و چون مرتاضان هندی و رهبانان مسیحی، غارنشینی کردن و درویش گونه زیستن است.ولی باید دانست که برآوردن نیازهای زندگی ،و تامین سطحی ازرفاه و آسودگی و دست یافتن به زندگی بهتر و راحت تر، نه تنها دربینش اسلامی اسراف و بیهوده خرجی نیست که یک وظیفه و تکلیف دینی است، خانه وسیع، آسان گیری مالی بر خانواده، مرکب مناسب و رزق فراوان و با برکت نشانه سعادت است و فقر و محرومیت ، و ناداری و ناتوانی اقتصادی مایه شقاوت و بی دینی است؛در این میان آن چه نباید مورد غفلت قرار گیرد، به اندازه مصرف کردن و ریخت و پاش نکردن است.به فرمایش امام علی(ع) پرهیز از بی اندازه مصرف کردن،کاری شایسته و زیباست.(12)
قال رسول الله(ص): کلوا واشربوا و تصدقوا و البسوا مالم یخالطه اسراف او مخیله.(13)
بخورید و بیاشامید و صدقه دهید و جامه پوشید مادامی که با ریخت و پاش و خودپسندی در نیامیزد.
5. قدر دانستنی ها
برخلاف تصور بعضی افراد، که نیروی جوان و شور و نشاط جوانی را، مشکل برای جامعه و تهدیدی خاموش می دانند، در آموزه های دینی این شور و نشاط جوانی به عنوان فرصت و نعمت بزرگی معرفی شده است که همگان دربرابر آن مورد سوال قرارمی گیرند.شورو نشاط نیروی جوان اگر با سلامت و تندرستی به هم آمیزد و توانایی های سرمایه گذاری و منابع مالی نیزبه آن ضمیمه شود، رشد و ترقی را درپی دارد.
اوقات فراعت هر جامعه و هر فرد در خانواده نیزاز نعمت های فراموش شده است که استفاده بهینه ازآن به رشد و تعالی جامعه کمک می کند. این گونه نعمت های فراموش شده بسیارند که تا وقتی از دست نروند کمترقدرآنان دانسته می شود.
جوانا ره طاعت امروز گیر
که فردا جوانی نیاید ز پیر
فراغ دلت هست و نیروی تن
چو میدان فراخ است گویی بزن
من این روز را قدر نشناختم
بدانستم اکنون که در باختم
قضا روزگاری ز من در ربود
که هر روزی از وی شب قدربود(14)
جوانی،سلامتی،اوقات فراغت،نعمت بزرگ حیات و زندگی،بی نیازی و توانایی های مالی و اقتصادی و ... از نعمت های بی بدیلی است که استفاده درست ازآن ها و برنامه ریزی مفید برای بهینه کردن آن ضروری است.
پیامبراعظم(ص) در وصیتی به ابوذر غفاری فرمود:یا اباذر:اغتنم خمساً قبل خمس:شابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک و غناک قبل فقرک و فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل موتک.(15)
ای ابوذر! پنج چیز را پیش از رسیدن پنج چیزغنیمت شمار:
جوانی را پیش ازپیری، تندرستی را پیش از بیماری، بی نیازی را پیش از نیازمندی، آسایش را پیش ازگرفتاری و زندگی را پیش از مرگ.
6.احساس مسئولیت
نیت ها،درتصمیم گیری ها و در نتیجه، رفتارها تاثیرمستقیم دارد. هرگاه انگیزه ها صحیح باشد، تصمیم های صحیح گرفته می شود و رفتار و برنامه مناسب تهیه می گردد.احساس مسئولیت همان انگیزه داری و دغدغه مندی است که اگر در هر فرد یا جامعه ای زنده شود و در جهت درست سوق داده شود به تصمیم های درست و رفتارهای نیکو می انجامید.
بی تفاوتی درمقابل رفتارها و پدیده های خانوادگی و اجتماعی تاثیرات منفی و ناپسندی برجای می گذارد.
قال الباقر(ع):کان ابی علی بن الحسین(ع)، اذا رای شیئاً من الخبزفی منزله مطروحاً و لو قدرما تجره النمله،نقص قوت اهله بقدر ذلک.(16)
پدرم علی بن الحسین (ع) هرگاه می دید که درخانه اش نانی دورافکنده شده-هرچند به اندازه دهانگیرمورچه ای-به قدرهمان،از خوراک خانواده اش کم می کرد.
7.هوس رانی ممنوع
خداوند سبحان برای تداوم زندگی،تکامل و تعالی انسان،درنوشیدنی ها، خوراکی ها، ازدواج و ... لذت نهاده است و در بینش اسلامی لذت خواهی و تنوع گرایی هدف شمرده نمی شود؛بلکه وسیله ای برای تعالی و تکامل است.رشد انسان ها با هوس رانی کردن و برده امیال و خواهش ها شدن ممکن نیست و افزون خواهی های مادی وی را به پرتگاه های سقوط می کشاند؛ازاین رو گفته اند: اگر خواستی کسی را سعادتمند کنی بر ثروتش میفزای،بلکه بکوش، تا خواسته های نفسانی او را کاهش دهی!
کافی است به خواسته های خویش بنگریم، اگر درخوردن حد و مرزی نمی شناسیم، اگر درخرید لباس های متنوع و رنگارنگ به مدگرایی و تجمل پرستی افتاده ایم، اگر با آمدن سیستم جدیدی از ماشین ها،درپی تعویض ماشین سالم و مناسب گذشته خویش هستیم واگر... بدانیم که لذت طلبی و تنوع گرایی برای ما هدف زندگی شده است،نه ابزاری برای رشد و تکامل معنوی.
عمر گران مایه دراین صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا
ای شکم خیره به نانی بساز
تا نکنی پشت به خدمت دو تا(17)
قال رسول الله(ص): من اکل ما یشتهی و لبس ما یشتهی و رکب ما یشتهی لم ینظر الله الیه حتی ینزع او یترک.(18)
هرکس هرگونه خوراکی دلش خواست بخورد،هرگونه لباسی دلش خواست بپوشد و هرگونه مرکبی که دلش خواست سوار شود،خداوند به او نگاه لطف نمی کند مگر آنکه روش خود را تغییردهد و از آن دست بردارد.
8.تبلیغات فریبنده
تبلیغ،برای آگاهی جامعه و مصرف کنندگان لازم است تا کالاهای تولیدی معرفی شود و دریک رقابت سالم،تولیدات مطلوب و با کیفیت از تولیدات نامطلوب پیش افتد،و درنتیجه تولید شکوفا شود و اقتصاد رشد کند و کیفیت،این کیمیای گمشده، میزان معاملات شود.ولی راه انداختن عملیات روانی و جنگ تبلیغاتی و جلوه دادن های فریبنده و درکنار نیازهای واقعی، شبکه ای از نیازهای کاذب شکل گیرد کاری غیراخلاقی و ناپسند است. متاسفانه آژانس های تبلیغاتی شب و روز تلاش می کنند تا مصرف کنندگان را نسبت به فراورده های خود تأثیرپذیرسازند و بر اساس فرمول هیتلرعمل می کنند که گفته است:وقتی می خواهید جامعه ای را به سوی چیزی بکشانید حیوانی ترین و پست ترین غرایز او را آماج تبلیغات خود قرار دهید،غده آب دهان را برای آگهی یک کنسرو و غریزه جنسی را برای آگهی یک جوراب و یا یک اتومبیل آخرین سیستم تحریک کنید.(19)
دربینش اسلامی عرضه کالا و معرفی آن به صورت واقعی کاری پسندیده است،ولی تبلیغ دروغین و جلوه دادن آن چه که هست به صورت برترو فوق العاده کاری ناپسند و شیوه ای نادرست است و چنین کسانی مورد لعن و نفرین رسول خدا(ص) قرار می گیرند.
تامین نیازهای کاذب،که به سبب تبلیغات فراوان یک کالا شکل می گیرد وبه صورت یک نیازواقعی جلوه می کند،گورستان مقدار عمده ای از سرمایه هاست و بدترین شیوه برای مصرف گرایی یک جامعه است که باید هرخانواده،مواظب باشد که فریب چنین تبلیغاتی را نخورد و احساس نیازکاذب که هدف این گونه تبلیغات است دروی شکل نگیرد.
امام صادق(ع) فرمود:رسول خدا(ص) برای خریدارو فروشنده چند خصلت را لازم می داند؛ازجمله:(20)نپوشاندن عیب های کالا و تعریف نکردن از کالا درهنگام فروش.
قال رسول الله(ص): الناجش و المنجوش ملعونون علی لسان محمد.(21)
تعریف کننده (تبلیغ فریبنده) کالا و آن کس که به نفع او تمجید شده است برزبان محمد(ص) نفرین شده اند.
9.تقلید ناپسند
با نگاهی کوتاه به بعضی از ساختمان ها، خیابان ها،آدم ها، میهمانی ها و ... می یابیم تا چه اندازه، به فرهنگ غنی خود و مسلمانی خویش پایبند هستیم.درجنگ فرهنگی،سلاح تهاجم نیز فرهنگی است و آرایش نیروها و نوع پیروزی و شکست نیزفرهنگی است.
اگر به زندگی خویش و معماری ساختمانی که در آن ساکن هستیم، مد و نوع لباس و شیوه آرایشی که برگزیده ایم، وسایل و امکاناتی که برای زندگی خویش تهیه کرده ایم و آرزوها و آمالی که دردل داریم؛ نگاهی کنیم به پیروزی یا شکست ما دراین جنگ فرهنگی گواهی خواهند داد:یعنی اگر به فرهنگ غیرخودمان ،آن هم با همه نقاط ضعفش،زندگی خویش را آراسته ایم، در واقع ما یک اسیر در جبهه فرهنگی بیگانه هستیم؛هرچند در وطن و کشور خود زندگی می کنیم:
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دوصد لعنت براین تقلید باد(22)
حال حساب کنید به چه گرفتاری افتاده ایم: به اقتصاد کشورخویش آسیب زده ایم و به رونق تولیدات بیگانه افزوده ایم و مهم تر اینکه به فرهنگ جهت داری که با این تولیدات آمده است،ناخودآگاه تن داده ایم و به مصرف زدگی مبتلا شده ایم.
قال الصادق(ع): کان علی یقول، لا تزال هذه الامه بخیرما لم یلبسوا لباس العجم و یطعموا اطعمه العجم فاذا فعلوا ذلک ضربهم الله بالذل.(23)
مادام که انسان های دینی دلباخته به شیوه زندگی و کالای بیگانگان نشده و فرهنگ مصرفی آن ها رابین خود رواج نداده و به تولیدات آن ها دل نبسته اند در مسیر رشد و خوشبختی اند،و هرگاه شیدای مصرف محصولات آنان شوند به ذلت و زبونی گرفتارخواهندآمد.
پی نوشت
پی نوشت ها :
1.سعدی.
2.مولوی.
3.معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص 35.
4.الحیاه، ج 3، ص 97.
5.الفروغ من الکافی، ج 4، ص 52.
6.همان، ج4، ص 53.
7.غررالحکم، ص359.
8.من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 167.
9.الحیاه، ج3، ص103.
10.میزان الحکمه، ج8، ص316.
11.الحیاه، ج 6، ص 51.
12.میزان الحمه، ج2، ص356.
13.کنزالعمال، ج 6، ص 644.
14.سعدی.
15.الحیاه، جلد 5، ص110؛ مکارم الاخلاق، ص 540.
16.بحارالانوار، ج66، ص432.
17.سعدی.
18.الحیاه، ج4، ص271؛ تحف العقول، ص33.
19.فرهنگ توسعه اقتصادی، ص50.
20.الحیاه، ج 5، ص558.
21.الفروع من الکافی، ج 5، ص559.
22.مولوی.
23.الحیاه، ج 4، ص235.