مشروعیت ولایت فقیه(1)

درباره نظریه ولایت فقیه گفتارها و نوشتارهاى تحقیقى سودمندى ارائه شده و مى‏شود. این نظریه از دیدگاه علمى و اعتقادى سابقه دیرینه‏اى در منابع و مصادر شیعه دارد،
دوشنبه، 6 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مشروعیت ولایت فقیه(1)
مشروعیت ولایت فقیه(1)

 

نویسنده : سید على شفیعى



 

مشروعیت ولایت فقیه

درباره نظریه ولایت فقیه گفتارها و نوشتارهاى تحقیقى سودمندى ارائه شده و مى‏شود. این نظریه از دیدگاه علمى و اعتقادى سابقه دیرینه‏اى در منابع و مصادر شیعه دارد، اما باید پذیرفت که به چند علت براى سیاست جهانى و جهان سیاسى عصر حاضر تازگى دارد:
یکى این که در نظام‏هاى سیاسى و ساختارهاى حکومتى جهان، نظامى بدین نام و نشان و رژیمى با این ابعاد و اصول دیده و شناخته شده نبوده و جهان معاصر گویى ناگهان با آن روبه‏رو گردیده است.
دیگر آن که این پدیده یک‏باره بر همه ابعاد فردى و اجتماعى، داخلى و خارجى، سیاسى و اقتصادى و مادى و معنوى انسان‏ها سایه افکنده است به تعبیر دیگر، هیچ چیزى را که بشر بدان نیازمند است از نظر دور نداشته است بلکه همگان را به سوى حقوق فرد و جامعه و نیز آزادى و استفاده صحیح از مواهب طبیعى سوق مى‏دهد. مهم‏تر از آن، نسل حاضر را علیه استکبار و استعمار جهانى برانگیخته و به مصاف با دشمنان انسان فراخوانده و اکنون جهان اسلام را به صورت یک ابرقدرت توانمند و حرکت‏آفرین درآورده و در برابر مستکبران و جهان خواران قرار داده است. مردم رنجدیده و مستضعف دنیا نیز با استقبال عظیم و همه جانبه‏اى که از این اصل حیاتى نموده‏اند خطرى جدى در مقابل جباران به شمار آمده و این خود موجب وحشت فزاینده ستمگران و زورگویان گردیده است.
شاید مهم‏ترین چیزى را که بتوان عامل ناشناخته ماندن اصل ولایت فقیه به شمار آورد، همانا انزواى مذهب تشیع از ورود به صحنه سیاست جهانى و تشکیل یک حکومت الهى و اسلامى واقعى بوده است که همیشه از سوى دشمنان اسلام سرکوب و هر قیام شیعى به خاک وخون کشیده مى‏شده است و درنتیجه، مبانى علمى و عقیدتى این نظام حیات‏بخش تنها در کتاب‏هاى استدلالى و درس‏هاى حوزوى آن هم به طور اختصار مطرح مى‏گردیده و به تدریج از جایگاه اصلى و طبیعى خود (علم کلام و عقاید) نقل مکان کرده و به علم فقه وارد شده و به سبب عدم امکان دست‏یابى به مواد و موارد مترقى آن که اصول و قوانین حکومت باشد به ناچار در محدوده اموال غیب و قصر، یعنى اموال مفقودان و نابالغان و مواردى از این گونه باقى مانده و به مرور زمان آن چنان از اذهان فاصله گرفته که هم اکنون نیز که حدود بیست سال از تحقق عینى آن در ایران اسلامى مى‏گذرد هنوز صورت متعالى و مترقى آن (ولایت بر حکومت اسلامى) بر پاره‏اى از افکار سنگینى مى کند و پذیرش کامل آن‏چنان که باید و شاید به ذهن برخى نمى‏گنجد. حتى افراد بزرگوار و با عظمتى که ولایت فقیه حق شرعى و طبیعى خود آنان است در اطلاق و یا برخى از جوانب آن تأمل دارند و این جاست که به عظمت افکار امام راحل (قده) و سعه دیدگاه‏هاى ایشان پى مى‏بریم و به اهمیت گفتارشان که فرمود: ولایت فقیه از مسائلى است که تصور آن موجب تصدیقش خواهد شد.
[1]
پس این رسالت بر دوش همه است که با قلم و زبان، روشنگرى کنند و با بهره‏ورى از بینش اجتماعى و حکومتى اسلام و هم با زبان سیاست و بیانى که جهان آن را درک کند و تشریح و تفسیرى از آن به گونه‏اى که از اصطلاحات و تعبیرات ویژه عملى و یا حوزوى فاصله داشته و براى عصر حاضر و نسل جدید مورد پذیرش باشد سخن گویند و به شبهه‏ها و وسوسه‏ها پاسخ دهند و راه را بر مغرضان و دشمنان بربندند و این حقیقت همیشه آویزه گوش باشد که دشمن هماره در کمین است و هیچ‏گاه از پاى نخواهد نشست.
البته باید به این نکته خطیر اشاره شود که: در پاره اى از نوشتارها که به عنوان تصور مبادى مسئله ولایت فقیه نگارش و پخش مى گردد آن اندازه در نقل اقوال و تاریخ آن‏ها، موشکافى مى‏شود و در ذکر مدارک، احتمالات چند جانبه، تطبیقات سیاسى غربى و غیرغربى و بالاخره کاوش‏هاى جانبى و بلکه انحرافى انجام مى‏گیرد و از پایه‏هاى اصلى مسئله فاصله گرفته مى شود که اصولا بحث حالت سفسطه به خود گرفته و پس از مطالعه و تأمل چیزى در اختیار مطالعه کننده باقى نمانده و جز تخیر و تردید نصیبى حاصل نمى‏گردد. این‏گونه نوشته‏ها و تحلیل‏ها اگر دلیل مخالفت و مبارزه با موضوع نباشد بدون شک حاکى از عدم درک، ناتوانى بر هضم مبانى علمى ولایت، عجز بر تصمیم‏گیرى و اتخاذ یک مبناى علمى صحیح بلکه نوعى از خلط و التقاط است که باید با هوشیارى کامل به دفع و رفع این‏گونه برداشت‏ها پرداخت.
در این جا مناسب است که به ذکر مسائل و بحث‏هاى مهمى که در خور توجه بوده و باید عنوان پایه و مبنا داشته باشند اشاره کنیم:
1- منظور از ولایت فقیه چیست؟
2- این مسئله از مسائل فقه است و یا علم کلام؟
3- ولایت فقیه، مطلق است و یا مقید به موارد خاص؟ و اثر هرکدام بر جامعه اسلامى و این که دایره اطلاق چه اندازه است؟
4- آیا ولایت (بنابر این که از فقه باشد) از احکام اولیه است و یا ثانویه؟ 5- آیا ولایت به نحو استقلال براى فقیه ثابت است یا به نحو اشتراط که تصرفات فقط با اذن و نظارت وى باشد؟
6- فقیه صاحب ولایت کیست؟
7- ولایت براى فقیه و مجتهد مطلق ثابت است و یا مجتهد متجزى نیز ولایت دارد؟ 8- ولایت در امور شخصى و فردى افراد نیز سارى و جارى است و یا اختصاص به امور عامه و اجتماعى دارد؟
9- در صورت جریان ولایت در امور عامه آیا محدود به امور شرعى بالمعنى‏الاخص است و یا امور عمومى دیگر را نیز شامل مى‏گردد؟
10- ولایت شرط وجوب است و یا شرط واجب؟ و آیا تأسیس حکومت بر فقیه واجب است یانه؟
11- آیا ولایت فقیه بالفعل براى او ثابت است و یا بالقوه که با تبعیت و انتخاب و غیره فعلیت پیدا مى کند؟ و در صورت اول، محذور تعدد فقها چگونه قابل حل است؟
12- ولایت فقیه با کدام یک از نظام‏هاى سیاسى جهان تناسب دارد: استبداد، مشروطه، جمهورى و؟
13- آیا ولایت با حاکمیت ملى مخالفت دارد یا نه؟
14- آیا ولایت فقیه به معناى اذن در تصرف است و یا معناى دیگر دارد و آیا مخصوص امور حسبیه است و یا اعم از آن‏هاست؟
15- اصولاً آیا مسئله ولایت فقیه یک موضوع کاملاً نقلى است و یا عقلى و یا مرکب از عقل و نقل؟
در این مقال بدون این که درصدد تحقیق و بررسى مسائل یاد شده باشیم لازم مى‏دانیم اذهان و افکار خوانندگان و پژوهندگان محترم را به ذکر چند نکته معطوف داریم: نکته اول: فحص و کاوش در خصوص تاریخ مسئله ولایت فقیه در اسلام هر چند ارزشمند بوده و جایگاه والاى خود را دارد در مقام مشروعیت اصلى این مسئله تأثیرى ندارد، زیرا ولایت فقیه (اگر چه با اصطلاحات و تعبیرات دیگر) در متن عقاید اسلامى ریشه داشته و از پشتوانه روایات مذهبى متعدد بلکه از آیات قرآنى نیز مانند آیه شریفه اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولى الامر منکم
[2] و غیره نیز برخوردار است چنان که پى‏گیرى و ره‏یابى قائلان و معتقدان به ولایت فقیه نیز با این که مفید فایده است اما وقفه‏اى در اصل مشروعیت آن ایجاد نمى‏کند زیرا:
اولاً: باید به دنبال دلیل مسئله در کتاب و سنت بود و مشروعیت آن را در این دو منبع و مرجع اصلى اسلامى پى گرفت و جایگاه اقوال و شهرت و اجماع و امثال ذلک را در آخرین مرحله دانست.
ثانیاً: اگر منظور گوینده و نویسنده اى بحث از ولایت مطلقه فقیه باشد (هرچند حدود و قیودى هم وجود دارد که منافاتى با ولایت مطلقه به معناى مورد نظر ندارند و به آن‏ها اشاره شد) ظاهراً این معنا در میان فقیهان قدیم بلکه اقدم مطرح بوده و براى آن گروه از فقها که شهرت قدمایى را حجت مى‏دانند و بر آن تکیه مى‏زنند چنان‏که به حد شهرت محققه قدمائیه برسد کافى بلکه حجت خواهد بود.
و چنان چه کسى بخواهد از کلمات و آرا و انظار فقهاى اسلام مسئله ولایت فقیه را به عنوان یک اصل و به طور فى‏الجمله (در مقابل انکار اصل آن) مشروعیت بخشد در پاسخ وى باید گفت: این نوع ولایت فى‏الجمله نه تنها اجماعى فقهاى مذهب شیعه است بلکه جزء ضروریات مذهب به شمار مى‏آید و هیچ فقیهى در هیچ قرن و عصرى نبوده که به اصل ولایت فقها رأى نداده باشد زیرا دست کم ولایت در فتوا را پذیرفته است.
لذا آن چه اخیراً در برخى از نوشته‏ها دیده مى‏شود که نویسندگان محترم آن‏ها به دنبال انظار فقیهان در این مسئله بوده و آرا و کلمات آنان را از کتاب‏هاى ایشان در موارد مختلف فقه حکومتى و غیرحکومتى به دست مى‏آورند هر چند این کار تحقیقى ارجمند و قابل تقدیر و تقدیس است لکن براى اثبات ولایت مطلقه که در این دوره از انقلاب اسلامى و در این مقطع از زمان مورد نظر است کافى نخواهد بود، زیرا بعضى از کلمات بزرگان در این باره کلى و مطلق بوده و حمل آن بر عموم و اطلاق ولایت، مستلزم احراز این نکته است که آنان در صدد بیان بوده‏اند و این احراز آسان به دست نمى‏آید (و به اصطلاح یقین به مقدمات حکمت و تمامیت آن ها حاصل نیست) و برخى از کلمات آنان نیز داراى اجمال و ابهام و پاره‏اى نیز وارد در مسائل و موارد خاصى از فقه بوده است و تسرى و تعمیم به کل موارد کار ساده اى نیست و بالمآل اگر هم از این راه اجماعى به دست آید و یقین به تعبدى بودن آن داشته باشیم و احتمال مدرکى بودن آن در میان نباشد لکن چون اجماع دلیل لّبى است نه لفظى بالاخره باید قدر متیقن را گرفت و درنتیجه ولایت مطلقه فقیه آن‏گونه که اکنون ما در صدد آن هستیم به دست نمى‏آید. بنابراین همان گونه که در پیش اشارت رفت از آغاز باید توجه کامل خود را به سمت و سوى دلایل اولیه معطوف نموده مقدار دلالت آن‏ها را بررسى نمود البته که در این باره احیاناً مى‏توان از بینش و فهم فقهى فقیهان عالى قدر (اعم از قدما و یا متأخرین) استفاده نمود.
نکته دوم: در تعدادى از کتاب‏هاى فقهى استدلالى، ادله مربوطه به ولایت فقیه مورد انتقاد و خدشه و رد و نقض قرار گرفته است. عقیده این جانب بر آن است که این گونه اعتراض‏ها و انتقادها نیز دلیل آن نیست که صاحب این و یا آن کتاب قائل به ولایت فقیه (آن هم صورت مطلقه آن) نبوده است و نمى توان به این اندازه او را از منکرین دانست، زیرا:
1- این حقیقت بر دانش پژوهان روشن است که درس‏هاى خارج و استدلالى و یا کتاب‏هاى فقهى و اصولى استدلالى ویژه کروفر علمى و بحث و نقد و ابرام و رد و تأیید و غور و بررسى اقوال و آراء است لذا هیچ‏گاه کسى نگفته و اجازه نداده است که به مفاد مطالب طرح شده در درس‏هاى خارج و یا کتاب‏هاى استدلالى عمل شود و یا به عنوان فتواى فقیه صاحب درس و یا صاحب کتاب تلقى گردد. آن چه مورد استناد و عمل است فتواى صریح فقیه است که در رساله عملیه وى و یا به عنوان استفتا از شخص وى به دست مى‏آید.
2- امکان دارد بلکه در مواردى قویاً احتمال مى‏رود که تحلیل و تحقیق یک مؤلف و یا یک استاد ناظر به مطالب و مباحث یک فقیه بزرگ چون شیخ انصارى و یا استادش مرحوم نراقى و یا شیخ صاحب جواهر باشد و به لفظ دیگر چه بسا شیوه استدلال مورد انتقاد و نقض است نه اصل مسئله و خود این منتقد و معترض از طریق دیگر و یا با طرز استدلال دیگر معتقد به مسئله باشد، اعم از آن که طرح و شیوه موردنظر خود را مطرح و مورد تشریح قراربدهد و یا به جهتى مسکوت بگذارد.
3- کرارا مشاهده شده است که افرادى از بزرگان فقها و مراجع در کتاب‏هاى خود قهرمانانه وارد نقد و نقض آرا و ادله ولایت فقیه شده اند در عین حال که خودشان در زمان حیات خود بر رفیع‏ترین جایگاه ولایت فقیه تکیه زده و به نحو اکمل و احسن جامعه را بر اساس ولایت عالیه فقیه به مقدار ممکن و میسور اداره و رهبرى نموده‏اند درحالى که از نظر ورع و تقوى در مکانت و منزلتى هم چون عصمت بوده‏اند و ما در این جا به سه نمونه به عنوان مثال بسنده مى کنیم:
نمونه اول: مرحوم فقیه اعظم آیه الله العظمى حکیم (1390-1306ه) است. نامبرده در اثر فقهى خود، نهج الفقاهه که به عنوان تعلیقه بر کتاب مکاسب شیخ انصارى (قده) نگاشته شده است متعرض مطالب ولایت فقیه شیخ اعظم گردیده و آن‏ها را مورد نقد و خدشه قرار داده است (ج‏1، ص‏300-299) در صورتى که نامبرده از اعاظم مراجع شیعه و اکابر فقها است که عمر شریف او از جوانى تا پایان همراه با مبارزات گوناگون علیه دشمنان خارجى و داخلى اسلام سپرى گردیده و از سال 1332ه که همراه با مرحوم آیه الله سید محمد سعید حبوبى در جنگ بصره علیه نیروهاى متجاوز انگلیس، شرکت مستقیم داشته تا دوران ریاست و مرجعیت و سپس رحلت ایشان همه‏اش به دفاع علیه کفر جهانى و منطقه‏اى و مقابله با حزب بعث و پیکار سیاسى بى‏امان بر ضد استعمارگران گذشت، که بدیهى است این گونه ریاست و مرجعیت گسترده و همه جانبه علمى و سیاسى جز بر اساس ولایت فقیه توجیهى ندارد چنان‏که در پاره‏اى از اجازات صادره از سوى آن مرجع عظیم‏الشأن در حق برخى از علماى اعلام، بدین حقیقت اشاره شده است.
[3] نمونه دوم: مرحوم استادالفقها آیه الله العظمى خویى (1413-1317) است. وى که در عصر خود مرجعیتى عظیم و گسترده داشت. با این که معروف آن است و حتى در پاره‏اى از کلمات ایشان ولایت مطلقه فقیه مورد رد و انتقاد قرارگرفته بلکه اصل ولایت به معناى معهود آن زیر سؤال رفته و به عنوان اذن آن هم در امور حسبیه و در موارد جزئیه پذیرفته شده است (التنقیح، ج‏1، ص‏425-419، مصباح الفقاهه، ج‏5، ص‏53-34) که در اواخر همین مقال به تحلیل نظریه معظم‏له و اثبات این که ایشان منکر ولایت فقیه نبوده است خواهیم پرداخت. ملاحظه مى شود که نامبرده در سال‏هاى آخر عمرشان که انتفاضه عراق آغاز گردید و در مقطعى از زمان شهرهاى نجف اشرف و کربلا از دست حزب بعث خارج گردید. وى فوراً یک هیئت بلندپایه علمى و روحانى (و به تعبیر دیگر یک شوراى انقلاب) را جهت اداره امور شیعه مأمور و منصوب کردند که متأسفانه پس از روى کارآمدن مجدد حزب بعث، نامبردگان همگى دستگیر شدند و تاکنون کوچک‏ترین اثرى از آنان به دست نیامده بلکه طبق شواهد و قرائنى به فیض شهادت رسیده‏اند. این گونه اقدامات و دیگر اعمال مرتبط به مرجعیت شیعه در عراق و در دیگر کشورهاى اسلامى بالبداهه بر پذیرش اصل ولایت فقیه در مرحله عمل و اجراست.
[4] نمونه سوم: مرحوم شیخ الفقها والمجتهدین آیه الله العظمى شیخ محمدعلى اراکى (1414-1312) است. وى در رساله خمس، ملحق به کتاب مکاسب محرمه ص‏270 که حدود هفتاد سال قبل از این تاریخ و در زمان حیات و زندگانى استاد عالى قدرش مرحوم آیه الله العظمى حائرى تألیف نموده است مى نویسد: ولادلیل على ولایه الحاکم لافى خصوص المورد (اذن در معامله بر مالى که خمس در آن هست) ولافى مطلق الامور العامه کما حقق فى مسئله ولایه الفقیه انه لم یقم على ولایته دلیل وما تمسک به فى جانب الاثبات علیل...)
ما همه دیدیم که پس از رحلت جانگداز امام راحل و بنیانگذار نظام مقدس جمهورى اسلامى حضرت امام خمینى(رضوان الله تعالى علیه) بخش عظیمى از مرجعیت عالیه شیعه بر عهده این فقیه بزرگوار قرارگرفته و او با آن پیرى و سالخوردگى به امر زعامت که هرگز جداى از بخشى از ولایت نیست قیام و اقدام نموده و مهم‏تر از آن با تلگرام مورخ 20/3/68 خود به رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیه‏الله خامنه‏اى (مدظله العالى) رهبرى و ولایت ایشان را بر امور مسلمین تبریک گفته و حمایت خود را از مقام ولایت امر مسلمین که از سوى خبرگان به ایشان تفویض شد، اعلام داشتند و این اقدام خود بزرگ‏ترین برهان بر قبول ولایت فقیه (مفهوما و مصداقا) است. این‏ها همه دلیل آن است که این فقیه و مرجع کهن سال یا در مطالب رساله خمس خود تجدید نظر و عدول نموده است و یا چنان که گفتیم کلام ایشان ناظر به ادله فقهى و یا شیوه استدلال فقها بوده چنان که این احتمال از ذیل سخن ایشان نیز مستفاد است که وى متمسکات و ادله فقهى فقهاى عظام را مخدوش مى‏دانسته است و این هرگز با قبول اصل ولایت فقیه از طریق دیگر و یا از طریق علم دیگر همچون علم کلام منافات ندارد.
و بالاخره سیره عملى مراجع بزرگوار شیعه و سیر آنان در مسیر ولایت امر همیشه بر پذیرش و قبول ولایت بوده و این خود دلیلى است اجلى و اقوا از آن چه در کتاب‏ها و درس‏هاى استدلالى خود به عنوان بحث و نظر و رد و ابرام و تحقق حق نوشته و گفته‏اند. نکته سوم: امروز مسئله ضرورت وجود حکومت و تأسیس دولت (صرف نظر از شکل و ماهیت آن) در جامعه بشرى که موجب جمع متفرقات، تنظیم امور فرد و اجتماع، بیان و اجراى حدود و حقوق، تامین عزت، قدرت، معاش و اقتصاد، کیان و استقلال، وظایف مردم در برابر خود و دیگران، حفظ موجودیت و صیانت آزادى و استقلال آنان باشد از امور بدیهى و مسائل ضرورى جامعه انسانى است که دیگر نیازى به اقامه برهان بر این حقیقت نداریم، بلکه تشکیل حکومت بر اساس گفته افلاطون از امور طبیعى است که هیچ انسانى از آن بى نیاز نیست
[5] و به عقیده ارسطو حکومت لازمه طبیعت بشرى است، زیرا انسان یک موجود اجتماعى است و بدون وجود حکومت نمى‏تواند اجتماعى بودن خود را حفظ کند.
[6]
ادیان الهى به خصوص دین مبین اسلام نیز حکومت را امرى ضرورى و لازمه زندگى بشرى دانسته و همیشه از خطرات عدم وجود حکومت مردم را آگاه کرده و برحذر داشته است و این حقیقت در سراسر قرآن کریم با بیانات گونه‏گون و در روایات فراوان صادره از معصومین(ع) با عبارت‏ها و تعبیرهاى مختلف به چشم مى‏خورد.
ملاحظه تاریخ اسلام و سیره و روش پیامبراکرم(ص) و على(ع) و سال نخستین امامت امام حسن مجتبى(ع) و روش علماى اسلام در هر عصر و زمان همه و همه دلالت روشن بر این مطلب دارد که اهداف و مقاصد سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نظامى و فرهنگى بدون وجود یک حکومت قدرتمند و منسجم امکان پذیر نخواهد بود. فقه مدون اسلامى بهترین معرف و مبین این مدعاست. توجه اجمالى به روایت فضل بن شاذان از حضرت رضا(ع) که شیخ صدوق در کتاب «علل الشرایع» در باب «علل حاجه الناس الى الامام» آن را نقل نموده است براى نمونه کافى است.
[7]
در نظر داشتن روایات به خصوص روایت یاد شده جهت اثبات مدعا داراى اهمیت و ضرورت است.
اکنون با توجه به نکات و مقدمات مذکور، بایدگفت که در مسئله ولایت فقیه تاکنون چند شیوه و روش به نظر رسیده است که هرکدام مورد توجه جمعى از اعلام فقه و اعاظم مذهب قرارگرفته و بر آن اساس استدلال و تحقیق نموده‏اند.
خوشبختانه اثبات مشروعیت ولایت فقیه از طریق تمامى این شیوه‏ها و مسلک ها قابل تصدیق و پذیرش است که با استعانت از خداوند متعال یکایک آن‏ها را مطرح مى‏کنیم.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. امام خمینى، البیع، ج‏2، ص‏467 امام خمینى ولایت فقیه، ص‏3.
[2]. نساء(4) آیه‏59 احزاب(33) آیه‏36.
[3]. به عنوان نمونه: اجازات آن مرجع بزرگ براى حضرات شهید محراب آیه الله سیداسدالله مدنى، شهید بزرگوار آیه الله قاضى طباطبایى و مرحوم آیه الله سید محمدرضا شفیعى (پدر نگارنده این مقاله).
[4]. ر.ک: پیام مقام معظم رهبرى به تاریخ 71/5/18 به مناسبت رحلت مرحوم آیه الله العظمى خوئى(قده).
[5]. افلاطون، جمهوریت.
[6]. ارسطو، سیاست ترجمه احمد لطفى، ص‏96.
[7]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج‏1، ص‏253، باب‏182، حدیث‏9 بحارالانوار، ج‏23، ص‏32.

منبع:فصلنامه حکومت اسلامی شماره 2



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
play_arrow
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
play_arrow
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
play_arrow
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
play_arrow
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
play_arrow
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
play_arrow
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
play_arrow
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
play_arrow
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو