امامت در آینه ی اندیشه (3)

چکیده: مسأله ی امامت و رهبری، اگرچه برای هر مکتبی با اهمیت است، لکن برای اندیشه و تفکر شیعی رکنی بنیادین و اساسی است که تبیین درست آن، همه ی موجودیت شیعه را در بر می گیرد.
يکشنبه، 7 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امامت در آینه ی اندیشه (3)
امامت در آینه ی اندیشه (3)

 




 
11) ظهیری، سید مجید (1387)، امامت پژوهی در آثار شهید مطهری قدس سره، اندیشه ی حوزه، ش 73.
چکیده: مسأله ی امامت و رهبری، اگرچه برای هر مکتبی با اهمیت است، لکن برای اندیشه و تفکر شیعی رکنی بنیادین و اساسی است که تبیین درست آن، همه ی موجودیت شیعه را در بر می گیرد.
رسالت ای مقاله بازگویی و چینش توجهات استاد مطهری قدس سره به مسأله ی امامت و ولایت در تفکر شیعی است. استاد مطهری قدس سره، هم به فلسفه ی امامت، همچون مسأله ای مستقل و صرف نظر از مصادیق آن نگریسته و هم مصادیق امامت در تفکر شیعی (امامان معصوم علیه السلام) را یک به یک مورد تأمل قرار داده است. آنچه از آثار و آراء استاد که مورد توجه و بررسی و متناسب با گنجایش این مقاله است، نگاه به مسأله ی بنیادین امامت و ولایت و جایگاه آن در دین اسلام به طور کلی است. در این جستار سه فصل اصلی وجود دارد که عبارتند از: 1) تعریف امامت و مقایسه ی دیدگاه امامیه و عامه درباره ی آن: در تعریف امامت، استاد مطهری قدس سره، با نگاهی که خواجه در تجرید الاعتقاد دارد به مسأله نگریسته و آن را از مقوله ی لطف دانسته و همچون نبوت، تعیینی اش معرفی می نماید. درباره ی تفاوت مفهوم امامت نزد شیعه و سنی، استاد مطهری قدس سره، به این نکته اشاره می فرماید که آنچه اهل تسنن معتقدند، شأن دنیایی امامت است که یکی از شؤون آن می باشد، نه همه ی آن.
2) امامت در قرآن، امامت در قرآن از جمله مباحث مهمی است که استاد مطهری قدس سره بدان توجه نموده و در آثار خویش به آن پرداخته است. در قرآن چند آیه وجود دارد که مورد استدلال شیعه در باب امامت است که به تفکیک مورد توجه و تحلیل استاد مطهری قدس سره قرار گرفته است.
3) امامت و اهمیت آن در اکمال دین: استاد مطهری قدس سره ابتدا از منظر قرآنی، که مورد وفاق هر مسلمانی است، نقش، جایگاه و اهمیت مسأله ی امامت و جانشنی پیامبر صلی الله علیه و‌آله در اکمال دین را مورد بحث و بررسی قرار می دهد و سپس تحلیلی خردپذیر از آنچه محتوای آیات است ارائه می نماید.
12) نوایی، علی اکبر (1387)، پرتوی از شناخت حقیق امامت، اندیشه ی حوزه، ش 73.
چکیده: امامت ، تداوم بخش رسالت و نبوت، با فلسفه ای بلند در راستای تبیین و حفظ ماهیت شریعت است. حقیقت دین، همان حقیقت امامت است، یعنی امامت در والایی هدف، بقای دین و شریعت را معیار عمل تاریخی خویش قرار داده است، لذا تبیینی قاعده مند را از حقیقت امامت ارائه می نماییم.
امامت، در سلسله مراتب اجتماعی، در بالای اهرم اجتماع انسانی قرار دارد، معیار حرکت جمعی جامعه است و ارگانیسم اجتماعی با جریان امامت، مفهوم می یابد. تکامل، معنویت، قدرت، آگاهی و بالندگی اجتماعی، منوط به وجود هادی، مدبر، راهنما و یا امام است. ریاست اولی جامعه به دست اوست و از حیث مقامات معنوی چنان در اوج قرار دارد که با معیارهای مرسوم در هر جامعه قابل شناسایی نخواهد بود.در کلام نورانی امام رضا علیه السلام امامت، گران قدرتر از آن است که با محاسبات معمول اجتماعی مورد شناسایی قرار گیرد. امامت، رهبری جامع انسانیت برای رساندن انسان ها به غایت آفرینش است. امام، استعدادهای نهفته ی آدمیان را به مرحله ی بروز فعلیت می رساند. عقول بشری را به آنچه که آنان دست می یابند، راهی نیست. منصب امامت، افاضی و الهی است و ربطی به انتخاب مردم ندارد. شریعت، بدون امامت ناتمام است. امامت عامل بقای جامعه و استواری نظام امت و ادامه ی شؤون رسالت و نبوت است. امام روح زمان و ضامن رشد امت در همه ی جنبه های وجودی می باشد. امامت مقوله ی گران قدر است که از رهبری سیاسی و اجتماعی به مراتب فراتر است و کوشش بنیادی در راه حراست از هویت دین است.
12) ع. شورورزی (1387)، نقدی بر معرفت های شرک آلود در مسأله ی امامت، اندیشه ی حوزه، ش 7.
چکیده: امامت، رهبری جامع انسانیت و معیار تحقق غایات و فلسفه های آفرینش است. این شان اختصاص به انسان هایی یافته که در دریای عبودیت مستغرق اند و خلوص و صفا و پاکی و طهارت شان آنه را مستعد عنایات ویژه ی الهی نموده است. این عظمت و والایی نمی تواند بهانه ای در دست پیروان جاهلی باشد که آنان را از حد عبودیت و ذوب بودن در ذات الهی خارج نماید. این نوشتار در صدد آن است که اغراق و مبالغه درباره ی امامان علیه السلام را تحلیل نموده و نقش مخرب این مبالغه را بازگوید.
در بخشی از این نوشتار آمده است که آنان در سنگر هدایت و راهنمایی بشریت قرار دارند و همواره بشریت به وجود آنان نیازمند است، هرچند به درجاتی از رشد عقلانی رسیده باشند؛ چه آن که بشریت به هر درجه ای از رشد عقلانی وقوف یافته باشد، امامان علیه السلام در هر زمانی از حد عقول و اندیشه های بشری بالاترند و این نیاز دائم بشریت به امامان علیه السلام را باز می نماید. از این رو باید شناخت امامان علیه السلام، حقیقی بوده و ناظر به ابعاد وجودی آنها می باشد. این معرفت، به کم تر از شأن آنها رواست و نه بالاتر از حدی که خود آنان آن حد را برای خود تعریف نموده اند. قرار دادن امامان علیه السلام در حد اولوهیت، از مصادیق قول زور و لغو است و از مصادیق شنیدن سخنان کذب است. آنان از جنس بشرند؛ بشری به کمال رسیده، اسوه و الگو.
در نوع شناخت های رایج، انحرافات سترگی وجود دارد و درباره ی آنان غلو شده است. این مسأله به طور تفصیلی، با تکیه بر آموزه های کلام الهی و کلمات نورانی خود آن بزرگانی علیه السلام، مورد بررسی قرار گرفته است. در این جستار پیشینه ی غلو در تاریخ و پیدایش آن در امت اسلامی، مورد بررسی قرار گرفته است، بازداشت از غلو در آیات و روایات به بحث گذاشته شده است و خطر این گونه افکار به دقت مورد تحلیل واقع شده است. همچنین مسأله ی تفویض، بررسی شده و در نهایت به نتیجه گیری از بحث پرداخته شده است.
14) مرجانی، احمد (1387)، رشد دینی بر بنیاد توحید و امامت، اندیشه ی حوزه، ش 73.
چکیده: حدیث شریف سلسله الذهب جانمایه ی عقیده و اخلاق مبتنی بر اصول توحید و امامت است. با چنین رویکردی به اخلاق، واضح است که الگوی رشد دینی، با هدف خودشناسی یا خودشکوفایی، از الگوی رشد در مکاتب بشری، به خصوص در جوامع غربی، که رویکردشان به اخلاق وجهه ی اومانیستی و انسان گرایانه دارد، کاملاً متمایز است. بنابراین هدف و ثمره ی رشد نیز در مکتب توحیدی وجهی منحصر به فرد می یابد که منطق با مبانی دین متعالی اسلام، از جمله الگوی امامت و زمامداری انسان کامل است.
15) حمیدی، محمد حسن (1387)، فلسفه ی حقوقی تشیع و امامت، اندیشه ی حوزه، ش 73.
چکیده: اسلام، ماهیتی فراگیر و اجتماعی دارد و به همه ی گستره های حیات، از جمله حقوق فردی و اجتماعی انسان پرداخته است. تشیع، به عنوان مولود طبیعی اسلام، دارای فسلفه ای حقوقی است. برخورداری تشیع از فلسفه ی حقوقی، به نوعی نگاه تشیع به انسان و فلسفه ی زیستن مربوط می شود.
دین، فراخوانی به پرستش خداوند و ایمان به سرچشم ی هستی است و شریعت، طرق، مبادی و اصول را بیان می دارد. یکی از اصول و مبادی شریعت، مسأله ی حقوق انسان است. اگر هر فلسفه ی حقوقی، می کوشد تا چشم اندازی از یک نظام حقوقی عادلانه فراروی مخاطب بگذارد، این نکته در فلسفه ی حقوقی تشیع با حقوق طبیعی، که بازخوانی طبیعت و سرشت آدمی است، نسبتی روشن دارد.
یکسانی نگاه به بشر، یکسانی در حقوق طبیعیت، از قبیل بهره وری از امکانات طبیعی، مواهب خدادادی و آزادی و حق حیات، که همه ناموس الهی اند و بنابر این حقوق تشیع که حقوق الهی است با حقوق طبیعی، همدوش و همسان است و یکی دانسته می شود.
فلسفه ی حقوقی تشیع با حقوق بشر نیز نسبتی روشن دارد. کاستی های حقوق بشر معاصر را ندارد و به لحاظ شاکله فراتر از آن است . اعلامیه حقوق بشر، به تضییع حقوق فراوانی منجر گردیده است که در حقوق تشیع این کاستی مشاهده نمی شود. پیروان دیگر مذاهب، از حقوق همسانی با افراد جامعه ی اسلامی برخوردارند، همچون زندگی مسالمت آمیز و حقوق سیاسی و ... .
16) سیدی، سید حسین (1387)، مؤلفه های سلوک و عرفان در مکتب امامت، اندیشه ی حوزه، ش 73.
چکیده: نیایش، گوهر دین است، که به نام دعا نام بردار شده است. در متون دینی، به دو متن شور انگیز برمی خوریم؛ یکی زبور داود و دیگری صحیفه ی سجادیه.
داود، جوانی خوش سیما، دارای مهارتی بالا در نواختن بربط اس که حسادت شائول را بر می انگیزد. او قهرمان راستی، کرامت و زیبایی است. در قرآن مجید، به مناسبت های مختلفی نام وی برده شده و درباره ی او سخن رفته است. کتاب وی زبور است، که خدای متعال به وی کرامت فرموده است. زبور داوود، حاوی نیایش های عارفانه و صادقانه است که حکایت گر روحی و اصل می باشد.
صحیفه ی سجادیه، به نام زبور آل محمد علیه السلام موسوم گشته است. در نوشتار حاضر، این دو زبور از چند جهت به مقایسه و تطبیق عرفانی و سلوکی درآمده اند:
1) از جنبه ی عنصر شوریدگی؛
2) عنصر عجز و ناتوانی؛
3) احساس گناه؛
4) عنصر خوف و خشیت.
همه ی این عناصر، به طور مشترک در زبورین رخ می نمایند و انسان را به وادی شوریدگی، عجز و احساس گناه و خوف و خشیتی صادقانه می کشانند. هر دو، پردازنده ی روح و تکامل بخش انسانند. اشتیاق و رغبت، زاده ی این دو زبور است. عنصر اطاعت و سازش ناپذیری با دشمن نیز در هر دو زبور، رخ نموده اند و در اوج خاکساری را در برابر معبود، در دل بر می نشانند. هر دو مبتنی بر توکل و خضوع اند و مبتنی بر صمیمیت عارفانه، که بهره ور از خود را به این وادی می کشانند.
منبع:اندیشه ی حوزه شماره 84



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم حلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم حلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هادی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هادی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هومن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هومن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نرجس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نرجس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تیام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تیام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نازیلا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نازیلا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هارون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هارون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم میترا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم میترا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زهیر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زهیر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملیکا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملیکا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اهورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اهورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملودی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملودی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال